فعالیتهای آموزشی، از جمله ی آموزش خط و کتابت، از همان آغاز گسترش اسلام در مساجد صورت میگرفت و زمان پرداختن بدان به نحوی بود که موجب بروز اشکال در فعالیتهای عبادی نمیشد. برخی از علما حتی در منزل خود به تدریس میپرداختند،اما گسترش فعالیتهای متنوع آموزشی و مذهبی موجب شد که مراکز خاص دیگری برای آموزش علوم مذهبی و سایر علوم مربوط با آن شکل گیرد. بیت الحکمه، یکی از نخستین مراکز علمی و فرهنگی بود که گویا در اوایل قرن سوم هجری قمری در بغداد تأسیس شد (۱) بغداد در این دوره از مراکز مهم علمی به شمار میرفت، و گفتهاند که در بازار شهر حدود یک صد دکان کاغذفروشی (وراقی) و صحافی وجود داشت (۲).
با وجود آنکه واژه ی مدرسه در اشعار دعبل خزاعی، شاعر قرن دوم هجری قمری، به کار رفته است، اما اطلاع روشنی از اینکه ساختار مستقلی به نام مدرسه نیز در آن دوره شکل گرفته باشد در دسترس نیست (۳).
در اواخر قرن سوم هجری قمری، به تدریج مراکزی با عنوان «دارالعلوم» از سوی علما و امرا تأسیس شد و تفاوت عمدهی آنها با کتابخانهها در این بود که نه تنها برای امر تعلیم، بلکه برای اقامت طلایی که بعضا از شهرهای دور راهی مرکزی علمی میشدند تسهیلات و از جمله اقامتگاههایی در نظر میگرفتند (۴) با طراحی و احداث مساکن ساده، آن هم در کنار فضاهای آموزشی، نوع ویژهای از آموزشگاهها که تلفیقی از سکونتگاه و فضای آموزشی بود، شکل گرفت و به تدریج الگوی طراحی مدرسههای علمیه گردید و تکامل یافت.
گویا از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری قمری بود که مکانهایی به نام مدرسه ساخته شد و در همین دوره است که احداث مدرسهای را در آمل به ناصر کبیر (متوفی ۳۰۴ ه.ق) و نیز داعی صغیر که از فرمانروایان علوی این خطه بودند نسبت دادهاند (۵).
در قرن چهارم هجری قمری، چندین مدرسه در قلمرو حکومت غزنویان و نواحی دیگر ساخته شد که در
آثار تاریخی و ادبی بدانها اشاره شده است (۶) اما اثری از ساختمان هیچ یک باقی نمانده است تا بتوان به خصوصیات معماری آنها پی برد. اسنادی از دو مدرسه متعلق به دوره ی سلجوقی وجود دارد که نشان میدهد طرح نخستین مدرسه ها با الهام از طرحهای خانه های درونگرا بوده که بعدها دچار دگرگونی هایی نیز شده است.
از مدارس نظامیه ی ساخته ی خواجه نظامالملک طوسی که از نخستین مدرسه های بزرگ و سازمان یافته به شمار می آید نقشهای باقی نمانده است، در حالی که مدرسه ی مستنصریه ی بغداد (ساخته ی قرن هفتم هجری قمری) هنوز باقی است. به ظن قوی، به هنگام احداث بنای مذکور، مدرسه ی نظامیه ی بغداد نیز معمور و مورد استفاده بود، لذا با عنایت به پیشینه ی مدارس نظامیه و ویژگیهای معماری آنها، قاعدتا باید مدرسه ی مستنصریه را با الهام از خصوصیات معماری مدرسه ی نظامیه ساخته باشند.
در مدرسه های ساخته شده تا دوره ی ایلخانان، متناسب با شرایط، امکانات و نیازها، از یک فضای ساده هم به عنوان مسجد استفاده میشد. اما از دورهی ایلخانان و به خصوص از دوره ی تیموریان و بعد از آن به تدریج در مدارسی که دارای طرحی معمارانه بودند و نیز در بسیاری از مدرسه های بزرگ، فضای خاصی را به مسجد اختصاص میدادند، که این فضا غالبا به شکل گنبدخانه ای (و در مواردی به صورت شبستانی) بود که در گوشه ای از بنا (به ویژه در مدارس دوره ی تیموری) یا در امتداد یکی از محورهای تقارن آن (بیشتر در دوره ی صفویه) بنا میشد. این فضا به دلیل برخی خصوصیات ساختاری، از جمله وسعت، به گونه ای نبود که همیشه آن را به عنوان مسجد عمومی مورد استفاده قرار دهند. ولی البته از مساجد واقع در بعضی مدارس بزرگ (مانند مسجد مدرسه ی چهارباغ در اصفهان یا مسجد مدرسه ی امام خمینی (سلطانی) در کاشان) در اوقات و ایام ویژه برای برگزاری نماز یا سایر فعالیتهای عام مذهبی به صورتهای عمومی نیز استفاده میشد. اما از طرفی زمان و نحوه ی استفاده از این مساجد غالبا به گونه ای نبود که آرامش فضای مدرسه را مختل و یا درس و بحث طلاب علم را با اشکال مواجه نماید.به این ترتیب از قرن چهارم هجری قمری به بعد، مدرسه به عنوان فضای نسبتا مستقل آموزشی مورد استفاده قرار میگرفت.
در دورهی صفویه مسجد جامع بزرگی در فرحآباد ساری ساخته شد که با توجه به قرائن میتوان آن را یکی از نخستین مسجد - مدرسهها در ایران به شمار آورد. در این بنا، جبهه ی سمت قبله به فضای اصلی مسجد یعنی گنبدخانه و شبستان، و سه جبهه ی دیگر به حجرههای طلاب اختصاص یافته است. ساختار این بنا و توزیع فضایی فعالیتها در آن به گونهای است که از لحاظ ساختمانی و کاربردی، آن را میتوان «مسجد - مدرسه» نامید؛ چرا که هر یک از فضاهای مختص مسجد و یا مدرسه، آن قدر گسترده است که به نظر میرسد هر دو فضا در نظر کارفرما و طراح بنا اهمیت کمابیش برابر و همسانی در آن داشته است، و به همین مناسبت هر دوی این فضاها را میتوان جزء «فضاهای اصلی» مجموعه به شمار آورد. به عبارت بهتر هیچ یک از این دو فضا را نمیتوان نسبت به دیگری، جنبی یا فرعی دانست.
درباره ی چگونگی تکوین و زمان دقیق طراحی و احداث این نوع بنا در ایران، هنوز بررسیهای کافی صورت نگرفته است. اما به نظر میرسد که نوع طراحی و ساختمان مسجد - مدرسه ها در ایران با نحوه ی بنای آنها در قلمرو گورکانیان در هند، بی ارتباط نبوده است؛ و چنان که برای نمونه، نقشه های دو مسجد - مدرسه ی «سردار» در قزوین و مسجد - مدرسه ی «خیرالمنزل» در دهلی مقایسه شوند آشکار میگردد که برخی ویژگیهای مدرسه ی «خیرالمنزل» بنا شده، در بعضی موارد از شیوهی طراحی مسجد - مدرسهی «خیرالمنزل» اقتباس شده است.
ارتباطات فرهنگی و هنری متقابل ایران و هند در دوره ی صفوی و گورکانی و تداوم آن تا عهد قاجار، امکان تبادل تجربیات فرهنگی را فراهم آورده بود و چنان که بررسی شود، چنین به نظر میرسد که برخی از خصوصیات مهم معماری مساجد جامع دوره ی قاجار از شیوه ی طراحی مساجد جامع گورکانی اقتباس شده است (۷).
به هر ترتیب، دوره ی اوج توجه به احداث مسجد - مدرسه را عصر قاجار باید دانست، و بیشترین شمار این نوع بنا نیز در تهران، یعنی پایتخت آن روزگار ساخته شد.
برخی از مسجد - مدرسههای تهران
مسجد - مدرسهی شهید مطهری (سپهسالار)
واقع در میدان بهارستان، جنب ساختمان مجلس شورای اسلامی.
این مسجد - مدرسه را میرزا حسین خان قزوینی سپهسالار ساخته بود. ساختمان آن در ۱۲۹۶ ه.ق آغاز شد و تا زمان فوت بانی (۱۲۹۸ ه.ق) به پایان نرسیده بود. پس از او برادرش یحییخان مشیرالدوله کار را دنبال و تا پایان کار بر احداث بنا نظارت نمود (۸).
صحن مدرسه تقریبا به شکل مربع است و در سه طرف آن در حدود شصت حجره در دو طبقه ساخته شده
است. شبستانی بزرگ در پشت جبهه ی شرقی و یک گنبدخانهی عظیم در جبهه ی جنوبی مسجد وجود دارد.
ورودی اصلی این بنا در جبهه ی غربی مجموعه واقع و دارای جلوخانی بزرگ و تزیین شده است. ورودی دیگری هم که طراحی و تزیین شده است در جبهه ی شرقی بنا وجود دارد و غالبا از آن برای دسترسی به شبستان مجاورش استفاده میشود.
این مدرسه مشتمل بر طرحی چهار ایوانی با گنبدخانهای بزرگ است و بدین ترتیب فضایی به وجود آمده که موجب باشکوه شدن جلوهی بیرونی فضایی به وجود آمده کمه موجب باشکوه شدن جلوه ی بیرونی ترکیب حجمی بنا نیز شده است. از ویژگیهای مهم ترکیب حجمی فضای درونی مدرسه، وجود چهار مهتابی یا فضای باز جلو حجرههای طبقهی فوقانی است. این نوع ترکیب حجمی در مسجد - مدرسههای «سید» و «رحیمخان» در اصفهان نیز مشاهده میشود. وجود هشت منار در بنای مزبور حاکی از توجه طراح به این عنصر معماری است. طراحی ورودی نیز از مسیری غیر مستقیم، تحت تأثیر بهترین الگوی طراحی ورودی مساجد، برای دسترسی به صحن تشکیل شده است.
گنبدخانه ی این بنا ویژگی خاصی دارد؛ به این ترتیب که گنبد اصلی به چند نیم گنبد اتصال یافته است. به نظر میرسد چنین ویژگی بیشتر به مساجد دورهی عثمانی تعلق دارد و به احتمال زیاد از برخی نمونههای این مساجد اقتباس شده است.
سطوح نمای مدرسه با انواع کاشیهای منقوش پوشیده شده است و نمونه هایی از کاشیهای نفیس معرق را همراه با نمونه ی کاشیهای هفت رنگ همراه با تصاویر و نقشهایی که در دوره ی قاجار معمول شد، میتوان مشاهده کرد.
این بنا را میتوان بزرگترین مسجد - مدرسه ی تهران در دورهی قاجار به شمار آورد که به دلیل وجود شمار فراوانی حجره، شبستان و گنبدخانهای بسیار بزرگ در آن، «جامع» نیز نامیده میشد. همچنین به طوری که نقل شده است مجهز به حمام، مریضخانه و مطبخ نیز بوده است. صاحب المآثر والآثار در این باره آورده است:
تأسیس و بنیاد و انشاء ابواب البر مرحوم میرزا حسین خان قزوینی سپهسالار اعظم - قدس سره - در دارالخلافه ی ناصری که مشتمل است بر جامعی کبیر و مقصورهای خطیر و مدرسه ی بدیع با صحنی وسیع و طبقات از حجرات و مآذن و منارات و مکتب و مخزن و مریضخانه و حمام و سایر لواحق و ضمایم در نهایت امتیاز و استحکام... (۹).
