باسمه تعالی
چکیده:
ای علی که جمله عقل ودیده ای شمه ای واگو از آن چه دیده ای
مولانا طایر ملکوتی است فرشته آسمانی است ، اومتعلق به همه ی جهان بشریت است،رحمت الهی بر عموم اقوام وطوایف عالم است،؛واختصاص به سرزمین ومذهب خاصی ندارد.اومشعل تابناک هدایت وارشاد همه ی نسلهای بشری دیروز وامروز وفرد ا است.سیر معنوی اودر فضای نامحدود وغیر متناهی عرفان است.اورا محدود به یک زمان ویک مکان نمی توان کرد.برای اوگبر وترسا و جهود ومسلمان همه بندگان خداودر راه خدابودندوگفته بود که من با هفتاد وسه مذهب یکی ام.ومرگ اونشانه ای از محبوبیت مردی است که به راستی به همه مذهب ها وملت ها تعلق دارد نه فقط یاران اوبلکه همه مردم که با مکتب مولاناآشنا بود در مرگ اوگریستند:سلطان ولد می گوید:
کرده اورا مسیحیان معبود دیده اورا یهود خوب چو هود
عیسوی گفته اوست عیسی ما موسوی گفته اوست موسی ما
وبا آنکه مولانابر مذهب اهل سنت بوده ودراین اصلاًتردید ی نیست امّادر عین اعتقاد ودین داری کامل مردی آزاد منش بود وباپیروان مذاهب به دیده احترام می نگریست ومخصوصاًدر کتاب گران سنگ مثنوی معنوی ارادت خاص خود را به اهل بیت نشان داده است اشاره به رشادتهای مولا علی (ع)،حادثه کربلا،شهادت امام حسن(ع)،.....ازجمله مواردی است که مولانادر آثار خود به آن اشاره کرده است ونویسنده سعی کرده برای هر مورد شاهد مثال بیاورد.
گفت هرکورامنم مولا ودوست ابّن عم من علی مولای اوست(مثنوی،ج3ص535)
که مولانادر این بیت صراحتاًبه جانشین بر حقّ وولایت مولاعلی(ع)اشاره کرده است.ودر پایان:
این سخن آبی است از در یای بی پایان عشق تا جهان را آب بخشد جسمهارا جان کند
باسمه تعالی
موضوع:مقام اهل بیت در آثار مولانا
مقدمه:
سروده های شاعران ونوشته های نویسندگان هر ملتی سرمایه های مادی ومعنوی آن جامعه می باشد ویکی از سر مایه های جاودانی وافتخار آمیز ماایرانیان نیز آثار شاعران اندیشمند اسلامی وسخنوران متفکرونوشته های ارزشمند ونویسنگان وتاملات عارفان واندیشه های حکیمان وفیلسوفان ومتعلمان ایرانی مسلمان است.یکی از چهره های برجسته ی قرن هفتم هجری ،مولانا جلاالدین محمد بلخی که در کتابها از او به نام های مولانا ومولوی وملای روم یاد کرده اند،از بزرگترین وتوانا ترین گویندگان واز عارفان نام آور وستاره ی درخشنده وآفتاب فروزنده آسمان ادب فارسی،شاعر حساس ،صاحب اندیشه،واز متفکران بی بدیل عالم اسلام است. مولانا طایر ملکوتی است فرشته آسمانی است.اومتعلق به همه ی جهان بشریت است.اومشعل تابناک هدایت وارشاد همه ی نسل های بشری دیروز وامروز وفردا است.سیر معنوی اودر فضای نامحدود وغیر متناهی عرفان است .اورامحدود به یک زمان ویک مکان نمی توان کرد برای اوگبر وترسا وجهود ومسلمانان،همه بندگان خداودر راه خدا بودندوگفته بود که من با هفتاد وسه مذهب یکی ام.ومرگ اونشانه ای از محبوبیت مردی است که به راستی به همه ی مذاهب وملتها تعلق دارد.نه فقط یاران بلکه همه مردم که با مکتب مولانا آشنا بودند در مرگ او گریستند .سلطان ولد می گوید:
کرده اورا مسیحیان معبود دیده اورا یهود خوب چو هود
عیسوی گفته اوست عیسی ما موسوی گفته اوست موسی ما(1)
وبا آنکه مولانا بر مذهب اهل سنت بوده ودر این اصلاًتردیدی نیست امّادر عین اعتقاد ودین داری کامل،مردی آزاد منش بود وباپیروان ادیان ومذاهب به دیده احترام می نگریست.ومخصوصاَ در کتاب گران سنگ مثنوی ارادت خاص خود را به اهل بیت نشان داده است.اشاره به رشادتهای مولا علی (ع)،حادثه کربلا ،شهادت امام حسن وامام حسین علیهاسلام ......از جمله مواردی است که مولانا در آثار خود به آن اشاره کرده است وارادت خاص خودرابه اهل بیت نشان داده است.
بهر این فرمود پیغمبر که من همچو کشتی ام به طوفان زمن
ما واصحابم چوآن کشتی نوح هر که دست اندر زند یابد فتوح
منظور روایت فوق این است «مَثَلُ اَهلِ َبیتی کَمَثَلِ سَفینَه نٌوح مَن رَکَبَها نَجاوَمَن تَخَلَف عَنها غَرِق»پیام بر (ص)فرمود ند:مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هر کس بر آن سوار شد نجات یافت وهرکس به آن پشت کرد غرق شد.(2)
حضرت علی ( ع)
لفظ مبارک علی (ع) بیشترین بسامد را در آثار مولانا به خود اختصاص داده وحضرت مولانا گهگاهی به احادیث نبوی که در شأن حضرت علی گفته شده اشاره کرده است وهرگاه به نام امام علی (ع)می رسد،در مواقع مختلف با شکوه وعظمت از آن حضرت یاد می کندمثال:
گفت پیغمبر علی را کای علی شیر حقی ،پهلوانی،پردلی
لیک بر شیری مکن هم اعتمید اندرا در سایه نخل امید
توتقّرب جوبه عقل وسّر خویش نی چوایشان بر کمال بّر خویش
یاعلی از جمله ی طاعات راه برگزین تو سایه ی بنده ی اله(3)
حدیث«یا علیُ اِذاتَقََّرَب الناسُ الی خالِقِهِم فی اَبوابِ البّرِفَتَقَرَّب ِالَیهِ بِانواعِ العَقلِ تُسبِقُهُم بِالدَرَجاتِ وَالزُالفی عِندَالناسِ ِفی الآخِرَه» ای علی هنگامی که مردم با میراث واعمال نیک بر خالقشان تقّرب می جویندتو با تکیه کردن بر عقل خود به خدا تقّرب کن تا در قیامت از نظر درجات بر آنان سبقت گیری وتقّربت به خدا بیشتر گردد.(4)
چون تو بابی آن مدینه ی علم را چون شعاعی آفتاب علم را
باز باش ای باب بر جویای باب تا رسد از تو قشور اندر لباب(5)
اشاره به حدیث زیر از پیامبر اسلام دارد که فرمودند:«اَنَا مَدینَه العِلم وَعَلیٌ بابُهافَمَن اَرادَفَلَیاتِ الباب»من شهر علمم وعلی (ع)در آن است پس کسی که خواهان علم است باید از در آن وارد شود(6)
زین سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود وآن علی مولا نهاد
گفت هر کس را منم مولاودوست ابن عم من علی مولای اوست(7)
حدیث معروف «مَن کُنتُ مُولاهُ فَعَلیٌ مُولاهُ اِلهُّمَ والٍ مَن والاهُ وَمَن عادِمَن عاداهُ» هر کس من مولای او باشم علی مولای اوست خدایا دوست بدار کسی را که علی دوست بدارد ودشمن بدار کسی را که علی را دشمن بدارد.(8)
چون بخواهم کزسرت آهی کنم چون علی سر را فروچاهی کنم(9)
نیز وقت مشورت هین راه کن چون علی تو آه اندر چاه کن(10)
اشاره به راز ونیاز مولا علی (ع) است هنگامی که مقام ولایت را از او غضب کرده بودند ومولا علی(ع)درد دل خود را با چاه در میان می گذاشت وناله وفریاد خود رابه چاه می گفت.
از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل
او خدو انداخت بر روی علی افتخار هر نبی وهر ولی(11)
ای علی که جمله عقل و دیده ای شمه ای واگو از آن چه دیده ای(12)
راز بگشا ای علی مرتضی ای پس از سوءالقضا حسن القضا(13)
تومنی ومن توام ای محتشم توعلی بودی علی را چون کشم(14)
باز روسوی علی وخونیش وآن کرم با خونی وافزونیش(15)
باز آمد کای علی زودم بکش تا نبینم آن دم وقت ترش(16)
گفت امیر المومنین با آن جوان که به هنگام نبرد ای پهلوان (17)
تمام ابیات فوق اشاره دارد به داستان خدو انداختن خصم (عمروبن عبدود)در روی امیر المومنین علی (ع) که در دفتر اول مثنوی صفحه ی 229ذکر شده است ومولانا خود زبان به ستایش حضرت گشوده است .جمله عقل ودیده ای یعنی وجود تو یک وجود مادی نیست عقل است که به عقل کل پیوسته وبه دیدن وادراک مستقیم عالم غیب قادر است.
