کیفیت های فضا در کنار هم منجر به ایجاد حس وحدت در انسان می شود. در معماری سنتی نیز بنیادی ترین اصل ، اصل وحدت است. مطلوب معماری ایرانی در دوره اسلامی تلفیق همه جنبه ها در جهت نیل به وحدت است. چنین فضایی انسان را به خود جذب می کند و به لحاظ معنوی رام می سازد.
مقایسه حس فضا در "باغ فین" کاشان با "مقبره خواجه عبد درون" در سمرقند
هنگام مواجهه با یک فضای معماری، احساسی که در انسان ایجاد می شود، معلول معیارهای متعددي است كه گستره آن از ماهیت و کیفیت فضایی طرح تا ذهنیت معمار در زمان خلق فضا و ویژگی های روانی و تجربه های شخص بازدیدکننده را در بر می گیرد. در این میان، تنها معیار قضاوت ما از اثر معماری- به صورت عام- و بدون درنظرگرفتن ذهنیت خلقکننده فضا، کالبد آن است. احساس ما در فضا وابسته به کیفیت هایی است که از نوع عناصر فضا، رابطه بین آنها و شيوه ادراکشان پدید می آید. در حقیقت، ویژگی های فضا، کیفیت هایی را پدید می آورد که احساس شخص در مواجهه با فضا، متأثر از آن ها است. در میان فضاهایی که در طول دوران زندگی خود با آنها روبرو می شویم، فضاهایی وجود دارد که گویی زمان در آنها متوقف میشود؛ فضاهایی که ما را وادار به نشستن می کنند و به خود فرو می برند. احساساتی چون آرامش، سکون، تأملبرانگیزی و بی زمانی در کامل ترین شکل خود در «باغ های ایرانی» محقق می شود. فضاهایی چون مقبره «خواجه عبد درون» و «خواجه احرار ولی» در آسیای مرکزی نیز، بدون داشتن پیچیدگی های کالبدی، احساس مشابهی را ایجاد میکنند.زمان و فضا
زمان در فرایند استقرار انسان در فضا، تجربه، احساس و ادراک کیفیتهای آن سهم بسزایی دارد. زمان و فضا به لحاظ ادراکی به هم وابسته اند. ادراک فضا با حرکت در آن صورت می گیرد و زمان آشكارا و بلافاصله از حركت برمىخيزد. حرکت مي تواند به شکل فيزيکي، بصري و يا خيالي باشد. برعكس زمان به شكلي دروني ادراك میشود. سيستم زنده براي فهم زمان بيش از محرك هاي بيروني و تحولات محيطي، به دگرگوني هاي دروني و متغيرهاي داخلي خويش وابسته است. گاهی فضا چنان انسان را جذب می کند که حـرکت فیزیکی و حتی بصری متوقف شده و تنها حـرکت خیالی ادامه می یابد. از میان اینگونه فضاها می توان به باغ های ایرانی اشـاره کرد. فضـاهایی که انسان را به فـکر وا می دارند و مسـیر توجه او را از آفـاق به انفس تغییر می دهند؛ فضاهایی که با توقف حرکت فیزیکی و بصری، گویی زمان نیز در آنها متوقف می شود.تعدد برخورد با یک مکان بر وابستگی مخاطب به آن تأثیر می گذارد؛ تجربه بیشتر یک مکان، توجه به خصوصیات فیزیکی آن را کمتر و وابستگی به مفاهیم و تداعی معانی را بیشتر می کند. از این رو باغ ایرانی در نوشته های معماری ما معمولاً با واژه ها و تعابیر کلیِ فلسفی، عرفانی و حتی گاهی شاعرانه توصیف می شود.
در اینجا برای دستیابی به یک نگاه جزءنگر، با فاصلهگرفتن از معماری ایرانی در بستر جغرافیایی کنونی آن، سعی شده وابستگی به معانی و مفاهیم کلی تا حد امکان کاهش یافته و توجه بر عناصر و ویژگی های کالبدی و فیزیکی متمرکز شود. از این رو ابتدا عوامل ایجاد این حس در مقبره عبد درون به عنوان یک فضای کمتر آشنا و سپس در مقایسه با باغ فین به عنوان نمونه ای از باغ ایرانی بررسی می شود.
مقبره خواجه عبد درون
مقبره خواجه عبد درون، یک فضای مربعی با هندسه مرکزگرا است که چهار فضای متفاوت در چهار ضلع آن قرار گرفته است. یکی از این چهار فضا (ایوان) خود را شاخص کرده و از بقیه متمایز شده است. یک حوض به شکل 8 ضلعی در وسط حیاط قرار دارد که 4 درخت چنار بلند در چهار گوشه آن واقع شده است. سطح وسیع آب راکد، فضا را در خود انعکاس می دهد. درختان بلند و انبوه مانع از رسیدن نور خورشید به زمین می شوند. محصوریت و اشباع بودن فضا از صدای پرندگانی که لابهلای شاخ و برگ درختان زندگی می کنند فضا را چه به لحاظ دیداری و چه به لحاظ شنیداری از محیط اطراف مجزا میکند. سادگی و فقدان عناصر انحرافی، در کنار هندسه مشخص، کلیتی قابل درک به انسان ارائه می دهد.این عنـاصر و ویژگـی های فضایی، کیفیت هایی را ایجاد کـرده که در ترکـیب با یکدیگر باعث ایجاد احسـاس آرامش و تأملبرانگیزی شده است. آرامش، محصول آسایش فیزیکی و روانی، رنگ هایی با کنتراست کم، نور و صدای ملایم است و آشنایی و هماهنگی، تعادل، توازن و نظم و تأمل برانگیزی نیز محصول حضور آب راکد و انعکاس، سکون، سادگی و نور ملایم و پراکنده است. این دو حس، در کنار عامل تفکیک فضای حسی از بیرون، سبب می شوند که انسان به نوعی گذر زمان در این فضا را احساس نکند.
