در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
شنبه

۲ آذر ۱۳۹۲

۲۰:۳۰:۰۰
53821

مفهوم‌گرائی (كانسپچوال)

شاید بتوان گفت كه همه‌ی هنرهای متضمن وجهی جدید است. اگر فاقد این خصیصه باشد هنر نیست. جدید بودن، شرط كافی نیست كه چیزی را تبدیل به اثری هنری كند، اما ضروری به نظر می‌رسد.

چالش‌ها و رویكردها / تعریف هنر جدید
شاید بتوان گفت كه همه‌ی هنرهای متضمن وجهی جدید است. اگر فاقد این خصیصه باشد هنر نیست. جدید بودن، شرط كافی نیست كه چیزی را تبدیل به اثری هنری كند، اما ضروری به نظر می‌رسد. اگر هنری، جدید نباشد باز تولید اندیشه و دستاوردهای گذشته است. و باز تولید هنر گذشته، بدون هیچ قدص و غرضی می‌تواند صنعت باشد. رجوع آگاهانه به یك معنا و یا سنت تصویری گذشته و ایجاد یك معنا در بستری جدید می‌تواند هنری جدید باشد. واژه‌ی جدید در هنر جدید یك توافق خواسته یا ناخواسته است. توافقی كه اشاره و رجوع به وجهی است در مقابله با هنر نو (مدرن) و یا سنت. این توافق درون مرزی همانند تفاوتی است كه بین نگارگری و نقاشی هست اگرچه ترجمه‌ی این دو واژه ممكن است برای مخاطب خارجی یكی باشد. از این رو واژه بیش‌تر مصرف بومی تا بین‌المللی. هنر جدید در ایران به تأثیرات انواع گونه‌های متفاوت هنرهای غیرمتعارفی اطلاق می‌شود كه پس از هنر مینیمال در غرب و آمریكا شكل گرفته‌اند. این تأثیرات در بستر فرهنگی ایران ویژگی‌های بومی كسب كرده‌اند. این نوع هنر كه سنتی‌ترین شكل آن هنر مفهومی است دارای ویژگی‌ها و مؤلفه‌های خاصی است.
در این هنر احتمال استفاده از اشیاء آماده وجود دارد. از ویژگی‌های دیگر این هنر این است كه در بعضی از موارد میرا و غیر مانا هستند. معمولاً مخاطب توسط اثر احاطه می‌شود و به درون اثر می‌رود. حضور مخاطب و دخالت او در چگونگی اثر و سرنوشت غائی اثر را شكل می‌دهد. در نتیجه هنرمند فراهم آورنده‌ی بستری برای به وجود آوردن یك معناست.
در هنر جدید معمولاً فضای نمایشگاه توسط هنرمند طراحی می‌شود. فضای پیرامون اثر باز بودن یا بسته بودن، تاریك بودن یا روشن بودن، سكوت یا همهمه، بودار بودن و...) در شكل‌گیری معنی اثر هنری تعیین كننده است.
در هنر جدید بسیاری از هنرها را توأماً می‌بینیم و یا این كه بسیاری از هنرها با هم ادغام شده و فنون اجرایی جدیدی مثل هنر چندرسانه‌ای و چیدمان ویدئویی شكل گرفته‌اند. در بسیاری از موارد فن‌آوری‌های جدید به صورت چند رسانه‌ای و شبكه‌ای در فرایند شكل‌گیری اثر هنری دخالت دارد. گونه‌های مختلف هنر جدید در ایران از منظر رویه چیدمان، هنر ویدئو، چیدمان ویدئویی، چیدمان عكس، هنر اجرا، هنر محیطی هنر چند رسانه‌ای و شبكه هستند.

