جنبه های مختلف ارتباط معماری اسلامی با جهان خارج چگونه مورد بررسی قرار می گیرد؟
بررسی معنای آزادی در معماری اسلامی و تفاوتهای آن با رویکردهای معماری مدرن
رابطه معماری اسلامی ـ ایرانی با فضای اجتماعی با رویکرد به مقولۀآزادی
تفاوت معنایی و مبنایی در مفهوم آزادی (چه آزادی مثبت و چه آزادی منفی) چه تاثیراتی را بر معماری اسلامی و معماری غربی گذارده است؟
آزادی در عداد آن دسته از مفاهیم انسانی قرار میگیرد که، به شیوهای گسترده، ردپای آن را در سطوح مختلف زندگی بشر میتوان سراغ گرفت. این مفهوم، در واقع، به رابطه انسان با محیط، جامعه و خویشتن اشاره دارد و همچون دیگر مفاهیم مرکزی ناظر بر زندگی انسان (نظیر عدالت) حوزههای مختلف روابط بشری را درمینوردد. با لحاظ این توضیح مشخص میشود که به بیراهه نرفتهایم اگر سخن از رابطه معماری و آزادی به میان آوریم. ردیابی چنین رابطهای طبعاً باید در قالب بررسی سبکها و نیز فرمهای معماری صورت گیرد. از جمله سبکهای مهم معماری، معماری اسلامی است. معماری اسلامی، بهمثابه بخشی مهم از میراث جهان اسلام، گویای مختصات عمومی این اندیشه است و، به نوعی، پدیدآورنده یکی از جدیترین زبانهای بصری و قالبهای بیانی برای آن بوده است. با لحاظ این واقعیت در نوشتار پیش روی خواهیم کوشید تا به بررسی شیوههای رویکرد و توجه به آزادی در این معماری بپردازیم. پیشتر، و قبل از طرح مباحث اصلی نوشتار، یادآور میشویم که نگاه معماری اسلامی به بنا، گویای تلاشی برای بازسازی بهشت در این دنیا است. در معماری اسلامی ـ ایرانی، از یک سوی، ایوان زیبایی منحصر به فردی به بنا میدهد و، از سوی دیگر، ایجاد فضای سبز، آبنما و حوض لزوم خروج اعضای خانواده را از خانه کمتر میکند. در واقع الگوی اصلی خانه ایرانی از طرح باغ برگرفته شده است و همین امر موجب برجستهشدن نقش حیاط در خانه شده است. این حیاط دارای حوض، آبنما، جویبار و درختان سر به فلک کشیده است.
در این نوشتار در دو سطح به رابطه آزادی و معماری اسلامی پرداختهایم. در سطح نخست، معنای آزادی را در معماری اسلامی کاویدهایم و تفاوتهای آن را با رویکرد معماری مدرن به این مقوله توضیح دادهایم و در سطح دوم به رابطه معماری اسلامی ـ ایرانی با عرصه اجتماع ذیل توجه به مقوله آزادی پرداختهایم.
به این ترتیب در سطح نخست بحثی عمدتاً نظری و تئوریک را پیش کشیدهایم و در سطح دوم به تطبیق نسبی برخی از مباحث سطح نخست بر ساختار بنا در معماری اسلامی و ایرانی پرداختهایم. در هر سطح عناوینی مستقل گنجانده شده است که هر یک به بخشی از مباحث آن سطح اختصاص دارد. در پایان نیز نتیجهگیری آمده است.
به زبان دیگر هنگامی که ما از برخورداری از زمینههای اعمال آزادی خود سخن میگوییم به عرصه آزادی مثبت ورود کردهایم؛ در مقابل اگر دغدغه ما عدم وجود موانعی بر سر راه ابراز و اعمال آزادیمان باشد از آزادی منفی سخن راندهایم.
نکته مهم آنکه درک مفهومی آزادی در هر دو معنای پیش گفته در معماری اسلامی و غربی متفاوت است. این تفاوت معنایی ما را با رویکردهای متفاوتی در توجه به آزادی در این دو سبک معماری مواجه میسازد. ذیلاً به بررسی برخی از نشانههای این تفاوت در فهم از معنای آزادی در دو سبک فوقالذکر میپردازیم:
بر این اساس بناهای معماری اسلامی، کمابیش، به درکی از آزادی مثبت آویختهاند که استفاده فارغبالانهتر بهرهبرداران از بنا را از آن، در عین ایجاد محدودیت برای دیگران، سبب شده است. برای آنها، از باب نمونه، جداسازی فضای عمومی از فضای خصوصی بهگونهای مطرح بوده است که، بهرغم ایجاد محدودیتهایی با هدف حفظ حریمهای مدنظر، به بازسازی امکانهایی دست یازند که به دلیل تعهد به این گروه از محدودیتها پیش روی بهرهبرداران از بنا قرار گرفته است. از جمله آنها کوشیدهاند تا، در پی محدودسازی دسترسی بصری به محیط درونی خانه و نیز از محیط درونی خانه به محیط بیرونی آن، تدابیر تازهای را بیندیشند که به نوعی جابر این مشکل گردد.
طراحی حیاطی مرکزی، که با اتاقهای مختلف محاط شده است، همراه با حوض خانه و فضای سبز پیرامونی آن از جمله این تدابیر بوده است. بهنظر میرسد که در این طرح مبتکرانه، که خود با درک معماران اسلامی و ایرانی از صورت مثالی بهشت شباهتهایی دارد، تلاشی موثر جهت بازسازی و تقلید از مطلوبیتهای مورد انتظار از جهان خارج از حصارهای خانه رخ داده باشد. گویا معمار کوشیده است بخشی از جهان بیرون را در عمق خانهای بازسازی کند که به دلایل نظری با دیوارهای بلند از جهان بیرون جدا شده است.
به این ترتیب معمار مسلمان و ایرانی نوعی امکان را در طرح خود فراهم آورده است که گویای تلاش وی برای گسترش آزادی ساکنان بنا است. این آزادی، همچنان که پیشتر آمد، از جنس آزادی مثبت است و بهوجود امکانها اشاره دارد.
نگاهی به معماری مدرن رویکردی متفاوت را در تولید امکانهای آزادی پیش روی ما قرار میدهد. برای معماران مدرن، که از سرچشمه معرفتشناختی متفاوتی منشأ گرفتهاند، ایجاد امکان برای آزادی عمدتاً در تولید شرایطی رقم خورده است که دسترسی بیشتر و ارتباط گستردهتر را میان فضاهای داخلی و بیرونی بنا سبب شود.
افراد منزل در چنین شرایطی میتوانند از آزادی و فضای خصوصی خود بهره جویند. درواقع، و به زبان دیگر، به علت اهمیت بسیار فضای داخل خانه و آرامش اهالی خانه است که در این نوع معماری قوت بنای داخلی بیشتر از نمای بیرونی است.
در نمای داخلی ایوان نقش پر رنگی دارد. در چنین نماهایی ما میتوانیم تعداد زیادی ایوان در نمای داخلی داشته باشیم که ارتباطی با فضای خارج از خانه ندارند؛ در حالی که ایوان در حیاط خانه قرار دارد.
با ورود به خانه میتوان به هشتی، مکانی که فضای بسته داخلی را به فضای بیرون مرتبط میکند، منتهی گردد. مهمترین کارکرد هشتی تقسیم مسیرها در منزل است: مسیر فضای بیرونی و اندرونی.
پر واضح است که حفظ کرامت فرد و ارزش خانواده در اندیشه اسلامی از اهمیتی والا برخوردار است و این مفهوم میتواند در معماری و ساخت خانه متجلی شود. بنا بر همین ویژگی خانه و بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی با فضای بیرونی و اجتماعی دارای ارتباط مستقیم نمیباشد؛ بلکه ارتباط اصلی چنین بناهایی با فضای داخلی و حیاط خانه برقرار است.
در چنین طراحیهایی حیاط نیز به دو حیاط بیرونی و اندرونی تقسیم میشود. بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی به شیوههای مختلفی با حیاط بیرونی و اندرونی مرتبط است حیاط بیرونی با فضای بیرون منزل و عرصه عمومی مرتبط میباشد. پیشتر توضیح دادیم که اعضای خانواده در حیاط اندرونی میتوانند با آرامش و امنیت خاطر از فضای سبز و هوای آزاد بدون حضور نگاه مزاحم و عامل خارجی بهره جویند.
