اميرعليشير نوايي (17 رمضان 844 ه.ق. /9 فوريه 1441ميلادي-12 جمادي الثاني ۹۰۶ ه.ق./1501 ميلادي در هرات)، وزير و مشاور و مهر دار سلطان حسين بايقرا ، شاعر ذواللسانين، منتقد اجتماعي، مترجم، تذكره نويس، عارف، ،سياستمدار و باني مراكز خيريّه فراوان در خراسان و ماورا ءالنهر و ... بود. نام او علي شير و نام پدرش الوس يا کجکنه و ملقب به نظام الدّين است. وي از بزرگزادگان خاندان جغتايي بود.
او مردي نيکو صفت و دانشمند و شاعر بوده و اشعار بسياري به دو زبان فارسي(تقريبا4700 بيت) و ترکي جغتايي دارد، تخلص او در اشعار ترکي«نوايي» و در اشعار فارسي«فاني»يا« فنايي» است.
نوايي به حافظ، سعدي، عطّار، جامي و برخي ديگر از شاعران پارسي عشق ميورزيد، امّا به زبان ترکي جغتايي هم شعر مي گفت. پس از نوايي سرودن شعر به دو زبان ترکي ازبکي و فارسي به يک سنّت ادبي تبديل شد و منطقۀ ماوراءالنّهر محلّ خلق آثار به دو زبان فارسي و تركي جغتايي گشت.
وي در سال ۸۴۴ ه. ق. در هرات متولّد شد و تحصيلات اوليه خود را نزد پدرش کسب کرد و سپس براي ادامۀ تحصيل به سمرقند رفت. اميرعليشير نوايي در خردسالي با سلطان حسين ميرزا همدرس و هممدرسه بودهاست.
نوايي به منظور تحصيل معارف و کمالات به سمرقند و بسياري از شهرهاي ديگر رفت و در آن ميان گرفتار فقر و فاقه شد. در اين هنگام سلطان حسين ميرزا در هرات به سلطنت نشست و اميرعليشير را از سمرقند فراخواند و منصب مهرداري خود را به وي واگذار کرد و اندکي پس از آن امر صدارت را نيز به او داد. اميرعليشير با وجود اين مشاغل از مطالعات علمي و تأليفات مختلف دست برنداشت و مجلس او مجمع علما و فضلاي آن روزگار بود.
وي پس از مدّتي از امور دولتي کنار کشيد و با عبدالرّحمان جامي مصاحب شد و درويشي را بر همۀ امور ترجيح داد. او در عين دوري از کار ديواني نيز مورد توجّه سلطان حسين بوده و شاهزادگان موظّف به استفاده از مجالس وي بودند. اميرعليشير پيرو فرقه نقشبنديه و از مريدان جامي است. وي مفسر قرآن بود و جارالله زمخشري، مفسّر قرآن را استاد خود ناميده است.
وي در صبح روز يکشنبه 11 جمادي الآخر سال ۹۰۶ در شهر هرات درگذشت و در اخلاصيه که خودش ساخته بود، واقع در جوار آرامگاه گوهر شاد بيگم در منطقۀ خيابان هرات به خاک سپرده شد.
نوايي با علم موسيقي آشنايي زيادي داشته است. از قطعات موسيقي در خراسان به سبک «يدي بحر» اشاره ميشود که اميرعليشير آن را براساس صداي پرندگان تصنيف کرده است. قطعات موسيقي نوايي در بين ترکمنهاي ايراني و ازبکهاي فرغانه و خوارزم و شمال قفقاز و استانبول رواج دارد. آهنگ گلزار که يکي از کاملترين آهنگهاي ترکمنهاست ساختۀ اميرعليشير نوايي است که در آن ظهور طبيعت بهاري را استادانه بيان ميکنند. در دوتار ترکمنها پردهاي به نام نوايي و سه گروه هفتگانه وجود دارد که در مجموع 21 آهنگ به نام نوايي دارد. استاد اميرعليشير در موسيقي «خوجايوسف برهان (بورقان)» بوده است.
اميرعليشير حامي هنرمندان بوده است. مولانا کمال الدين شاه حسين کافي (شاعر)، خواجه ميرک (نقّاش و خطّاط)، خواجه عمادالدّين معروف به مولانا زاده، خواجه آصفي، استاد کمال الدّين (نقّاش) و ... تحت حمايت اميرعليشير بودهاند.