تاریخ هنر جدید در جهان و ایران
این جریان هنری در جهان و ایران دارای سابقه‌ای نسبتاً طولانی است. در اروپا و آمریكا از دهه‌ی 60 و 70 به شكل فراگیری انواع هنرهای جدید بروز كردند در دهه‌‌ی هشتاد به دلیل بازگشت به سنن گذشته تا حدودی حضور هنرهای جدید كمرنگ شد. امروزه پس از گذشت چند دهه هنر مفهومی (كانسپچوال) نه به عنوان یك هنر جدید بلكه به عنوان یكی از جریانات مرسوم رایج است. اما باید توجه داشت هنر مفهومی جدی ویژگی‌های خاص خود را داراست. از دهه‌ی 90 این هنر با شدت بیش‌تری رواج یافت. رجوع به نوعی زیبایی‌شناسی دركارهای مفهومی، و استفاده از فن‌آوری‌های امروزی كه در گذشته و در بدو شروع این جریان چندان مرسوم نبودند آن را متحول و با نیازهای امروز منطبق ساخت.
سابقه‌ی هنر مفهومی در ایران به سال‌های قبل از انقلاب اسلامی بر می‌گردد. بسیاری از هنرمندان در قبل از انقلاب با استفاده از اشیا آماده، چیدمان ترتیب دادند. در سال‌های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 و دوران جنگ تحمیلی به دلیل رواج پیدا كردن نقاشی تعینی با مضامین سیاسی، اجتماعی و مذهبی این جریان هنری حضورش كمرنگ شد، اما هیچ وقت ناپدید نشد.
البته در یك حوزه وسیع‌تر و جهانی در دهه‌ی 80 حملات وسیعی علیه هنر مفهومی به وجود آمد و گمان می‌شد كه دیگر دوره تاریخی آن به پایان رسیده است.
در سال‌هایی كه نقاشان ایرانی برای دست‌یابی به یك هویت به سنن گذشته توجه داشتند (بین سال‌های 1365-1373) و یا در دوره‌ای كه بسیاری از هنرمندان، هنر انتزاعی را نوعی هنر امروزی تلقی می‌كردند (بین ‌سال‌های 1375-1378) نمونه‌های هنر مفهومی و جدید كم بود. گاهی به صورت پراكنده هنرمندان دست به تجربیاتی زدند كه با تعریف یاد شده در چارچوب هنر جدید قرار می‌گیرد. اولین گام‌های توجه جدی به هنر جدید از سال‌های 1372 و توسط نسل جوان و در محافل غیر موزه‌ای صورت گرفت. این حركت بیش‌تر در اماكن غیر متداول برای نمایش اثر هنری و نگارخانه‌ها آغاز شد. و خواست عمومی نسل جوان و تمایل دست‌اندركاران موزه هنرهای معاصر و حمایت مالی آنان منجر به شكل‌گیری سه نمایشگاه شد.
یكی از وقایع هنری مهم كه در سال 1380 در ایران به وقوع پیوست برگزاری اولین نمایشگاه هنر مفهومی در موزه هنرهای معاصر تهران بود. این نمایشگاه در دوم مرداد ماه 1380 افتتاح و تا تاریخ 19 مهرماه همان سال ادامه یافت. هنر مفهومی عنوان مناسبی برای كارهایی از این دست نبود. زیرا بسیاری از آثار با عنوان نمایشگاه، سازگاری نداشت. در این نمایشگاه آثاری ارائه شد كه ساختار مینیمال، كانسپچوال و یا به صورت اجرا پرفورمنس و حتی لندآرت داشت اما بسیاری از آثار وجود در این نمایشگاه دارای ویژگی‌هایی بود كه آن‌ها را در حوزه هنر امروز جهان قرار می‌داد و در كنار آن دارای ویژگی‌های بومی بود كه به آن‌ها هویت می‌داد و این ویژگی‌ها كمتر در ادوار گذشته و دیگر نقاط جهان سابقه داشته است.
به دلیل نامناسب بودن نام مفهومی برای نمایشگاه، دومین نمایشگاه با عنوان هنر جدید در موزه هنرهای معاصر برپا شد. در دومین نمایشگاه، استفاده بیش‌تری از فن‌آوری‌ها صورت گرفت و بسیاری از آثار تقابل و همراه بودن سنت و نوگرایی را موضوع خود قرار داد.

