در این نشست تخصصی، جواد بختیاری، هنرمند خوشنویس و از شاگردان استاد امیرخانی، گفت: بیشک در طی این سالها درباره استاد امیرخانی بسیار شنیده، خوانده و دیدهایم به طوری که معتقدم نمیتوان او را با یک لقب و یا واژه تعریف کرد بلکه ایشان یک مفهوم اجتماعی و منشور چندوجهی است که مفاهیمی چون فرهنگ، ادب، هنر، عاطفه، اخلاق، مهربانی و راهبری را برای ما تداعی میکند.
او اضافه کرد: مقام استاد امیرخانی و شان ومنزلتشان به واسطه زحماتی که در عرصه فرهنگ و هنر کشیده است او را در جایگاه یک شخصیت کاریزماتیک ناب از جنس هنر معاصر قرار میدهد. هر چند که شاید برخی نسبت به این صفت خرده بگیرند که در قرن 21 اطلاق واژه کاریزماتیک میتواند اغراقآمیز باشد، اما به زعم بنده این واژه را میتوان به راحتی در مورد ایشان به کار برد.
این هنرمند خویشنویس در ادامه سخنانش بیان کرد: استاد امیرخانی به واسطه هوش و حافظه فوقالعاده و زودیابی استعدادش و همچنین با توجه به اعتقاد به توانایی شخصی خود در زندگی به چنین جایگاهی دست یافته و در این میان همنشینی با فرهیختگان و اندیشمندان و زندگی با طیفهای مختلف اجتماعی به او کمک کرده که در این تعامل یک شخصیت فاخر، فرهمند و پرتدبیر حاصل شود.
بختیاری با تاکید بر گذر پیروزمندانه استاد امیرخانی از رنجهای بیشمار زندگی یادآور شد: این وضعیت باعث شد تا ایشان تشنگی فراوانی برای یادگیری هر آنچه که در اطرافش میگذشت، پیدا کند و همین اتفاق از او شخصیتی بلندپرواز، جستوجوگر، مسؤول و پیگیر در جهت دستیابی به آرزوهایش ساخت.
او خاطرنشان کرد: استاد امیرخانی در طی سالهای اخیر به واسطهی ذات و ژن قوی خود برای کارهای بزرگ ساخته شده که هیچ کدام از آنها او را در این مسیر مغشوش و پریشان نکرده است. به همین جهت معتقدم شخصیت ایشان در مقابله با سختیها و بلندیهای زندگی هیچگاه دچار فراز و فرود نشده و همواره به دور از تلاطمات عاطفی لحظهای حرکت کرده است.
بختیاری با مرور وضعیت پرتلاطم انجمن خوشنویسان ایران طی سالهای متعدد یادآور شد: در این شرایط همواره شاهد صبوری ایشان بودیم و دیدیم که چگونه به واسطهی این ویژگی به درستی راهبری کردند و خوشبختانه امروز انجمن خوشنویسان ایران به عنوان یک مجمع فعال و پایدار به کار خود ادامه میدهد.
او متذکر شد: صبوری، تحمل و شخصیت راهبر استاد امیرخانی ما را در برابر یک حقیقت باثبات قرار میدهد به همین دلیل نمیتوان به راحتی او را دلخور و یا از میدان به در کرد، زیرا ایشان هیچگاه از باب مشکلات فرهنگی نرمیده است. اما این اتفاق به واسطه شهرتطلبی و مقامطلبی نبوده، بلکه تنها عاملش عشقورزی و ایمان به کار جمعی برای تحقق اهداف و برنامههایش در عرصههای مختلف است.
بختیاری شخصیت استادش را اصیل دانست و افزود: ایشان یک نمونه درخشان از پیوند سنت و نگاه به امروز است، زیرا به واسطه پرورش در خانوادهای اصیل و داشتن هوش و استعدادش در جامعهی مدرنی که عرصهی فرهنگ و هنر بود، یک آمیختگی از نگاه نو در بستر سنتها را از آن خود کرد و از این جهت توانست طیفهای مختلف اجتماعی را جذب و نیازمند مهر خود کند.
