در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
شنبه

۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
45997

از صاحب بن عبّاد تا محتشم كاشاني (ادبيّات عاشورا)1

ابن يمين فريومدي(وفات 769 هجري) ابن يمين شيعه اثني عشري بوده و از قصائد غرّا كه در مدح خاندان رسالت و ائمه اثني عشر عليهم السلام سروده، حُسن عقيدت و صفاي سيرتش نمايان ا


ابن يمين فريومدي(وفات 769 هجري)
ابن يمين شيعه اثني عشري بوده و از قصائد غرّا كه در مدح خاندان رسالت و ائمه اثني عشر عليهم السلام سروده، حُسن عقيدت و صفاي سيرتش نمايان است. ابن يمين معاصر اميران سربداري و مدّاح آنان بوده است.
ابن يمين از ميان شعرا به خصوصيتي ممتاز است و آن اين كه مداحي هاي او را بر خلاف مدائح شعراي ديگر، جايز شمرده اند، زيرا سلاطين و امراي سربداري علاوه بر شيعه بودن، به خاطر آن كه قُشون شكست ناخوردني مغول را شكست داده و ريشه آنان را پس از تسلّط طولاني شان، از ايران كنده و سيطره و سطوت رعب آور آنان را، از دلها زائل و درهم كوبيده اند، شايسته هرگونه ستايش و سزاوار هر نوع حمدي بوده اند.
امراي سربداران درحالي كه در دستي قائمه شمشير داشتند، با دست ديگر، به ترويج تشيّع كه خود يكي از رموز و اسرار بقاء و دوام و اساس استقلال و قوميّت ايران و مايه فخر و مباهات ما ايرانيان است، كوشش داشته اند.
نمونه هائي از اشعار او:
•    مقتداي اهل عالم چون گذشت از مصطفي
•     ابن عمّ مصطفي را دان، عليّ مرتضي
•     به حقّ چار محمّد به عزّ چهار علي
•     به حرمت دو حسن مقتداي جمله جهان
•     به يك حسين و به يك جعفر و به يك موسي
•    كه بنده ابن يمين را، ز بند غم برهان1
***
•    كيستند اولاد او، اول حسن وانگه حسين
•    آن كه ايشان را نبي فرمود، امام و مقتدا
•     بنده اين هر دو مخدوميم در ديوان شرع
•    مي كنم ثابت به حكم مصطفي، اين مدعا2
***
•    چون گذشت از مرتضي اولاد او رادان امام
•    اولين زيشان حسن، وانگه شهيد كربلا3
و در حكايتي آورده است:
•    كه فردا كه چون بگذرد فاطمه
•     ز غم جيب جان بر درد فاطمه
•    ندارد كسي طاقت ديدنش
•     ز بس گريه و سوز و ناليدنش
•     به يك دوش او بر يكي پيرهن
•    به زهر آب آلوده بهر حسن
•     ز خون حسينش به دوش دگر
•     فرو هِشته آغشته دستار سر
•     بدينسان رود خسته تا پاي عرش
•     بنالد به درگاه داراي عرش
•    بگويد كه: خون دو والا گهر
•     از اين ظالمان هم تو خواهي مگر
•     ستم كس نديدست از اين بيشتر
•    بده داد من چون توئي دادگر4
ناصر بخارائي (وفات 773 هجري(
ناصر از معاريف شعراي قرن هشتم هجري و مسلماني با ايمان و پاك اعتقاد بوده است و ظاهرا شيعه اثني عشري بوده چرا كه در اشعارش، مكرر حضرت علي عليه السلام و اولاد و احفاد او و خاندان رسول اكرم صلي الله عليه و آله را ستوده است، از جمله، در شش مورد از امام حسن مجتبي عليه السلام و هفت مورد از حضرت امام حسين عليه السلام به نيكي ياد كرده و در مدح آنان سخن گفته است و از مصائبي كه بر آنان وارد شده و حقوقي كه از آنان ضايع گرديده، نُدبه و اظهار تأسّف كرده است.
بايد دانست كه در قرن هشتم، اهل سنت نيز غالبا به پيشوايان شيعه كم و بيش اعتقادي يافته بودند و به آنان حرمت مي نهادند و گاه زبان به مدح و منقبت آنان مي گشودند:
•    كوردلي كو گزيد، دار فنا بر بقا
•    كرد سراي سرور در سر بيت حَزَن
•    كشته يكي را به زهر، غم زده و تلخ كام
•    خسته يكي را به تيغ، تشنه لب و ممتحن
•    گل شكفد در بهار، سرخ ز خون حسين
•     سبزه برآيد ز خاك، سبز به زهر حسن
•    در غم شاه عرب، خاطرِ من گوئيا
•    موي سر زندگي است، شيفته پرشكن
***
•    حسين خَلق و حسن خُلق و مرتضي دانش
•    كه سرخ گشت ازو، روي آل پيغمبر
•     اي به اوصاف حسين از همه اَقران اَقرب
•    وي به اخلاص حسن از همه ياران ممتاز
***
•    خدايگان بشر، فخرآل پيغمبر
•    حسين خلق و حسن خُلق و مرتضي آئين
و در يك شعر معمّا گويد:
•    سر يزيد بيفكن به زير پاي حسين
•    به بيست روز بيرون آر، اين معمّا را5
سلمان ساوجي (وفات 778هجري(
سلمان از شعراي بزرگ قرن هشتم و در رديف قصيده سرايان درجه اول ايران است. وي معاصر حافظ و خواجوي كرماني مي باشد. سلمان شيعه اثني عشري بوده است.
به هنگام زيات مرقد حضرت امام حسين عليه السلام در كربلا6 سروده است:
•    خاك و خون، آغشته لب تشنگان كربلاست
•     آخر اي چشم بلا بين، جوي خونپايت كجاست
•     جز به چشم و چهره مسپُر خاك اين در،
•    كان همه نرگس چشم و گُل رخسار آل مصطفاست
•     اي دل بي صبر من، آرام گير اينجا دمي
•    كاندرين جا منزل آرام جان مرتضاست
•     اين سواد خوابگاه قرّة العين علي است
•     وين حريم بارگاه كعبه عزّ و علاست
•    روضه پاك حسين است آنكه مشگين زلف حور
•     خويشتن را بسته بر جاروب اين جنّت سراست 7
•     زاب چشم زايران روضه اش «طوبي لهم»
•    شاخ طوبي را به جنّت قوّت نشو و نماست
•    شمع عالمتاب عيسي، درين دير كهن
•    هر صباح از پرتو قنديل زرّينش ضياست
•    اي كه زوار ملائك را جنابت، مقصد است
•     وي كه مجموع خلائق را ضميرت پيشواست
•     نعل شبرنگ تو گوش عرشيان را گوشوار
•    خاك نعلين تو چشم روشنان را توتياست
•     بهره جز آتش چه يا بد هركه بُرّد سر به تيغ
•    خاصه شمعي را كه او چشم و چراغ انبياست
•    هر سگي كز روبهي با شير يزدان پنجه زد
•    گر خود او آهوي تاتارست در اصلش خطاست
•    كوري چشم مخالف، من حسيني مذهبم
•    راه حق اين است و نتوانم نهفتن راه راست
•    اي چو دريا خشك لب، لب تشنگان رحمتيم
•     آبروئي ده به ما، كاب همه عالم تراست
•    خواهشت آبست و ما مي آوريم، اينك به چشم
•     خاك را آن كس كه با دريا به آبش ماجراست
•     بر لب رود علي8 تا آب دلجوي فرات
•     بسته شد زانروز، باز افتاده آب از چشم هاست
•    جوهر آب فرات از خون پاكان لعل گشت
•     وين زمان آن آب خونين همچنان از چشم هاست
•     سنگها بر سينه كوبان، جام ها در نيل غرق
•     مي رود نالان فرات، آري ازين غم در عزاست
•     يا امام متقين ما مفلسان طاعتيم
•    يك قبولت صد چو ما را تا ابد برگ و نواست
•    هركس از باطن به جائي التماسي مي كند