یا تبر بر گیر ومردانه بزن توعلی وار این در خیبر بکن(18)
بیت اشاره به حادثه جنگ خیبر ورشادتهای حضرت علی دارد که حضرت به تنهایی درب قلعه خیبر رااز جا کند.
پس زدی اشراق آن نا احولی بر دل کاشی شدی عمرّعلی
ور به یک دکان علی گفتی ،بگیر نان از اینجا بی حواله وبی زحیر(19)
اندرین کاشان خاک از احولی چون عمر می گرد چون نبوی علی(20)
این سه بیت در داستان مثل دو بین همچو آن غریب شهر کاش عمر نام که از یک دکا نش به سبب این به آن دکان دیگر حواله کردند واو فهم نکرد که همه ی دکان یکی است در این معنی که به عمر نان نفروشند ذکر گردیده است.
مر علی را در مثال شیر خواند شیر مثل او نباشد گرچه راند(21)
مولانا حضرت علی را در مبارزه با هوای نفس چون شیر دلیر ونیرومند می داند.
خویشتن را بر علی وبر نبی بسته است ودر زمانه بس غبی(22)
مولانا نام مبارک حضرت علی (ع) را در ردیف نام پیامبر (ص) به کار برده است.
گفت پیغمبر زغیب این را جلی در مقالات نوادر با علی(23)
بیت بیانگر این است که حضرت پیامبر(ص)اسرار ورموز الهی را با حضرت علی(ع) در میان می نهاد وآن حضرت را از اسرار الهی آگاه می نمود.
سیف وخنجر چون علی ریحان او نرگس ونسرین عدوی جان او(24)
بیت اشاره به رشادتهای مولا علی (ع) دارد واین که حضرت علی در برابر دشمنان ودر صف قتال اهل رزم بود نه اهل بزم.
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی اِن تَغَب جاءَالقَضا ضاقَ الفَضا(25)
راز بگشا ای علی مرتضی ای پس از سو القضا حسن القضا(26)
چون زرویش مرتضی شد در فشان گشت اوشیر خدا در مرج جان(27)
یک زنی آمد به پیش مرتضی گفت شد بر ناودان طفلی مرا(28)
مرتضی راگفت یک روزی عنود کو ز تعظیم خدا آگه نبود(29)
شد اسیر آن قضا میر قضا شاد باش ای چشم تیز مرتضی(30)
ترجمه بیت اول «خوش آمدی ای که همچون امام حسن مجتبی یا همچون علی مرتضی هستی اگر دور شوی وبروی باید گفت که برای ما قضای بد آمده است وفضا تنگ است.تو سرور همه ما هستی» ودر بیت دوم اشاره به این است که علی (ع) می توانست آن دشمن را در جا به قتل برساند امّابازتاب دریافتهای معنوی او ،در درون دشمن ،آن مرد را به حقایق آشنا کرد واز این نظر نخست برای آن دشمن سوءالقضا وبعد حسن القضا گردید.
بوبکر وعمر به جان گزیدند عثمان وعلی مرتضی را(31)
گرچه نی را تهی کنند نگذارند بی نوا اوپی شیر وشیر گیر که علی ومرتضی(32)
+
چجحج3رفابهر سه نان دعوت جان را مگذار تا سنانت چوعلی در صف هیجا بزند(33)
رافضی انگشت در دندان گرفت هم علی وهم عمر آمیختند(34)
مولانا در غزلیات شمس لابلای بعضی از ابیات ارادت خود رابه مولا علی نشان داده وگاهی به حوادث ورویدادها اشاره ی جزئی کرده است.همچنین در کتاب فیه مافیه آمده است:
علی رضی الله عنه می فرماید«لوُکُشِف َالغِطا ءِمااَزدَدّت ُیَقیناً»یعنی چون قالب را بر گیرند وقیامت ظاهر شود یقین من زیادت نگردد.(35)
پس آنچه علی می گفت :«مَن عَرَفَ نَفسُهُ فَقَد عَرَفَ رَبُهُ»این نفس را گفت (36)
واین حدیث از کلمات مولا علی (ع) می باشد ومولانا در کتاب فیه مافیه آن را به آن حضرت نسبت داده ولی در مثنوی آن را از قول پیامبر نقل می کند.