او خاطرنشان کرد: استاد امیرخانی ذاتا مهرورز است و از این جهت از نیروی انگیزشی فوقالعادهای برخوردار است، زیرا نظراتش را همواره در طی این 30 سال که همنفس با او بودهام، خلاصه، صریح و فاخر بیان کرده و اگر هنجارهایی در جامعه وجود داشته که با روح ایدهآلگرای ایشان همراه نبوده، باز هم نظرات خود را مطرح کرده، زیرا پشتوانهی نظراتش عشق و علاقه به فرهنگ ایرانزمین است.
این هنرمند خوشنویس نرمخویی و استواری کلام را یکی دیگر از ویژگیهای استادش دانست و تصریح کرد: این ویژگیها در خوشنویسی ایشان هم متمرکز است و میتوان دلربایی خط میرحسین، استواری و منطق میرعماد و دیگر ویژگی خوشنویسان را در آثار او مشاهده کرد. هر چند که در نهایت شیوهی جدیدی را با هویت ایرانی درمیآمیزد که سبک خاص خودش میشود.
بختیاری با مرور مجموعه آثار استاد امیرخانی در عرصه خوشنویسی اظهار کرد: با بررسی آثار ایشان میتوان به این نظر رسید که او در سلسلهی خوشنویسان برتر جزو دو سه نفر اول است و چلیپاهای دلربایش همچون ضرباهنگهای دانوب آبی از سر برامس شنیدنی است.
او در پایان سخنان خود با شمردن مجموعهی ویژگیهای استادش گفت: ناب ماندن، تحمل مسائل، آمیخته کردن تلاش، بهرهمندی از هوش، استعداد جذب مخاطب و ... در دورهی معاصر از او شخصیت اسطورهیی به وجود میآورد که در هنر خوشنویسی معاصر ایران میتوان از آن یاد کرد.
در بخش دیگری از این مراسم، حاج سیدجوادی، رییس پژوهشکدهی هنر فرهنگستان هنر، نیز دربارهی دومین نشست از سلسلهی نشستهای در مکتب هنرمندان معاصر ایران گفت: آنچه که ما در روزگار خود شاهد آن هستیم وجود شخصیتهایی است که تمام لحظههای عمر خود را برای تعالی و پیشرفت فرهنگ و هنر سپری کردند و در گذر یک عمر پرثمر، نتایج گرانبها و درخشندهی آن را شاهد هستیم و در میان این بزرگان بیشک جایگاه غلامحسین امیرخانی ویژه و خاص است.
او با اشاره به وضعیت هنر خوشنویسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: استاد امیرخانی یکی از پرچمداران این هنر بعد از انقلاب بود و شاید در تاریخ هنر ایران بعد از دوره تیموریان دیگر هنرمندی را نتوان سراغ گرفت که در عین هنرمند بودن مسؤولیت یک رشتهی دیرپا را بر عهده بگیرد، اما ایشان به عنوان بزرگترین خوشنویس نستعلیق با مسؤولیتی که در این رشته تقبل کرده، جریانی را به وجود آورد که اکنون شاهد آن هستیم.
او در پایان گفت: بیشک برای فرهنگستان هنر و پژوهشکدهی ما باعث افتخار است که امروز و در دومین نشست از این برنامه شاهد حضور ایشان و خانوادهشان هستیم.
کاوه تیموری، نویسندهی کتاب «راز خط»، نیز در بخش دیگری از این نشست به مرور ویژگیهای آثار غلامحسین امیرخانی پرداخت و گفت: درسی که همگی ما در محضر ایشان یاد گرفتهایم، درس راستی و درستی بوده است، زیرا همچون آقای بختیاری معتقدم استاد امیرخانی یک پدیدهی اجتماعی است و این جلسه نیز تکریم و احترام به جریان های خوشنویسی معاصر است.
او اضافه کرد: به دست آوردن این سعادت به زور بازو نیست، زیرا سرمایهی ذاتی هنر خوشنویسی در استاد امیرخانی راه را برای ایشان کوتاه کرده است و توانمندی هنری در کنار کار بدیع و نوآورانه یکی از شاخصههایی است که میتواند هنر ما را ماندگار کند.
او گفت: اگر کار هنر با یک ضرباهنگ قوی دنبال شود، میتواند فارغ از امضای هنرمند خوشنویس با بیننده نیز ارتباط برقرار کند و رمز ماندگاری یک نظام هندسی خوشنویسانه را در این تغییر بهتر مشخص کند.