براساس چنین طراحی خاصی حضور فرد بیگانه یا میهمان در خانه به هیچ وجه موجب محدودیت اهالی خانه نمیشود؛ زیرا وجود فضای اندرونی ـ بیرونی و نیز تعبیه محلی مخصوص برای میهمان موجب آن میشود که میهمان نیز احساس مزاحم بودن نداشته باشد.
در خانههای ایرانی در خانه به روی همه باز است؛ اما درون خانه از نگاه بیگانه دور داشته میشود. این ویژگی آزادی و امکان ارتباط مستمر افراد خانواده با جامعه را فراهم مینماید؛ در حالی که امکان خدشهدار شدن حریم خصوصی را سلب میکند.
به هر میزان که این دست آزادانهتر حرکت کند خطوط حرکتی حیرتآورتر خواهند داشت و این بازی زیباتر و لذتبخشتر خواهد بود.
مسلماً هرچه این خطوط روی کاغذ موزونتر حرکت کنند سکونت در بنا نیز به همان میزان آرامشبخشتر و همراه با لطافت بیشتری خواهد بود.
در پاسخ به این مسئله که آیا آزادی بدون حد و مرز در معماری درست و مقبول است یا نه؟ و آیا محدودیتی نیز در این آزادی است یا خیر؟ باید گفت که معماری نیز مانند هر هنر دیگری در عین حال که با آزادی به عنوان یکی از ارکان همراه است در مقابل با محدودیت است که معنا مییابد. مسلماً ابعاد و اندازه ذهن، ابعاد انسانی جاگذاری و چیدمان فضا و … هر یک محدودکننده خیال و طرح معمار میباشند.
در واقع یک طرح معماری باید جنبههای گوناگون پیشرفت و توانمندی را با هم دارا باشد. فقط در صورت جمعداشتن نوگرایی و کارآمدی است که میتواند پاسخگوی نیازهای مختلف افراد جامعه باشد.
از دیگر سوی توجه به پیشینه و فرهنگ نیز از اقتضائات دیگر معماری پیشروانه است. اینجا است که معماری پیشروانه باید به ارائه طرحهایی همت گمارد که از سرچشمه سنتهای بومی ما سیراب شده است و، به نوعی، با آنها مرتبط است. معمار مسلمان میتواند با لحاظ نمودن موارد پیشگفته به یاری خیال خود طرحهای زیبا و خلاقانه بیافریند.
در معماری اسلامی ـ ایرانی هدف تأمین آرامش و آزادی اهالی خانه ذیل درکی آیینی است. با لحاظ این واقعیت میتوان گفت که در یک نگاه فراگیر هدف این گونه از معماری تعالی وجودی آدمی دانسته میشود. به عبارت دیگر خانه بنا شده براساس معماری اسلامی ـ ایرانی از چنان ویژگیهای گوناگون در طراحی بهره میبرد که نیازهای روحی، روانی و مادی اهالی خانه را تأمین مینماید. در این شیوه طراحی که توجه محوری بر نور متمرکز است وجود پنجرههای متعدد و سقف بلند خود نیاز به آزادی اهالی را تأمین مینماید. معماری معاصر ما میتواند، ذیل چنین رویکردی، به ارائه طرحهایی بپردازد که درکی متعالی از آزادی را بسط دهد.
آزادی در معماری اسلامی بهگونهای نیست که با آزادی یکی آزادی دیگری سلب شود. به زبان دیگر میتوان گفت که در معماری اسلامی فکری برای همهچیز و همه کس شده است: از زیبایی بنا گرفته و ایجاد فضای سبز تا تکتک اهالی خانه و آرامش آنها.
ایده اصلی معماری اسلامی ـ ایرانی در آن است که در طرحهای خود بهشت را در خانه متجلی گرداند. این تجلی بیرونی خود میتواند نمونهای از خواست تجلی درونی نکویی در خلقیات اعضای خانه نیز باشد. به این معنا که پیاده کردن بهشت در زمین در کنار تعالی اخلاقیات افراد انسانی کامل میشود. نگاهی به ساختار بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی این مهم را، به خوبی نشان میدهد.
