هنر هر قوم و ملتی بازگو کننده اندیشه، جهان بینی، معتقدات مذهبی و آداب و سنتهای آن قوم است.
معماری ایران چون بسیاری دیگر از مظاهر فرهنگی ما در طول تاریخ حیات خود ثبات مداوم داشته است؛ البته نه این که ملت ایران از آغاز تمدن و شهرنشینی همواره به ساختن بناهایی کاملاً مشابه و بی هیچ تغییری در زمینه طرح و بنیاد پرداخته باشد، بلکه از آن زمان که فن ساختمانی پس از طی یک دوره ابتدایی مراحل تکامل خود را پیمود و شیوه و روش خاص خود را پی ریزی کرد دیگر آن خصوصیاتی که معرف معماری سرزمین ایران است را در طی قرون متمادی از دست نداد و اصالت خود را ضمن تاثیرپذیری ملل دیگر حفظ کرد.
در دوره صفویه شاه عباس، اصفهان را پایتخت خود قرار داد و در تکمیل و توسعه آن کوشید؛ در ضمن فن معماری در این دوره خیلی زیاد ترقی نمود و بناهای زیادی از قبیل: مساجد، مقبرهها، پلها و کاخها ساخته شدند که بعد از گذشت چندین قرن هنوز هم پابرجا هستند. البته چون شاه عباس میخواست اصفهان را سریع آباد کند؛ آن استحکاماتی که در دوره سلجوقی رعایت شده بود را نداشت ولی با وجود این، مهارت معماران ایرانی باعث شد تا امروز این بناها پا بر جا باقی بمانند.
در اواخر دوره هم استفاده از کاشیهای مستطیل شکل کوچک به صورت برجسته با لعابهای ظریف برای طرح تصاویر مختلف رواج پیدا کرد. نکته قابل توجه آن که بعد از شاه عباس استفاده از نوع رنگها تغییر پیدا کرد؛ به طوری که در زمان شاه سلیمان رنگهای قرمز، زرد و نارنجی بیشتر مورد عمل قرار گرفت و نقوش شاخ و برگ جای خود را به اشکال هندسی داد؛ همچنین کاشی کاری جبهه مدرسه چهار باغ و ایوان غربی مسجد جامعه اصفهان (عصر سلجوقی) به دستور شاه سلطان حسین دوباره تزیین گردیده و نمونه خاص کاشی کاری این دوره است. لازم به ذکر است؛ کاشی کاری مدرسه چهار باغ در ردیف شاهکاریهای هنری محسوب میشود و بعضی آن را به سایر کارهای این دوره ترجیح میدهند.
2- کاشی موزائیک: کاشیهای رنگارنگ را به قطعات کوچک میبرند و آنها را طبق نقشه پهلوی یکدیگر میگذارند.
3- کاشی نصف رنگ: روی کاشی ساده، نقشهایی به رنگهای مختلف نقاشی میکنند و روی آن را لعاب میدهند. در این دوره مصنوعات سفالین کرمان که تماماً با لعاب براق فیروزهای پوشیده شده بود در سراسر جهان شهرت داشت. کاشیهای لعابی دیوارهای مسجد شیخ لطف الله اصفهان و درون گنبد آن از کاشیهای دیگر بناهای تاریخی ایران زیباتر و جالبتر است. روی گنبد این مسجد، نقوش بزرگ آرا سبک (اسلیمی) از گل و بوته و شاخ و برگ بر زمینه نخود رنگ ملوری منقوش است که از آن سوی میدان نقش جهان به خوبی قابل رویت میباشد.
تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بینالنهرین شاهدی بر رواج صنعت کاشی کاری نداریم و تنها در این زمان؛ یعنی اواسط قرن سوم هجری هنر کاشیکاری احیا شد و رونقی مجدد یافت. درحفاریهای شهر سامرا پایتخت عباسیان بین سالهای 836 تا 883 میلادی بخشی از یک کاشی چهارگوش چند رنگ لعابدار که طرحی از یک پرنده را در بر داشته، به دست آمده است. از جمله کاشیهایی که توسط سفالگران شهر سامرا تولید و به کشور تونس صادر میشد میتوان به تعداد 150 کاشی چهار گوش چند رنگ و لعابدار اشاره کرد که هنوز در اطراف بالاترین قسمت محراب مسجد جامع قیروان قابل مشاهدهاند.
نخستین نشانههای کاشیکاری بر سطوح معماری به حدود سال 450 قمری باز میگردد که نمونهای از آن بر مناره مسجد جامع دمشق به چشم میخورد. سطح این مناره با تزئینات هندسی و استفاده از تکنیک آجر کاری پوشش یافته ولی محدوده کتیبهای آن با استفاده از کاشیهای فیروزهای لعاب دار تزئین گردیده است. شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوین (509 ه.ق) شامل حاشیهای تزئینی از کاشیهای فیروزهای رنگ کوچک میباشد و از نخستین موارد شناخته شدهای است که استفاده از کاشی در تزئینات داخلی بنا را در ایران اسلامی به نمایش میگذارد. مساجد و مدارس صفویه به طور کلی با پوششی از کاشیها در درون و بیرون بنا تزئین شدهاند. لازم به ذکر است؛ در حالی که کاربرد کاشیهای معرق تداوم مییافت شاه عباس که برای دیدن بناهای مذهبی کامل نشدهاش بی تاب بود استفاده بیشتر از تکنیک سریع کاشی هفت رنگ را تقویت کرد.
صنعت کاشی کاری در اصفهان
البته صفویان در بسیاری از زمینههای هنری وارث هنر درخشان دربار تیموریان بودند. معمولاً در ایران، خاندان سلطنتی و اعضای طبقات بالای جامعه متقاضی آثار هنری بودند و بدین ترتیب زمینههای شکوفایی آن را فراهم میکردند و نیز شوق و ذوق هنرمندان را برانگیخته و با حمایت خود اغلب نوع هنر و گونه اشیاء تولید شده را تعیین میکردند. اگر چه آثار هنری عصر صفویه در تمام ایران یافت میشود ولی اصفهان را میتوان مظهر آثار هنری سلسله صفویه دانست. تغییر پایتخت ایران از قزوین به اصفهان به وسیله شاه عباس اول و موقعیت جغرافیایی شهر این امکان را میداد که اصفهان گسترش یابد و شاهکارهای هنری متعددی در آن بنا شود. تشویق هنرمندان به وسیله شاه و رفاه اقتصادی و امنیت سیاسی موجود به وسیله شاه عباس اول از دلایل دیگر این گسترش و توسعه بود.
نکته قابل تامل این که آثار معماری ایران عصر صفویه را باید بیشتر در بناهای مذهبی یافت و مسجد شاه اصفهان واقع در میدان نقش جهان را سمبلی از آن دانست. از این ابنیهها که هنر کاشیکاری نیز در آنها به کار رفته است میتوان به هارون ولایت، مسجد علی، مسجد قطبیه، مسجد درب جوباره و سرانجام بقعه خواجه شاه حسن و بقعه شاه زید اشاره کرد. در عصر صفویه کاشی هفت رنگ در قصرهای اصفهان به نحوی گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب کاشیهای چهار گوش درون قابهای بزرگ منظرههایی بدیع همراه با عناصر پیکرهای و شخصیتهای مختلفی به وجود آورد. گفتنی است؛ هنر کاشی کاری ترکیه تا حد زیادی تحت تاثیر سنتهای ایرانی قرار داشت؛ به طوری که در قرن نهم هجری (تا سال 875 ه.ق) هنرمندان تبریزی با انگیزه اشتغال، به فعالیت در ترکیه میپرداختند. بر همین اساس کاشی کاری در دوره صفویه به بالاترین درجه اعتبار رسیده بود؛ زیرا در این دوره بیشتر از دورههای دیگر سطح خارجی عمارات و ابنیه را با کاشی مزین میکردند. در دوره هخامنشی نیز تزیین عمارات با کاشی رواج داشته و در ابنیه شوش هم متداول بوده است؛ ولی مدتی متمادی این صنعت از رونق افتاده و دوباره در حدود قرن 7 هجری، دوباره تهیه کاشیها و تزیین ابنیه به این هنر ظریف محول شده است. به طور کلی کاشیهای هفت رنگ صفویه زیبایی به سزایی دارند. تا امروز طرح، رنگ آمیزی و ترکیبات رنگهای آنها نظیر ندارد. در دوران اولیه اسلام، اولین معماران قدیم اسلامی برای آنکه تصوری که از زیبایی داشتهاند را تحقق بخشند وسیله دیگری نداشتند، جز آنکه شیوه هنر قوم و کشور خود ایران، بیزانس، شام، مصر و هند را مورد استفاده قرار دهند. با معماری و سبک کاشی کاری امروز یک مورخ دقیق روشن بین میتواند تنها از راه مطالعه در مساجد، تصویر روشنی از تمدن و تاریخ اقوام مسلمان عالم را پیش چشم خودش مجسم کند.
