در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
جمعه

۱۱ اسفند ۱۳۹۱

۲۰:۳۰:۰۰
53738

حجم زمانی شبيه‌خوانی کم شود

گفت‌وگو با رحمت امینی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری

رحمت امینی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری است. او همچنين دبیری همایش عاشوراییان و شبیه‌خوانی را در کارنامه خود دارد و کارهای پژوهشی قابل توجهی در موضوع تئاتر دینی و شبیه‌خوانی به انجام رسانده است.

رحمت امینی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری است. او همچنين دبیری همایش عاشوراییان و شبیه‌خوانی را در کارنامه خود دارد و کارهای پژوهشی قابل توجهی در موضوع تئاتر دینی و شبیه‌خوانی به انجام رسانده است. با امینی درباره تعریف هنر اسلامی و شبیه‌خوانی و مسائل پیرامون آن به گفت‌وگو و جدل نشستیم و از طرح کارگاه‌های دائمی نمایش و پژوهش شبیه‌خوانی ایشان بیشتر مطلع شدیم. گفت‌وگوی اختصاصی رحمت امینی با سایت هنر اسلامی را در زیر می‌خوانید:
 

چرا اصرار دارید که از صفت اسلامی برای هنر استفاده کنید؟ آیا هنر اسلامی گونه متفاوتی از هنر است؟
در هنر اسلامی یک بخش ماهیتی و هویتی وجود دارد که اگر یک فرد مسلمان و مؤمن دست به آفرینش هنری بزند و توجه‌اش به مبدأ هستی و آفریدگار باشد، و اگر هنرش هم در راستای ایمان و اعتقادش به انجام برسد، از این منظر هنر ذات الهی دارد. در بعضی مواقع، می‌توانیم بنا به موضوع و شکل اجرایی، پدیده‌ها را نام‌گذاری کنیم؛ بر اين اساس هنر اسلامي هنری است که در آن اسلام متجلی می‌شود. براي مثال تعزیه شکل خاصی از هنر نمایشی است که در آن مفاهیم دینی مطرح می‌شود. به همین دلیل ما می‌گوییم تعزیه نمایش دینی محسوب می‌شود. تئاتر سیاه‌بازی، نمایش آیینی ماست، اما اعتقاد داریم هر کس وارد حوزه تئاتر می‌شود و توجه بیننده را به اخلاقیات جلب می‌کند که پایه در دین دارد، کار هنر اسلامی ‌انجام می‌دهد. وقتی ما کلمه‌ای را به ترکیبی اضافه می‌کنیم یعنی قصد و عمدی در کار است؛ یعنی ما بخشی را برای مطالعه و شناخت گسترده‌تر جدا می‌کنیم. از این منظر نام بردن از هنر اسلامی یک اتفاق علمی و تخصصی است که ما را در پژوهش و پی‌گیری این گونه مفاهیم کمک می‌کند.

