کارگردان نمایش «مَلی» با بیان اينکه نمایش عروسکی شیوهای از اجرای یک اثر تئاتری است که کارگردان بر حسب ذهنیات خود در اجرای یک نمایشنامه به گزینش آن میپردازد، گفت: نباید میان تئاتر عروسکی و زنده تفاوتی قائل شد.
نشست خبری نمایش ملی (سه شنبه 24 بهمن ماه) با حضور افسانه زمانی کارگردن این اثر و هنگامه مفید نویسنده این نمایشنامه در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
خانم زمانی در ابتدای این نشست با بیان اينکه نگارش این اثر نمایشی توسط خانم مفید بر اساس شکل و شیوه نمایش ایرانی استوار است، گفت: در این نکته شکی وجود ندارد که موضوعات موجود در شکل دهی ساختار آثار نمایشی مکتوب محدود هستند و در این میان نویسنده و کارگردان با عبور آن موضوعات از فیلتر ذهنی و پنجره فکری خود به پرداخت و روایت داستان از نگاه خود میپردازند.
وی ادامه داد: خوشبختانه متن نمایشنامه ملی به دلیل قدرت نویسنده آن دارای قابلیت پرداخت و اجرا به شکل زنده و عروسکی را داشت و به دلیل علاقه شخصی و تخصص حرفهای من در تئاتر عروسکی این شیوه اجرایی را برای تولید و اجرای عمومی این نمایشنامه انتخاب کردم و در بخشهایی نیز به تلفیق همزمان نمایش زنده و عروسکی پرداختم.
زمانی با اشاره به اينکه در تمامی آثارم بهخصوص در نمایش ملی سعی کردم آنچه در نمایشنامه وجود دارد را با شیوه اجرایی متفاوت پیش روی چشم مخاطبان ترسیم کنم، خاطرنشان کرد: بر همین اساس با تلفیق دو دنیای نمایش زنده و تئاتر عروسکی از تمام ظرفیتهای متن برای تولید این اثر استفاده کردم و خوشحالم در همین زمان اندک آغاز اجراهای عمومی مخاطبان از این شیوه تلفیق شده راضی هستند.
کارگردان نمایش «دختران باغهای قالی» افزود: مخاطبان در مواجهه این دو دنیای متفاوت سردرگم نشدهاند و همانگونه که عروسکها و شخصیت آنها را پذیرفتهاند به درک منطقی و مناسبی با اجراي زنده کاراکترهای این اثر نمایشی دست یافتهاند.
این عروسکگردان که پیشتر نمایش «مَلی» را در جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران ـ مبارک به صحنه برده بود درباره تغییرات این اثر در اجرای عمومی گفت: به جز چند مورد کوچک در زمینه طراحی صحنه جهت ارتباط بیشتر و مؤثرتر مخاطب با نمایش، تغییرات زيادي در این اثر شکل نگرفته است.
وی با تأکید بر اينکه روایت داستان این اثر به داستانها و اتفاقات موجود در هفتاد سال پیش در تهران باز میگردد، افزود: زبان و شکل داستانها متعلق به تهران قدیم است و جز این مورد تفاوت شکل نگارشی و زبان را در مورد این نمایشنامه نمیپذیرم؛ اما تاکید دارم که «ملی» نمایشنامهای است که در شکل اجرایی وابستگی شدیدی به فضای موزیکال دارد و خوشحالم یک گروه حرفهای و آشنا به نمایش عروسکی این اثر را تولید کرده است.
درباره نمايش «مَلي»
داستان نمایش «مَلی» درباره یک دسته مطرب است که به یک مجلس عروسی در عمارت اعیانی دعوت میشوند و ماجراهایی میان دسته مطربها و ساکنان خانه به وجود میآید که روایت نمایش را شکل میدهد.وحید آقاپور، گلبرگ ابوترابیان، معصومه کاظمی، پریناز لطفاللهی، فرزین محدث، مهشاد مخبری، مریم معینی و غزاله مرادیان بازیگران و بازیدهندگان این اثر نمایشی را تشکیل میدهند.
نمایش مَلی تا پایان سال همه روزه در تالار قشقایی رأس ساعت 19 به جز شنبهها، به روي صحنه میرود.