خردنامه، شماره ۱۰۱
بررسی معنای آزادی در معماری اسلامی و تفاوتهای آن با رویکردهای معماری مدرن
رابطه معماری اسلامی ـ ایرانی با فضای اجتماعی با رویکرد به مقولۀآزادی
تفاوت معنایی و مبنایی در مفهوم آزادی (چه آزادی مثبت و چه آزادی منفی) چه تاثیراتی را بر معماری اسلامی و معماری غربی گذارده است؟
آزادی در عداد آن دسته از مفاهیم انسانی قرار میگیرد که، به شیوهای گسترده، ردپای آن را در سطوح مختلف زندگی بشر میتوان سراغ گرفت. این مفهوم، در واقع، به رابطه انسان با محیط، جامعه و خویشتن اشاره دارد و همچون دیگر مفاهیم مرکزی ناظر بر زندگی انسان (نظیر عدالت) حوزههای مختلف روابط بشری را درمینوردد. با لحاظ این توضیح مشخص میشود که به بیراهه نرفتهایم اگر سخن از رابطه معماری و آزادی به میان آوریم. ردیابی چنین رابطهای طبعاً باید در قالب بررسی سبکها و نیز فرمهای معماری صورت گیرد. از جمله سبکهای مهم معماری، معماری اسلامی است. معماری اسلامی، بهمثابه بخشی مهم از میراث جهان اسلام، گویای مختصات عمومی این اندیشه است و، به نوعی، پدیدآورنده یکی از جدیترین زبانهای بصری و قالبهای بیانی برای آن بوده است. با لحاظ این واقعیت در نوشتار پیش روی خواهیم کوشید تا به بررسی شیوههای رویکرد و توجه به آزادی در این معماری بپردازیم. پیشتر، و قبل از طرح مباحث اصلی نوشتار، یادآور میشویم که نگاه معماری اسلامی به بنا، گویای تلاشی برای بازسازی بهشت در این دنیا است. در معماری اسلامی ـ ایرانی، از یک سوی، ایوان زیبایی منحصر به فردی به بنا میدهد و، از سوی دیگر، ایجاد فضای سبز، آبنما و حوض لزوم خروج اعضای خانواده را از خانه کمتر میکند. در واقع الگوی اصلی خانه ایرانی از طرح باغ برگرفته شده است و همین امر موجب برجستهشدن نقش حیاط در خانه شده است. این حیاط دارای حوض، آبنما، جویبار و درختان سر به فلک کشیده است.
در این نوشتار در دو سطح به رابطه آزادی و معماری اسلامی پرداختهایم. در سطح نخست، معنای آزادی را در معماری اسلامی کاویدهایم و تفاوتهای آن را با رویکرد معماری مدرن به این مقوله توضیح دادهایم و در سطح دوم به رابطه معماری اسلامی ـ ایرانی با عرصه اجتماع ذیل توجه به مقوله آزادی پرداختهایم.
به این ترتیب در سطح نخست بحثی عمدتاً نظری و تئوریک را پیش کشیدهایم و در سطح دوم به تطبیق نسبی برخی از مباحث سطح نخست بر ساختار بنا در معماری اسلامی و ایرانی پرداختهایم. در هر سطح عناوینی مستقل گنجانده شده است که هر یک به بخشی از مباحث آن سطح اختصاص دارد. در پایان نیز نتیجهگیری آمده است.
معنای آزادی
آزادی را به آزادی مثبت و آزادی منفی تقسیم کردهاند. آزادی مثبت، به طور مشخص، به امکانها میپردازد؛ در حالی که آزادی منفی، بنا بر تعریف، به عدم وجود موانع اشاره دارد.به زبان دیگر هنگامی که ما از برخورداری از زمینههای اعمال آزادی خود سخن میگوییم به عرصه آزادی مثبت ورود کردهایم؛ در مقابل اگر دغدغه ما عدم وجود موانعی بر سر راه ابراز و اعمال آزادیمان باشد از آزادی منفی سخن راندهایم.
نکته مهم آنکه درک مفهومی آزادی در هر دو معنای پیش گفته در معماری اسلامی و غربی متفاوت است. این تفاوت معنایی ما را با رویکردهای متفاوتی در توجه به آزادی در این دو سبک معماری مواجه میسازد. ذیلاً به بررسی برخی از نشانههای این تفاوت در فهم از معنای آزادی در دو سبک فوقالذکر میپردازیم:
یکم؛ آزادی مثبت در معماری اسلامی و مدرن
پبشتر آمد که آزادی مثبت به برخورداری از امکانهای اعمال آزادی اشاره دارد. این برخورداری در معماری اسلامی و مدرن درون دو گفتمان معرفتشناختی متفاوت معنا شده است.بر این اساس بناهای معماری اسلامی، کمابیش، به درکی از آزادی مثبت آویختهاند که استفاده فارغبالانهتر بهرهبرداران از بنا را از آن، در عین ایجاد محدودیت برای دیگران، سبب شده است. برای آنها، از باب نمونه، جداسازی فضای عمومی از فضای خصوصی بهگونهای مطرح بوده است که، بهرغم ایجاد محدودیتهایی با هدف حفظ حریمهای مدنظر، به بازسازی امکانهایی دست یازند که به دلیل تعهد به این گروه از محدودیتها پیش روی بهرهبرداران از بنا قرار گرفته است. از جمله آنها کوشیدهاند تا، در پی محدودسازی دسترسی بصری به محیط درونی خانه و نیز از محیط درونی خانه به محیط بیرونی آن، تدابیر تازهای را بیندیشند که به نوعی جابر این مشکل گردد.
طراحی حیاطی مرکزی، که با اتاقهای مختلف محاط شده است، همراه با حوض خانه و فضای سبز پیرامونی آن از جمله این تدابیر بوده است. بهنظر میرسد که در این طرح مبتکرانه، که خود با درک معماران اسلامی و ایرانی از صورت مثالی بهشت شباهتهایی دارد، تلاشی موثر جهت بازسازی و تقلید از مطلوبیتهای مورد انتظار از جهان خارج از حصارهای خانه رخ داده باشد. گویا معمار کوشیده است بخشی از جهان بیرون را در عمق خانهای بازسازی کند که به دلایل نظری با دیوارهای بلند از جهان بیرون جدا شده است.
به این ترتیب معمار مسلمان و ایرانی نوعی امکان را در طرح خود فراهم آورده است که گویای تلاش وی برای گسترش آزادی ساکنان بنا است. این آزادی، همچنان که پیشتر آمد، از جنس آزادی مثبت است و بهوجود امکانها اشاره دارد.
نگاهی به معماری مدرن رویکردی متفاوت را در تولید امکانهای آزادی پیش روی ما قرار میدهد. برای معماران مدرن، که از سرچشمه معرفتشناختی متفاوتی منشأ گرفتهاند، ایجاد امکان برای آزادی عمدتاً در تولید شرایطی رقم خورده است که دسترسی بیشتر و ارتباط گستردهتر را میان فضاهای داخلی و بیرونی بنا سبب شود.
