در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
جمعه

۲۳ فروردین ۱۳۹۲

۱۹:۳۰:۰۰
53762

بعضی شاخه های هنر اسلامی تعلیل است

گفتگو با مرتضی گودرزی دیباج پژوهشگر و مدرس دانشگاه

مرتضی گودرزی متولد 1341 بروجرد است. او دکترای فلسفه هنر و فوق‌لیسانس نقاشی دارد. عضو هیئت علمی دانشگاه سوره و شاهد، محقق و پژوهشگر هنری، ریاست مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های ایران، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی از 1381، سردبیر مجله تخصصی بیناب از 1382، و رياست مرکز هنرهای تجسمی از 1388 برخی از مسئولیت‌های این نقاش هستند.

مرتضی گودرزی متولد 1341 بروجرد است. او دکترای فلسفه هنر و فوق‌لیسانس نقاشی دارد. عضو هیئت علمی دانشگاه سوره و شاهد، محقق و پژوهشگر هنری، ریاست مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های ایران، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی از 1381، سردبیر مجله تخصصی بیناب از 1382، و رياست مرکز هنرهای تجسمی از 1388 برخی از مسئولیت‌های این نقاش هستند. گودرزی تألیفات و مقالات متعددی در زمینه هنر به چاپ رسانده است. همچنین ایراد سخنرانی‌های مختلف در کنفرانس‌ها و دانشگاه‌های هنری در خصوص نقاشی مدرن، نقاشی سنتی، هنر مدرن، زبان نوین هنر جهانی، تناقض مدرنیته و... از دیگر فعالیت‌های این هنرمند محسوب می‌شوند. گفت‌وگوی اختصاصی سایت هنر اسلامی با مرتضی گودرزی دیباج را می‌خوانید.

تعریف شما از هنر اسلامی چیست؟

قبل از انقلاب اسلامی حدود دهه چهل و پنجاه عده‌ای که اهل اندیشه بودند و اطلاعاتی درباره فلسفه هنر داشتند، در رابطه با مباحث نظری هنر و از جمله هنر دینی صحبت‌هایی داشتند و برخی چیزها را هم قلمی کردند. آنها مرادشان از طرح هنر دینی آن چیزی بود که در عالم اسلام اتفاق افتاده بود. بحث هنر دینی در ایران در همین دهه‌ها توسط برخی مستشرقان ایرانی اهل نظر و قابل‌اعتماد اتفاق افتاد، که بعدها بحث هنر اسلامی هم از دل همین بحث بیرون آمد. آنها بحث هنر دینی را در بستر هنر اسلامی تحلیل می‌کردند و نمونه‌هایشان را از هنر اسلامی می‌گرفتند. بعد از انقلاب این مدل از هنر اسلامی پاسخگوی شرایط بعد از انقلاب نبود و هنرمندانی که اهل نظر بودند، تلاش داشتند که برداشتی از هنر اسلامی داشته باشند که به درد شرایط زمانی خودشان بخورد و تفسیری از هنر اسلامی کردند که بتواند نسبت به شرایط اجتماعی عکس‌العمل نشان بدهد. یعنی وامدار دین باشد اما عملیات خود را در دوره جدید بر اساس شرایط معاصر خود ابداع کند.
بعد از تمام شدن دوران جنگ و بحران انقلاب اوضاع آرام شد و سخن از تعهد اجتماعی و هنر انقلاب به کنار رفت و برگشتیم به هنر دینی، و چون هنر دینی هم مبهم بود و یک سری فتنه‌هایی هم در ضمنش ممکن بود ایجاد شود، به هنر اسلامی برگشتیم. ساده‌تر اینکه گفتند آنچه در گذشته اتفاق افتاده هنر اسلامی است و باید به گذشته برگردیم و مثل آنها کار کنیم. نگارگری، معماری، طراحی فرش، خط و سفالگری مثل گذشتگان کار شود و بقیه شاخه‌ها هم تعطیل شد. یعنی الان چیزی به اسم گرافیک اسلامی، سینمای اسلامی و مجسمه‌سازی اسلامی نداریم و فعلاً تعطیل است.