تیموری با اشاره به تحقیقات خود برای نگارش کتاب «راز خط» دربارهی مجموعه آثار استاد امیرخانی توضیح داد: از سال 41 که مجموعه آثار ایشان را مطالعه کردم تا سال 52 شاهد یک نقطهی عزیمت هستیم یعنی ایشان به مرحلهای رسیده است که اگر بعد از 50 سال به خطش نگاه کنیم، از دید زیباشناختی غبار کهنگی برنمیدارد.
او در ادامه سخنانش بیان کرد: استاد امیرخانی در دورهی معاصر آن تحولی را که هر 50 سال باید به نام یک خوشنویس رقم بخورد، به نام خود ثبت کرده و این اتفاق معلول شیوهی تلفیقی است که او در کار خود به ظهور رسانده است و باعث شده خطوطش از صافی و استوارنویسی ویژهای برخوردار باشد. او ویژگیهایی همچون جامعیت اقلام، چیدمان هنرمندانه، تناسبات بصری و فضاهای زیبایی را که برای هنرمندان تذهیبکار به وجود آورده، از جمله ویژگیهای خوشنویسی امیرخانی برشمرد و افزود: ایشان در عین گزیدهنویسی پرکار هم بوده است به طوری که 5000 کتابت در کارنامهی هنریاش دیده میشود و استفاده از شگردهایی را که کمتر اتفاق افتاده، میتوان از دیگر ویژگی آثار او برشمرد که یک بازی زیباشناختی را با چشم حاصل میکند.
این پژوهشگر هنر معاصر خاطرنشان کرد: امروزه در جایگاهی قرار داریم که هر نمایشگاهی به راحتی نمیتواند هر مخاطبی را جذب خود کند اما معتقدم در یکی از طلاییترین دوران خوشنویسی نستعلیق قرار داریم که برای ما بسیار مغتنم و ارزشمند است.
او همچنین پرهندسه بودن آثار امیرخانی را یکی دیگر از ویژگیهای متفاوت آن دانست و گفت: برخی از کارهای او حاصل یک بداههی آنی است که شاید دیگر قابل تکرار نباشد. اما تکرارهای مشابه در کارهای ایشان تغییر لطیفی را در آثارش نشان میدهد. همچنین جمع تناقضات یکی دیگر از ویژگیهای آثار اوست و فکر میکنم تمام این مراحل را در سایهی همت، نظم، استعداد ذاتی و پشتکار طی کرده است.
به گزارش ایسنا، بخش پایانی این نشست به سخنان غلامحسین امیرخانی اختصاص داشت. این هنرمند خوشنویس با قدردانی از تکتک حاضران گفت: افسوس میخورم که امروز در این مراسم میسر نیست که با یکایک شما از نزدیک صحبت کنم و خوشامدگویتان باشم تا مثل همیشه در تعامل از شما یاد بگیرم. اما در عین حال معتقدم چنین برنامهای که با هدف الگوسازی طراحی شده، یکی از نیازهای همیشگی جامعهی ماست و باعث میشود به موقعیتی دست پیدا کنیم تا اصحاب نظر و عاشقان کمال بتوانند نمونههایی را برای الهام پیدا کنند و گفتوگوی درونی برایشان فراهم شود.
او ادامه داد: بیشک برکات این جلسات زیاد است اما به شرط این که از حالت تعارف خارج شود.
او همچنین وظیفه خود دانست تا در این مراسم از همسر و خانواده خود قدردانی کند و گفت: تلاش دارم تا این جلسه را به عنوان چیزی که مربوط به همسرم است برای خود تکرار کنم تا شرمنده نشوم، زیرا همه ما میدانیم تا در جایگاه هنرمندی کوچکترین ناهمراهی از سوی خانواده به قدری اثر منفی دارد که بدون تعارف مدیون آنها باید باشیم، زیرا آنها همه حق و حقوقشان را واگذار کردهاند و ممکن نیست کسی بدون حمایت آنها بتواند برای 50 سال به صورت شبانهروزی در این عرصه فعالیت کند.
امیرخانی متذکر شد: ما تکیهگاه بزرگی در فرهنگ وهنرمان داریم که نقطه اتصالمان محسوب میشود و تا آنجایی که این نقطه وجود دارد ما به عظمت پیوند میخوریم و کوچکی خود را فراموش میکنیم لذا امیدوارم که همواره نسل هنرمندانی چون جواد بختیاری تداوم پیدا کند تا در ادامه قرن بیست و یکم بتوانیم نمونههای بیشماری از آنها را داشته باشیم که معرفیکنندهی شایستهای برای فرهنگ و هنر ما هستند.
این هنرمند خوشنویس همچنین به سخنان کاوه تیموری اشاره کرد و افزود: از این تحلیل چیزهای تازهای فراگرفتم و باید بدانیم که اگر در فرهنگی رشد کرده باشیم که چنین ریشهای دارد اعتبار و شخصیت این عزیزان مانع این میشود که احساس فروتنی کنیم.
او در ادامه سخنانش ترجیح داد خاطراتی را برای حاضران تعریف کند و گفت: در پنجمین کنگرهی شعر و ادب در سال 64 قرار بود اصناف مختلف هنری در اصفهان حضور پیدا کنند و برای انجمن خوشنویسان ایران نیز 28 سهمیه در نظر گرفته شده بود در حالی که همان زمان هم تعداد اعضای ما 222 نفر بود و من دوست نداشتم حتی یک نفر از اعضای انجمن دلش بشکند. به همین دلیل طی جلسات و صحبتهای مختلف این رقم را به 180 رساندیم و مابقی را هم از بودجهی انجمن به هتل شاهعباسی اصفهان دعوت کردیم در حالی که همه میدانیم در آنها سالها با ظرفیت موجود و محدودیتهایی که پیش روی مدیران وجود داشت چنین اتفاقی کار بسیار سختی بود اما دوست داشتم تکتک اعضای انجمن در این رویداد حضور داشته باشند.
او همچنین به حضورش در یکی از سمینارهای سال 67 در اهواز اشاره کرد که مقارن با بزرگداشت جنگ تحمیلی بود و گفت: به صورت اتفاقی در این جمع حاضر شدم اما فکر میکنم در جاهایی دستی کاری میکند که نقطه اتصال هنر و سیاست است و ای کاش آن شرایط ادامه پیدا میکرد.
امیرخانی همچنین به مقوله تعلیم و تعلم در عرصه هنر پرداخت و افزود: استاد سیدحسین میرخانی معلمی بود که همواره تلاش داشت تا شاگرد خودش را پرواز دهد زیرا آنچه در تجربه و توانش بود تقدیم شاگردش میکرد و به شیوهی غیر از خودش آن را تشویق میکرد و باید به مقام انصاف او نیز تاکید دوباره کنم که چندین بار به توانایی مرحوم علیاکبر کاوه اقرار کرد و او را بالاترین خوشنویس دانست. لذا معتقدم آن معاصریتی که گریبانگیر همه ما انسانهای رشدنیافته است در شخصیت ایشان وجود نداشت.
او همچنین به حضور خسرو ضیغمی اشاره کرد و گفت: ایشان نزدیک به 20 سال ریاست انجمن خوشنویسان را بر عهده داشت و از هر جهت دلسوزی، علاقه و حضور پرثمرش موجود شد تا نسل اول خوشنویسی معاصر از آن موقعیت رشد کند و جلو بیفتد.
امیرخانی با اشاره به جایگاه انجمن خوشنویسان ایران گفت: تا 60 سال شیوهی معینی در انجمن تجربه شده بود و یک مبحث به عنوان مشق داده میشد که به شیوهی عماد الکتاب و برادران میرخانی بود، لذا دیگر شیوههای اساتید در این کلاسها دیده نمیشد زیرا امکانات هم محدود بود اما برای آشنایی جامعهی خوشنویسی با سایر شیوههای ارزشمند اقدام به چاپ مرقع رنگین کردند که بهترین آثار کلهر، میرزاغلامرضا و ... را با بهترین شکل در برمیگرفت. البته این اتفاق باعث گرفتاریهایی هم شد زیرا عدهای این شیوه را برنمیتابیدند اما ثمرهی آن را امروز در میان خوشنویسان معاصر میبینیم و این نو شدن و بهروز شدن از قدیم در ذهن بزرگان ما جاری است.