دوم؛ آزادی منفی
پیشتر آمد که مفهوم آزادی منفی به عدم وجود موانع اشاره دارد. درک متفاوت معماری اسلامی و مدرن از آزادی منفی را در طرحهای مطلوب هر یک بهوضوح میتوان مشاهده کرد. به عنوان یک نمونه مشخص معماران اسلامی همه هم و همت خود را مصروف آن ساخته بودند که ذیل طرحهای خلاقانه خود از یک سوی حضور بصری بیگانگان و نامحرمان را در محیط خانه منتفی کنند (آزادی منفی) و از سوی دیگر، بهرغم استفاده از دیوارهای بلند با کارکردهای اساسی در تعریف هویت بنا، چشماندازهای پیش روی اعضای خانه را تا حد ممکن کمتر محدود سازند. این در حالی است که در ذهنیت معماری مدرن عدم حضور موانع (آزادی منفی) عمدتاً در قالبهایی نظیر ایجاد بیشترین دسترسی فیزیکی و بصری برای اعضای یک خانه مسکونی در ارتباط با جهان بیرون از خود، در عین ایجاد محدودیتهای واقعی یا قراردادی برای افراد بیرون از این دایره جهت حضور در فضاهای درونی بنا، معنا یافته است.آزادی و ارتباط بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی با فضای اجتماعی
ارتباط معماری اسلامی با جهان خارج (به معنای اجتماعی) را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. در معماری اسلامی آزادی در درون بنا خود را مینمایاند و در حقیقت تأمین آزادی اهالی خانه از اهداف معماری اسلامی به حساب میآید. با توجه به این ایده مهم و مرکزی، ذیلاً به توضیح برخی از ویژگیهای معماری اسلامی با توجه به ساختار ابنیه اسلامی میپردازیم:یکم ـ نمای بیرونی
نما در معماری اسلامی ـ ایرانی معمولاً دارای تنوع بالایی نیست و در بیشتر شهرها با فرم و ظاهری همسان مشاهده میشود. کارکرد مهم نما در بناهای اسلامی ـ ایرانی، بهگونهای سمبولیک، بازگویی ارتباط خانه و شهر است. نمای بیرونی در معماری اسلامی بهگونهای نیست که با فضای داخلی در ارتباط باشد؛ مثلاً ایوان به فضای شهر دسترسی ندارد. تلاش بر آن بوده است که پنجرهها نیز بهصورت مشبک و اسلیمی اجرا گردد تا از داخل خانه دید کافی به بیرون وجود داشته باشد؛ اما از بیرون امکان مشاهده داخل منزل وجود نداشته باشد.افراد منزل در چنین شرایطی میتوانند از آزادی و فضای خصوصی خود بهره جویند. درواقع، و به زبان دیگر، به علت اهمیت بسیار فضای داخل خانه و آرامش اهالی خانه است که در این نوع معماری قوت بنای داخلی بیشتر از نمای بیرونی است.
در نمای داخلی ایوان نقش پر رنگی دارد. در چنین نماهایی ما میتوانیم تعداد زیادی ایوان در نمای داخلی داشته باشیم که ارتباطی با فضای خارج از خانه ندارند؛ در حالی که ایوان در حیاط خانه قرار دارد.
دوم ـ درگاه، ورودی و حریم خصوصی
ورودی در معماری اسلامی پیوند دهنده فضای خانه با جامعه است. در معماری اسلامی ـ ایرانی درونگرایی و حفظ امنیت و حریم خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. به همین علت در خانههایی که بر اساس این سبک از معماری بنا شدهاند به دالان طولانی باز میشود. فرد با عبور از دالان وارد فضای دیگری میشود و سپس به حیاط مرکزی خانه میرسد.با ورود به خانه میتوان به هشتی، مکانی که فضای بسته داخلی را به فضای بیرون مرتبط میکند، منتهی گردد. مهمترین کارکرد هشتی تقسیم مسیرها در منزل است: مسیر فضای بیرونی و اندرونی.
پر واضح است که حفظ کرامت فرد و ارزش خانواده در اندیشه اسلامی از اهمیتی والا برخوردار است و این مفهوم میتواند در معماری و ساخت خانه متجلی شود. بنا بر همین ویژگی خانه و بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی با فضای بیرونی و اجتماعی دارای ارتباط مستقیم نمیباشد؛ بلکه ارتباط اصلی چنین بناهایی با فضای داخلی و حیاط خانه برقرار است.
در چنین طراحیهایی حیاط نیز به دو حیاط بیرونی و اندرونی تقسیم میشود. بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی به شیوههای مختلفی با حیاط بیرونی و اندرونی مرتبط است حیاط بیرونی با فضای بیرون منزل و عرصه عمومی مرتبط میباشد. پیشتر توضیح دادیم که اعضای خانواده در حیاط اندرونی میتوانند با آرامش و امنیت خاطر از فضای سبز و هوای آزاد بدون حضور نگاه مزاحم و عامل خارجی بهره جویند.
براساس چنین طراحی خاصی حضور فرد بیگانه یا میهمان در خانه به هیچ وجه موجب محدودیت اهالی خانه نمیشود؛ زیرا وجود فضای اندرونی ـ بیرونی و نیز تعبیه محلی مخصوص برای میهمان موجب آن میشود که میهمان نیز احساس مزاحم بودن نداشته باشد.
