در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
شنبه

۲۸ خرداد ۱۳۹۰

۱۹:۳۰:۰۰
53401

ایران و هنر جدید . بخش دوم

جریان های کلی در دانشکده ی هنرهای زیبا
 1. گرایش به هنر رئالیستی سوسیالیستی شوروی: با  فعالیت حزب توده در ایران ، گرایش یه سوی هنر رئالیستی سوسیالیستی شوروی نیز قوت گرفت. بسیاری از هنرمندان در این دوره با الگو گرفتن از رئالیسم روسی به خلق آثاری پرداختند که هم به لحاظ سبکی و هم به لحاظ موضوعی ، متاثر از هنر روسی بود.
«در آن سال ها هنر‌جویان دانشکده هنرهای زیبا، به سبب قدرت حزب توده و فعالیت انجمن فرهنگی ایران و شوروی به نام «وکس»، تحت تأثیر هنر نقاشی روسی قرار داشتند. نقاشانی مثل «ایلیا رپین» چهره پرداز، «شیشکین» منظره پرداز، «آیوازفسکی» دریاساز و «گراسیموف» چهره پرداز اختصاصی استالین، الگوی بسیاری از دانشجویان بود. چهره‌هايی كه زنده ياد حسین كاظمی نقاشی می‌كرد، قدرت او را در شبیه‌سازی مشخص می‌كرد ولی از نظر شیوه رنگ‌آمیزی و تكنیک قلم‌زنی، شباهت زیادی به نقاشی‌های «گراسیموف» داشت. نمایشگاهی از كارهای این استاد روسی در تهران برگزار شد و عده زیادی از هنرجویان، به ویژه آن‌هایی‌كه در مدرسه كمال‌الملك درس مي‌خواندند، شیفته سبك و روش او شدند. هر چند آن روزها من هنوز توانایی چندانی نداشتم كه یك چهره را به خوبی نقاشی كنم، ولی از دیدگاه من شبیه‌سازی و تكنیك قوی قلم پردازی، دلیل ارزشمند بودن یك اثر هنری نبود. چیز دیگری هم لازم بود که در آثار استادان روسی و پیروانشان وجود نداشت. »
این گرایش خاص هنوز هم در ایران موجود است و بسیاری به این شیوه نقاشی می کنند.
2. گرایش به امپرسیونیسم فرانسوی : گروهی نیز متاثر از امپرسیونیسم به خلق آثاری دست زدند. سزان و ونگوگ در این میان بسیار مورد توجه بود .
«...  از این پس اینها استادان من شدند. لطافت رنگ‌آمیزی، آزادی خط و رنگ، و اتمسفر بین رنگ‌ها چیزهایی بود كه در نقاشی روسی وجود نداشت. رنگ‌آمیزی من تغییر كرد. بعداز‌ظهرها در سرمای سخت زمستان كنار نهر كرج می‌رفتم و از منظره كوه توچال و تغییر رنگ برف‌ها در برابر نور آفتاب نقاشی می‌كردم.»
هر دو جریان اخیر، در یک نکته مشترک بودند و آن، نفی ارزشهای رسمی هنری دوران پهلوی اول و نفی سنتهای کهن تصویری و گرایش به نوگرایی و نوآوری بود .
«در همین سالها ، یکی از معلمان ( جواد حمیدی ) و چند تن از فارغ التحصیلان دانشکده (حسین کاظمی، محمود جوادی پور و جلیل ضیاپور) برای ادامه ی هنرآموزی به اروپا رفتند. ضیاءپور که در پاریس و در کارگاه آندره لت، با کوبیسم آشنا شده بود ، پس از بازگشت به اتفاق شماری از شاعران و نقاشان نوپرداز ، انجمن خروس جنگی را به راه انداخت و با شور و حرارت به ترویج شیوه های نقاشی مدرن پرداخت. محمود جوادی پور به مونیخ رفت و چاپ رنگی را به ایران آورد. چاپ باتیک نیز توسط او به ایران وارد شد . تجربه هایی که او در نقاشی خط در مونیخ انجام داده بود بعدتر ، توسط هنرمندان مکتب سقاخانه مورد استفاده قرار گرفت. در همان سالها ناصر اویسی ، ژازه طباطبایی و چند نقاش دیگر نیز چنین گرایشهایی را در کارشان نشان می دادند. با این حال ، جلیل ضیاپور بیشتر به سبب شخصیت ، آموزشها و نوشته هایش اثرگذار بود تا به دلیل نقاشیهایش.
این مقارن بود با برپایی نخستین نگارخانه ی تهران به نام آپادانا ، که آثار نوپردازانی چون جوادی پور، کاظمی ، حمیدی و هوشنگ پزشک نیا را به نمایش می گذاشت. جوادی پور که خود از موسسین نگارخانه بود درباره ی آن چنین میگوید:
«در حوالی میدان فردوسی ، نبش خیابان ... چند دهنه مغازه گرفتیم و تبدیلش کردیم به گالری . بعد از مدتی فعالیت ، دیدیم که گالری خیلی تاثیرگذار شده است. یک منزلی در پشت گالری بود ، آن را هم گرفتیم و به گالری اضافه کردیم . حالا دیگر ، آپادانا شده بود یک مرکز هنری بسیار مهم در کشور . ... »
 بدین سان ، از اواخر دهه 1940 / 1320ش  ، جدل کهنه و نو ، در عرصه ی شعر و هنر شدت گرفت و در دوران جنبش ملی کردن نفت و سالهای پس از کودتا، نیز ادامه یافت. به خصوص نمایشهای گروهی باشگاه مهرگان ، مقابله نقاشی جدید و قدیم را آشکار تر کرد. در این رهگذر هنرمندان دیگری با ره آورد تازه از اروپا بازگشتند. با توسعه فعالیت نقاشان نوپرداز سرانجام توجه کارگزاران فرهنگی کشور به آنان جلب شد. راه اندازی نخستین بینال تهران در سال 1958 / 1337 مهم ترین اقدام رسمی دولت در تایید جنبش نوگرایی بود.
برگزاری بینال اول تهران در این سال ( 1958/1337 )  و به رسمیت شناختن هنر نوگرای ایران از سوی مقامات دولتی،  نقطه ی پایان منازعات و کشمکشها میان گرایش های کهنه و نو در ایران بود.  این کشمکشها هم در درون خود هنرمند وجود داشت و هم در بین جریان هنری موجود.
«نخسستین بینال تهران، رویدادی مهم در هنر معاصر ایران به شمار می آید. زیرا با برگزاری آن توسط اداره ی هنرهای زیبای کشور، در واقع ، جنبش هنر نو مورد تایید رسمی قرار می گیرد. بی ینال تهران در پنج دوره تا سال 1345 ادامه یافت. بینال پنجم به صورت منطقه ای (سنتو) برگزار شد. یکی از اهداف این بینال انتخاب نقاشانی از ایران برای شرکت در بینال ونیز بود.»
در کاتالوگ دومین بینال تهران اینگونه آمده است:
«اگر امروزه پرده ای با پیکره ای معتبر جلوه کند ، از آن روست که فارغ از عشوه فروشی ها و جلوه گریهای خطوط و نقوش ، حاوی بینشی تازه یا احساسی خاص و یا ادراکی اصیل است . بینال 1339 تهران، از این نقطه نظر ، در خور توجهی شایان است...»
جریانهای وارداتی هنری ، فارغ از فلسفه ی اجتماعی پیدایش این جریانات ، وارد ایران میشد و حتی خود هنرمندان نیز ، با بسیاری از این مفاهیم نو نمی توانستند ارتباط مناسبی برقرار کنند.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد