تعزیه خوانی، نقاشی قهوه خانه ای و تصویرسازی مذهبی در سوگواره هنر عاشورایی، عناوینی نام آشنایند. در این رهگذر با هنرمندی به سخن نشستیم که 3 دوره در این سوگواره شرکت جسته و حرفهایی برای گفتن دارد در 3 باب کتیبه، تصویرسازی مرتبط با تعزیه و نقاشی قهوه خانه ای.
محمد سعید نقاشیان تقدیر شده در ششمین سوگواره پوسترهای عاشورایی که امسال به هنر عاشورایی تغییر نام یافته ، ورود تصویرسازی به این دوره از سوگواره را بجا و مناسب دانست. وی حضور در چندین دوره این سوگواره را در تجربه های پیشین خود دارد؛ سال گذشته بخش طراحی کتیبه و امسال بخش تصویرسازی انتخاب او برای شرکت در این سوگواره است.
کتیبه ، کتابت، کلام ....
«ذوالجناح، خيمه گاه، کوه، لشکر ،فرات، نخل، دست بريده حضرت ابوالفضل (ع) در زير پاي اسب به رنگ سفيد که آغشته به خون و نيزه است، اذکار و احاديث مختلف و کبوتر کتيبه اي که با رنگ سفيد يا طوسي به نوکش گرفته است بيشتر در پرچم هاي مستطيلي شکل که در جلوي هيئت مورد استفاده قرار مي گيرد نقش مي شود.»
پیش درآمد فوق برای این بخش از صحبت های ما به نظر مناسب است، صحبت هایی پیرامون طراحی کتبیه و بیرق. نقاشیان، در طراحی کتیبه به کادر و فرم های معناداری اشاره می کند که در مبانی نظری هنرهای تجسمی معنا و مفهومی خاص می یابد، توضیحات این هنرمند در خصوص استفاده از کادرها ، نمادها ، نشانه ها، رنگ و عناصر بصری مطلبی است که در زیر می خوانید؛
« کتیبه به معنای کتابت است و کلام تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت اما بعضی جاها فرم هم موثر است. استفاده از کادر در طراحی کتبیه و بیرق اجتناب ناپذیر است. کادر افقی که روایت گر و بیان کننده و داستان گوست و کادر عمودی که خبررسان است. اما وادی کربلا وادی خبررسانی نیست ، عرصه روایت است. از این نظر اکثر کتیبه ها افقی اند که ریشه در مبانی نظری هنرهای تجسمی دارد، یعنی روایتگری می کند. علاوه بر این رنگ، فرم و ... عناصر دیگری هستند که در طراحی کتیبه استفاده می شوند و عاشورا که پر است از رنگ و راز و سمبل و دست طراح در استفاده هوشمندانه از این عناصر باز است. خط هم که سابقه ای دیرینه در هنر اسلامی دارد و می تواند در چیدمان طرح اثری ماندگار داشته باشد.»
پرواز ذهن و عروج خیال در هنری به نام تعزیه
«تعزيه خواني سهم برجسته اي در ساختن ذهنيت مذهبي تصويرگران وبا الطبع در تكوين و رشد شمايل نگاريهاي مذهبي روي ديوار اماكن مقدس، پرده هاي درويشي، نگارگري هاي عاميانه كتابها و نقاشي هاي معروف به نقاشي قهوه خانه داشته است . هنر تعزيه هنري است كه به نوعي درون خود از تمام هنرها وام گرفته. در تعزيه علاوه بر آئين هاي مذهبي و اساطير ايراني هنرهايي همچون ، نمايش ، ادبيات ، موسيقي ، هنرهاي تجسمي ، را نيز مي توان ديد .»نقاشیان در این قسمت از صحبت هایش به هنر تعزیه اشاره می کند، هنری که در ساخت ذهنیت تصویرگران و طراحان بسیاری می تواند منبع الهامی بخشی باشد.؛ « در تعزیه ها می بینیم رنگ قرمز هم در سپاه سیدالشهدا(ع) دیده می شود و هم در سپاه یزید که به معنای حق و حقانیت است، یا رنگ زرد نماد توبه است و در تعزیه ها اکثرا حر لباس زردرنگ به تن دارد، سیدالشهدا(ع) سبز و حضرت ابوالفضل(ع) آبی است اینها را می توان در کتیبه آورد با توجه به تاثیرگذاری که دارند. کتبیه هایی داریم که سیاه و سفیدند و سیاه به معنای هیبت و حیرانی و عزا. هر چند در چیدمان کتیبه می توان از فرم دایره هم استفاده کرد؛ دایره ای که نماد خورشید است، حرکت تسلسل وار، زمان ازلی و ابدی و نقش ماندگار و دوام واقعه عاشورا را به ذهن متبادر می کند و اینکه کل یومٍ عاشورا و کل ارضٍ کربلا.»
روایت عظمت کربلا در یک پرده...
