بناهای تاریخی که بعد از گذشت چندین قرن تبدیل به منبع الهام و تحقیق برای افراد در زمینههای مختلف تاریخی و هنری و علمی میشوند در روزگار خود چه کاربردی داشتهاند؟ پاسخ به این سوال با بررسی متون تاریخی ساده به نظر میرسد. اما وقتی در روایتهای تاریخی و داستانهای حواشی آن دقیق میشویم پیچیدگیهای موضوع نمایان میشود.
اینکه ارزش یک ساختمان در زمانهی خود چگونه سنجیده میشود و بعد از گذشت سالها و از دست دادن موارد کاربرد _ به هر دلیلی _ چطور بر ارزش علمی و هنری آن افزوده یا از آن کاسته میشود شاید به نوع نگاه مردم منطقه به این بنا و افسانههایی باشد که در مورد چگونگی شکل گیری و یا ساخت آن و گاه شخص سازنده و فرد مدفون در آن بنا پدید میآید.
از اینگونه آثار باستانی در ایران بسیار یافت میشود و با توجه به روحیهی داستانسرایی مردم بسیار ی از مناطق ایران گاه افسانههایی بسیار جذاب را میتوان در مورد یک ینای تاریخی شنید. یکی ار این آثار بنای " گنبد باز " بر فراز کوه کرکس در حاشیهی شهر نطنز است. " حسین اعظم راقفی " در مقالهای که در شماره 172 مجله " هنر و مردم " به چاپ رسانیده به صحبت درباره این اثر تاریخی میپردازد که با هم مرور میکنیم:
گُنبد باز یا گوهری تابناک بر تارک هُنر معماری ایران
در کنار باختری پهنای مهیب و دهشتزای کویر شهری آرام با هوائی دلپذیر و آرامبخش که وجه تشابه چندانی با جولانگاه هیولای ریگهای روان نداشته به چشم میخورد که با گرایش هرچه بیشتر بسوی باختر این دوگانگی بارزتر و نمایانتر میگردد آنچنانکه در پیچ و خمهای کرکس کوه نه تنها اثری از گرمای کویر نیست بلکه در پرتو چشمهسارانی که در سراسر این بخش جریان دارند آبادیهای بسیار با باغستانهائی که انبوه درختان سربفلککشیدهاش شکوه و زیبائی دامنههای البرز را در خاطرهها شکوفان میسازد خودنمائی مینمایند.این شهر آرام که از موهبتی این چنین برخوردار است شهرستان نطنز نام دارد که از زمانهای بس دور جایگاه مردم ایرانزمین بوده است و موقعیت جغرافیائی آن از لحاظ قرار داشتن در میان مهد تمدنهای گذشته، چون سیلککاشان، اصفهان و اردستان مسلماً اتقضای آن داشته که خود نیز از تمدنهای درخشان آن دوره بهرهور گردد ولی بعلت نبودن تاریخ مدونی دراین باره بررسی لازم را تنها با توجه به شواهد موجود همان آثار بجای مانده اززمانهای کهن که در سراسر نطنز پراکندهاند – بایستی انجام داد. زیرا در نطنز آثار باستانی و تاریخی بسیاری وجود دارد که تنها برخی از آنها مورد بررسی قرار گرفته و بسیاری دیگر هنوز ناشناخته و اسرار بسیاری را در دل خود نهان داشتهاند. امید است کوشش پیگیر و خستگیناپذیر مسئولین سازمان ملی حفاظت[i] آثار باستانی و اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران روزی غبار گذشت زمان را با کاوشهای منظم خود از چهره این آثار زدوده و بدینوسیله گوشههای تاریک[ii] دیگری از تاریخ ایرانزمین را روشن و آشکار سازند. گرچه در نطنز آثار باستانی و تاریخی زیادی مانند آتشکده شهر نطنز، قلعه و شاق، مسجد جمعه، سردر خانقاه و آرامگاه شیخ نورالدین عبدالصمد، مسجد میر، مجموعه نفیس آثار تاریخی افوشته متعلق به سید واقف، بنای شاگرد خلیفه، قلعه کوه آب، گنبد باز، کاخهای شاهعباس در عباسآباد و تاجآباد، آتشکده رباط، مسجد جامع طرق، کپه[iii] (تپه) رستم، قلعه میلاجرد، مجموعه دهکده زیبای ابیانه[iv]، کاروانسرای خواجه قاسم، قلعه کرشاهی پایگاه نایب حسین کاشی و بسیاری آثار دیگر وجود دارد ولی در این گفتار سخن را ویژه گنبد باز که از آثار بیمانند و شاهکاری از هنر معماری دروان صفویه است قرار میدهیم.