درباره نمایش عروسکی
نمایش عروسکی یا خیمهشببازی طبق آخرین نظریهها در اصل از ایران شروع شدهاست؛ اما در زمان ترکهای عثمانی به ترکیه رفته و در آنجا قوت گرفته است و تحت عنوان نمایش قرهگؤز (Karagöz) (چشم سیاه) معروف گشته است. برخی خیمهشببازی را به کمدیا دلآرته منسوب میدانند و گروهی بر این عقیدهاند که از کشورهای چین، هند، ژاپن و نواحی جنوب شرقی آسیا به اروپا نفوذ کرده است.خیمهشببازی یا شببازی، شبها و در خیمهای که دو طرفش دو چراغ روشن بود، نمایش داده میشد. صحنه صندوقی بود به درازای سه ربع و بلندی نیم ذرع. یک طرف صندوق به طرف تماشاچیان باز بود و سه طرف دیگرش اتاقی را نشان میداد. صندوق در خیمه بود و نمایشگردان پشت صندوق مخفی میشد و عروسکها را با نخ یا بالهای نازک تکان میداد. در نمایشهای خیمهای که خاص طبقات بالا اجرا میشد، نمایشها مجلل و مفصل و خیمه فاخر و رنگارنگ بوده است.
خیمه شب بازی در ایران
عطا ملکجوینی (وفات ۶۸۰ هجری قمری) در قرن هفتم در کتاب خود تاریخ جهانگشا که تاریخ مغولان است، گزارشی از خیمهشببازی در روزگار اوکتای قاآن میدهد:«روزی خیمهشببازان از ختا (شهری میان ترکستان و چین قدیم) آمده بودند و عروسکهای ختایی عجیب و غریبی با خود آورده بودند که ما هرگز ندیده بودیم. وقتي به خیمه شب بازی پرداختند عروسکی را که شکل پیرمردی با ریش سفید بود، از صندوق بیرون آورده و به صورت اسیر به نمایش در آوردند. اوکتای قاآن پرسید این صورت از آن کیست؟ گفتند صورت مسلمانی است یاغی که به دست لشکریان اسیر آمده است. اوکتای قاآن بیدرنگ فرمود که بازی را متوقف بدارند».
در قدیم به این هنر، شببازی نیز اطلاق میشده است؛ همچنانکه واعظ کاشفی گفته است:
«اگر پرسند که مخصوص لعبتبازان چیست، بگوی خیمه و پیشبند. و بازی خیمه در روز توان کرد و بازی پیشبند در شب. و پیشبند، صندوقی را گویند که در پیش آن خیالبازی میکنند و در روزبازی به دست حرکت کنند و در شببازی، رشتهای چند را متحرک سازند».
در ایران خیمهشببازی در زمان بهرام گور مقارن با کوچ بازیگران کولی هند متداول شد. این نمایش شاد به مناسبت جشنها، عروسیها و ختنه سورانها به اجرا در میآمد. در خیمهشببازی تعدادی عروسک در اندازههای 20 تا 25 سانتیمتر كه از چوب ساخته شده بود، در محلی به نام خیمه به جای آدمها ایفای نقش میکردند. عروسکهای زن روسری، شلیته و چاقچور بر تن داشتند و عروسکهای مرد کلاه نمدی، پیراهن آبی یا قرمز و شلواری سیاه و گشاد.
بر اساس نوع عروسکها و نحوه اجرای آنها، نمایشهای خیمهشببازی به دو دسته کلی تقسیم شده است: در دسته اول، عروسکها از کیسه ساخته میشد. انگشتان دست عروسک گردان در سر و دو دست عروسک جای میگرفت و آن را بالای سر خود به حرکت در میآورد. در این حالت عروسک گردان پشت پرده روی زمین مینشست. در دسته دوم، عروسکها با نخ یا سیمی که از بالا به آنها وصل شده است حركت ميكنند. خیمهشببازی در این حالت شب هنگام داخل خیمه برگزار میشد. خیمه در واقع صندوقی بود که از یک سو رو به تماشاگر داشت و از سه سوی دیگر دیوارهای اتاق را القا میکرد.
شخصیتهای مهم این عروسکها، پهلوان کچل، پهلوان پنبه، ملا، عروس، مادر زن و دیو بودند. پهلوان کچل قهرمان زیرکی بود و سری طاس داشت. پهلوان پنبه فقط برای عروسکهای ضعیف تر از خود شجاع بود و عروس خجالتی و پر مدعا داشت. در خیمه شب بازی مردی به نام مرشد کنار خیمه مینشست و با تنبک، موسیقی مینواخت. مرشد گاهی هم آوازهای محلی میخواند. گفتههای عروسکها نا مشخص و خنده دار بود؛ زیرا عروسكگردانها در دهان خود سوتکهایی قرار ميدادند. مرشد ضمن گفتوگو با عروسکها، قبل از اینکه جمله خود را بیان کند، با لحنی استفهامی جمله عروسک مخاطبش را تکرار میکرد تا تماشاگران معنی آن را بفهمند.