دلایل رشد هنر جدید
در یك گستره جهانی شكل تحول یافته و امروزی هنر مفهومی در مقایسه با مدرنیزم كلاسیك كه غالباً هنری انتزاعی بود، این قابلیت را دارد كه در خدمت مفاهیم و فكر قرار گیرد. برخلاف مدرنیزم كه یكسان شدن هنرها پیامدش بود، هنر جدید در پبس یكسان شدن هنرها پیامدش بود، هنر جدید در پس یكسان شدن زبان فرهنگ‌ها می‌تواند گوناگونی را به نمایش بگذارد. شاید یكی از دلایل فراگیر شدن و تداوم هنر مفهومی این باشد كه به واسطه‌ی استفاده از هنرهای مختلف هنرمندان بسیاری را مجذوب خود كرده است. هنرمندان جوان در هر جای دنیا تمایل دارند كه مفاهیمی را به صورت چیدمان و با استفاده از اشیاء آماده ارائه دهند.
بسیار شنیده‌ایم كه در نقدها افرادی معتقدند كه جریان كانسپچوال مربوط به دهه‌ی 60 یا 70 میلادی است و زمان آن سپری شده است. باید یادآور شد كه نه تنها دست‌اندركاران این نمایشگاه بلكه تمامی هنرمندانی كه در جهت ایجاد آثار هنری در این زمینه‌ها گام برمی‌دارند اگر اطلاعاتشان بیش‌تر از نقادان این جریان نباشد كمتر نیست. روی آوردن بسیاری از هنرمندان به این جریان، صرفاً پیروی از یك جریان فكری نبوده است بلكه استفاده از قابلیت‌هایی است كه تحول هنر فراهم آورده است و آن‌ها با استفاده‌ی شخصی از آن، از تأثیرگذاری‌اش استفاده كرده‌اند.
برای مثال چیدمان یك امكان است كه بیش‌تر در سده‌ی بیستم شكل گرفته است و در نیم قرن اخیر به كرات استفاده شده است اگر به صرف این كه در یك جا استفاده شده است نتوان در آن بستر نوآوری كرد، بسیاری از هنرها دچار اشكال خواهد شد. چه كسی می‌تواند ادعا كند كه، چون پیدایش عكاسی، سینما یا فنون نقاشی مربوط به گذشته است دیگر برای بیان مفاهیم نباید از آن‌ها استفاده كرد؟
نوآوری در طول تاریخ هنر، محدود به روی آوردن به ابزار جدید و شیوه‌های بیان نبوده بلكه، در بسیاری از موارد شاهد آن بوده‌ایم كه با استفاده از رویه‌های موجود و ادغام آنان با شیوه‌های جدید، منجر به تحولاتی شده كه آن را از حركت آغازینشان متمایز نموده است.
شاید گفته شود كه چون فكر اولیه این حركت در چند دهه قبل در جایی شكل گرفته است چندان خلاقانه نیست. اما به راستی كدام حركت هنری در جهان مستقل از جریانات پیشین خود بوده و بدون این كه از تجربه‌های هنری سایر ملل استفاده كند شكل گرفته است. آن‌چه كه به یك جریان هنری ارزش و اعتبار می‌بخشد سرانجام متمایز و منحصر به فرد آن است نه ریشه یا پیشینه‌ی آن.
پاره‌ای از مخالفان هنر جدید سعی می‌كنند كه بگویند هنر جدید همان هنر مفهومی است و هنر مفهومی همان كانسپچوال است و هنر كانسپچوال همان جریانی است كه در اواخر دهه‌ی 60 روی داد. اما بیان این مسئله به گونه‌ای دیگر نیز ممكن است و آن این است كه: هنر جدید با هنر مفهومی متفاوت است و هنر مفهومی ایرانی با كانسپچوال امروزی متفاوت است و كانسپچوال دهه‌ی 60 و 70 میلادی نیز متفاوت است.
تفاوت هنر جدید با هنر مفهومی در این است كه هنر جدید بیشتر با استفاده از رسانه‌ها به وجود آمده است، منظور از رسانه‌ها تلویزیون، ویدئو، كامپیوتر و اینترنت است. در نمایشگاه هنر جدید، زیبایی‌شناسی نیز حضور دارد و بعضی از آثار، دارای یك ساختار و تركیبی تزیینی بود.
اما هنر مفهومی بیش‌تر به اشیاء آماده و چیدمان در فضا و یا حذف زیبایی‌شناسی بها می‌دهد. آنچه كه پیشگامان هنر كانسپچوال بیش‌تر استفاده می‌كردند مثل عكس و اشیاء آماده بود در كار آن‌ها رسانه‌های امروزی به این صورت حضور نداشت.