چطور تعطیل شد؟

هنرهایی که اطلاعات و دانش آن‌ها را نداشتند، یا قدرت استخراجشان را از عالم اسلام نداشتند، صدایش را درنیاوردند و به حالت خاموش گذاشتند. آنچه که اکنون در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود، الزاماً هنر اسلامی نیست؛ بلکه بخش کوچکی از مظاهر هنر اسلامی است. ما مصداق را به جای مبنا می‌گیریم. در نگارگری بخشی از آن مظهر باورهای اسلامی است.
دو نظر در دوره انقلاب درباره هنر اسلامی مطرح شده است. یکی اينكه هنر اسلامی، هنر مسلمانان است و نظر دوم اینکه هنر بر اساس اندیشه اسلامی، هنر اسلامي است. هر دو هم درست است. هنر اسلامي هم هنر مسلمانان است و هم هنر بر اساس انديشه اسلامی و هیچ منافاتی با هم ندارد. ما حدود 1300 سال در کل سرزمین‌های شرق و به صورت پراکنده در سرزمین‌های غرب، بدون اینکه مانیفست واضحی وجود داشته باشد و بی آنکه هیچ جای اسلام و قرآن درباره هنر حرفی زده شده باشد، مظاهر هنر اسلامی داشته‌ایم. مانیفست هنر اسلامی در خود آثار هنری مستتر است. در هیچکدام از منابع شیعه و سنی چیزی در رابطه با تعریف هنر وجود ندارد. اما در طول این همه سال هنر اسلامی کار خود را انجام داده است. اگر برای سنجش یک مکتب چهار عنصرِ سبک، روش، جهان‌بینی و تکنیک را در نظر بگیریم و با این چهار عنصر مکتب را بسنجیم، می‌توانیم بگوییم که یقیناً هنر اسلامی داریم. هنر مسلمانان هم ذیل هنر اسلامی طبقه‌بندی می‌شود.

چرا اینقدر تعریف هنر اسلامی پیچیده است؟

بیشترین انحراف ما از تعریف هنر به دليل ادبیات پیچیده و سنگین فلاسفه هنر بوده است. آنها به اين دليل که نمی‌توانند هنر را درک کنند، حرف‌هایی زده‌اند، که هر چند در حوزه کلام و اندیشه خوب و محترم است، اما در عالم هنر نه به حقیقت هنر نزدیک است و نه کارآیی دارد. اینها وقتی درباره هنر حرف می‌زنند، آن‌قدر کلام را پیچیده می‌کنند که دیگران از گفته‌هایشان سر درنیاورند. هنرمندان هم که اصولاً فیلسوفان را قبول ندارند. حال ما می‌توانیم راهی پیدا کنیم که خیلی ساده به درستی گفته‌هایی که درباره هنر اسلامی انجام می‌شود پی ببریم؛ یعنی یک روش دانشگاهی. کسانی که درباره هنر صحبت کرده‌اند، گفته‌اند که هنر عبارت از آن یا این نیست؛ یعنی چیزی که نمی‌توان آن را تعریف کرد. چرا نمی‌توان هنر را تعریف کرد؟ عالم هنر، عالم حقیقت است كه وقتی در ساحت خلاقیت قرار می‌گیرد، گزارش آن خلاقیت اثر هنری می‌شود. پس این اصل هنر نیست، گزارشی از آن است.
وقتی که اثر هنری خلق می‌شود، اولین مخاطب هنر خود هنرمند است. پس از آن مخاطبان دیگری با اثر مواجه می‌شوند. هر مخاطبی که با اثر هنری روبه‌رو می‌شود، یک درکی از آن می‌کند، وقتی ادراک می‌کند، یک بازخوانی از اثر هنری ارائه می دهد. هر عکس‌العملی که ما در برابر یک اثر هنری انجام می‌دهیم آن اثر هنری را یک نقد ضمنی می‌کنیم. به میزانی که هر اثر هنری در مواجهه با دیگران مورد نقد و نظر قرار می‌گیرد، ادامه پیدا می‌کند؛ یعنی هیچ اثر هنری انتها ندارد. ارائه و محل ارائه اثر بخشی از نقد را تشکیل می‌دهد و نمره اثر را بالا و پایین می‌کند. به طور مثال ارائه یک اثر نقاشی در موزه یا مسجد نوع نگاه به اثر را تعیین می‌کند، پس نمی‌توان در مورد یک اثر هنری به صورت قطعی نظر داد. خالق اثر انسان است که بر اساس تفکر اسلامی مبدأ و معادی برای او قائل هستیم. حال این هنرمند که اثری خلق کرده تحت تأثیر اقلیم و تفکر اسلامی هنر اسلامی خلق می‌کند. هنرمند در مورد اقلیم و شرایط زندگی دچار یک جبر است. حال کجا این جبر وجود ندارد؟ آن جایی که آگاهی سراغ انسان می‌آید و آرام آرام هنرمند را بیدار می‌کند و هنرمند بر اساس قدرت آگاهی که به او دمیده می‌شود از جبر رهایی می‌یابد و به حکمت دست می‌یابد.
نمی‌توان به صورت کلی در مورد هنر و هنر اسلامی سؤال کرد؛ بلکه باید در مورد بخش‌های مختلف هنر، روند خلق هنر، روند به وجود آمدن هنرمند، مواجه منتقد با هنر سؤال مطرح شود. اشتباه بزرگ فیلسوفان در نوع پرسش است. نوع پرسش، پرسشی است که از علوم پایه مطرح می شود؛ مثلاً لیوان چیست؟ آب چیست؟ ماده چیست؟ روش پرسش درباره هنر متفاوت است. بحث خیلی پیچیده است در عین حال ساده است فقط چون روش برخورد با این مبحث غلط است و نوع پرسش اشتباه است، مغلطه صورت گرفته است.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد