قرآن کریم به عنوان میثاق مکتوب همه مسلمانان در طول تاریخ چهارده سدهای اسلام، همواره عامل وحدت بخشی و یکدلی مسلمانان و همچنین ملموسترین نشانه رحمت خداوند در هدایت انسانها بوده است. از این جهت توجه به حفظ این نشانه الهی در برابر خدشه و دستاندازی، کوششی مستمر را از همان دهههای نخستین نزول این آیت آسمانی موجب شده است. بنابراین هنر خوشنویسی با وجود قرآن متولد شد و رواج یافت.
مصاحف قرآنی در ابتدا با خط کوفی بدون نقطه کتابت میشدند و با توجه به زبان و گویش کمابیش نزدیک طوایف ساکن در حجاز، مشکل چندانی در قرائت صحیح آن پدید نمیآید، اما با توجه به افزوده شدن شامات و ایران به جغرافیای اسلام، دشواریهای قرائت کوفی اولیه، موجب بروز مشکلات و اختلاف آرا در کتابت و قرائت قرآن شد.
با ابداع نقطه گذاری قلم کوفی اولیه به کوفی منقط تبدیل شد و در ادامه همین سیر، اِعراب گذاری نیز به رسم الخط کتابت قرآن افزوده شده و خوانش متن برای مخاطبان غیر عرب زبان ساده شد.
خط و کتابت به عنوان برجستهترین و والاترین شکل هنر اسلامی همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و از این جهت جای تعجب نیست که این هنر دیرینه در خدمت کتابت قرآن مجید و مکتوب کردن کلام وحی به باشکوهترین و زیباترین شکل ممکن قرار گرفته است.
در طول قرن ششم هجری در ایران فصل نوینی در هنرهای کتاب آرایی آغاز شد. بسیاری از نقوش تزیینی که در دورههای قبل ابداع شده بود به اوج کمال خود رسید.
در قرن ششم تعداد بسیاری قرآن با کیفیت عالی، کتابت و تذهیب شد که در نوع خود بینظیر است. از بین این نسخ تعدادی معروف به قرآنهای قرامطی باقیمانده است که از نظر نوع خط کوفی و تذهیب متمایز از قرآنهای سدههای پیشین و معاصر خود هستند. نسخ و اوراقی از این قرآنها هماکنون در آستان قدس رضوی، موزه ایران باستان، آستان حضرت عباس (ع) در کربلا، کتابخانه «چستربیتی» در دوبلین و موزه «متروپولیتن» نیویورک نگهداری میشوند.
طراحی خاص حروف از جمله تاکید ویژه در طراحی «لام و الف» و حضور نقش اسلیمی و ترکیبات آن به عنوان زمینهای برای خط کوفی از ویژگیهای مهم این قرآنهاست. نقوش پیچشی اسلیمی به صورت حلزونی به عنوان زمینه، با رنگ قهوهای روشن، بدون هیچگونه ترکیبی با خطوط کوفی تذهیب شدهاند.
شکوفا شدن هنر معنوی دینی در ایران مقارن با ظهور انقلاب اسلامی بود و انقلاب، عهد مجدد انسان با خدای اسلام بود. این تعهد امری را با خود به همراه داشت که جان عاشقانش را می سوزاند و نوای این سوختن را در کارها و آثارشان نشان می داد. امام امت، شهادت مردان خدا را هنر نامید و باب بحث جدیدی را آغازید که هنرهای خاص نیز متاثر از آن فضا شد گاهی هنر به معنای عام به کار می رود و بیشتر معنای فضیلت و کمال می دهد، همانطور که امام شهادت را هنر دانستند و گاهی هنر معنای خاصی دارد که همان صورت های خیالی موجود در تاریخ بشر است که شعر، نقاشی، موسیقی و غیر آن را در بر می گیرد
بزرگترین درسی که رهبر انقلاب اسلامی ایران به هنرمندان جهان و خصوصا هنرمندان ایران داد این بود که هنر عام، باطن هنر خاص است. تا فضیلت و کمال انسانی ذیل عهد دینی به وجود نیاید، هنرهای خاص جز ظهور رذیلت نفسانیت و جیغ بنفش انانیت چیز دیگری نیست. هنر نه در خدمت سیاست و ایدئولوژی است، نه تابع اخلاقیات شخصی و جمعی هنرمند است. هنر بیانگر حقیقت عهد و عصر دینی است که این بار در انقلاب اسلامی شکوفا شده بود.
فضای به وجود آمده در هنر دینی انقلاب، باعث پیدا شدن موضوعاتی در تفکر معنوی هنر شد که پا به پای هنر شکل می گرفت و بسط می یافت. متفکران هنر با موضوعاتی مانند تعریف مجدد هنر، نسبت هنر و دین، نسبت هنر و جامعه، سنت و مدرنیته در هنر، صورت و معنا در هنر و غیره مواجه شدند که البته تلقی های متفاوتی از این امور پیدا شد که باعث پدید آمدن جریان های مختلف در فضای تفکر دینی هنر در ایران شد.
شاید بتوان گفت سیر هنر بعد از صفویه، از غربزدگی در صورت آغاز شد و در دوره پهلوی به طور كامل از معنای عالم قدیم كنده شد و كاملا غربزده شد كه این غربزدگی تام و تمام، مصادف با تئوریزه شدن هنر غربزده ایران بود. سیر هنر انقلاب نیز از نفی غربزدگی در معنا آغاز شد ولی صورت همچنان غربزده بود و به نظر می رسد كه هر چه جلو تر می رویم بحث كنده شدن از صورت غربی و پیدا كردن صورت متناسب با معنای انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد.
خوشنویسی نیز در این میان دارای تحرکات بسیار مهمی شد، اما در این میان نباید از آسیب هایی که در این رهگذر به این هنر اسلامی وارد شد بگذریم.همان گونه که در بالا گفته شد،هنر خوشنویسی نخستین هنر اسلامی است.هنری که علاوه بر ثبت سخنان بزرگان دین بر پایه زیبایی شناسی خاصی از حیث صورت و محتوا استوار بود.بنابر این نباید به راحتی از کنار این هنر اصیل و آسیب هایی که به آن وارد می شود به راحتی بگذریم.نیک می دانیم که هنر خوشنویسی بخش اعظمی از هویت ملی ما نیز است که با ترکیب فرهنگ اسلامی و ایرانی به گونه ای باقی مانده از فرهنگ ادوار کهن است که تا امروزه نیز حتی در نوشتار امروزی ما نیزباقی مانده است.
بحران مخاطب از مشكلات هنر خوشنويسي است
بحران مخاطب يكي از مشكلات تمام گرايش هاي هنرهاي تجسمي بخصوص خوشنويسي است و خوشنويسي كه در گذشته هنري در خدمت عوام و خواص بود اما خوشنويسي معاصر به سمت موزه اي شدن پيش مي رود.
خوشنويسي معاصر وامدار سياست هاي انجمن خوشنويسان ايران است و ميزان كمي و كيفي توليدات هنرمندان خوشنويس در اين شصت سال بيش از توليدات ربع قرن گذشته هنر خوشنويسي است.تأثير اين انجمن در انتشار آثار خوشنويسي ، صدور آثار به خارج از مرزها ، تداوم برگزاري نمايشگاه هاي خوشنويسي و كشف استعدادها قابل تأمل است.
خلاقيت براي جلوگيري از تقليد و تكرار و نگاه به جريان هنر روز و تقويت دانش نظري هنرجويان خوشنويسان را در آموزش هنر خوشنويسي بسیار ضروری است.
ورود هنر خوشنويسي به متن زندگي مردم مستلزم شرايطي است كه از جمله آنها رويكرد آكادميك انجمن خوشنويسان در آموزش هنر، تشكيل حلقه هاي ارتباطي خوشنويسان، نقد و بررسي آثار و نگاه هاي حمايتي نهادهاي فرهنگي، هنري به هنر ملي خوشنويسي است.
خط و کتابت به عنوان برجستهترین و والاترین شکل هنر اسلامی همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است.