واژه مسجد يادآور سجده و كرنش است كه زيباترين شكل پرستش و بندگي است . مسجد مركز پرستش خالصانه و توحيد ناب است كه سروش اذان از آنجا طنين مي افكند و جان و دل خداپرستان را صفايي تازه مي بخشد . مسجد نخستين نهاد عبادي - سياسي در جامعه اسلامي است . جايگاه علم و دانش ، محل عبادت ، جايگاه قاضيان ، عالمان و مفسران و پايگاه تبليغاتي اسلام كه قداست و حرمت والايي دارد . مسجدها بزرك ترين پايگاه هاي ديني هستند و پس از گذشت 14 قرن هنوز محكم ترين مقر ديني به شمار مي روند و گذشت زبان و تبليغات دشمن نتوانسته است اين پايگاه اسلام را منزوي كند . در قرآن مجيد و گفتار معصومان فضيلتهاي فراواني براي مسجد بيان شده است
آباد كردن و بنای مسجد در روايات ديني
هركس مسجدي بسازد از اهل خدا مي شود(1) و وارد بهشت مي گردد (2)و خداوند به او در بهشت خانه(3) يا قصر(4) يا شهر بزرگي (5)مي بخشد . كساني كه مسجد را آباد مي كنند مانع نزول بلا هستند .(6) مسجد ها بايد بزرگ و بدون اشرافيت ساخته شود(7) و زينت كردن انها هم چون معبدها ي يهود و نصاري جايز نيست .(8) همچنين مشركان حق ندارند خانه هاي خدارا آباد كنند .(9)
مساجد اوليه
در اسلام پس از هجرت پيامبر به مدينه اولين مسجد با همكاري مسلمانان ساخته شد كه علاوه بر مكان عبادت جنبه اموزشي ، نظامي و فرهنگي نيز داشت و جايگاه مهاجران بي خانه نيز به شمار مي رفت .
(( مسجدهاي اوليه مسلمين ، عبارت از قطعه زميني و تقريبا مربع شكل بود كه اطرااف آنرا چهار ديوار يا خندق احاطه مي كرد و در سمت قبله سقف كوچكي داشت كه بر ستونهايي از تنه نخل و غيره استوار گشته بود . در اين زمان مسجد ها ماذنه نداشتند و اين نقشه اساس تمام مساجد اسلامي گشت ))10
مسجد و ايرانيان
از آن هنگام که ایرانیان دروازه دلهای خود را به روی آیین اسلام ناب محمدی گشودند ، هنرمندان این مرز و بوم بسیار کوشیدند تا متعالیترین گونه هنر خود را درساخت بناهایی به کار گیرند که مآمن روح و دل و جان خسته آدمی است .آنها با نهادن خشت بر روی خشت و کاشی برروی کاشی پله پله راه را برای معراج دلها ی عاشق به سوی معشوق گشودند .آبی عرش را بر رو ی کاشیها کشیدندو نقش و نگارها را به نشانه شجره های روضه رضوان و ریاحین آن که مأمن و سرای پرهیزگاران درست کردار است ،ترسیم کردند تا بهشتی کوچک بر رو ی زمین نقش بندد: بهشتی که شاید نشان از دلتنگی اعقاب آدم(ع)دارد:دلتنگی ناشی از تبعیدی از بهشت عدن که تنها با یک وسوسه رخ داد. حال آنکه در این بهشت کوچک می توان تنها با یک دم یاد پروردگار دوباره به آن بهشت جاوید پیوست . می توان با محمل عبادت و دعا از ثری به ثریا پرکشید.و سرمست از باده وصل ،سبک و خالی شد و باردیگر برای نبرد با مصائب زندگی آماده مهيا گردید.
مسجد و هنر اسلامي
در قلمرو اسلام، همة هنرها به خدمت مسجد به كار رفته و از اين راه جلال و سرفرازي يافته است .هنر معماري اسلامي، مثل بيشتر معماريهاي عصر ايمان، تقريبآ يك هنر ديني صرف بود. خانهها براي آن ساخته ميشد كه انسان زندگي كوتاه و ناچيز خود را در آنجا بگذراند، ولي خانههاي خدا ـ دست كم از درون ـ نمونة زيبايي جاويد بود. براي مسلمانان فقير و پرهيزكار، همين بس بود كه مسجد زيبا باشد. مال و كوشش وي به بناي آن صرف ميشد، همة هنر و صنعت خود را در آنجا به كار ميبرد و مسجد را چون قاليچهاي پيش كش خدا ميكرد و همة مردم ميتوانستند از اين زيبايي و شكوه بهرهور شوند. معمولا" مسجد را نزديك بازار شهر ميساختند كه از همه طرف بتوان آسان بدانجا رسيد .
بناي مسجد در ميان معماري اسلامي، اهميت فوق العادهاي دارد زيرا مسجد به عنوان عبادتگاه و مجمع و محل حل وفصل بسياري از اختلافات و نيز برگزاري بسياري از مراسم، همواره مورد توجه و احترام بود. صنعتگران و هنرمندان ميكوشيدند تا با همة مهارت و كارداني خود در ايجاد استحكام و زيبايي و فضاي معنوي آن نقشي داشته باشند و در واقع، "مسجد مجموعهاي است از هنرهاي گوناگون " كه بر روي هم، فضا و مكان خاصي را پديد آوردهاند. فضا و مكاني كه براي ايجاد رابطه ميان خدا و خلق متناسب باشد و در عين شكوه و جلال ،آراستگي و تزيين آن ذهن انسان را به جاي توجه به خداوند به خود مشغول ندارد. بنابراين، از آنجايي كه در سرزمينهاي اسلامي، مسجد پايگاه اجتماعي مسلمانان و پناهگاهي براي زندگي پرآشوب شهر به شمار ميآمد، به تزيين آن توجه خاص شده است و ميتوان گفت اولين جايگاه تجلي هنر اسلامي، مسجد بوده است.
معماري مساجد اوليه
اما مساجد اولية اسلام، بسيار ساده و محقر بنا ميشدند .در حقيقت هدف مسجد نقشة آن را معين كرده بود، يك صحن دار در يك طرف صحن كه پناهگاه و سايبان و محل درس بود. در قسمتي از صحن، رو به مكه ،بناي اصلي مسجد برپا ميشد كه محوطهاي مسقف و محصور و مربع بود و نمازگزاران در آنجا به صفهاي بلند رو به قبله ميايستادند. گاهي بالاي اين بنا، گنبدي بود كه ـ تقريبآ هميشه از آجر ساخته ميشد .اولين بناهايي كه به اين طريق ساخته شد بسيار كوچك و ساده بود و از ديوار گلي و چند تنه درخت خرما تشكيل ميشد ولي به زودي احتياج به داشتن بناهايي مستحكم و پابرجا احساس گرديد .
مسجد جامع در هر شهر بزرگترين پايگاه دين اسلام و مهمترين محل تجمع ،اعلام و انتشار اخبار و اعلاميههاي دولتي و مركز فعاليتهاي اجتماعي، فرهنگي و مكان شروع و مسير جنبشهاي مردمي است .به همين دليل، مسجد مركز ثقل بناي شهرهاي اسلامي است و معماري آن متناسب با شرايط اقليمي، مصالح در دسترس و تحت تأثير سنن و ديگر خصوصيات محلي شهروندان يا ساكنان هرمنطقه شكل گرفته است .در حقيقت، مسجد شخصيت اجتماعي و مردمي خود را از اسلام، و مشخصات معماري و ساختماني خويش را از تمدن بومي هر ناحيه گرفته است .
نقش معماري مسجد در عبوديت يك مسلمان
اصل مهم در هنر معماري يك ملت هم، روح اجتماعي آن ملت است بنابراين عميقترين نوع وحدت زندگي و مفهوم جامعه در مسجد تمركز يافته است و از طرفي، براي مسلمان خداپرست ـ چه تنها باشد و چه غرق در جماعت ـ ساختمان مسجد طوري است كه راز و نياز وي را با معبود آسان ميكند .تناوب بيكران قوسها و ستونها، فضاي پيوسته را چنان به تكههاي همسان بخش ميكند كه ايجاد آن حالت معنوي خاص را آسان ميسازد. ضمنا" آرايش درون بنا نيز در به وجود آوردن حالت مزبور سخت مؤثر مينمايد. در تزيين و آرايش بناهاي اسلامي، اين خصيصه هست كه بيننده را به جنب و جوش و عمل وا نمي دارد، و بر عكس در ذهن وي زمينهاي براي كشف و شهود و درون بيني مهيا ميكند. همچنين ،كتيبههاي منقش كه بر روي ديوار دروني جايگاه نماز قرار دارد و يا دور محراب را فرا گرفته است، شخص مؤذن را نه تنها به ياد معناي كلمات آن مياندازد، بلكه او را متوجه وزن (ريتم) اشكال و صور روحاني آن و فيضان با جلال و قدرت وحي الهي نيز ميكند. در حقيقت اسلام به محيط انسان و مخصوصا" معماري، يك جنبة اعتدال و متانت و روشني عقلاني ميبخشد و بدين نحو، انسان را خاطر نشان ميسازد كه همه چيز اثر حقيقت الهي است .