ویژگی‌ها و رویكردهای هنر جدید
هنر كانسپچوال غربی بیش‌تر در صدد معرفی فكر مجرد به عنوان هنر بود و این نوعی مقابله با زیبایی‌شناسی بوده است. اما فقط بعضی از آن‌ها این تعهد را داشتند كه مفهوم و معنی را برای مخاطب شفاف سازند. مفهوم و معنی‌دار بودن غالباً با شناخت جهان‌بینی هنرمند مقدور بوده است. مفهومی بودن در ایران بیش‌تر به معنی پیام‌داشتن ادبی یا اخلاقی خود اثر است و یا نمادین بودن و تمثیلی بودن آن. از این رو در ایران، هنر جدید بیش‌تر در صدد است پیام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و یا عرفانی داشته باشد. به همین دلیل از استقبال مردمی بیش‌تری برخوردار است و یا حداقل مردم عادی با بسیاری از این نوع آثار ارتباط برقرار می‌كنند و یا آن را دوست دارند. این در حالی است كه عامه‌ی مردم در ایران از مدت‌ها قبل تمایلی به پی‌گیری رویدادهای هنر مدرن آن هم از نوع آبستره نداشتند، چرا كه از دید آنان فاقد پیام بود. هنرهای جدید معمولاً مسائل فرهنگ‌های بومی و سنتی را همانند آینه‌ای به نمایش می‌گذارد. بسیاری از هنرمندان نیز در چند سال گذشته به مضامین فرهنگی و سنتی ایرانی پرداخته‌اند. از نظر مفاهیم آثار هنر جدید دارای چنین دسته‌بندی هستند: زیبایی‌های سنن ایران و دلتنگی نسبت به آن، معنویت، عرفان اسلامی، نمادهای مذهبی، تمدن ایرانی اسلامی، میراث از دست رفته، فضای شاعرانه.
در این آثار بسیاری از عناصر نمادین وجود دارند كه ریشه‌ی عمیقی در فرهنگ ایرانی دارند. این عناصر شامل نذر، دخیل، فال، آینه، ماهی، پنجه و تیغه، شمشیر و كبوتر... است.
جامعه‌ی ایران امروز تماماً سنتی نیست. در مقابل، آثاری در نمایشگاه‌های هنر جدید ارائه شده‌اند كه دغدغه‌ها و مسائل انسان امروز در یك گستره جهانی را مطرح می‌كند. این آثار اصراری بر هویت ملی و بومی ندارند. مضامین، فرهنگ مصرفی، فضا و زمان امروزی (ماشینی یا دیجیتالی)، پیامدهای فن‌آوری و رسانه‌ی امروزی و مسائل زیست‌محیطی است. اما عمده‌ترین مسئله‌ای كه جامعه‌ی ایرانی با آن دست و پنجه نرم می‌كند تقابل و تعامل سنت و فرهنگ جدید یا نوگرایی است. این دو گاهی با هم غیر متجانس‌اند و پیوندی ندارند و زمانی در كنار یكدیگر هماهنگ شده‌اند و گاهی علی‌رغم میل ما وجود دارند.
ویژگی‌ بومی هنری جدید ایران محدود به مفاهیم نیست بلكه در شكل ارائه نیز دارای هویت است.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد