احمدبن اسحاق اشعری در قرن سوم هجری قمری با دریافت دستور از طرف امامحسنعسکری(ع)، مامور به ساخت مسجدی در نزدیکی حرم مطهر حضرت معصومه(ع) شده و با دریافت هزینه ساخت از ایشان، مسجدی را در کنار رودخانه قم و نزدیک مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه(ع) بنامیکند.
این مسجد به « مسجدجامععتیق» معروفمیشود. نماز جمعه در آن اقامه شده و آوازهای در سراسر ایران به سبب انتساب به امامحسنعسکری(ع) پیدامیکند. در دوره صفوی و در اوج توجه شاهان این دوره به مذهب گرایی و تشیع بنای این مسجد گسترش یافته و در چهار طرف آن شبستانهای دیگری ساختهمیشوند.
مسجدامامحسنعسکری(ع) به دلیل نوع ساخت و گسترش فضاها و شبستانها و همچنین به دلیل منطقه جایگیری از بناهای منحصربهفرد اسلامیاست. این یگانگی که هم در توع توجه علمای شیعه و هم در نوع معماری آن متبلوراست، باعث شده تا در هر دورهای از تاریخ شاهد اتفاقات و وقایع بزرگی باشد. از پناهگاهی برای افراد بیخانمان و در راه مانده گرفته تا مرکزی برای تعیین امور حکومتی، از برگزاری چهار نماز جماعت همزمان گرفته تا مرکز بحث و درسهای حوزوی؛ ساختار معماری این بنای اسلامی توانسته پذیرای هر گونهای از خواستههای جامعه اسلامی در هر دوره از تاریخ باشد.
بیشک با نگاهی به نوع ساخت شش شبستان موجود در این مسجد و نوع جایگیری هریک از آنها و کاربردی که هر یک در مراسمات و جریانهای مختلف دینی پیدامیکنند، درمییابیم برخلاف بخشی از بناهای تاریخی در معماری اسلامی که در برههای از تاریخ و بهصورت تمام و کمال و بر اساس نیازهای آن دوره از تاریخ ساختهشدهاند، مسجد امامحسنعسکری(ع) قم در طول دورههای مختلف تاریخی و بر اساس نیاز روزمره آن دوره و همچنین با توجه به قواعد معماری رایج در آن برهه از تاریخ ساختهشده و گسترشیافتهاست.
تفاوت نوع کاربری هر کدام از شبستانها را میتوان در دورههای مختلف مورد بررسی قرارداد. همچنین با نگاهی به تفاوتها و شباهتهای شبستانهای این مسجد، درمییابیم که معماران و طراحان بسیاری با نوع نگرش متفاوت در معماری، دست در کار ساخت کلیتی با نام مسجدامامحسنعسکری(ع) داشتهاند.
اما این ویژگی منحصربهفرد زمانی بیشتر آشکارمیشود که به جستجوی نام این مسجد در متون قدیمی و بهخصوص در سفرنامههای افرادی برویم که بدون آشنایی قبلی با این بنا و همچنین پس از بازدید از دیگر بناهای معماری اسلامی در نقاط مختلف جهان اسلام، از این مسجد یادمیکنند.
در واقع نمایش یک ساختار ویژه از معماری اسلامی که دربرگیرنده چندین رنگ و موتیف در معماری خویش است، هرچند اگر به چشم یک فرد مسلمان آشنا بیاید، نمیتوان از آن به سادگی گذشت. به عنوان مثال اگر بخشی از سفرنامه «ژان تاورنیه» فرانسوی که در قرن هفدهم نگاشتهشده را مرورکنیم، به وقوع اتفاقاتی در مسجد امامحسنعسکری(ع) برمیخوریم که چندی برای ما آشنا و چندی دیگر غریبه و دور از ذهن میآید.
«تاورنیه» پس از مرور چگونگی ورود به قم، از اولین چیزی که یادمیکند، مسجدامامحسنعسکری(ع) است: «... چیزی که در قم خیلی قابل ملاحظهاست، مسجد خیلی بزرگیاست که ایرانیان احترام آن را کمتر از مسجد اردبیل بهجانمیآورند...»
وی پس از این به نوع معماری و ساختار مسجد پرداخته و از اتفاقاتی یادمیکند که در این مسجد مشاهدهنمودهاست: «درب بزرگ این مسجد در یک میدان طولانی بازمیشود که در آنجا یک کاروانسرا و دکاکین بسیاری ساختهشده که در ظاهر شکوه و جلوه دارد. یکی از اضلاع آن با دیوار کوتاهی بستهشده که از فراز آن رودخانه و سواحل آن پیداست...
در حیاط اول،وقت دخول در طرف چپ، اتاقهای کوچکی دیدهمیشود. اشخاصی که باید هر روز از موقوفات مسجد جهت خیرات غذابخورند، در آن اتاقها جمع شده و بعد از صرف عذا متفرقمیشوند. اشخاصی هم که برای عدم بضاعت از دست طلبکار، بستی میشوند، در همین اتاقها منزلمیکنند و اینجا محل پناه آنها میشود. در ایران هر کس داخل بست شود، تمام حوائج او را از موقوفات میدهند...»
مسجد امامحسنعسکری(ع) به عنوان قدیمیترین مسجد قم بارها توسط محققین مختلف در زمینه معماری اسلامی مورد بررسی و پژوهش دقیق قرارگرفته و میتوان با رجوع به مقالات و پایاننامههای مختلف که مربوط به ساختار معماری این بنای اسلامی هستند، اطلاعاتی تکمیلی پیرامون آن بهدستآورد. اما نکته قابل توجه در این نوشته با توجه به بازسازی قسمتی از این مسجد در دوره اخیر، این است که چگونه میتوان بخشی از یک بنای تاریخی و یک معماری اسلامی را با توجه به نیازهای امروز و با دقت نظر به رعایت قوانین و موتیف غالب در این بنا، بازسازی و مرمت نمود؟