این کتاب که از بهترین نمونههای ادبیات تعلیمی تاریخ ادبیات ایران بهشمارمیرود، به شیوه «نثر مرسل» نگاشتهشدهاست. نثری ساده و قابل فهم برای عموم افراد جامعه که در آن به موضوعات روزمره زندگی اسلامی پرداختهمیشود. «قابوسنامه» گرچه نصیحتنامهای است که فرزند عنصرالمعالی ـ حاکم بخشهایی از گرگان و طبرستان ـ باید آن را در مملکت داری و حکومت بهکار گیرد، ولی گویی تنها بدین منظور نوشتهنشدهاست.
لحنی که نویسنده در بیان تعالیم اسلامی و پند و اندرزهایاش در باب آداب و عقاید دینی دارد، لحنی بدون تکلف و صریح و بهدور از بالانشینیهای معمول یک پادشاه و یا یک حاکم است. عنصرالمعالی با اشاره به آیات قرآن و احادیث در لابهلای متن کتاب و با بیان اشتباهات خویش در جوانی به عنوان حکایت، خود را در کنار مخاطب قرارداده و اینچنین آموزههایاش را عرضهمیدارد.
این عوامل در کنار اطلاعات فراوان عنصرالمعالی از اکثر دانش و علوم زمان خود و تجربیات بسیار او از زندگی در سرزمینهای مختلف و در نزد حاکمان متفاوت، باعث میشود تا «قابوسنامه» به یک اثر کم نظیر در تاریخ ادبیات ایرانی و اسلامی تبدیلشود. زندگی در دربار سلطان محمودغزنوی به مدت هشت سال و عزیمت و اقامت طولانی مدت عنصرالمعالی در هندوستان و روم و گنجه و سفر حج، به وی فرصت انجام مشاهدات و همنشینی با پژوهشگران و دانشمندان مختلف آن زمانه را میدهد تا او در سن 63سالگی تمام آنچه که بر وی رفته را در «قابوسنامه» یکجا به ادبیات اسلامی تقدیمنماید.
کتاب قابوسنامه که مرحوم سعید نفیسی آن را بهترين نمونه نثر فارسی قرن پنجم میداند، در مقایسه با آثار دیگر ادبیات تعلیمی که تقریبا هم عصر با آن نگاشتهشدهاند، مثل «سيرالملوك يا سياستنامه» اثر خواجه نظامالملك طوسی و «كیمیای سعادت» امام محمدغزالی، در بیان اصطلاحات و تعبيرات و تركيبات و آوردن شعر در میان نثر، به عنوان اثر آغازگر مطرحمیشود. بهطوری که ملکالشعرای بهار آن را اولین نمونه نثر فارسی با این خصوصیات برمیشمرد.
موضوعات مورد بحث و بیان در کتاب قابوسنامه که شامل: شناختن ايزد تعالی، ستايش پيغمبر، حق پدر و مادر، دانش و هنر آموختن، پندهای انوشيروان، پيری و جوانی، طرز غذا خوردن و نوشيدن، مهمانی کردن و مهمان شدن، عشق ورزيدن، گرمابه رفتن و خفتن و آسودن، کارزار کردن، جمع مال و امانت نگاهداشتن، خانه خريدن، اسب خريدن، زن خواستن، فرزند پروردن، دوست گزيدن، انديشهکردن از دشمن، فقاهت، تجارت، طب، نجوم، شاعری، خنياگری، نديمی، کاتبی، وزيری، سپهسالاری، پادشاهی، دهقانی، جوانمرد پيشگی و ... میشود و همچنین تسلط عنصرالمعالی بر سبک بلعمی و بیهقی در نگارش در سدههای چهارم و پنجم هجری سبب میشود تا بیش از 16 نفر از شعرا، ادبا و نویسندگان مشهور تاریخ ادبیات ایران پس از او، در آثارشان به نقل از مطالب «قابوسنامه» بپردازند.
محمد عوفی در جوامعالحکايات و لوامعالروايات، قاضیاحمدغفاری در نگارستان، محمدحبلهرودی در جامعالتمثيل، سنايی غزنوی در حديقة الحقيقه، فزونیاسترآبادی در بحيره، نظامیگنجوی در خسرو و شيرين، فريدالدينعطارنيشابوری در اسرارنامه، الهینامه و منطق الطير، ابناسفنديار در تاريخ طبرستان، خسرودهلوی در مثنوی مطلعالانوار، عبدالرحمنجامی در منظومه سلسلهالذهب و محققسبزواری در روضهالانوار به ذکر جکایت و یا نقل قول از «قابوسنامه» پرداختهاند.
تمام این خصوصیات در کنار برخی دیگر، از قابوسنامه اثر قابل استناد و ارائه در زمینه ادبیات تعلیمی فارسی و اسلامی میسازد و باعث میشود این کتاب توجه شرقشناسان، اسلامشناسان و شاعران و ادیبان کشورها و فرهنگهای دیگر نقاط دنیا را نیز به خود جلبنماید. ترجمه کتاب عنصرالمعالی به زبان ترکی در قرن نهم هجری، ترجمه به زبان آلمانی در سال 1811 میلادی، ترجمه به فرانسوی در سال 1886 میلادی، ترجمه به انگلیسی در سال 1951 میلادی، ترجمه به روسی در سال 1953 میلادی و بالاخره ترجمه قابوسنامه در سال 1958 میلادی به زبان عربی و ژاپنی، گواه این نکتهاست.
در پایان اینگونه میتوان گفت که مطالعه «قابوسنامه» با توجه به نثر روان و ساده و موضوعات مورد بررسی و اشارهاش، برای هر فرد علاقمند به ادب فارسی و فرهنگ اسلامی، دلنشین و دارای نکات آموزنده بسیار است.
بخشی از «قابوسنامه»:
باب نهم
در پیری و جوانی
ای پسر! هرچند توانی پیر عقل باش! نگویم که جوانی مکن لکن جوانی خویشتندار باش! و از جوانان پژمرده مباش که جوان شاطر، نیکو بود چنانکه ارسطاطالیس میگوید: الشباب نوع من الجنون. و نیز از جوانان جاهل مباش که از شاطری بلانخیزد و از جاهلی بلاخیزد. بهره خویش بهحسب طاقت خویش بردار که چون پیر شوی خود نتوانی...
و هرچند جوان باشی، خدای را عزوجل فراموش مکن و از مرگ ایمن مباش که مرگ نه به پیری بود و نه به جوانی. چنانکه استاد حکیم عسجدی گوید:
مرگ به پیری و جوانیستی پیر بمردی و جوان زیستی
و بدان که هر که زاد، بمیرد؛ چنانکه شنودم