در خانههای ایرانی در خانه به روی همه باز است؛ اما درون خانه از نگاه بیگانه دور داشته میشود. این ویژگی آزادی و امکان ارتباط مستمر افراد خانواده با جامعه را فراهم مینماید؛ در حالی که امکان خدشهدار شدن حریم خصوصی را سلب میکند.
نتیجهگیری
در معماری همه چیز از خط شروع میشود. خط تنها عامل اولیه طرح یک پلان است. دست معمار، این دست آزاد و بیپروا، است که میتواند با خط بازی کند و آن را روی کاغذ به حرکت در آورد.به هر میزان که این دست آزادانهتر حرکت کند خطوط حرکتی حیرتآورتر خواهند داشت و این بازی زیباتر و لذتبخشتر خواهد بود.
مسلماً هرچه این خطوط روی کاغذ موزونتر حرکت کنند سکونت در بنا نیز به همان میزان آرامشبخشتر و همراه با لطافت بیشتری خواهد بود.
در پاسخ به این مسئله که آیا آزادی بدون حد و مرز در معماری درست و مقبول است یا نه؟ و آیا محدودیتی نیز در این آزادی است یا خیر؟ باید گفت که معماری نیز مانند هر هنر دیگری در عین حال که با آزادی به عنوان یکی از ارکان همراه است در مقابل با محدودیت است که معنا مییابد. مسلماً ابعاد و اندازه ذهن، ابعاد انسانی جاگذاری و چیدمان فضا و … هر یک محدودکننده خیال و طرح معمار میباشند.
در واقع یک طرح معماری باید جنبههای گوناگون پیشرفت و توانمندی را با هم دارا باشد. فقط در صورت جمعداشتن نوگرایی و کارآمدی است که میتواند پاسخگوی نیازهای مختلف افراد جامعه باشد.
از دیگر سوی توجه به پیشینه و فرهنگ نیز از اقتضائات دیگر معماری پیشروانه است. اینجا است که معماری پیشروانه باید به ارائه طرحهایی همت گمارد که از سرچشمه سنتهای بومی ما سیراب شده است و، به نوعی، با آنها مرتبط است. معمار مسلمان میتواند با لحاظ نمودن موارد پیشگفته به یاری خیال خود طرحهای زیبا و خلاقانه بیافریند.
در معماری اسلامی ـ ایرانی هدف تأمین آرامش و آزادی اهالی خانه ذیل درکی آیینی است. با لحاظ این واقعیت میتوان گفت که در یک نگاه فراگیر هدف این گونه از معماری تعالی وجودی آدمی دانسته میشود. به عبارت دیگر خانه بنا شده براساس معماری اسلامی ـ ایرانی از چنان ویژگیهای گوناگون در طراحی بهره میبرد که نیازهای روحی، روانی و مادی اهالی خانه را تأمین مینماید. در این شیوه طراحی که توجه محوری بر نور متمرکز است وجود پنجرههای متعدد و سقف بلند خود نیاز به آزادی اهالی را تأمین مینماید. معماری معاصر ما میتواند، ذیل چنین رویکردی، به ارائه طرحهایی بپردازد که درکی متعالی از آزادی را بسط دهد.
آزادی در معماری اسلامی بهگونهای نیست که با آزادی یکی آزادی دیگری سلب شود. به زبان دیگر میتوان گفت که در معماری اسلامی فکری برای همهچیز و همه کس شده است: از زیبایی بنا گرفته و ایجاد فضای سبز تا تکتک اهالی خانه و آرامش آنها.
ایده اصلی معماری اسلامی ـ ایرانی در آن است که در طرحهای خود بهشت را در خانه متجلی گرداند. این تجلی بیرونی خود میتواند نمونهای از خواست تجلی درونی نکویی در خلقیات اعضای خانه نیز باشد. به این معنا که پیاده کردن بهشت در زمین در کنار تعالی اخلاقیات افراد انسانی کامل میشود. نگاهی به ساختار بنا در معماری اسلامی ـ ایرانی این مهم را، به خوبی نشان میدهد.
خردنامه، شماره ۱۰۱