از ديدگاه يك هنرمند مسلمان يا هنرمندي در جهان اسلام و يا پيشهوري كه بر آن بود تا سطحي را تزيين كند، پيچاپيچي هندسي، بي گمان عقلانيترين راه شمرده ميشد. زيرا اين نقش اشارة بسيار آشكاري است بر اين انديشه كه يگانگي الهي يا وحدت الوهيت، زمينه و پاية گوناگونيهاي بيكران جهان است .ميدانيم كه هچ نماد و مظهري مانند نور، به وحدت الهي نزديك نيست بدين جهت است كه هنرمندان اسلامي ميكوشند تا در آنچه ميآفرينند، از اين عامل به منتهاي حد ممكن بهرهگيري كنند. براي رسيدن به چنين هدفي است كه هنرمند، سطحهاي دروني مسجدها يا كاخها و گاه نماي آنها را نيز با كاشي ميپوشاند. اين پوشش ،غالبا" به بخشهاي زيرين ديوارها منحصر ميگردد تا پنداري درشتي و ضخامت آنها را بزدايد. براي همين منظور است كه هنرمند، سطحهاي ديگر را هم با نقشهاي برجسته و مشبك ميآرايد تا از نور استفاده كرده باشد .
شكلهاي پيچاپيچ اسلامي معمولا" ازيك يا چند شكل منتظم پرداخته ميشوند كه در انحناها و دواير ميافتند و به نقش ستارگان چند پر در ميآيند و اين بدان معنااست، كه تناسبات وابسته به يك نقش درسطح گسترش طرح تكرار ميشود. طرحهاي گوناگون از نوع مشابه ـ چه بسا ـ در هم فرو بروند و شبكهاي از خطوط بسازند كه مستمرا" ادامه يابند و چند كانون يا مركز بسازند. اين پيچاپيچ هندسي، بيترديد عقلانيترين شيوه كار بوده است. زيرا كه اين نقش، اشاره بسيار آشكاري بر انديشه يگانگي در وراي همه مظاهر است .و سرانجام اينكه سير و سياحت در جهان پر نقش و نگار تزيينات مسجدها و ساختمان خود بناي مساجد، بيننده را در عوامل روحاني غرق مينمايد و پيچ و خم نقوش، ايمان به وحدت خداوند را در دل وي راسخ ميسازد .
مناره در مساجد
ديگر امتياز مسجد وجود مناره است. مناره، به عنوان برج ديده باني مؤذن، بيشتر تحت تأثير برجهاي قديمي آتشكدهها ساخته شد. در ايران ،اين مناره بيشتر به شكل استوانه بود، اما مسلمانان آفريقا طرح منارههاي چهارگوش را كه شايد از فار اسكندريه اقتباس كردهاند به شكل خاص خود برپا داشتند .در دوران اول، مناره ساده وبي پيرايه بود و دقت بنا و ارتفاع آن در قرون بعد بيشتر شد، بالكنهاي كوچك ظريف، قوسها، كاشي كاري و مقرنسهايي بدان افزودند . مناره نخستين بار در زمان امويان در سوريه ساخته شد .11
مسجد و هنرهاي ديگر
تزيينات بناهاي اسلامي يا الوان مينمايند و يا روي آنها كنده كاريهاي كم ژرفا، نمودار ميشود و در هر حال تمام بخشهاي پوشش بنا را ميپوشاند و كليت و تماميتي ذاتي بدان ميبخشد كه مستقل از ساختمان خود مسجد است. اين آرايش و تزيينات دل انگيز ،زيبا و متنوع ، فضاي داخل مسجد را پوشش داده و به نوعي در تمام اجزاي تشكيل دهندة معماري مسجد به كار برده شده است. موزاييك و كاشيهاي براق براي كف مسجد و تزيين محراب و ديوارها، شيشههاي رنگارنگ براي پنجره و قنديلها، قالي و قاليچههاي گرانبها براي آراية صحن بكار ميرفت. از ارهها و ديوارهها با مرمر زيباي الوان و طاق نماي محراب و كتيبهها را با نوشتهها ميآراستند .منبر از چوب بود و در ساختن و آراستن آن با عاج منبت و آبنوس، دقت فراوان به كار ميبردند .نزديكترين منبر، چهارپايهاي بود كه يك نسخه از كتاب خدا را ـ كه طبعا" نمونهاي از خوش نويسي و ظرافت هنري بود ـ بر آن نهاده بودند .نمودار قبله طاق نمايي بود كه در داخل ديوار ساخته بودند. صنعتگران و هنرمندان ، همة كوشش خود را در تزيين محراب به كار ميبردند، محراب را با كاشي و موزاييك و تصوير گل و بوته و نقشهاي برجسته و طراحيهاي زيبا، از معرق، گچ، مرمر، سفال و كاشي، مزين ميكردند .