تأثير اميرعليشير نوايي بر شعراي بعد از او
سعيد خان کاشغري در ترکي خاوري و مولانا حکيم ملا محمد فضولي در ترکي غرب و عراق عرب و آذربايجان تحت تأثير سبک و زبان و وزن و قافيۀ نوايي بودهاند. کاظم سالک، نشاط، حجّت در آذربايجان و احمد پاشا، شيخ غالب، نديم و ميرعليشير ثاني (کاتبي) در آناتولي به لهجۀ جغتايي شعر سروده و تأثير ادبي ترکي جغتايي در اين مناطق مشهود است. بيشتر فرمانروايان آسياي مرکزي علاوه بر حمايت مادي و معنوي شعرا، خود به زبان ترکي شعر گفتهاند. نور محمّد عندليب شاعر ترکمن، در ليلي مجنون خود از نوايي تأثير پذيرفته است.معاصران اميرعليشير
دولتشاه سمرقندي، خواند مير، واصفي، فخرالدين علي صفي، بنايي شاعر، شرف الدين علي يزدي، مولانا لطفي هروي شاعر ذواللسانين فارسي و ترکي از معاصران امير علي شير بوده و بر زندگي او تاثير گذاشته اند.آثار نوايي
آثار او فراوان و از آن جمله است:خمسۀ نوايي که به تقليد از خمسۀ نظامي به زبان ترکي جغتايي سروده شده است. شامل: حيره الابرار: در اخلاق و تصوّف، ليلي و مجنون، فرهاد و شيرين، سبعۀ سيّاره، سدّ اسکندري يا اسکندرنامه.
خمسه المتحيّرين: رسالهاي به زبان ترکي جغتايي در شرح حال عبدالرّحمان جامي.
ديوان فارسي شامل 6000 بيت غزل.
ترجمة اللغه الترکيه بالفارسيه که يک نسخۀ آن در کتابخانۀ آستان قدس رضوي موجود است.
اربعين منظوم: ديوان ترکي غزلّيات، چهار ديوان به نامهاي غرائبالصغر (يا غرائبالنوائب)، نوادرالشّباب، بدايع الوسط و فوائدالکبر.
سراجالمسلمين: در موضوع فقه حنفي
مثنوي لسانالطّير: 7000 بيت به سبك منطق الطّير عطّار به زبان تركي.
تذكرۀ مجالس النّفائس: به ترکي در شرح حال قريب به سيصد و پنجاه تن از بزرگان و شعراي معاصر وي همراه با نظر انتقادي دربارۀ شعرا.
محاکمه اللغتين: رسالهاي علمي-زبان شناختي در مقايسۀ دو زبان ترکي و فارسي و ترجيح ترکي بر فارسي.
محبوبالقلوب: اثري اخلاقي – اجتماعي و شبيه اطواق الذّهب زمخشري دربارۀ اصناف مختلف به شعر و نثر.
نظم الجواهر: ترجمۀ منظوم نثراللآلي منسوب به حضرت علي (ع).
الاربعين: ترجمۀ منظوم 40 حديث از حضرت رسول (ص).
نسائم المحبّه که ترجمة ترکي جامي است با افزودن احوال خلفا و مشايخ تركستان.
تاريخ انبيا: به ترکي.
تاريخ ملوک عجم، به ترکي.
مفردات در معمّا، منشآت ترکي، منشآت فارسي، خزائن المعاني، حالات پهلوان اسد، حالات سيد حسن اردشير، قصّۀ شيخ صنعان، مناجات نامه، ميزان الاوزان و رسالۀ عروضيّه (ترکي) از ديگر آثار اوست.
بسياري ازآثار نوايي به زبانهاي مختلف ترجمه و چاپ شده است. نوايي به عنوان بنيانگذار ادبيات ازبکي معرفي شده است و پس از او ادبيات ازبکي رسميت يافت.
کتاب شرح احوال و آثار اميرعليشير نوايي حاصل کوشش دکتر صغريبانو شكفته، محقق پاکستاني است. اين كتاب، رسالۀ دکتري ايشان در رشتۀ زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه تهران بوده است كه به اهتمام رايزني فرهنگي و مرکز تحقيقات فارسي جمهوري اسلامي ايران در اسلام آباد پاکستان تدوين شده و موسّسۀ انتشاراتي بين المللي الهدي آن را در تهران چاپ کرده است.
در دورۀ قاجار شرح نويسي بر آثار نوايي رواج پيدا کرد و لغت نامههاي ترکي مثل فرهنگ سنگلاخ ميرزا مهدي خان استرآبادي و اللغات النوائيه و الاستشادات الجغتائيه براي آسان فهم کردن شعر نوايي تدوين شد.