منبع: http://tarhefarda.com
معماری ایران چون بسیاری دیگر از مظاهر فرهنگی ما در طول تاریخ حیات خود ثبات مداوم داشته است؛ البته نه این که ملت ایران از آغاز تمدن و شهرنشینی همواره به ساختن بناهایی کاملاً مشابه و بی هیچ تغییری در زمینه طرح و بنیاد پرداخته باشد، بلکه از آن زمان که فن ساختمانی پس از طی یک دوره ابتدایی مراحل تکامل خود را پیمود و شیوه و روش خاص خود را پی ریزی کرد دیگر آن خصوصیاتی که معرف معماری سرزمین ایران است را در طی قرون متمادی از دست نداد و اصالت خود را ضمن تاثیرپذیری ملل دیگر حفظ کرد.
در دوره صفویه شاه عباس، اصفهان را پایتخت خود قرار داد و در تکمیل و توسعه آن کوشید؛ در ضمن فن معماری در این دوره خیلی زیاد ترقی نمود و بناهای زیادی از قبیل: مساجد، مقبرهها، پلها و کاخها ساخته شدند که بعد از گذشت چندین قرن هنوز هم پابرجا هستند. البته چون شاه عباس میخواست اصفهان را سریع آباد کند؛ آن استحکاماتی که در دوره سلجوقی رعایت شده بود را نداشت ولی با وجود این، مهارت معماران ایرانی باعث شد تا امروز این بناها پا بر جا باقی بمانند.
کاشی کاری
قبل از شاه عباس به مدت کوتاهی هنر کاشی کاری پیشرفت و تکامل نداشت ولی از زمان وی تحرکی در این فن به وجود آمد که آثار آن در موزههای داخلی و خارجی کشور دیده میشود. یکی از دلایل این مساله توجه خاص شاه عباس به پوشش مقبرههای ائمه اطهار (ع) و مساجد با کاشیهای زیبا و صنعت رنگ ا ست. در این دوره نمای رنگی کاشیها کمرنگ بوده و از رنگهای سبز، سیاه و قرمز خیلی کم استفاده میشده و به طور کلی جلوه عمومی کاشیها رنگ آبی داشته است. در زمان حکومت شاه عباس کلیه ابنیه مذهبی که پوششی از تزئینات کاشی نداشت با کاشیهای زیبا به وسیله هنرمندان تزیین میگردید. در این دوره مسجد مقصود بیک، مسجد شیخ لطفالله، سر در قیصریه، سر در مسجد شاه و مقبرههای ائمه اطهار (ع) و امامزادهها از کاشیهای معرق پوشیده شد و پوشش داخلی مسجد شاه نیز با کاشیهای منقوش مزین گردید. رضا عباسی بزرگترین هنرمند زمان با نقشهایی از انسان، گلها و خطوط موزون سرمشقی برای نقاشی بر دیوارها و کاشیها بر جای گذاشته است. گفتنی است، در آن دوره به کمک کاشیهای مربع شکل مجموعه کاملی از تصاویر میساختند و بیشتر از طرحهای اسلیمی و طرح میدانهای جنگ استفاده میکردند.در اواخر دوره هم استفاده از کاشیهای مستطیل شکل کوچک به صورت برجسته با لعابهای ظریف برای طرح تصاویر مختلف رواج پیدا کرد. نکته قابل توجه آن که بعد از شاه عباس استفاده از نوع رنگها تغییر پیدا کرد؛ به طوری که در زمان شاه سلیمان رنگهای قرمز، زرد و نارنجی بیشتر مورد عمل قرار گرفت و نقوش شاخ و برگ جای خود را به اشکال هندسی داد؛ همچنین کاشی کاری جبهه مدرسه چهار باغ و ایوان غربی مسجد جامعه اصفهان (عصر سلجوقی) به دستور شاه سلطان حسین دوباره تزیین گردیده و نمونه خاص کاشی کاری این دوره است. لازم به ذکر است؛ کاشی کاری مدرسه چهار باغ در ردیف شاهکاریهای هنری محسوب میشود و بعضی آن را به سایر کارهای این دوره ترجیح میدهند.