مدرسه ی حکیم هاشم
واقع در خیابان پانزده خرداد، کوچه ی تکیه ی دولت.
بانی این مدرسه، بر پایه ی کتیبه ی سنگی ورودی آن، شخصی به نام حکیم هاشم است که در دوره ی صفویه میزیسته است. این بنا در۱۲۹۶ ه.ق به دستور مهد علیا مرمت شد. بر کتیبه ی مزبور که در ۱۳۰۴ ه.ق تنظیم شده، به این نکته چنین اشاره شده است:
چو برگذشت ز هجرت هزار و یک صد و اند
حکیم بارع با فضل هاشم رازی
بنای مدرسه ای خواست برنهد که ز علم
رواج یابد شرع پیمبر تازی
به شهر طهران بنمود این خجسته بنای
که به سپهر برینش بود سرافرازی
گذشته چون که بر آن سال و مه به ظاهر آن
شکست و رخنه بسی کرد یار و دمسازی
برفت چون نود و شش پس از هزار و دویست
به امر ناصردین شاه با فر و غازی
علیقلی سر شهزادگان وزیر علوم
که حکم شه را دارد به صدق همرازی
بگفت آنچه خرابی بدان رسیده، کنند
زنو مرمت آن اهل حرفت رازی (۱۰).
مدرسه ی حکیم هاشم دارای دو ایوان در جبهه ی شمالی و جنوبی، ورودی نسبتا ساده در جبهه ی غربی و تعدادی حجره است.
ترکیب برخی از فضاها و عناصر بنا و نیز نماهای نامتقارن آن به خوبی نشان میدهد که بر اثر دگرگونیها و مرمتهای متعدد، شکل نخستین بنا تغییر یافته و نظم و انسجام اولیه را از دست داده است. در حال حاضر نیز ساختمان آن آسیب دیده و متروک مانده است.
مسجد - مدرسه ی حکیم باشی (آقا محمود)
واقع در خیابان پامنار، کوچه ی مروی.
بنای آن را به میرزا احمد حکیمباشی نسبت دادهاند که گویا در دوره ی فتحعلی شاه زندگی میکرده است، و در خصوص اشتهار این مسجد - مدرسه به آقا محمود، آمده است که آقا محمود کرمانشاهی نامی مدتی پیشنماز آنجا بود (۱۱).
در جبهه ی قبله، گنبدخانه و ایوانی وجود دارد که شاخصترین عناصر مسجد به شمار میآید. شبستانی
کم عمق و طویل نیز در جبههی مقابل آن ساخته و در دو جبهه ی دیگر، هشت حجرهی روبهروی هم قرار دادهاند. در وسط هر یک از دو جبهه ی مزبور نیز ایوانی وجود دارد، و به این ترتیب این بنا دارای سه ایوان است. دو سوی گنبدخانه، به دو ورودی مجهز است که هر کدام متشکل از پیش طاق، هشتی و دالانی است و مستقیما به حیاط ختم میشود.
مسجد - مدرسه ی معیرالممالک
واقع در خیابان خیام، کوچه ی معیر.
دوستعلی خان نظامالدولهی معیرالممالک، از رجال دورهی قاجار، این بنا را احداث نمود (۱۲) و تاریخ احداث و وقف بنا را پیش از ۱۲۹۰ ه.ق دانسته اند (۱۴).
گنبدخانه و ایوانی بزرگ در جبهه ی قبلهی آن دیده میشود و در جبهه ی مقابل گنبدخانه، شبستانی کمعمق و طویل قرار دارد که در سالهای اخیر شکلی دیگر یافته است. در دو جبهه ی دیگر و مقابل، هم شماری حجره وجود دارد و در جلو آنها و همچنین در دو جلو جبهه ی مقابل گنبدخانه، رواقی طراحی و ساخته شده است؛ ولی متأسفانه رواق جبهه ی رو به روی قبله تخریب شده است.
فضاهای ساخته شده در جبهه ی قبله، نسبت به سه جبهه ی دیگر ارتفاع بیشتری دارد. گنبدخانه، فاقد پوشش تزئینی است و منارهای دو سوی ایوان نیز پیش از آنکه بنایشان به اتمام برسد، به حال خود رها شدهاند. این بنا دارای دو ورودی است و گویا ورودی جبهه ی غربی آن، بیشتر برای عبور و مرور خانمها اختصاص مییافته است.
مسجد - مدرسه ی مروی
واقع در خیابان ناصرخسرو، کوچه ی مروی.
این بنا را حاجی محمدحسین خان مروی، از مقامات دربار فتحعلی شاه و ملقب به فخرالدوله (متوفی ۱۲۳۴ ه.ق) ساخته است (۱۴).
مسجد - مدرسهی مروی دارای یک حیاط وسیع و دو حیاط کوچک و شبستانی بزرگ در جبهه ی جنوبی است که یک راه دسترسی به آن از دالان ورودی وجود دارد. در حدود سی حجره در اطراف صحن ساخته شده است و چهار ایوان در وسط هر یک از جبهه های بنا وجود دارد که
گویا دو فضای پشتی ایوانهای شرقی و غربی، به مدرس اختصاص داشته است. بساری از حجرههای این مدرسه بزرگ هستند و هر یک، از یک فضایی اصلی با یک ایوان و صندوقخانه تشکیل شده است. باید افزود که بخشهایی از بنا، در دهههای اخیر مرمت و بازسازی گردیده است.
مسجد - مدرسه ی فیلسوف الدوله
واقع در خیابان شهید مصطفی خمینی، جنب امامزاده سید اسماعیل (ع).
این مسجد - مدرسه را میرزا کاظم فیلسوف الدوله (متوفی ۱۳۲۳ ه.ق) پزشک مشهور دوره ی ناصری، ساخته است (۱۵) پیرامون صحن آن را در حدود دوازده حجره و دو ایوان احاطه کرده است و در جبهه ی مقابل ورودی، شبستانی ستوندار وجود دارد که برای برگزاری مراسم نماز از آن استفاده میشد. ورودی بنا، مسیری غیر مستقیم به صحن دارد و به شکلی طراحی شده است که در آن عناصری همچون جلوخان، هشتی، دالان و ایوان به کار رفته است.
از ویژگیهای این بنا، وجود مقبره ی بانی آن در کنار حیاطی بسیار کوچک در پشت صحن اصلی است که به این ترتیب میتوان آن را نوعی مسجد - مدرسه - مزار به شمار آورد. همچنین دارای کاشیکاریهای ظریف و کاربندی های زیباست، و چنین به نظر میرسد که دو منار واقع در دو سوی ورودی بنا، به همان صورت ناتمام رها شده باشد.
شبستان، دارای دو ورودی مجزای مردانه و زنانه است که پرده ای آنها را از یکدیگر جدا کرده است.
مسجد - مدرسه ی مشیرالسلطنه
واقع در خیابان مولوی، ابتدای خیابان اسفندیاری.
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه این بنا را ساخته و به تاریخ ۱۳۱۸ ه.ق وقف شده است (۱۶) این بنا، دارای صحنی کوچک است کمه هشت حجره در سه طرف آن وجود دارد، با شبستانی ستوندار در جبهه ی شمالی و در مقابل جبهه ی قبله. ایوان و مدرس در جبهه ی جنوبی و حجرهها در دو جبهه ی دیگر در مقابل هم ساخته شده است. از ویژگیهای این بنا، وجود یک برج ساعت در جبهه ی شرقی آن است که از معابر مجاور، قابل رؤیت بوده و به همین سبب به مسجد ساعت نیز شهرت یافته است. در پشت شبستان، مطبخ و انباری، با دالانی مجزا تا خیابان مجاور، تعبیه شده است و در طبقه ی اول آن یک حجره و یک مهتابی وجود داشت که گویا در گذشته از حجره به عنوان کتابخانه و از مهتابی برای بخش زنانه ی مسجد استفاده میشده است.