مگر تعهد و اخلاق در دل هنر نیست؟ و اگر هست آیا غیر از بحث اسلامی است؟ آيا صفت اسلامی باید حتماً با هنر باشد تا هنر اسلامی را از بقیه هنرها جدا کند؟
من فقط از نظر هنری و تاریخی و پژوهشی به این طبقه بندی‌ها اعتقاد دارم؛ مثلا در حوزه تئاتر ما جشنواره‌ای داریم به نام صاحبدلان که موضوع محور است و بر یک سری مضامین تأکید دارد؛ ولی وقتی به تئاتر در جايگاه یک هنر نگاه می‌کنیم، نمی‌توانیم این جدایی‌سازی‌ها را انجام بدهیم و بگوییم تئاتر از تئاتر دینی جداست. کسانی هم که این جداسازی‌ها را انجام می‌دهند منظورشان این نیست که تئاتر خارج از حوزه تئاتر دینی، غیردینی است.
ما می‌توانیم مقوله‌ای را به نام هنر اسلامی نام‌گذاری کنیم و این بستگی به این دارد که آن را به چه واسطه و به چه معنایی به کار می‌بریم. هنر اسلامی از منظر هر پژوهشگر باید یک تعریف جامع و مانع داشته باشد و ابتدای پژوهش و یا کاری که در مورد هنر اسلامی انجام می‌شود، گنجانده شود.
چقدر می‌شود در شبیه‌خوانی نوآوری انجام داد؟ نوآوری به اين هنر کمک می‌کند و یا باعث از بین رفتن شکل سنتی آن می‌شود؟ به عبارت ديگر شبیه‌خوانی را باید به ‌عنوان یک شئ موزه‌ای به حساب آورد یا یک هنر پویا؟
کشورهای شرقی همچون چین، ژاپن و هند هم مانند ما نمایش‌های آیینی و سنتی خاص خودشان را دارند و اعتقادشان بر این است که شکل سنتی نمایش تا جایی که ممکن است باید ابتدا در میان مردم و سپس در موزه‌ها حفظ شود تا مانند آثار باستانی و تاریخی و میراثی بماند برای آیندگان، که از آنها بتوان ایده گرفت. من هم به اين موضوع اعتقاد دارم و یک سال است در حوزه هنری تلاش می‌کنيم که کارگاه‌های هنر نمایشی را جوری شکل بدهیم که اگر دانشجویی سال‌ها بعد مراجعه کرد تا بداند که تعزیه به چه شکل و صورتي بوده، فیلم و میکروفیلم و حتی اجرای زنده داشته باشیم، تا به آنها ارائه دهیم. ما دانشجویانی داریم که با توجه به کارکردهای عنصر و شکل و شگرد نمایش‌های ایرانی سنتی در حال پيدا كردن مابه‌ازای امروزی‌شان برای اجرا هستند؛ مثلا اگر در تعزیه یک دور می‌چرخیم و از شام به مدینه می‌رسیم، پس در نمایش امروز هم می‌توانیم، یک دور بچرخیم و از مشهد به اصفهان برسیم و برای تماشاگر هم باورپذیر نخستین همایش ملی شبیه پژوهی، رویکردی نوین به هنری کهن باشد. شبیه همان تکنیک و شگردهایی که برتولت برشت از کشورهای شرقی گرفته بود، می‌توان امروزه از تعزیه گرفت.
براي دسترسي به اين كار باید ابتدا تلاش کنیم که شکل فیزیکی سنت شبیه‌خوانی را حفظ کنیم و در وهله بعد از تکنیک‌های آن در نمایش امروزی استفاده کنیم. البته برخی از هنرمندان نوجو هم در تغییر شکل دادن و امروزی کردن هنرهای نمایشی سنتی کارهای خوبی انجام داده‌اند. ما بايد علاوه بر اینکه شکل سنتی نمايش را حفظ می‌کنیم، به نوجوها هم امکان بدهیم که تغییراتی در آن اعمال کنند و از شگردهای آن درکارهای امروزی‌شان استفاده کنند.
شبیه‌خوانی باید مانند یک میراث حفظ شود و یک عده‌ای هم برای حفظ این میراث و اجرای آن پرورش دهیم.
همایش تعزیه‌ای که برگزار شد و شما دبیر آن بودید چه دستاوردهایی داشت؟
این همایش پیرو طرحی بود که از ابتدای حضور بنده در واحد نمایش حوزه هنری اتفاق افتاد. طرح این بود که برای هر روز از سال چه به مناسبت سوگواری و چه به مناسبت جشن و چه بی‌مناسبت یک نمایش شبیه‌خوانی اجرا شود. چند باری هم اتفاق افتاد. البته برای مردم امروز با این حجم گرفتاری‌ها و کمبود وقت، حتماً باید از حجم زمانی تعزیه کاسته شود. یک سری ویرایش‌هایی صورت بگیرد و به نقاط قوت آن اضافه شود.
آیا امروزه تعزیه علاوه بر مخاطب خاص خود، توانسته مخاطب عام را هم مانند گذشته حفظ کند؟
اگر یک پدیده بخواهد مخاطب خود را گسترش و امتداد دهد باید جریان داشته باشد. خود تعزیه در یک فرآیند تاریخی چندصد ساله شکل گرفته است، و این شکل گرفتن در تاریخ به دلیل نیاز تماشاگر بوده است. امروزه هم باید تعزیه با تماشاگر سازش یابد و نوجویی در آن صورت بگیرد. دیگر ما میدانگاه‌های خاصی برای اجرای تعزیه در تهران نداریم؛ اما در تالار محراب یک گوشه‌ای مصطبه زده‌اند و تماشاگر نشسته است. من اعتقاد دارم که اگر تعزیه رواج پیدا کند، تماشاگر دارد و تماشاگر در ادامه و مسیر شبیه‌خوانی تأثیر می‌گذارد.
آیا اقبال جهانی به تعزیه وجود دارد و اگر نیست چگونه می‌شود ایجاد کرد؟
برای برخی از ملل می‌توان این گونه فکر کرد و اتفاقاً این کارگاه‌هایی که من به آن اشاره کردم در راستای همین قضیه و شناساندن آن به مراکز دانشگاهی جهانی است.
در بعضي كشورها اين اقبال وجود دارد و در برخي ديگر نيست. براي دست‌يابي به اقبال در دنيا ما نياز به كارگاه‌هايي داريم كه در آن تعزيه آموزش داده شود و مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد. البته ما چون جریان مؤثری به نام بررسی و حضور آکادمیک شبیه‌خوانی نداریم، این هنر در ایران تحویل گرفته نمی‌شود و در خارج هم انعکاسی ندارد. اگر ما در دانشگاه‌هایمان شبیه‌خوانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، فرد خارجی هم متوجه اهمیت آن می‌شود و می‌آموزد که چگونه به این هنر نمایشی بنگرد.
شاخه‌های فراموش‌شده شبیه‌خوانی کدام‌ها هستند که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند؟
به مجالس غریب کم تر توجه شده است؛ مثلا مجلس لیلی و مجنون از گوشه‌های شبیه‌خوانی هستند که قصه‌های مستقلی از عاشورا دارند که باید سراغشان رفت و گوشه‌ها را برای مخاطب امروز اجرا کرد.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد