متن زیر حاصل گفتگوی فیلم شور شیرین به همت کارشناس رسانه جناب آقای وحید حیاتی و آقای فربود است.
* آیا به نظر شما فیلم "شور شیرین" یک فیلم دهه شصتی است؟
حیاتی: یک سری تحلیلها و نگاه های دهه شصتی به سینما و بخصوص ژانر دفاع مقدس وجود دارد و در واقع برخی با این رویکرد به این فیلم نگاه می¬کنند. در مورد فیلم "شور و شیرین" هم برخی از تحلیلگران چنین دیدگاهی دارند. توجه کنیم که اگر بخواهیم بر اساس آنچه داریم چه از نظر موضوع و انواع آثار دفاع مقدس که وجود دارند و آنچه که برای سینمای دفاع مقدس تا کنون اتفاق افتاده است شور شیرین را با آن داشته ها مقایسه کنیم این قیاس از اساس اشتباه است و ما با این کار داریم به نحوی توقعات و پیش¬فرض¬هایمان را بر یک اثر بار میکنیم و این به نظرم درست نیست و اساساً مواجهه درست ما را با یک اثر سینمایی تحت الشعاع قرار می¬دهد. معمولاً در شکل گیری یک اثر هنری و بخصوص یک اثر سینمایی بعضی افراد به موضوعاتی نزدیک میشوند که آنرا لمس کرده و فهمیده اند و تلاش میکند که با آن ارتباط برقرار کنند و جواد اردکانی از این دست کارگردانان است که در این فیلم و فیلم قبلیاش "به کبودی یاس" درباره شهید برونسی، این اتفاق برایش افتاده است و البته این موضوع در آثار ایشان هم نمود پیدا کرده است.
* پس در برهه کنونی می توانیم بگوییم بعضی از این دست کارگردانان سینمای جنگ مانند "حاتمیکیا" از این سینما فاصله گرفتهاند؟
حیاتی: ما نمیتوانیم بطور مثال "حاتمیکیا" را از سینمای جنگ یا به تعبیر بهتر، سینمای دفاع مقدس و همینطور بالعکس جدا کنیم. حتی فیلم آخرشان "گزارش یک جشن" را هم که میبینیم به وضوح می بینیم که آدمها و شخصیت ها هنوز در جریان تاریخی دفاع مقدس ریشه دارند. این اتفاق طبیعی است. این مثل این میماند شما به یک نفر که در ایران زندگی میکند ، سبک زندگی و افکار وی در این چارچوب ذهنی شکل گرفته است بگویید نظرت درباره نقاشی قرون وسطی چیست؟ و یک نقاشی از کلیسای کاتولیگ تصویر کن. این شخص تصویری در ذهن و نهاد خود ندارد که بخواهد آنرا درک کند چه برسد که آن را رسم کند و این مساله غیر از آموختن نکاتی در مورد تاریخ آن سامان است که می ¬تواند دیدگاه هر چند ناقص را به هنرمند عطا کند و هنر هم همین است. در مورد نزدیک شدن به دفاع مقدس طبیعتاً کسانی آن را می توانند حکایت کنند که در تلاش برای درک آن فضای نه چندان فضایی باشند و این اتفاق در آثار برخی کارگردانان این عرصه از جمله آقای حاتمی کیا نیز رخ داده است. فضایی که ما در خصوص دفاع مقدس داریم شامل واقعیات، اسطوره¬ها ، حکایاتی است که در این دست فیلمها از آن بحث میکنیم، فضایی است مهم و تاثیرگذار که مهم در ایجاد یک اثر سینمایی در این گونه نیز نزدیک شدن آدمها به آن فضاها است. که مسلماً وقتی کارگردانی تلاش می کند اثری در این حوزه خلق کند باید تمام تلاشش را بکند به درکی و حظی از آن حضور برسد و بیگانه بودن با آن فضایی که از آن یاد کردیم بالطبع اثری متفاوت و غریب را خلق خواهد کرد.
* شاید این سوال مطرح شود که بیاییم شناخت ایجاد کنیم؟
حیاتی: خوب به چه قیمتی این اتفاق میافتد. شناخت ایجاد کردن مثل آموزش هنر است که گرفتن و نگرفتن ، شدن و نشدن دارد. درمورد کارگردانهای ما هم گه گاهی همین اتفاق می افتد یک عده¬ای از آنها میخواهند ارتباط برقرار کنند شاید تلاش هم می-کنند ولی فرصت به آنها داده نمیشود. برخی هم توانایی اش را دارند، فرصت هم در اختیارشان قرار میگیرد اما موفق نمیشوند. ما میتوانیم دغدغهها را پررنگ تر کنیم و کمک کنیم که این آثار با سهولت ساخته شوند ولی نگاه و رویکردمان به این موضوع را بایستی اصلاح کنیم.
* منظورتان از اصلاح نگاه چیست؟ و اصولا چطور میشود نگاهها را اصلاح کرد؟
حیاتی: یعنی اینکه سریع شابلون فیلمهای غربی را بر روی چنین آثاری قرار ندهیم و بضاعت سینماییامان را با برجستگیها، ویژگی ها و مزیت های سینمای دنیا مقایسه نکنیم. همین که مقایسه میکنیم در واقع داریم دریچه قضاوتمان را عوض میکنیم بخاطر همین نمیشود به فیلم "شور و شیرین" گفت: فیلم مربوط به دهه شصت. چون وقتی که انگیزه اش ایجاد شد و این کار را شروع کردند هدفشان نمایش شخصیت های حاضر در دفاع مقدس بوده است لذا در این وانفسا که فیلمهای دفاع مقدس ما انگشت شمارند حداقل اخلاقیات حکم میکند به آنها توجه بیشتری شود و در مقابل این چنین نگاه و رویکردی سنگ اندازی و حتی مخالفت نکنیم و اجازه دهیم حداقل کسانی که انگیزه کافی فعالیت در این حوزه از سینما را دارند به راهی که اعتقاد دارند، بروند ؛ چون فضایی که آنها به وجود آوردهاند همان دغدغه پر رنگی است که اگر ما کمکشان کنیم عقل حکم می کند که امکان دارد به موفقیت های بیشتری دست یابند.
* به نظر شما سینمای دفاع مقدس ما دولتی است؟
حیاتی: باید بپذیریم که سینمای ما یک سینمای دولتی است و اینگونه فیلمها قاعدتاً بیشتر نیاز به حمایت دارند و باید به کسانی که دغدغه این موضوعات را دارند و تجربه هم دارند فرصت و امکانات داده شود .چون جوانهای ما که اصلا بضاعت و حمایت لازم را ندارند که وارد عرصه تولید اینگونه آثار شوند. عده¬ای هم که به زعم اتفاقاتی وارد این گود می شوند و حتی کارگردانهای مطرح ما هم بعد از ساخت یک فیلم جنگی کلا یا از نظر رسانهای بایکوت و محروم میشوند و یا ناامید به حوزه¬های دیگر پناه می برند.
منظور من از ما مجموعه تصمیم گیرنده و سیاستگذار در سینما است که اگر همچنان تلاش نکنند و به این موضوعات بها ندهند فعالیت در حوزه دفاع مقدس عقیم میشود و این را در دوران بعد از انقلاب ثابت کردهایم که اگر هر کاری را با جریان سازی و حمایت صحیح واردش نشویم عقیم میماند.
جشنواره کودک این موضوع را نشان میدهد. در سینمای دفاع مقدس که را اگر دستشان را از پشت سرش بردارند به زمین میخورد هر چند که بعید می دانم دستی پشت سرش باشد! زمان برگزاری جشنواره¬های آن جابجا میشود و این حاکی از کم اهمیتی موضوع آن است.
اما اینکه چرا نگاه تصمیمسازی و سیاستگذاری به این سمت و سو نمیرود؟
این موضوع مستقیما متوجه مسئولین است و علت اینکه با فکر و برنامه ریزی درست به سراغ این کار نمیروند یک بخش از آن به امکانات و تجهیزات مربوطه و عدم دسترسی اهل سینما به آن بر میگردد و از سویی دیگر وقتی مسئولین تاثیر گذار و تصمیم ساز با این مفاهیم و موضوعات احساس غرابت نمیکنند تکلیف این قصه هم روشن می¬شود.
اینها فاکتورهایی است که باعث میشود عملا پرداختن به فیلم دفاع مقدس کمرنگ شود و شاید به مرز فراموشی برسد.
مثلا سامان سالور از کارگردانان نسل سومی است که روحیه جوانی دارد و دوست دارد تجربه و کنکاش کند. سالور کارگردانی است که تلاش میکند فضاهایی را که دور از دسترس است فتح کند و انگیزهاش را هم دارد. فیلم 1359 نشانگر این قصه است .اگر این انگیزه حمایت نشود و فضا برایش ایجاد نشود عملا از دست میرود.
هر مجموعه و برنامه وسیاست گذاری چه در سینما چه در بحث هنر و چه کارهای متفرقه دیگر، آدمهای خاص خودش را دارد و تا وقتی به این باور نرسیم معمولاً فعالیت ها به لختی و سستی می گراید.
* به نظر شما دفاع مقدس چه تاثیری میتواند بر سینما و سایر حوزه های فرهنگی ما داشته باشد؟
حیاتی: من احساس میکنم با توجه به وضعیت جدیدی که جامعه ما به آن مبتلا شده است و نگاهها و تصویرهایی که از زندگی جدیدمان بوجود آمده است باعث شده تا آیتمها ومولفههای سینما دفاع مقدسمان را کمکم از دست بدهیم.
فضای دفاع مقدس بزرگترین پتانسیل برای داستانسرایی، رمان نویسی و فیلم سازی دارد. به هر ترتیب این جز تاریخ این مملکت است و نمیتوانیم آنرا نادیده بگیریم هر چند عده ای در تلاشند که آن را با انگاره ها و مفاهیمی غیر مرتبط معاوضه کنند اما متاسفانه آن فضا را به سادگی از دست میدهیم به امید اینکه قلههای جدید را فتح کنیم. سینمای دفاع مقدس ما مثل یک صندوقچه ناگشوده میماند که هنوز هم بعد از این همه فعالیت جای کار زیادی در مورد آن باقیمانده است. به نظر من آن چیزی که مقام معظم رهبری به آن اعتقاد دارند و اشاره کرده اند بحث کانالیزه شدن نگاه¬ها به موضوعات دفاع مقدس است.
* امروزه مشکل سینمای دفاع مقدس در چیست؟
یکی از مشکلات سینمای امروز ما در همه حوزهها، این است که به صنعت سینما به عنوان یک کار گروهی نگاه نمیشود. به همین علت کارگردان مجبور است معمولاً نویسنده کار خودش باشد یعنی کار و فعالیت سیستمی که در سینمای جهان به عنوان یک الگو درآمده است در سینمای ما هنوز این فعالیت سر و سامان نیافته است ، در حالیکه عمده کارهایی را که در دنیا اتفاق می افتد به صورت تیمی و گروهی انجام میشود. وقتی ادبیات شکل گرفت بر اساس آن درام شکل میگیرد و بعد تبدیل به فیلم میشود و این کار گروهی آنهاست که کار را به سر منزل می رساند. در واقع آن تاکیدی که مقام معظم رهبری دارند این بخش است که ما در این گامهایی که بر می داریم گامهایمان ناقص است لذا در بخش¬های مختلف مضامین و مفاهیم دفاع مقدس هنوز ورود کافی نداریم و این موضوع تسری نیز پیدا کرده است.
* نگاه ما به دفاع مقدس چه تفاوتی با نگاه رایج به سینمای جنگ در دنیا دارد؟
حیاتی: مفهوم ایثار و از خود گذشتگی بر خلاف آنچه که در سینمای جنگ دنیا داریم و میبینیم، از جمله مفاهیمی هستند که ما میتوانستیم از جنگ استخراج کنیم و بر روی آنها کار کنیم و داستان و درام و فعالیتهایمان را بر اساس آن شکل دهیم.
یک نگاهی که الان ضروری است و جای بحث دارد و در سینمای جنگ دنیا آثار زیادی بر اساس آن تولید شده است مانند "دشمن پشت دروازهها" و "پرچم های پدران ما"، یک نگاه متفاوت به بحث جنگ است. فیلم "نجات سرباز رایان" اسطوره سازی درباره آدمهای جنگ است و در عین حال آشنایی زدایی با مفهوم غالب جنگ که همیشه پیروزیها را به رخ میکشد.
اینها مجموعه کارهایی است که اگر آیتمهایشان را در بیاوریم اولین نگاه حاکم بر این فیلم ها، نگاه انسانشناسی یا هستیشناسی متکی بر زور و بازوی بدنهای عضلانی و نفرت از جنگ آدمهایی است که با حسرت این دنیا را ترک می کنند. اینها شاخصه و ویژگی جامع آن سینماست. حال اگر ما آن قالب و نگاه را از سینمای خودمان توقع داشته باشیم عملا دچار پارادوکس و تناقض میشویم. ما دوست داریم فیلمهای جنگی یا دفاع مقدسی ساخته شود که فاکتورهای آنها را داشته باشد در صورتی که اینگونه نیست. ما در کارهای شهید آوینی قهرمان پروری نداریم قهرمانسازی هم نداریم در واقع آدمها در یک صف حرکت میکنند. این همان اتفاقی است که ما میتوانیم درسینمای جنگ بعنوان یک ژانر و گونه تاکید کنیم و مطمئن باشیم هر کارگردانی که نتواند به این فضاها نزدیک شود یعنی اینکه به حقیقت و واقعیت دفاع مقدس نزدیک نشده است.