هيچ مادهاي در قبال هنرمند مسلمان سخت نبود ؛ چوب، فلز، آجر، گچ، سنگ، سفال، كاشي و شيشه را براي تعبير اشكال و صور هنري خويش، كه هيچ هنري حتي هنر چيني به پاية آن نرسيده بود، به كار بردند در قلمرو اسلام، همة هنرها در خدمت معماري قرار داشت حتي مجسمه ساز كه از بيم تجديد بت پرستي از تراشيدن مجسمه ممنوع بود ،كوشش خود را در راه ايجاد نقوش برجسته به كار انداخت و از تراش سنگ و گچبري اشكال فراواني به وجود آورد ياهنر نقاشي كه در ابتدا تا حدودي مكروه بود، به گونهاي توسط هنرمند نقاشي در گچبريها و كاشيكاريها و طراحيهاي مسجد، به كار برده شد. منع صورت سازي و هيكل تراشي ،باعث شد كه در مسجد اسلامي تنها به نقوش و طرح و گردش خطوط بركاشيها اكتفا شود
معماري اسلامي از تمام هنرهاي تزييني كمك گرفت و در عربستان، فلسطين ،شام ،بين النهرين ،ايران، ماوراءالنهر ،هند، مصر، تونس، سيسيل، مراكش و اسپانيا مسجدها به پا شد كه قوت و استحكام برون و زيبايي و ظرافت درون را با هم داشت. از آن جمله بود: مسجدهاي مدينه، مكه و جامع بيت المقدس، دمشق ،كوفه، بصره ،شيراز، نيشابور، سامرا، ابن طولون، و ازهر و ديگر مساجد كه در اين دوران اوليه ساخته شد و بسياري از آنها در اثر مرور زمان از بين رفتهاند .همين قدر كافي است يادآوري كنيم كه " مقدسي " دربارة ايران از مسجدهايي ياد ميكند كه در شكوه از مسجد مدينه و دمشق كم نبودهاند. به گفته او مسجد نيشابور، باستونهاي مرمر و صفحات طلا و ديوارهايي كه نقوش فرو رفته داشت، از عجايب روزگار بود و در همه خراسان و سيستان، مانند مسجد هرات نبوده است. از مطالعه گچبريها ،ستونهاو سرستونها كه از محراب مسجد نايين برجاست و نيز از مناره زيباي مسجد تاريخانه دامغان، تصور مبهمي از زيبايي و جلال معماري اوايل اسلام در ايران ميتوان داشت .
هر كس با هنر و معماري اسلامي آشنا باشد، به اين مطلب توجه خواهد كرد كه رياضيات در اشكال هنرها نقش داشته است و يكي از ويژگيهاي هنري اسلام، وجود نقشهاي هندسي است كه در بيشتر هنرها جلوهگري ميكنند. درنقشهاي هندسي اسلامي ،فضاي پر و خالي شده و طرح زمينه آن، همه ارزش برابر دارند و با هم متوازن هستند و همان گونه هم توجه بيننده، هرگز دريك نقطه از عوامل زينتي متوقف نميشود .
هنرمندان اسلامي جلوههاي نبوغ خود را بيشتر در معماري و هنرهاي ظريف آشكار ساختهاند. معماري مسجد سازي به گونهاي خاص تحول يافت و آنچه از نظر مسلمانان هنرمند جلوه ميكرد اين بود كه سطح خارجي و داخلي بناي مساجد ،تماما" پوشيده باشند. اين پوشش كه عاليترين جلوههاي آن، صنعت كاشيكاري و گچبري است، داراي طرحي يكنواخت و بدون تضاد است ؛ يعني همه جا، مجموعه كار و آهنگ ملايم رنگها وطرحها مورد نظر است، نه يك موضوع به خصوص .