اگر زماني تصوير سازي حرمت داشته با توجه به مقتضيات زمان و مکان و تاثير آن در فتوا بوده و در حال حاضر در عصر ما که خوف و خطر نقاشي و تصويرگري دين را تهديد نمي کند و عرف نيز اين عمل را به عنوان يک هنر که مي تواند در بالا بردن شناخت از دين و معرفي کردن و تبليغ آن نقش موثري داشته باشد قبول دارد همچنين به دلايل حرمت نداشتن تصويرگري معصومين در اسلام، در ايران تصايور معصومين در اوايل به صورت پرده خواني در ميادين و قهوه خانه ها براي ترويج اسلام و ذکر مصايب ائمه بکار گرفته شده است که سپس اين امر گسترش يافته و به شکل تعزيه و شبيه خواني نمود پيدا کرده و در آن افراد مختلف به جاي معصومين به ايفاي نقش پرداخته اند..( برگرفته از چکیده پایان نامه آقای محمد رسولی نمرور با عنوان"تصويرگري معصومين (ع) در رسانه")با این ذهنیت به تصویرگری مذهبی می پردازیم که بخش دوم گفتگوی ما با نقاشیان بود.
«تصویرگری یا خیالی نگری ریشه در نقاشی سقاخانه ای یا قهوه خانه ای ما دارد ، اساتید بسیاری که در این هنر فراموش نمی شوند هنرمندانی مثل قولر آغاسی، محمد مدبر، اسماعیل زاده و .. » با این توضیح نقاشیان، به سراغ بخش تصویرگری رفتیم که در این سوگواره بخش مستقلی به خود اختصاص داده و خرسندی هنرمندان را نیز در پی داشته است.تصویر سازی مذهبی بنا به آنچه این هنرمند از تاریخچه نقاشی پرده خوانی می گوید، ارتباطی مستقیم دارد با مکتب سقاخانه ای ایرانی« در نقاشی های قهوه خانه ای فضای عاشورا را با تصویر گری روایت می کردند و تمام اتفاقات را در یک پرده می شد دید. قطعا تاثیرگذار بود به حدی که با رجوع به تصاویر پرده خوانی در مکتب سقاخانه ای می بینیم این تصاویر با مخاطبی که از درک هنری یا نقاشی خاصی بهره مند نیست ارتباطی دوسویه و موثر برقرار می کند، می گریاند و جذاب است.»
نقاشیان به وجود تصویرهای انتزاعی اشاره می کند و این علامت سوال برای من که آیا وی به درک مخاطب عام از هنر دینی و آیینی قائل است یا خیر، خاص محوری و استفاده از هنر انتزاعی و مدرن را مناسب می بیند، پاسخ او چنین بود« پوستر خاص محور است، مخالف آن هستم که طراحی به گونه ای باشد که درک یکسانی برای همه داشته باشد. دوران آن گذشت و باید به فکر ارتقای سواد بصری همه بود. فرهنگ سازی از همین جا شروع می شود که نتیجه آن قطع به یقین ارتباط موثر اثر هنری با همه قشرهای جامعه و نه تنها دانشجویان و علاقمندان گرافیک است.»
نقاشیان به نقاشی مذهبی هم پرداخت. فعالیت حوزه هنری، شهرداری و ... در حوزه گرافیک مذهبی را خوب دانست و گفت: در گذشته و در فقه اسلام تصویرگری ائمه و وقایع مذهبی مشروعیت چندانی نداشته تا زمانی که پرده خوانی و تعزیه رواج یافت. در آن زمان تصویر به خط تبدیل شد و نگارش رکن اصلی هنر اسلامی شد. اما به مرور و با قطعیت این قضیه که خوف و خطر نقاشي و تصويرگري دين را تهديد نمي کند ، سرآمدان بسیاری در هنر دینی ، برجسته و شاخص شدند.
اما منابع مطالعاتی و عقیده ای که نقاشیان در این باره دارد؛ «موضوع عاشورا محدود نیست، چون وادی عشق است، نشان دادن عشق الهی. موضوعات بسیاری که در کتاب هایی که یافتن شان چندان سخت نیست و می تواند دستمایه خلق اثر هنری قرار گیرد. مطالبی که ما را به حقیقت نزدیک می کند، تجلی حقیقت در اسرار فاجعه کربلا زیباست، جایی که یک جرعه نگاه می شود یک جام حیرانی.»
پرسش دیگری که مطرح شد اینکه آیا نزدیکی مبانی اعتقادی خالق اثر با موضوع مهم است یا همه چیز تجربه است و تکنیک و پاسخ نقاشیان:«اگر شناخت ائمه درست باشد، پوسترسازی و ... به نحو احسن انجام می شود. تصاویر زیادی در عاشورا خلق شدند، تیر سه شعبه و گلوی علی اصغر، ولایت حضرت زینب و صبر او، حر و پذیرفتن حریتش و... سکانسهایی که با تصویرگری میتوانند نقل شوند. و خلاقیتی که توسط هنرمند ایجاد می شود زمانی که با حواس ششگانه به پیرامون می نگرد و ذهن خود را آماده و پذیرای مطلب می کند، بنابراین نزدیکی مبانی اعتقادی هنرمند به موضوعی که در آن قرار میگیرد ، اجتناب ناپذیر است.»
و سخن پایانی یک تقدیر شده ؛ «داوری و قضاوت سخت است ، اگر همه هنرمندان را در یک سطح ببینند و آثاری که به لحاظ گرافیکی خوب کار شده اند انتخاب شوند، به نظرم بهتر است. همین که جزو خریداران یوسف باشیم کافیست، برنده شدن یا نشدن اعتباری است که به بودن در صف خریداران یوسف نخواهد رسید؛ همین کافی است.»