* آقای اردکانی در فیلمهای "شور شیرین" و "به کبودی یاس" چقدر توانسته به حقیقت و واقعیت زندگی شهید کاوه و شهید برونسی نزدیک شود؟
کارهایی از این دست سختیهای خاص خودش را دارد نزدیک شدن به شهید برونسی در به کبودی یاس توسط آقای اردکانی کار سختی بود. اصلا قابل فهم نیست. در کتاب "خاکهای نرم کوشک" زندگینامه این شهید را که میخوانیم اصلا درک نمیکنیم این آدم چه تصورات و نگاهی در آن زمان داشته است در واقع از دید امروزی ما قابل شناخت و درک مناسب نیست و با بسیاری از مفاهیممان ناسازگار و در تناقض است. طبیعتاً هنگام مواجه شدن با شخصیت شهید برونسی در کنار شناخت از رفتار و کردار ایشان باید آن زمینهای که در آن رشدکرده را نیز در نظر بگیریم. ما اگر بتوانیم این قالبها را بر اساس آن نگاه هستی شناسانهای که به خودمان و اطرافمان در جنگ داشتیم بیاییم و در آثارمان ارائه کنیم کارمان موفق خواهد بود. ما نمی توانیم اینها را نادیده بگیریم. به همین خاطر در تاریخ سینمای دفاع مقدس برخی از آثارمان ماندگار شده است و یک سری از آنها از آثار اولیه این گونه همچون "افق" "گذرگاه"بودند.
* مانند دیدبان؟
حیاتی: بله ولی دیده بان میآید برجسته میشود و یک کار تام و تمام میشود چرا؟ چون این نگاه، نگاه یک هنرمند مسلمانی است که فارغ از مباحث هنری و تاثیرگذار در سینما، فضای جنگ را لمس کرده و فاکتورهایش را هم رعایت میکند. حاتمیکیا در دیدبان نمیآید خودش را با یک فیلم خارجی تطبیق دهد و الگو برداری کند بلکه فاکتورهایی که در ذهنش هست و درکش کرده را کنار هم قرار میدهد و اثری ماندگار خلق میکند.
* چرا نزدیک شدن به فرماندهان و شخصیت های برجسته جنگ سخت است؟
حیاتی: نزدیک شدن به شخصیت های جنگ سخت است و این اعتراف را خود کارگردانها نیز دارند. چطور میخواهیم فراز و نشیبهای زندگی یک آدم را به تصویر بکشیم. چون آن شهید فاکتورهایی را در زندگی خود لحاظ کرده است مثلا دعوت به ندای رهبر برای رفتن به جنگ، ما چه تصوری داریم او چه تصوری داشته است. چه کسی میخواهد نقش او را بازی کند؟ اینها آن دغدغههایی هستند که کارگردانها در برخورد با سوژه با آن مواجهه میشوند و چون نمیتوانند خوب هضمش کنند سعی میکنند از این و آن اقتباس کنند. تا اینکه درام ما نزدیک میشود به نگاه مدرنی که ما در این دهه آن را مشاهده میکنیم. به همین خاطر کار به سلامت از مسیر خودش عبور نمی کند. برای رسیدن به تصویر واقعی از شهید کاوه در فیلم شور و شیرین کارگردان تلاش کرده که زندگی شهید کاوه را در منطقه فعالیتش در کردستان به تصویر بکشد و چون میخواهیم فعالیت سینمایی ما یا درام پردازیمان با الگوهای رایج سینما برابر باشد به خاطر همین میگوییم بیاییم غیر مستقیم به زندگی شهید کاوه بپردازیم و از یک داستان فرعی شروع می کنیم تا رشادت ها را نشان دهیم و بعد با خود شهید کاوه قصه را تمام می کنیم. ما اگر بتوانیم مشخصه های این شخصیت را با دراممان درهم نماییم و درام ما در واقع خود قصه با حال و هوای این شهید و افکار و اندیشه¬های وی باشد، به نحوی که قصه به فرم ایده آل خود نزدیک شود و چارچوبی صحیح و ماندگار به خود بگیرد ، در واقع موفق شده ایم و دیگر نیازی به داستان¬های فرعی متعدد و گاه گمراه کننده خط سیر اصلی داستان فیلم هم نیست.
منبع :
چهارشنبه
۲۴ خرداد ۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
53398
فیلم شور شیرین ، فیلم سینمایی در گونه دفاع مقدس است که این روزها بر پرده سینماها نمایش داده می شود