امیرخانی در پایان سخنان خود گفت: امروز کجا رفتند مدیرانی که ادعای خدمت دارند؟ من این نکات را به عنوان گله نمیگویم، اما قدر و منزلت هنرمندان بیشتر از آن است که عدهای بیایند و این شان و منزلت را به خواست کوچک خود در حد برخوردهایی که شایسته نیست، قرار دهند.
او اضافه کرد: مقام استاد امیرخانی و شان ومنزلتشان به واسطه زحماتی که در عرصه فرهنگ و هنر کشیده است او را در جایگاه یک شخصیت کاریزماتیک ناب از جنس هنر معاصر قرار میدهد. هر چند که شاید برخی نسبت به این صفت خرده بگیرند که در قرن 21 اطلاق واژه کاریزماتیک میتواند اغراقآمیز باشد، اما به زعم بنده این واژه را میتوان به راحتی در مورد ایشان به کار برد.
این هنرمند خویشنویس در ادامه سخنانش بیان کرد: استاد امیرخانی به واسطه هوش و حافظه فوقالعاده و زودیابی استعدادش و همچنین با توجه به اعتقاد به توانایی شخصی خود در زندگی به چنین جایگاهی دست یافته و در این میان همنشینی با فرهیختگان و اندیشمندان و زندگی با طیفهای مختلف اجتماعی به او کمک کرده که در این تعامل یک شخصیت فاخر، فرهمند و پرتدبیر حاصل شود.
بختیاری با تاکید بر گذر پیروزمندانه استاد امیرخانی از رنجهای بیشمار زندگی یادآور شد: این وضعیت باعث شد تا ایشان تشنگی فراوانی برای یادگیری هر آنچه که در اطرافش میگذشت، پیدا کند و همین اتفاق از او شخصیتی بلندپرواز، جستوجوگر، مسؤول و پیگیر در جهت دستیابی به آرزوهایش ساخت.
او خاطرنشان کرد: استاد امیرخانی در طی سالهای اخیر به واسطهی ذات و ژن قوی خود برای کارهای بزرگ ساخته شده که هیچ کدام از آنها او را در این مسیر مغشوش و پریشان نکرده است. به همین جهت معتقدم شخصیت ایشان در مقابله با سختیها و بلندیهای زندگی هیچگاه دچار فراز و فرود نشده و همواره به دور از تلاطمات عاطفی لحظهای حرکت کرده است.
بختیاری با مرور وضعیت پرتلاطم انجمن خوشنویسان ایران طی سالهای متعدد یادآور شد: در این شرایط همواره شاهد صبوری ایشان بودیم و دیدیم که چگونه به واسطهی این ویژگی به درستی راهبری کردند و خوشبختانه امروز انجمن خوشنویسان ایران به عنوان یک مجمع فعال و پایدار به کار خود ادامه میدهد.
او متذکر شد: صبوری، تحمل و شخصیت راهبر استاد امیرخانی ما را در برابر یک حقیقت باثبات قرار میدهد به همین دلیل نمیتوان به راحتی او را دلخور و یا از میدان به در کرد، زیرا ایشان هیچگاه از باب مشکلات فرهنگی نرمیده است. اما این اتفاق به واسطه شهرتطلبی و مقامطلبی نبوده، بلکه تنها عاملش عشقورزی و ایمان به کار جمعی برای تحقق اهداف و برنامههایش در عرصههای مختلف است.
بختیاری شخصیت استادش را اصیل دانست و افزود: ایشان یک نمونه درخشان از پیوند سنت و نگاه به امروز است، زیرا به واسطه پرورش در خانوادهای اصیل و داشتن هوش و استعدادش در جامعهی مدرنی که عرصهی فرهنگ و هنر بود، یک آمیختگی از نگاه نو در بستر سنتها را از آن خود کرد و از این جهت توانست طیفهای مختلف اجتماعی را جذب و نیازمند مهر خود کند.
او خاطرنشان کرد: استاد امیرخانی ذاتا مهرورز است و از این جهت از نیروی انگیزشی فوقالعادهای برخوردار است، زیرا نظراتش را همواره در طی این 30 سال که همنفس با او بودهام، خلاصه، صریح و فاخر بیان کرده و اگر هنجارهایی در جامعه وجود داشته که با روح ایدهآلگرای ایشان همراه نبوده، باز هم نظرات خود را مطرح کرده، زیرا پشتوانهی نظراتش عشق و علاقه به فرهنگ ایرانزمین است.