مسجد - مدرسه ی سپهسالار قدیم
واقع در خیابان ناصرخسرو، کوچه ی مروی.
این بنا را میرزا محمدخان قاجار، که مدتی منصب وزارت جنگ را داشت، ساخته است (۱۷) او در ۱۲۸۴ ه.ق در مشهد درگذشت. این مسجد - مدرسه، احتمالا قبل از ۱۲۷۷ ه.ق ساخته شده است (۱۸).
در جبهه ی قبله و جبهه ی مقابل آن دو شبستان، و در دو جبهه ی دیگر تعدادی حجره ساخته شده که در جلو آنها رواقی ستوندار قرار گرفته است. شبستان واقع در جبهه ی قبله که دارای اهمیت بیشتری است، ارتفاعی معادل دو طبقه دارد؛ در حالی که شبستان واقع در جبهه ی رو به روی آن کوتاهتر است.
این بنا، دارای یک جلوخان بزرگ و دو منار کاشیکاری شده در دو سوی ورودی است و مسیر دسترسی به حیاط به شکلی خاص دارای اعوجاج است. مسجد - مدرسهی سپهسالار قدیم، در سالهای اخیر مرمت شده و شکلی دیگر یافته است.
نتیجه
«مسجد - مدرسه» نوعی فضای معماری است که کارکردهای اصلی مسجد و مدرسه را توأم دارد و از لحاظ کالبدی نیز فضاهای اختصاص یافته بدانها از اهمیت کمابیش مشابه و متعادلی نسب به یکدیگر برخوردار است. در متون تاریخی از این نوع بناها با عناوینی نظیر «مسجد»، «مدرسه» و یا غالبا «مسجد و مدرسه» یاد شده است.
انواع مسجد - مدرسهها را به لحاظ کالبدی میتوان به چهار گروه زیر طبقهبندی کرد:
۱. گونه ی نخست، مسجد - مدرسه هایی هستند که در آنها جبهه ی رو به قبله به مسجد و سه جبهه ی دیگر به حجرههای مدرسه اختصاص یافته است؛ مانند مسجد - مدرسهی مروی در تهران. در برخی از این نوع مسجد - مدرسهها، معمولا فضاهای بهداشتی و وضوخانه را در گوشهای از مسجد و در نزدیکی گنبدخانه یا شبستان میساختند تا کسانی که از بیرون بنا برای اقامهی نماز مراجعه میکنند، ناگزیر از رفتن به درون صحن و ایجاد اخلال در زندگی آرام طلاب نباشند.
۲. گونه ی دوم، بناهایی هستند که در آنها دو جبهه رو به قبله و جبهه ی مقابل آن به مسجد و دو جبهه ی تقریبا شرقی و غربی به مدرسه اختصاص یافته است. مسجد - مدرسه ی آقا محمود و معیرالممالک در تهران از اینگونه به شمار میرود. در این بناها، تداخل فعالیتها با یکدیگر و آمد و شد افراد به داخل صحن به گونه ای بود که بعضا آرامش فضای زندگی و آموزشی طلاب، به طور کامل حفظ نمیشد.
۳. گونه ی سوم شامل نوعی بناست که طبقه ی همکف به مسجد و طبقهی فوقانی به مدرسه اختصاص مییافت؛ مانند مسجد - مدرسه ی سید در اصفهان. در اینگونه بناها، دو جبههی صحن کاملا به مسجد و دو جبهه ی دیگر به دو شبستان کوتاه در طبقه ی همکف اختصاص یافته و حجرههایی نیز در بالای دو حجره ی اخیر طراحی و ساخته
میشده است. همچنین در جلو حجره های هر یک از دو جبهه ی مزبور، دو مهتابی قرار داشت، ولی اصولا این طرح به لحاظ کاربری برای فضای آموزشی چندان مناسب نبود و به سبب در معرض دید بودن طلاب، مهتابیهای جلو حجره ها محلهای آرامی برای استراحت و آموزش و مباحثه ی طلاب به شمار نمی آمدند.
۴. گونه ی چهارم طراحی فضای مسجد - مدرسه، شامل نوعی بناست که طبقه ی همکف به مسجد و طبقه ی زیرین به مدرسه اختصاص مییابد. این طرح، به شکل خاصی، در مسجد - مدرسه ی آقا بزرگ در کاشان قابل ملاحظه است. قرار گرفتن فضای آموزشی در طبقه ی زیرین، که دارای حیاطی سبز و آرام است، موجب پدید آمدن فضای مناسبی برای طلاب میشود. همچنین وجود پنجره های ارسی و دالانهای دو سوی حجره ها که راه دسترسی به آنها از طریق همین دالانها تأمین میشود، امکان حفاظت فضای درونی حجره ها را از دید عابران به خوبی فراهم آورده است.
در مسجد - مدرسه های تهران، از طرحهای گروه اول و دوم استفاده شده است. البته در اینجا طبقه بندی اصول طراحی مسجد - مدرسه ها به این چهارگونه، بر اساس موقعیت و ترکیب حجمی فضای استقرار مسجد و مدرسه نسبت به یکدیگر صورت گرفته است، و طبعا در طراحی بسیاری از بناها - متناسب با زمان و محل طراحی، احداث و نیز سایر عوامل و امکانات - از ویژگیهایی استفاده شده است که باید در بررسیهای دقیقتر مورد توجه قرار گیرد.
پی نوشت:
۱- حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ج ۱، ترجمه ی ابوالقاسم پاینده، تبریز، بیتا، ص ۳۹۳.
۲- احمد بن ابییعقوب، البلدان، ترجمه ی محمدابراهیم آیتی، تهران، ۱۳۵۶، ص ۱۷.
۳- عزتی، ابوالفضل، آموزش و پرورش اسلامی، تهران، ۱۳۵۷، ص ۷۶.
۴- متز، آدام، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج ۱، ترجمهی علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۶۲، ص ۲۰۶.
۵- اولیاء الله آملی، تاریخ رویان، تصحیح منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۸، صص ۱۱۰ و ۱۱۳.
۶- سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، تهران، ۱۳۶۴، صص ۱۰۷ -۹۹.
۷- کخ، ابا، معماری هند در دورهی گورکانیان، ترجمهی حسین سلطانزاده، تهران، ۱۳۷۳.
۸- اعتمادالسلطنه، صدرالتواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، ۱۳۵۷، ص ۲۷۸.
۹- اعتمادالسلطنه، المآثر والآثار، ج ۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱۱۶.
۱۰- بلاغی، تاریخ تهران (قسمت مرکزی)، تهران، بینا، بیتا، ص ۴۰.
۱۱- بلاغی، همان، ص ۷۵.
۱۲- اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، صص ۱۱۷ و ۱۱۸.
۱۳- بلاغی، همان، ص ۱۸۴.
۱۴- مصطفوی، محمدتقی، آثار تاریخی طهران، ج ۱، به کوشش میرهاشم محدث، تهران، ۱۳۶۱، ص ۸۶.
۱۵- بلاغی، همان، ص ۲۶۱.
۱۶- بلاغی، همان، ص ۱۹۷.
۱۷- اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ص ۱۱۷.
۱۸- بلاغی، همان، ص ۱۷۸.
منبع: میراث جاویدان
برگرفته از سایت : www.rasekhoon.ir