اقسام کاشی
1- کاشی یک رنگ: با این که رنگهای مختلف برای ایجاد نقش روی آجر استعمال میشود ولی هر کاشی منفرداً یک رنگ معین دارد.2- کاشی موزائیک: کاشیهای رنگارنگ را به قطعات کوچک میبرند و آنها را طبق نقشه پهلوی یکدیگر میگذارند.
3- کاشی نصف رنگ: روی کاشی ساده، نقشهایی به رنگهای مختلف نقاشی میکنند و روی آن را لعاب میدهند. در این دوره مصنوعات سفالین کرمان که تماماً با لعاب براق فیروزهای پوشیده شده بود در سراسر جهان شهرت داشت. کاشیهای لعابی دیوارهای مسجد شیخ لطف الله اصفهان و درون گنبد آن از کاشیهای دیگر بناهای تاریخی ایران زیباتر و جالبتر است. روی گنبد این مسجد، نقوش بزرگ آرا سبک (اسلیمی) از گل و بوته و شاخ و برگ بر زمینه نخود رنگ ملوری منقوش است که از آن سوی میدان نقش جهان به خوبی قابل رویت میباشد.
لعابهای مختلف
ایرانیان از قدیم با صنعت سفال سازی آشنا بودند و برای تزیین، زیبایی و استحکام ظروف به کشف لعاب موفق گردیدند. سفال بدون لعاب ناهموار بود و مایعات از آن نفوذ میکرد؛ ولی لعاب باعث شد که جدار ظروف غیر قابل نفوذ گردد. لعاب سازان برای ساختن لعاب فیروزهای، قلیا که از سوزاندن بوتههایی به نام اشتون یا اشنویه به دست میآید را در کوره میگذارند. قلیا بر اثر حرارت تبدیل به اکسید سدیم شده و با سیلیس ترکیب میگردد. بوتههای اشتون را طوری میسوزانند که شعلهور نشوند تا بعد از آن که سرد شد و به صورت یک سنگ سیاه در آمد آن را خرد کرده و نرم کنند. برای ساختن لعابها، اکسیدهای مختلف به کار گرفته میشوند. برای تهیه لعاب حنایی از اکسید آهن، برای تهیه لعاب قهوهای از اکسید منگنز، برای لعاب لاجوردی از اکسید کبالت، برای لعاب سفید از اکسید قلع و برای لعاب فیروزهای از اکسید مس و برای لعاب زرد از اکسید سرب استفاده میکنند.چگونگی روی کار آمدن صنعت کاشی
در کل، کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزیین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشیها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساساً سنگی بود، کاشیهای درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تاثیری کاملاً متفاوت اما همگون و پر احساس ایجاد میکردند. همانطور که پیش از این گفته شد جزء مهم کاشی لعاب است. لعاب سطحی شیشه مانند میباشد که دو عملکرد دارد؛ تزئینی و کاربردی. کاشیهای لعاب دار نه تنها باعث غنای سطح معماری مزین به کاشی میشوند بلکه به عنوان عایق دیوارهای ساختمان در برابر رطوبت و آب عمل میکنند.تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بینالنهرین شاهدی بر رواج صنعت کاشی کاری نداریم و تنها در این زمان؛ یعنی اواسط قرن سوم هجری هنر کاشیکاری احیا شد و رونقی مجدد یافت. درحفاریهای شهر سامرا پایتخت عباسیان بین سالهای 836 تا 883 میلادی بخشی از یک کاشی چهارگوش چند رنگ لعابدار که طرحی از یک پرنده را در بر داشته، به دست آمده است. از جمله کاشیهایی که توسط سفالگران شهر سامرا تولید و به کشور تونس صادر میشد میتوان به تعداد 150 کاشی چهار گوش چند رنگ و لعابدار اشاره کرد که هنوز در اطراف بالاترین قسمت محراب مسجد جامع قیروان قابل مشاهدهاند.
نخستین نشانههای کاشیکاری بر سطوح معماری به حدود سال 450 قمری باز میگردد که نمونهای از آن بر مناره مسجد جامع دمشق به چشم میخورد. سطح این مناره با تزئینات هندسی و استفاده از تکنیک آجر کاری پوشش یافته ولی محدوده کتیبهای آن با استفاده از کاشیهای فیروزهای لعاب دار تزئین گردیده است. شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوین (509 ه.ق) شامل حاشیهای تزئینی از کاشیهای فیروزهای رنگ کوچک میباشد و از نخستین موارد شناخته شدهای است که استفاده از کاشی در تزئینات داخلی بنا را در ایران اسلامی به نمایش میگذارد. مساجد و مدارس صفویه به طور کلی با پوششی از کاشیها در درون و بیرون بنا تزئین شدهاند. لازم به ذکر است؛ در حالی که کاربرد کاشیهای معرق تداوم مییافت شاه عباس که برای دیدن بناهای مذهبی کامل نشدهاش بی تاب بود استفاده بیشتر از تکنیک سریع کاشی هفت رنگ را تقویت کرد.
صنعت کاشی کاری در اصفهان
البته صفویان در بسیاری از زمینههای هنری وارث هنر درخشان دربار تیموریان بودند. معمولاً در ایران، خاندان سلطنتی و اعضای طبقات بالای جامعه متقاضی آثار هنری بودند و بدین ترتیب زمینههای شکوفایی آن را فراهم میکردند و نیز شوق و ذوق هنرمندان را برانگیخته و با حمایت خود اغلب نوع هنر و گونه اشیاء تولید شده را تعیین میکردند. اگر چه آثار هنری عصر صفویه در تمام ایران یافت میشود ولی اصفهان را میتوان مظهر آثار هنری سلسله صفویه دانست. تغییر پایتخت ایران از قزوین به اصفهان به وسیله شاه عباس اول و موقعیت جغرافیایی شهر این امکان را میداد که اصفهان گسترش یابد و شاهکارهای هنری متعددی در آن بنا شود. تشویق هنرمندان به وسیله شاه و رفاه اقتصادی و امنیت سیاسی موجود به وسیله شاه عباس اول از دلایل دیگر این گسترش و توسعه بود.نکته قابل تامل این که آثار معماری ایران عصر صفویه را باید بیشتر در بناهای مذهبی یافت و مسجد شاه اصفهان واقع در میدان نقش جهان را سمبلی از آن دانست. از این ابنیهها که هنر کاشیکاری نیز در آنها به کار رفته است میتوان به هارون ولایت، مسجد علی، مسجد قطبیه، مسجد درب جوباره و سرانجام بقعه خواجه شاه حسن و بقعه شاه زید اشاره کرد. در عصر صفویه کاشی هفت رنگ در قصرهای اصفهان به نحوی گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب کاشیهای چهار گوش درون قابهای بزرگ منظرههایی بدیع همراه با عناصر پیکرهای و شخصیتهای مختلفی به وجود آورد. گفتنی است؛ هنر کاشی کاری ترکیه تا حد زیادی تحت تاثیر سنتهای ایرانی قرار داشت؛ به طوری که در قرن نهم هجری (تا سال 875 ه.ق) هنرمندان تبریزی با انگیزه اشتغال، به فعالیت در ترکیه میپرداختند. بر همین اساس کاشی کاری در دوره صفویه به بالاترین درجه اعتبار رسیده بود؛ زیرا در این دوره بیشتر از دورههای دیگر سطح خارجی عمارات و ابنیه را با کاشی مزین میکردند. در دوره هخامنشی نیز تزیین عمارات با کاشی رواج داشته و در ابنیه شوش هم متداول بوده است؛ ولی مدتی متمادی این صنعت از رونق افتاده و دوباره در حدود قرن 7 هجری، دوباره تهیه کاشیها و تزیین ابنیه به این هنر ظریف محول شده است. به طور کلی کاشیهای هفت رنگ صفویه زیبایی به سزایی دارند. تا امروز طرح، رنگ آمیزی و ترکیبات رنگهای آنها نظیر ندارد. در دوران اولیه اسلام، اولین معماران قدیم اسلامی برای آنکه تصوری که از زیبایی داشتهاند را تحقق بخشند وسیله دیگری نداشتند، جز آنکه شیوه هنر قوم و کشور خود ایران، بیزانس، شام، مصر و هند را مورد استفاده قرار دهند. با معماری و سبک کاشی کاری امروز یک مورخ دقیق روشن بین میتواند تنها از راه مطالعه در مساجد، تصویر روشنی از تمدن و تاریخ اقوام مسلمان عالم را پیش چشم خودش مجسم کند.
منبع: http://tarhefarda.com