خوشنویسی در گذشته نه تنها برای کتابت و نگارش کاربرد داشت بلکه گاهی خوشنویسان خوش ذوق خوشنویسی را برای تفنن و خلاقیت فردی نیز بکار میبستند. شاید بتوان بعضی از آن آثار و سیاه مشقها را در زمره نقاشیخط آورد، اما
” شاید بتوان بعضی از آن آثار و سیاه مشقها را در زمره نقاشیخط آورد، اما نقاشیخط پس از شروع مکتب سقاخانه و استفاده از خط در آثار نقاشان بطور مشخص وارد نقاشی معاصر ایران شد “
نقاشیخط پس از شروع مکتب سقاخانه و استفاده از خط در آثار نقاشان بطور مشخص وارد نقاشی معاصر ایران شد. از هنرمندان پیشگام نقاشیخط میتوان از حسینزنده رودی، فرامرز پیلارام، محمد احصایی، رضا مافی، نصرالله افجه ای نام برد، بعضی از این نقاشان پیش از ورود به نقاشیخط استادانی تثبیت شده در زمینه خوشنویسی بودهاند.
محمد شفیعی هم در اصفهان به سبب خوشنویسی اش شهره است و حرکت او از خوشنویسی به سمت نقاشیخط نشان از نوعی حرکت هنری در جهت یافتن بیان تازهای در خوشنویسی است. نمایشگاه این هنرمند تحت عنوان نقاشیخط ارائه شده، اما نزدیک به چهارده اثر از این هنرمند کاملا خوشنویسی است و ابدا پا از محدوده این هنر فراتر نگذاشته، آثاری که تنها نمایانگر خطوطی تزئین یافته است. چنین چینشی از آثار خوشنویسی و نقاشیخط این نکته را به ذهن مخاطب میآورد که او با نمایشگاه هنرمندی روبروست که هنوز در ابتدای مسیر نقاشیخط است و از این رو بصورت غیرحرفهای تمام آثاری را که در
” نمایشگاه این هنرمند تحت عنوان نقاشیخط ارائه شده، اما نزدیک به چهارده اثر از این هنرمند کاملا خوشنویسی است و ابدا پا از محدوده این هنر فراتر نگذاشته، آثاری که تنها نمایانگر خطوطی تزئین یافته است “
چنته داشته برای پر کردن گالری بزرگ حوزه هنری بر دیوار آویخته. نکته دیگری که این حس را تشدید کرده و نوعی آشفتگی را به مخاطب القاء می کند آن است که شفیعی در عرصه نقاشیخط از انواع بازیهای فرمی تا ترکیب متریالهای مختلف در آثارش استفاده کرده است. طیف وسیعی از آثار که تجربیاتی از بداههنگاری هنرمند بر بوم تا قطعات تزئینی او در قابهای شیشهای را در برمیگیرد. هنرمند حتی به لحاظ نوع برخورد با خط نیز صاحب رویکردی مشخص نیست. از سویی اثرش را به یک اثر تزئینی صرف با جلوه خاص ورقهای طلا پوشانده و در اثری دیگر به چینش فرمی در خطوط نظیر آنچه در آثار احصایی دیده می شود پرداخته. شاید موفقترین آثار هنرمند در این طیف متنوع و آشفته آثاری باشد که هنرمند با تکیه بر مهارتش در خطاطی خود را رها کرده و بداهگی بیشتری را به اثرش هدیه کرده است.آنچه آثار خوشنویسانی که وارد عرصه نقاشیخط را از دیگر هنرمندان این مکتب جدا میسازد استفاده از ناخودآگاه هنری پس از اندوختن تجارب بصری و مهارت در خوشنویسی است، مهارتی که ناخودآگاه بر کیفیت بصری یک اثر تاثیر می گذارد و آن را فراتر از یک بازی با خط می برد.
” شاید بتوان بعضی از آن آثار و سیاه مشقها را در زمره نقاشیخط آورد، اما نقاشیخط پس از شروع مکتب سقاخانه و استفاده از خط در آثار نقاشان بطور مشخص وارد نقاشی معاصر ایران شد “
نقاشیخط پس از شروع مکتب سقاخانه و استفاده از خط در آثار نقاشان بطور مشخص وارد نقاشی معاصر ایران شد. از هنرمندان پیشگام نقاشیخط میتوان از حسینزنده رودی، فرامرز پیلارام، محمد احصایی، رضا مافی، نصرالله افجه ای نام برد، بعضی از این نقاشان پیش از ورود به نقاشیخط استادانی تثبیت شده در زمینه خوشنویسی بودهاند.
محمد شفیعی هم در اصفهان به سبب خوشنویسی اش شهره است و حرکت او از خوشنویسی به سمت نقاشیخط نشان از نوعی حرکت هنری در جهت یافتن بیان تازهای در خوشنویسی است. نمایشگاه این هنرمند تحت عنوان نقاشیخط ارائه شده، اما نزدیک به چهارده اثر از این هنرمند کاملا خوشنویسی است و ابدا پا از محدوده این هنر فراتر نگذاشته، آثاری که تنها نمایانگر خطوطی تزئین یافته است. چنین چینشی از آثار خوشنویسی و نقاشیخط این نکته را به ذهن مخاطب میآورد که او با نمایشگاه هنرمندی روبروست که هنوز در ابتدای مسیر نقاشیخط است و از این رو بصورت غیرحرفهای تمام آثاری را که در
” نمایشگاه این هنرمند تحت عنوان نقاشیخط ارائه شده، اما نزدیک به چهارده اثر از این هنرمند کاملا خوشنویسی است و ابدا پا از محدوده این هنر فراتر نگذاشته، آثاری که تنها نمایانگر خطوطی تزئین یافته است “
چنته داشته برای پر کردن گالری بزرگ حوزه هنری بر دیوار آویخته. نکته دیگری که این حس را تشدید کرده و نوعی آشفتگی را به مخاطب القاء می کند آن است که شفیعی در عرصه نقاشیخط از انواع بازیهای فرمی تا ترکیب متریالهای مختلف در آثارش استفاده کرده است. طیف وسیعی از آثار که تجربیاتی از بداههنگاری هنرمند بر بوم تا قطعات تزئینی او در قابهای شیشهای را در برمیگیرد. هنرمند حتی به لحاظ نوع برخورد با خط نیز صاحب رویکردی مشخص نیست. از سویی اثرش را به یک اثر تزئینی صرف با جلوه خاص ورقهای طلا پوشانده و در اثری دیگر به چینش فرمی در خطوط نظیر آنچه در آثار احصایی دیده می شود پرداخته. شاید موفقترین آثار هنرمند در این طیف متنوع و آشفته آثاری باشد که هنرمند با تکیه بر مهارتش در خطاطی خود را رها کرده و بداهگی بیشتری را به اثرش هدیه کرده است.آنچه آثار خوشنویسانی که وارد عرصه نقاشیخط را از دیگر هنرمندان این مکتب جدا میسازد استفاده از ناخودآگاه هنری پس از اندوختن تجارب بصری و مهارت در خوشنویسی است، مهارتی که ناخودآگاه بر کیفیت بصری یک اثر تاثیر می گذارد و آن را فراتر از یک بازی با خط می برد.