بهر این پیغمبر آن را شرح ساخت کانک خود بشناخت یزدان را شناخت(37)
شیر دنیا جوید اشکاری وبرگ شیر مولا جوید آزادی ومرگ
من نیم سگ شیر حقم حق پرست شیر حق آنست کز صورت برست (38)
از علی میراث داری ذوالفقار بازوی شیر خداهستت بیار(39)
عاقبت بینی مکن تا عاقبت بینی شوی تا چوشیر حق شوی اندر شجاعت لافتی(40)
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت شیر خدا ورستم دستانم آرزوست(41)
در ابیات فوق شیر حق وشیر خداترجمه عبارت عربی اسدالله می باشد که یکی از القاب حضرت علی (ع)است.ومولاناحضرت علی را در مبارزه با هوای نفس مانند شیر دلیر ونیرومند به حساب آورده است.
اکنون بزندگردن غمهای جهان را کاقبال توچون حیدر کراردر آمد(42)
رستم وحمزه فکنده تیغ واسپرپیش او اوچوحیدر گردن هشام واربق می زند(43)
دریغ پرده هستی خدای را بر کندی چنان که آن در خیبر علی حیدر کند(44)
گر عصا را توبدزدی از کف موسی چه سود بازوی حیدر ببایدتابراند ذوالفقار(45)
در این ابیات مولانا به یکی دیگر از القاب مولانا اشاره کرده وحیدر به معنی شیر می باشد.
حضرت امام حسن مجتبی(ع)
چشمشان افتاده اندر عین وغین نه حسن پیداست اینجا نه حسین(46)
هر کاتش من دارد اوخرقه زمن دارد زخمی چو حسینستش جامی چو حسن دارد(47)
بیت اشاره به چگونگی به شهادت رسیدن حضرت امام حسن وامام حسین دارد.
بوالحسن گفت حسن راکه ازاین خانه برو بوالحسن نیزدر افتاد وحسن می نرود(48)
آورده اند که امام حسن وامام حسین رضی الله عنها شخصی رادیدنددرحالت طفلی که وضوکژمی ساخت.....(49) که اشاره به داستان این دو بزرگوار وچگونگی وضوساختن وتعلیم آن به دیگران داردکه امام حسن وامام حسین (ع)با عمل نه با گفتار پاره ای از امور دینی را تعلیم می دادند.
حضرت امامحسین (ع)
چشمشان افتاده اندر عین وغین نه حسن پیداست اینجا نه حسین(46)
حشرگاه هرحسینی گر کنون کربلایی کربلایی کربلا(51)
دلت همچون حسین وفراق همچویزید شهید گشته دو صد روبدشت کرب وبلا(52)
حسین کربلایی آب بگذار که آب امروز تیغ آبدار است(53)
هر کاتش من دارد اوخرقه زمن دارد زخمی چو حسینستش جامی چو حسن دارد(54)
شب مرد وزنده گشت حیاتست بعد مرگ ای غم بکش مرا که حسینم تویی یزید(55)
در کتاب مثنوی معنوی گاهی مولانا به مراسم عزاداری امام حسین (ع)اشاره می کند
روز عاشورا همه اهل حلب باب انطاکیه اندر تا به شب
گرد آیدمردوزن جمعی ازاین ماتم آن خاندان دارد مقیم
تا به شب نوحه کنند اندر بکا شیعه عاشورا برای کربلا
تا آنجا که می سراید :
گفت آری لیک کو دور یزید کی به دشت آن غم چه دیر اینجا رسید(56)
نام مبارک حضرت مهدی(عج)
پس به هر دوری ولی ای قایمی تا قیامت آزمایش دایم است
پس امام حی قایم آن ولی است خواه از نسل عمر خواه از علیست
مهدی وهادی وی است ای راه جو هم نهان وهم نشسته پیش رو(57)
در این بیت امام حی قایم مراد حضرت مهدی (عج)می باشد.ومولانا می گویداولیایی هستند که رهبر خلقند وخلق با ایشان عداوت می کند ودر رابطه با امام زمان پیامبر (ص)فرمودند:«مَن ماتَ وَلَم یُعرِف اِمامِ زَمانِهِ مات َمِیتَه الجاهِلِیه» هرکس بمیرد وامام زمان خود را نشناسد بر کفر مرده است.ونظر اهل سنت در باره امام زمان این است که می گویند امام زمان از فرزندان یکی از سادات می باشد که در دور آخرالزمان متولد می شود ولی شیعه معتقد است که امام زمان فرزند امام حسن عسکری است ودر غیبت کبری به سر می برد وزنده می باشد.