    زان ميان ما را جناب آل حيدر التجاست
   يا اميرالمؤمنين عام است خوان رحمتت
    مستحق بينوا را بر درت بانگ صلاست
   يا امام المسلمين از ما عنايت وامگير خود
    تو مي داني كه سلمان بنده آل عباست9
________________________________________
1- ديوان، ابن يمين به اهتمام حسين علي باستاني راد، چاپ 1344، ص 485.
2- همان، ص 8.
3- همان، ص 39.
4-همان، ص 590.
5- جواب معماي بيت آخر هم اين است كه اگر سرِ كلمه يزيد كه «ي» باشد، برداشته شود و در انتهاي نام حسين آورده شود، كلمه يزيد مي شود زيد و حسين هم مي شود حسيني.
6- در تكميل آنچه كه در زيرنويس مربوط به سفر اوحدي اصفهاني مراغه اي به كربلا نوشتيم در اينجا اضافه مي گردد كه با توجه به شرائط مناسب و خاصي كه براي ترويج شيعه و آزادي عمل و ارائه عقائد شيعيان از اوائل قرن هشتم هجري پيش آمده بود، مسافرت به عتبات عاليات در عراق و بقاع متبركه معصومان عليهم السلام در سرزمين حجاز نيز آغاز گرديده و همين مسافرتهاست كه موجب تغيير و دگرگوني شگرفي در مضامين و معاني اشعار شاعران شده است. دقت در اشعاري كه اخيرا شروع به ارائه آنها و تقريبا از زمان اوحدي مراغه اي آغاز گرديده به خوبي بيانگر همان چيزي است كه به كوتاهي در بالا به آن اشاره شده است.
7- اشاره است به آيه 29 سوره الرعد كه خداوند عزوجل فرموده اند: آنان كه به خدا ايمان آورده و به كار نيكو پرداختند، خوشا بر احوال آنان و مقام نيكوي آنها.
8- اينجا منظور از رود، فرزند است و اشاره است به لب خشك حضرت امام حسين عليه السلام فرزند حضرت علي. عليه السلام
9- ديوان سلمان ساوجي، به اهتمام منصور مشفق، چاپ 1336، صفحات 423 تا 426.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد