به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، محمود شاهرخی سال 1306 در بم به دنیا آمد. پس از تحصیلات کلاسیک در مدرسهی معصومیهی کرمان، به تلمذ علوم حوزوی مشغول شد و ادبیات عرب خواند که سیدمحمد مجذوب به او پیشنهاد داد برای ادامهی تحصیل، به مدرسهی خان یزد برود. شاهرخی به یزد رفت و پس از آن به مدرسهی کبرای آخوند خراسانی در نجف عزیمت کرد؛ اما به علت تنگی معیشت و خشکی هوا، به بیماری ریه دچار شد و پس از دو سال به ایران بازگشت. مدتی در آسایشگاه شاهآباد بستری شد و پس از مرخصی، از کسوت طلبگی درآمد و به کار در بخش خصوصی مشغول شد.
از نخستین تأثیرگذاران بر محمود شاهرخی، سیدمحمد مجذوب - عارف و خطیب اهل یزد - بوده است، که شاهرخی تخلص جذبه را هم در مقابل نام او انتخاب کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهرخی با صدا و سیما همکاری کرد و سپس برای برنامههای ادبی و عرفانی این سازمان شروع به نوشتن کرد. سیری به پای دل، نوای نی، تا به خلوتگاه خورشید، تا به سرمنزل عنقا، نقد حال، در آیینهی بهار، اشکی بر آستانهی نیاز و در حریم راز، عنوان تعدادی از همان برنامههاست که شاهرخی برای صدا و سیما نوشت.
محمود شاهرخی در دورههایی هم تعداد زیادی سرود برای جنگ ساخت و با مجلههایی چون کیهان فرهنگی، کیهان هوایی و شعر، و روزنامههای کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و رسالت همکاری داشت.
آثاری چون «درسی که از قرآن آموختم»، «خلوتگاه عشق»، «داغ شقایقها»، «تجلی عشق»، «ز اشک پرس»، «امام علی روح بینهایت»، «در غبار کاروان»، دفتری از «گزیدهی ادبیات معاصر»، «گلبانگ عاشقانه»، «شمیمی از گلزار معرفت» (نوشتههای عرفانی)، «ترجیعات توحیدی»، «تجلی جمال و جلال در آیینهی وجود امام حسین (ع)»، «کیمیای مراد» (توسل به حضرت بقیهالله (عج) و همچنین کتابی دربارهی منطقالطیر عطار نیشابوری از آثار منتشرشدهی این شاعر انقلاب هستند.
علی موسوی گرمارودی شاهرخی را نمونهی واقعی اخلاق و صفات برجستهی یک شاعر مسلمان، متدین و علاقهمند به اهل بیت (ع) و در عین حال بسیار وارد به مسائل ادبی دانسته است.
همچنین عبدالجبار کاکایی آثار محمود شاهرخی را از معدود شعرهایی خوانده که دانش استواری از مباحث معرفتی و ادبی را به عنوان پشتوانهی خود همراه داشته است.
شاهرخی روزهای آخر عمرش را در بیمارستان بستری بود. او که سالها به بیماری ورم رودهی بزرگ مبتلا بود، 18 آبانماه برای انجام عمل جراحی روده در بیمارستان عرفان بستری شد و سرانجام 24 آبانماه 1388 درگذشت.
شعری از محمود شاهرخی:
ما دردکشان مست ز صهبای الستیم
پیمانهکشانیم که پیمان نشکستیم
تا شد دل ما باخبر از عالم اسرار
در کوی طلب یک نفس از پا ننشستیم
تا باده کشیدم ز خمخانه وحدت
چون رند صبوحیزده شوریده و مستیم
تا بار گشودیم به سرمنزل توحید
از شرک رهیدیم و ز هر وسوسه رستیم
با ما سخن از غیر مگویید که جز دوست
هر رشته که دام دل ما بود گسستیم
ما بتشکنانیم که در معبد هستی
کس را به جز از خالق یکتا نپرستیم
با خصم بگو این همه گستاخ نتازد
ما پشت بسی فتنه به سرپنجه شکستیم
آن شیردلانیم که در عرصه ناورد
با مرگ چو در باب صفا دست به دستیم
صد بار گر افتیم برآییم دگربار
رنگی نپذیریم همینیم که هستیم
از نخستین تأثیرگذاران بر محمود شاهرخی، سیدمحمد مجذوب - عارف و خطیب اهل یزد - بوده است، که شاهرخی تخلص جذبه را هم در مقابل نام او انتخاب کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهرخی با صدا و سیما همکاری کرد و سپس برای برنامههای ادبی و عرفانی این سازمان شروع به نوشتن کرد. سیری به پای دل، نوای نی، تا به خلوتگاه خورشید، تا به سرمنزل عنقا، نقد حال، در آیینهی بهار، اشکی بر آستانهی نیاز و در حریم راز، عنوان تعدادی از همان برنامههاست که شاهرخی برای صدا و سیما نوشت.
محمود شاهرخی در دورههایی هم تعداد زیادی سرود برای جنگ ساخت و با مجلههایی چون کیهان فرهنگی، کیهان هوایی و شعر، و روزنامههای کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و رسالت همکاری داشت.
آثاری چون «درسی که از قرآن آموختم»، «خلوتگاه عشق»، «داغ شقایقها»، «تجلی عشق»، «ز اشک پرس»، «امام علی روح بینهایت»، «در غبار کاروان»، دفتری از «گزیدهی ادبیات معاصر»، «گلبانگ عاشقانه»، «شمیمی از گلزار معرفت» (نوشتههای عرفانی)، «ترجیعات توحیدی»، «تجلی جمال و جلال در آیینهی وجود امام حسین (ع)»، «کیمیای مراد» (توسل به حضرت بقیهالله (عج) و همچنین کتابی دربارهی منطقالطیر عطار نیشابوری از آثار منتشرشدهی این شاعر انقلاب هستند.
علی موسوی گرمارودی شاهرخی را نمونهی واقعی اخلاق و صفات برجستهی یک شاعر مسلمان، متدین و علاقهمند به اهل بیت (ع) و در عین حال بسیار وارد به مسائل ادبی دانسته است.
همچنین عبدالجبار کاکایی آثار محمود شاهرخی را از معدود شعرهایی خوانده که دانش استواری از مباحث معرفتی و ادبی را به عنوان پشتوانهی خود همراه داشته است.
شاهرخی روزهای آخر عمرش را در بیمارستان بستری بود. او که سالها به بیماری ورم رودهی بزرگ مبتلا بود، 18 آبانماه برای انجام عمل جراحی روده در بیمارستان عرفان بستری شد و سرانجام 24 آبانماه 1388 درگذشت.
شعری از محمود شاهرخی:
ما دردکشان مست ز صهبای الستیم
پیمانهکشانیم که پیمان نشکستیم
تا شد دل ما باخبر از عالم اسرار
در کوی طلب یک نفس از پا ننشستیم
تا باده کشیدم ز خمخانه وحدت
چون رند صبوحیزده شوریده و مستیم
تا بار گشودیم به سرمنزل توحید
از شرک رهیدیم و ز هر وسوسه رستیم
با ما سخن از غیر مگویید که جز دوست
هر رشته که دام دل ما بود گسستیم
ما بتشکنانیم که در معبد هستی
کس را به جز از خالق یکتا نپرستیم
با خصم بگو این همه گستاخ نتازد
ما پشت بسی فتنه به سرپنجه شکستیم
آن شیردلانیم که در عرصه ناورد
با مرگ چو در باب صفا دست به دستیم
صد بار گر افتیم برآییم دگربار
رنگی نپذیریم همینیم که هستیم