باغ فین کاشان
ابتدایی ترین و عمومی ترین اصل در باغ ایرانی ایجاد یک محور حرکتی طولی در میانه باغ است. در دو سمت این محور درختان سایه انداز (معمولاً همیشه سبز) کاشته شده اند. این محور یک پرسپکتیو تک نقطه ای با عمق زیاد ارائه می دهد؛ فضای بیانتهایی که انسان را وادار می کند به درون خویش بنگرد و به نوعی از ادراک شهودی دست یابد.عنصر مهم دیگر در باغ ایرانی، حضور آب در وسط محور است که صدای ایجادشده توسط سینه کبکی ها در کنار صدای پرندگانی که در میان شاخ و برگ درختان آشیانه دارند، یک فضای شنیداری خاص و منحصر بهفرد در آن پدید آورده است. محصوریت باغ دید از داخل به خارج و از خارج به داخل را محدود و باغ را به لحاظ بصری از محیط اطراف خود مجزا نموده است. روشنایی ملایم به واسطه ممانعت شاخ و برگ درختان از رسیدن نور خورشید به زمین، سبب کاهش کنتراست رنگی میان عناصر شده و ترکیب ملایمی را ایجاد کرده است. در حقیقت می توان گفت که این شاخ و برگها فضا را از بالا نیز محصور نموده است.
مقایسه تطبیقی
با مقایسه ویژگی های این دو فضا مشاهده می شود که به لحاظ کالبدی – هندسی تفاوت های عمده ای میان آنها وجود دارد؛ عمده این تفاوت عبارت است از :- هندسه مبتنی بر حرکت در باغ فین و هندسه مبتنی بر سکون در مقبره خواجه عبد درون
- تبدیلشدن آب راکد در مقبره خواجه عبد درون به آب جاری در باغ ایرانی
در حقیقت در باغ ایرانی ریتم یکنواخت عناصـر محور اصلی، حـرکت بصری و فیزیکی را به تدریج به حرکت خیالی تبدیل میکند؛ اما در مقبره خواجه عبد درون با توقف حرکت فیزیکی و سپس بصری، خیال مجال حرکت مییابد.
با وجود این تفاوت ها، این دو فضا به لحاظ کنترل نور، دید و صدا و نیز حذف عناصر اضافی، سادگی و بی پیرایگی با یکدیگر مشابهت دارند.
اگر کیفیتها و احساس دو فضا را با یکدیگر مقایسه کنیم، شباهت های بیشتری مشاهده میکنیم؛ با این تفاوت که احساس تأمل بر انگیزی در مقبره عبد درون، محصول سکون و رکود است اما در باغ فین در اثر وسعت مجازی، بیکرانگی و ریتم یکنواخت و پیوسته ایجاد شده است.
جمعبندی
احساس مشترک از چند فضا می تواند یا معلول کیفیت های متفاوت باشد و یا معلول کیفیت های یکسانی که از ویژگی های متفاوتی نشأت گرفته است. معمار، با خلاقیت خود، ویژگی ها و کیفیت های فضایی را به گونه ای انتخاب و با هم ترکیب می کند که در عین منحصر بهفرد بودن شکل، احساس خوشایند و آشنایی را پدید آورد. خلق یک احساس فضایی، صرفنظر از چیستی و چگونگی ویژگی ها و عناصر، معلول شکل قرارگیری آنها کنار هم و رابطه بین آنها و کیفیت های ایجاد شده است. در عین اینکه تقلید صرف از یک کالبد نمی تواند احساس یکسان ایجاد کند، کالبد نامتشابه نیز لزوماً به معنای احساس متفاوت نیست. خلق احساس توقف زمان در فضا با کیفت هایی نظیر وحدت، هماهنگی، نظم، تعادل، توازن و هویتمندی محقق میشود. در چنین فضاهایی، حس آرامش ایجاد شده توسط این کیفیت ها، حرکت فیزیکی را متوقف می کند و سادگی فضا، عدم جلوه تغییرات محیط بیرونی و تصویر ذهنی شفافی که در ابتدای حضور در فضا برای مخاطب ایجاد می شود باعث توقف حرکت بصری میشود؛ اما تأمل بر انگیزی فضا خیال او را به حرکت در میآورد.مأخذ : ص 78-79 ماهنامه تخصصی منظر ، شماره ششم ، اردیبهشت 1389.