این هنرمند خوشنویس نرمخویی و استواری کلام را یکی دیگر از ویژگیهای استادش دانست و تصریح کرد: این ویژگیها در خوشنویسی ایشان هم متمرکز است و میتوان دلربایی خط میرحسین، استواری و منطق میرعماد و دیگر ویژگی خوشنویسان را در آثار او مشاهده کرد. هر چند که در نهایت شیوهی جدیدی را با هویت ایرانی درمیآمیزد که سبک خاص خودش میشود.
بختیاری با مرور مجموعه آثار استاد امیرخانی در عرصه خوشنویسی اظهار کرد: با بررسی آثار ایشان میتوان به این نظر رسید که او در سلسلهی خوشنویسان برتر جزو دو سه نفر اول است و چلیپاهای دلربایش همچون ضرباهنگهای دانوب آبی از سر برامس شنیدنی است.
او در پایان سخنان خود با شمردن مجموعهی ویژگیهای استادش گفت: ناب ماندن، تحمل مسائل، آمیخته کردن تلاش، بهرهمندی از هوش، استعداد جذب مخاطب و ... در دورهی معاصر از او شخصیت اسطورهیی به وجود میآورد که در هنر خوشنویسی معاصر ایران میتوان از آن یاد کرد.
در بخش دیگری از این مراسم، حاج سیدجوادی، رییس پژوهشکدهی هنر فرهنگستان هنر، نیز دربارهی دومین نشست از سلسلهی نشستهای در مکتب هنرمندان معاصر ایران گفت: آنچه که ما در روزگار خود شاهد آن هستیم وجود شخصیتهایی است که تمام لحظههای عمر خود را برای تعالی و پیشرفت فرهنگ و هنر سپری کردند و در گذر یک عمر پرثمر، نتایج گرانبها و درخشندهی آن را شاهد هستیم و در میان این بزرگان بیشک جایگاه غلامحسین امیرخانی ویژه و خاص است.
او با اشاره به وضعیت هنر خوشنویسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: استاد امیرخانی یکی از پرچمداران این هنر بعد از انقلاب بود و شاید در تاریخ هنر ایران بعد از دوره تیموریان دیگر هنرمندی را نتوان سراغ گرفت که در عین هنرمند بودن مسؤولیت یک رشتهی دیرپا را بر عهده بگیرد، اما ایشان به عنوان بزرگترین خوشنویس نستعلیق با مسؤولیتی که در این رشته تقبل کرده، جریانی را به وجود آورد که اکنون شاهد آن هستیم.
او در پایان گفت: بیشک برای فرهنگستان هنر و پژوهشکدهی ما باعث افتخار است که امروز و در دومین نشست از این برنامه شاهد حضور ایشان و خانوادهشان هستیم.
کاوه تیموری، نویسندهی کتاب «راز خط»، نیز در بخش دیگری از این نشست به مرور ویژگیهای آثار غلامحسین امیرخانی پرداخت و گفت: درسی که همگی ما در محضر ایشان یاد گرفتهایم، درس راستی و درستی بوده است، زیرا همچون آقای بختیاری معتقدم استاد امیرخانی یک پدیدهی اجتماعی است و این جلسه نیز تکریم و احترام به جریان های خوشنویسی معاصر است.
او اضافه کرد: به دست آوردن این سعادت به زور بازو نیست، زیرا سرمایهی ذاتی هنر خوشنویسی در استاد امیرخانی راه را برای ایشان کوتاه کرده است و توانمندی هنری در کنار کار بدیع و نوآورانه یکی از شاخصههایی است که میتواند هنر ما را ماندگار کند.
او گفت: اگر کار هنر با یک ضرباهنگ قوی دنبال شود، میتواند فارغ از امضای هنرمند خوشنویس با بیننده نیز ارتباط برقرار کند و رمز ماندگاری یک نظام هندسی خوشنویسانه را در این تغییر بهتر مشخص کند.
تیموری با اشاره به تحقیقات خود برای نگارش کتاب «راز خط» دربارهی مجموعه آثار استاد امیرخانی توضیح داد: از سال 41 که مجموعه آثار ایشان را مطالعه کردم تا سال 52 شاهد یک نقطهی عزیمت هستیم یعنی ایشان به مرحلهای رسیده است که اگر بعد از 50 سال به خطش نگاه کنیم، از دید زیباشناختی غبار کهنگی برنمیدارد.
او در ادامه سخنانش بیان کرد: استاد امیرخانی در دورهی معاصر آن تحولی را که هر 50 سال باید به نام یک خوشنویس رقم بخورد، به نام خود ثبت کرده و این اتفاق معلول شیوهی تلفیقی است که او در کار خود به ظهور رسانده است و باعث شده خطوطش از صافی و استوارنویسی ویژهای برخوردار باشد. او ویژگیهایی همچون جامعیت اقلام، چیدمان هنرمندانه، تناسبات بصری و فضاهای زیبایی را که برای هنرمندان تذهیبکار به وجود آورده، از جمله ویژگیهای خوشنویسی امیرخانی برشمرد و افزود: ایشان در عین گزیدهنویسی پرکار هم بوده است به طوری که 5000 کتابت در کارنامهی هنریاش دیده میشود و استفاده از شگردهایی را که کمتر اتفاق افتاده، میتوان از دیگر ویژگی آثار او برشمرد که یک بازی زیباشناختی را با چشم حاصل میکند.
این پژوهشگر هنر معاصر خاطرنشان کرد: امروزه در جایگاهی قرار داریم که هر نمایشگاهی به راحتی نمیتواند هر مخاطبی را جذب خود کند اما معتقدم در یکی از طلاییترین دوران خوشنویسی نستعلیق قرار داریم که برای ما بسیار مغتنم و ارزشمند است.
او همچنین پرهندسه بودن آثار امیرخانی را یکی دیگر از ویژگیهای متفاوت آن دانست و گفت: برخی از کارهای او حاصل یک بداههی آنی است که شاید دیگر قابل تکرار نباشد. اما تکرارهای مشابه در کارهای ایشان تغییر لطیفی را در آثارش نشان میدهد. همچنین جمع تناقضات یکی دیگر از ویژگیهای آثار اوست و فکر میکنم تمام این مراحل را در سایهی همت، نظم، استعداد ذاتی و پشتکار طی کرده است.
به گزارش ایسنا، بخش پایانی این نشست به سخنان غلامحسین امیرخانی اختصاص داشت. این هنرمند خوشنویس با قدردانی از تکتک حاضران گفت: افسوس میخورم که امروز در این مراسم میسر نیست که با یکایک شما از نزدیک صحبت کنم و خوشامدگویتان باشم تا مثل همیشه در تعامل از شما یاد بگیرم. اما در عین حال معتقدم چنین برنامهای که با هدف الگوسازی طراحی شده، یکی از نیازهای همیشگی جامعهی ماست و باعث میشود به موقعیتی دست پیدا کنیم تا اصحاب نظر و عاشقان کمال بتوانند نمونههایی را برای الهام پیدا کنند و گفتوگوی درونی برایشان فراهم شود.
او ادامه داد: بیشک برکات این جلسات زیاد است اما به شرط این که از حالت تعارف خارج شود.
او همچنین وظیفه خود دانست تا در این مراسم از همسر و خانواده خود قدردانی کند و گفت: تلاش دارم تا این جلسه را به عنوان چیزی که مربوط به همسرم است برای خود تکرار کنم تا شرمنده نشوم، زیرا همه ما میدانیم تا در جایگاه هنرمندی کوچکترین ناهمراهی از سوی خانواده به قدری اثر منفی دارد که بدون تعارف مدیون آنها باید باشیم، زیرا آنها همه حق و حقوقشان را واگذار کردهاند و ممکن نیست کسی بدون حمایت آنها بتواند برای 50 سال به صورت شبانهروزی در این عرصه فعالیت کند.
امیرخانی متذکر شد: ما تکیهگاه بزرگی در فرهنگ وهنرمان داریم که نقطه اتصالمان محسوب میشود و تا آنجایی که این نقطه وجود دارد ما به عظمت پیوند میخوریم و کوچکی خود را فراموش میکنیم لذا امیدوارم که همواره نسل هنرمندانی چون جواد بختیاری تداوم پیدا کند تا در ادامه قرن بیست و یکم بتوانیم نمونههای بیشماری از آنها را داشته باشیم که معرفیکنندهی شایستهای برای فرهنگ و هنر ما هستند.
این هنرمند خوشنویس همچنین به سخنان کاوه تیموری اشاره کرد و افزود: از این تحلیل چیزهای تازهای فراگرفتم و باید بدانیم که اگر در فرهنگی رشد کرده باشیم که چنین ریشهای دارد اعتبار و شخصیت این عزیزان مانع این میشود که احساس فروتنی کنیم.
او در ادامه سخنانش ترجیح داد خاطراتی را برای حاضران تعریف کند و گفت: در پنجمین کنگرهی شعر و ادب در سال 64 قرار بود اصناف مختلف هنری در اصفهان حضور پیدا کنند و برای انجمن خوشنویسان ایران نیز 28 سهمیه در نظر گرفته شده بود در حالی که همان زمان هم تعداد اعضای ما 222 نفر بود و من دوست نداشتم حتی یک نفر از اعضای انجمن دلش بشکند. به همین دلیل طی جلسات و صحبتهای مختلف این رقم را به 180 رساندیم و مابقی را هم از بودجهی انجمن به هتل شاهعباسی اصفهان دعوت کردیم در حالی که همه میدانیم در آنها سالها با ظرفیت موجود و محدودیتهایی که پیش روی مدیران وجود داشت چنین اتفاقی کار بسیار سختی بود اما دوست داشتم تکتک اعضای انجمن در این رویداد حضور داشته باشند.
او همچنین به حضورش در یکی از سمینارهای سال 67 در اهواز اشاره کرد که مقارن با بزرگداشت جنگ تحمیلی بود و گفت: به صورت اتفاقی در این جمع حاضر شدم اما فکر میکنم در جاهایی دستی کاری میکند که نقطه اتصال هنر و سیاست است و ای کاش آن شرایط ادامه پیدا میکرد.
امیرخانی همچنین به مقوله تعلیم و تعلم در عرصه هنر پرداخت و افزود: استاد سیدحسین میرخانی معلمی بود که همواره تلاش داشت تا شاگرد خودش را پرواز دهد زیرا آنچه در تجربه و توانش بود تقدیم شاگردش میکرد و به شیوهی غیر از خودش آن را تشویق میکرد و باید به مقام انصاف او نیز تاکید دوباره کنم که چندین بار به توانایی مرحوم علیاکبر کاوه اقرار کرد و او را بالاترین خوشنویس دانست. لذا معتقدم آن معاصریتی که گریبانگیر همه ما انسانهای رشدنیافته است در شخصیت ایشان وجود نداشت.
او همچنین به حضور خسرو ضیغمی اشاره کرد و گفت: ایشان نزدیک به 20 سال ریاست انجمن خوشنویسان را بر عهده داشت و از هر جهت دلسوزی، علاقه و حضور پرثمرش موجود شد تا نسل اول خوشنویسی معاصر از آن موقعیت رشد کند و جلو بیفتد.
امیرخانی با اشاره به جایگاه انجمن خوشنویسان ایران گفت: تا 60 سال شیوهی معینی در انجمن تجربه شده بود و یک مبحث به عنوان مشق داده میشد که به شیوهی عماد الکتاب و برادران میرخانی بود، لذا دیگر شیوههای اساتید در این کلاسها دیده نمیشد زیرا امکانات هم محدود بود اما برای آشنایی جامعهی خوشنویسی با سایر شیوههای ارزشمند اقدام به چاپ مرقع رنگین کردند که بهترین آثار کلهر، میرزاغلامرضا و ... را با بهترین شکل در برمیگرفت. البته این اتفاق باعث گرفتاریهایی هم شد زیرا عدهای این شیوه را برنمیتابیدند اما ثمرهی آن را امروز در میان خوشنویسان معاصر میبینیم و این نو شدن و بهروز شدن از قدیم در ذهن بزرگان ما جاری است.
امیرخانی در پایان سخنان خود گفت: امروز کجا رفتند مدیرانی که ادعای خدمت دارند؟ من این نکات را به عنوان گله نمیگویم، اما قدر و منزلت هنرمندان بیشتر از آن است که عدهای بیایند و این شان و منزلت را به خواست کوچک خود در حد برخوردهایی که شایسته نیست، قرار دهند.