نتیجه:
با مطالعه ی آثار مولانا روشن می شود ،علی رغم این که تشیع قرنها بعد از دوره مورد بحث ما (قرن هفتم)در ایران رسمیت یافت ایرانیان از همان آغاز به خاندان پیامبر (ص)ووصی بزرگوار وی ارادتی غیر قابل انکار داشته اند وگرایش های شیعی از همان اولین سالهای پذیرش اسلام از سوی ایرانیان قابل مشاهده است .آثار ایرانیان به مدد طبع لطیف ونظر نکته سنج ودقیق خود که این چنین در مناقب علوی خود نمایی می کند اسلام واقعی را دریافتند وسر انجام به دامان آن در آویختند نا گفته نماند که مدح علی (ع)واهل بیت پیامبر مخصوص شیعیان نیست وبزرگان عرفان وادب ایران زمین فارغ از تسنن وتشیع مراتب عشق وارادت خالص خودرابه اهل بیت پیامبر (ص) آشکارا در لباس شعر ونثر بیان کرده اند.
پی نوشت:
1-شرح احوال مولانا،ص113
2-حلیه الاولیا،ج4ص306
3-مثنوی،ج1ص183
4- حلیه الاولیاج1ص15
5-مثنوی،ج1ص231
6-جامع صغیر،ج1ص231
7-مثنوی ج3،ص535
8-مسنداحمد،ج4،ص281
9-مثنوی،ج3ص387
10-مثنوی،ج2ص409
11- مثنوی ج1ص229
12- مثنوی ج1ص230
13- مثنوی ج1ص231
14- مثنوی ج1ص235
15- مثنوی ج1ص241
16- مثنوی ج1ص243
17- مثنوی ج1ص243
18- مثنوی ج1ص314
19- مثنوی ج3ص406
20- مثنوی ج3ص457
21- مثنوی ج2ص111
22- مثنوی ج1ص368
23- مثنوی ج3ص19
24- مثنوی ج3ص171
25- مثنوی ج1ص8
26- مثنوی ج3ص19
27- مثنوی ج1ص279
28- مثنوی ج1ص435
29- مثنوی ج2ص229 30- مثنوی ج3ص437
31-غزلیات شمس ص50
32- غزلیات شمس ص102
33- غزلیات شمس ص315
34- غزلیات شمس ص325
35- فیه مافیه ،ص29
36-فیه مافیه ،ص56
37-- مثنوی ج3ص135
38-- مثنوی ج1ص243
39- - مثنوی ج3ص161
40-غزلیات شمس ،ص67
41- غزلیات شمس ص67
42- غزلیات شمس ص258
43- غزلیات شمس ص297
44- غزلیات شمس ص379
45- غزلیات شمس ص403
46-- مثنوی ج3ص500
47- غزلیات شمس ص243
48- غزلیات شمس ص311
49- فیه مافیه ص158
50- مثنوی ج3،ص500
51-غزلیات شمس ،ص74
52- غزلیات شمس ،ص97
53- غزلیات شمس ،ص137
54- غزلیات شمس ،ص 243
55- غزلیات شمس ،ص 353
56- مثنوی ج3،ص317
57- مثنوی ج1،ص 291
فهرست منابع ومآخذ:
1- احادیث مثنوی،فروزانفر،امیر کبیر، تهران، 1347
2- جامع الصغیر ، ابن هشام
3- حلیه الاولیا،ابو نعیم اصفهانی،دارالکتاب،بیروت،1407 ه ق
4- شرح احوال مولانا،فروزانفر،امیر کبیر،تهران،
5- غزلیات شمس ،مولانا ،تصحیح فروزانفر،امیر کبیر،تهران 1355
6- فیه مافیه،مولانا،تصحیح فروزانفر،امیر کبیر ،تهران،1362
7- مثنوی معنوی،مولانا،تصحیحنیکلسون،مولی،تهران ،1368
8- مسند احمدحنبل،دارالفکر،بیروت
9- نقدی بر مثنوی،سید جواد مدرسی،انصاریان،قم،1375