تاثير معماري مسجد بر رونق آن
معماري سنتي مساجد يكي از عوامل رونق و شكوفايي آنهاست كه متاسفنه امروزه به دلايل گوناكون در فرهنگ نوين شهرنشيني كم تر به چشم مي خورد . در حقيقت در دوران كنوني مسجد به عنوان سمبل فرهنگي و سنتي مطرح مي شود . معماري مذهبی از سه جنبه كلي ير رونق و شكوفايي مسجد تاثير دارد.
جلوه هاي معنوي معماري مسجد
مسجد به عنوان برجسته ترين بناهاي معماري اسلامي جلوه اي از زيبايي هاي ديداري و نمونه بارزي از آميختگي و ارتباط شكل هاي نمادين با باورهاي ژرف اعتقادي است . مسجد در ذات خود تجلي حضور باورهاي قدسي و ديني در زمينه زندگي مادي است كه علاوه بر تامين كالبد مكان عبادت با زبان كنايه و اشاره هنر از معرفت ديني و راز و رمز شريعت سخن مي گويد و از اين رو اهميت و قداست ويژه اي دارد . مسجد در اصل منسوب به ذات اقدس خداوندي است و در بيان معماري هنرمندانه از آسماني ترين دريافتهاي شهري بهره گرفته است .12
تناسب با فرهنگ مردم
امروزه افكار عمومي رويكرد نويني به دين و دين داري دارند كه از عوامل سياسي ، فرهنگي و اقتصادي برخاسته است . اين رويكرد در پذيرش معماري مسجد و جنبه هاي فرهنگي آن موثر است زيرا زيبايي هاي ظاهري در گرايش افراد به مسجد موثر است . طبيعي است يك مسجد با معماري زيبا و هنرمندانه بسيار مطلوب تر از مسجدي است كه بدون رعايت اصول معماري ساخته شده است .
رمزپردازي و مفاهيم نمادين مسجد
مسجد با وجود دارا بودن فضايي صميمي از ظرفتها و اصول زيبايي شناختي بهره مي برد كه درك آن از سوي مردم بر بزرگي مسجد مي افزايد . فضاي بيروني و دروني مسجد ياداور عدالت است همچنين وجود معبودي آسماني را در ذهن مومنان تداعي مي كند و برآن پاي مي فشارد .
گنبد نماد آسمان ، صعود و بهشت است .13 محراب به تعبيري قلب مسجد و نقطه تمركز آن و از سويي مظهر الوهيت به شمار مي رود .14 مناره اشاره به دروازه بهشت و در رحمت الهي دارد . 15
ماخذ:
1. كنزالعمال.ج7.ص651
2. كنزالعمال.ج7.ص654
3.وسايل الشيعه ج3 ص485 . كنزالعمال، ج7، صص469، 649،650،655
4. كنزالعمال.ج7.ص654
5.بحار الانوار ج73 ص 369
6. وسايل الشيعه ج3ص486
7. كنزالعمال ج7ص657سنن بيهقي ج2 ص 439
8. همان ص656
9. مستدرك الوسايل ج3ص372
10. ناجي محمد حسن عبدالقادر انصاري ، تعمير و توسعه مسجد شريف نبوي در طول تاريخ ترجمه عبدالمحمد آيتي ، تهران ، مشعر 1378
11. لغت نامه دهخدا ج13ص20853 به نقل از پطروشنسكي ، اسلام در ايران از هجرت تا پايان قرن نهم هجري ، ترجمه : كريم كشاورز ، صص 103 تا 96
12. حسين ستاري ساربان قلي ، معماري مساجد ، مجموعه مقالات دومين دوره همايش بين المللي معماري مساجد ، افق آينده ، مقدمه و مقاله تجلي عرفان نور و رنگ در معماري مساجد ، ج2 ص 439
13.رابرت هيلن براند . مقابر ، ترجمه كرامت الله افسر ، محمد يوسف كياني ، معماري ايراني در دوره اسلامي ، تهران چاپخانه ارشاد اسلامي 1369، ص29
14.تيتوس بوركهارت ، هنر اسلامي ، زبان و بيان ، ترجمه مسعود رجب نيا ، تهران ، سروش ، ص98
15. همان ص 174
16. سيد جواد سليمي ، مسجد ها ، فهرست فيلم هاي ساخته شده درباره معماري مساجد ص 451
17.دكتر غلامعلي حاتم- مسجد تجلي گاه هنر اسلامي
18. ايرنا- روزجهاني مساجد
19. محسن محمدي. مسجد . مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما . 1383
محمد رضا خاكپور( رييس حوزه هنري استان گلستان)
www.armanshahr.org