رمان «هستی»اثر فرهاد حسن زاده از سری مجموعه رمان نوجوان است که به تازگی مطالعه کردهام و به نظرم خیلی جالب و خواندنی است داستان هستی با یک تعلیق شروع میشود، آنجا که ما نمیدانیم نوجوان یا شخصیت اول داستان چه جنسیتی دارد. داستان از دم بیمارستانی شروع میشود که مردی رو به رویش ایستاده و تاکسی میخواهد و به نوجوان دست و پا شکستهاش چشم غره میرود واینجاست که میفهمیم داریم داستانی از آبادان را میخوانیم.
زمان داستان هم با حرفهای تاکسینشینها مشخص میشود که قبل از جنگ ایران وعراق است. همان زمانیکه تازه مردم هول و ولای حمله صدام به ایران را داشتند و اخبار ضد و نقیض میشنیدند. نوجوان داستان هستی موهایش کوتاه است. دستش به خاطر بازی فوتبال شکسته است. گوشواره ندارد. همه فکر میکنند پسراست و پدرش هم ازهمین کفری است. از اینکه هستیاش، دختر سیزده سالهاش، ظاهر و رفتاری پسرانه دارد. «هستي» نگاه واقعگرايانه يك دختر نوجوان به زندگي و جنگ است..
نگاه شوخطبعانه خاص«فرهاد حسنزاده» كه با ظرافت مخاطب نوجوان را با ارزشهايي چون شجاعت، فداكاري، ميهنپرستي و ... آشنا ميكند و اين ارزشها را در كنار مفاهيم تلخي چون جنگ، فقر، ترس و ... قرار ميدهد، بيآنكه او را از اين تلخي دلزده كند، در اين رمان نيز كاملاً مشهود است.
منبع :
شنبه
۳ تیر ۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
53428
![](https://media.abna24.ir/arts/media/2012/06/307_n00119212-b.jpg)
رمان «هستی»اثر فرهاد حسن زاده از سری مجموعه رمان نوجوان است که به تازگی مطالعه کردهام و به نظرم خیلی جالب و خواندنی است داستان هستی با یک تعلیق شروع میشود، آنجا که ما نمیدانیم نوجوان یا شخصیت اول داستان چه جنسیتی دارد. داستان از دم بیمارستانی شروع