برفراز یکی از رشتههای کوه کرکس در جنوب باختری شهر نطنز گنبدی قرار دارد که از دور بنائی کوچک با روزنههائی چند به نظر میآید این بنا که به گنبد باز معروف است شهرتش چنان است که کوهی را که گنبد برفرازش بنا شده، شامل گردیده و به کوه گنبد باز معروفش گردانیده.
درباره این گنبد داستانهائی چند نقل گردیده که بیشتر آنها جنبه افسانهآمیز داشته و در پایان گفتار به آنها اشاره خواهد شد.
برای بالا رفتن از کوه و رسیدن به گنبد راه مشخصی وجود ندارد و بایستی از همان درههای اطراف که به قله پایان میپذیرد استفاده کرد و درهها نیز بواسطه سنگلاخی بودن خالی از اشکال نیستند و این سختی راه پس از پایان دره و شروع قله بیشتر خودنمایی مینماید. ضمناً بخوبی نمایان است و بیننده در برابر دیدگان خود شاهکاری از هنر معماری که چون ستارهای در آسمان هنر ایران درخشیدن دارد، مشاهده مینماید. این بنای افسانهای که از ایوان آن مسافتهای بسیار دور و بعبارت دیگر تا عمق کویر را میتوان دیدهبانی کرد دارای مشخصاتی به شرح زیر و سرگذشتی شگفتانگیز است که در جای خود از آن یاد میگردد.
«مشخصات گنبد باز»
بر تختگاهی دایره مانند از سنگ لاشه بقطر تقریبی 50ر10 متر و بلندی 80 سانتیمتر الی 3 متر بر قله کوهی که بلندی آن از سطح اطراف در حدود دوهزار متر است گنبدی آجری هشتضلعی بنا نهادهاند آنچنانکه لبه پرتگاه تا جرزهای گنبد در حدود یک متر فاصله دارد. این بنا که از آجر و ملاط گچ ساخته شده ابعاد هر یک از اضلاع هشتضلعی آن 34ر3 و قطر پی 80ر1 متر است. هر یک از درگاه های هشتگانه آن به طول 100 و عرض 80 و بلندی 180 سانتیمتر است و بفاصله 30 سانتیمتر بالای هر درگاه دریچههائی به بلندی 90 سانتیمتر تعبیه شده و هر درگاه و دریچه بالای آن از سمت خارج به ایوانی کوچک به طول و عرض 1×2 و بلندی 3 متر پایان میگیرد و کف ایوانها را نیز با آجر مفروش نمودهبودهاند.
درگاه گوشه شمال باختری دارای پلکانی است با یازده پله مارپیچ که به سمت خاور بالا میرود. در سقف محوطه داخلی گنبد، دریچه مدوری وجود دارد که از آنجا نمای داخلی ساقه و پوشش خارجی گنبد که بطور اریبی از شمال باختری بطرف جنوب خاوری خراب شده و دیوارکهای پشت ساقه گنبد بخوبی نمایان است.
متأسفانه بعضی از پیها و کف درگاهها را در داخل گنبد خالی نموده، بویژه درگاه ضلع جنوبی را تا پایه بخوبی زیر و رو نمودهاند که تیرهای چوبی کلافبند پایه نمایان شده و بدین کار نیز بسنده نکرده، تیرهای مذکور را بآتش کشیده، با این عمل نابخردانه موجبات تزلزل این اثر باستانی را فراهم نمودهاند. همچنین محوطه داخل گنبد که شاید بارها مورد کندوکاو قرار گرفته و مسلماً این کار توسط کسانی که دستبرد به آثار تاریخی را پیشه خود قرار دادهاند انجام گردیده است.
«نکات مهم این بنا از نظر فن معماری»
در این مورد به اظهار نظر یکی از آرشیتکتهای صاحبنظر[i] که بطور اتفاقی این بنا را مورد بازدید قرار داده است استناد میگردد.«… این ساختمان گوهری است در گنجینههنرهای معماری ایرانزمین و ستارهایست در آسمان آثار هنرهای زیبای این کشور که تاکنون ناشناخته مانده. . . . بدون هیچگونه گزافگویی میتوان درباره این بنا چنین قضاوت نمود.
گنبد باز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران است و طراح آن در کار خود سرآمد و در محاسبه فنی بسیار ماهر و در امور تزییناتی بینهایت به سلیقه بوده است.
1- جرزها که در حد اعلای تناسب معماری انتخاب شدهاند بهترین شکل مقاوم زلزله را دارا میباشند آنچنانکه تاکنون در مقابل دو زلزله بسیار قوی و طوفانهای سهمگین کوه کرکس برجای ماندهاند و شگفت آنکه در سطح مقطع این جرزها چنان صرفهجوئی بکار رفته که با محاسبات پیشرفته امروزی نمیتوان کمترین تغییری در آن داد و یا صرفهجوئی بیشتری بعمل آورد.
2- خرابی حاصله در یکی از پایهها و از بین رفتن پوسته خارجی گنبد این ساختمان یقیناً کار گنججویان جنایتکاری است که به کاوش پرداختهاند.
این افراد بیوجدان بطمع گنج خیالی همیشه در داخل ساختمانهای قدیمی و تاریخی حفاری مینمایند و در اینجا نیز وقتی به تیرهای چوبی که کلافبند بین پایهها بوده است برخوردهاند همه را از بین برده، دیگران نیز متعاقباً بقیه چوبها را کنده و سوزاندهاند اکنون فقط آثاری از کلافها در داخل پیها دیده میشود و در نتیجه پایههای بسیار ظریف که خود روی سنگ و صخره قرار دارند در مقابل خطر لغزش هیچگونه تأمینی نداشته و با کوچکترین زلزله و با یک طوفان سخت ممکن است تماماً در رفته و سقوط کند آنوقت دیگر از این بنای زیبا اثری باقی نخواهد ماند.
3- اجرای این بنای بسیار ظریف با ابعاد کاملاً موزون و مناسب آنهم در یک محوطه بسیار محدود به رغم راهی بسیار مشکل حقاً یکی از عجایب هنری میباشد….. و حقیقتاً جالب توجه است که این ساختمان هشتضلعی که قطر دایره محیطی آن 9 متر است حتی محوطه همواری در اختیار نبوده و تعدادی از پایهها بر روی قطعه سنگهای پائینتر بطوری بنا شده که عبور در اطراف آنها عملاً میسر نمیباشد.
در داخل یکی از پایهها راه پلهای ارتباط قسمت پائین را با ایوان بالاتر برقرار میسازد این ایوان چون کمربندی محکم در مقابل فشارهای منتجه از سنگینی گنبد محاسبه و ساخته شده است.
از این ایوان میتوان فرسنگها افق اطراف را زیرنظر داشت و دیدهبانی نمود. ابداع و احداث ایوانی باین شکل در این ساختمان شاهکار هنری بوده و مطابق است با این اصل معروف معماری که: یک واحد الزامی و مورد مصرف ضمن انجام مقصود اصلی خود وقتی به نهایت کمال میرسد که هم به زیبائی بنا بیفزاید و هم مقاومت آنرا بالا ببرد. گچبری داخل ساختمان ساده ولی در عین حال با ظرافت بسیار اجرا شده است و بطور کلی جزئیات بسیار دقیق کارهای اجرائی دال بر آنست که استادکاران بسیار ماهری در این ساختمان همکاری داشتهاند تا چنین میراث هنری از خود باقی گذارند که مایه سربلندی و افتخار نسلهای بعدی بوده و خواهد بود.
بیشینه تاریخی گنبد باز
در مورد ساختن این گنبد و وجه تسمیه آن داستانهائی چند بین مردم رواج دارد که بمرور زمان جنبه افسانهآمیز آنها بر حقیقت پیشی گرفته است و معروفترین آنها بدین شرح است:روزی شاهعباس کبیر ضمن شکار در پیرامون این کوه بچشمه آبی برخورد مینماید و چون آهنگ آشامیدن آب باز شکاری او با پر زدنهای ممتد ظرف آبرا از دست شاه میاندازد و چون این عمل چند بار تکرار میگردد شاه غضبناک شده و باز را میکشد ولی پس از آنکه غضبش فرو مینشیند از کرده خود پشیمان میگردد بویژه که همراهان او شاه را آگاه مینمایند که در سرچشمه آب ماری مهیب یا بگفته مردم اژدهائی بس هولناک ضمن آشامیدن آب آنرا بزهر خود آلوده مینماید و بجبران آن دستور میدهد برای بازی که جان خود را در راه زنده ماندن او از دست داده است برفراز کوهی بلند آرامگاهی بنا نهند و گویند مصالح مورد نیاز بوسیله بز که در بالا رفتن بکوه از چالاکی خاصی برخوردار است حمل شده است.
افسانه سخن گنبد باز بمرور زمان سینه بسینه نقل و هرکس بهنگام بازگفتن آن بسلیقه خود شاخ و برگی چند بر آن میافزاید ولی حقیقت امر بگونهای دیگر بوده است.
در کتاب زندگانی شاهعباس اول تألیف نصرالله فلسفی بدین مطلب چنین اشاره شده است:
«شاهعباس برای شکار جرگه بیشتر به گیلان و مازندران و گرگان و خراسان و برای شکار پرندگان باطراف اصفهان و کاشان مثل لنجان و نطنز میرفت»[i].
«شاه بشکار پرندگان نیز عشق بسیار داشت صید طیور بیشتر بوسیله بازهای شکاری صورت میگرفت همه سال حکام ولایات از هرجا بازهای شکاری فراوان برای او میفرستادند گاه نیز فرستادگان مخصوصش از کشورهای بیگانه مانند روسیه و ترکستان بازهای شکاری جَلد و چابک بایران میآرودند»[ii].
«یکی از بازهای شکاری شاهعباس بازی بود معروف به باز لَوَند و این باز را ظاهراً بعلت جَلدی و چالاکیش بدین نام میخوانده است. شاه این باز بیباک چابک را از سایر بازان عزیزتر میداشت ولی اتفاقاً در سال 1001 هجری (قمری) هنگامیکه از اصفهان بقزوین میرفت باز لوند در نزدیکی ققصبه نطنز مرد و شاه بسبب علاقه فراوانی که باین باز داشت فرمان داد تا برفراز کوهی برجی بیادگار آن بنا کردند و این برج که هنوز هم آثاری از آن باقی است به قبر باز لَوَند معروفست»[iii].
لازم بیادآوری است که نگارنده کتاب زندگانی شاهعباس اول موضوع باز لوند را از کتاب نقاوهالآثار ذکرالاخیار محمودبن هدایتالله افوشتهای نطنزی مورخ بزرگ زمان شاهعباس آورده است پس چه بهتر که در بیان این رویداد بگفته آن مورخ که خود همزمان با شاهعباس و چه بسا شاهد و ناظر جریان نیز بوده است استناد جوئیم که میگوید[iv]:
«و بعد از چند روز نواب کامیاب در منتصف بهمنماه جلالی به تأیید لایزالی از دارالسلطنه اصفهان رایت نهضت بجانب اردستان برافراخت و دو روز در آن بلده اقامت فرموده از آنجا شکارکنان سایه عبور بر قصبه نطنز انداخت و در حین وصول، در اثنای اشتغال بامر شکار، بازی که پادشاه سرافراز بآن باز کمال توجه داشت و از وضع جَلدی و سبکپروازی او بغایت مشعوف بوده، نظر تربیت و حمایت بر حال او میگماشت، شاهبازی که هنگام شکار، شاهین تیزبال فلک از سهم چنگال او کبوتروار سراسمه بودی و عقاب بلندپرواز سپهر از بیم منقار خونخوار او در پناه آشیانه نسرین چرخ اقامت نمودی.
پرنده نماندی به روی هوا
بدشتی که کردند او را رها
دراصناف مرغان فتادی زوال
چو بر طبلک باز خوردی دوال
سبکتر رسیدی ز پیک اَجَل
به صید کبوتر بر اوج زحل
بچاهی فتادی ز دنبال او
و گر کبکی از بیم چنگال او
امانش ندادی در آن چاه آب
شدی در تک چه زروی شتاب
و این باز از سایر بازها ممتاز بود به حیثیتی چند، و با کمال چستی و چالاکی موسوم بود به باز لوند. اتفاقاً در هنگام شکار که این باز کبکی چند گرفته و قصد دیگری کرد و کبک بیچاره از بیم چنگال باز سراسیمه حال خود را بچاهی انداخت و باز از غایت حمیت متعاقب کبک به چاه فرو رفت و کبک را در میان آب گرفت، لیکن باز را در آن حال پر و بال تر شد و نتوانست به قوت پرواز از چاه برآید لاجرم شخصی بچاه رفت باز را برآورد. اما بواسطه تر شدن باز و تأثیر برودت هوای ناساز باز آغاز طپیدن کرد و بعد از ساعتی فدای خاک پای خسرو خورشید رأی گردید و هلاک شدن باز، موجب فیالجمله ملال خاطر شهریار سرافراز گشت و غبار آن ملال را به آستین شفقت و مرحمتی که نسبت به عجزه و مساکین نطنز بظهور رسانیده بود، از صفحه مرأت ضمیر مهر تصویر سترده از کمال ترحمی که بمال ایشان داشت،
در این حالت نیز در مراعات و مراقبت احوال این جماعت باقصیالغایه عدالت کوشید… و تمامتر شفقتی و عامتر نعمتی که باین مستحقان اعطا نمود این بود که خلف اعاظم الاکابر نجمالدین محمودبیک، نبیره اعاظم امور کشورستانی امیر نجمثانی را حاکم باستقلال این ملک ساخت و در رعایت و مراقبت احوال درویشان این محال کمال مبالغه فرمود، رایت نهضت بجانب دارالمؤمنین کاشان برافراخت، و در حین توجه، اشاره علیه برین موجب صادر گشت که حکومت پناه مشارالیه، در مقامی مرتفع و جائی بلند عمارت عالیه جهت باز لوند طرح انداخته و ایوانش باوج کیوان برافراخته بزودی باتمام رساند و جناب حکومت پناه اطاعت حکیم نموده بر قله کوهی رفیع گنبدی عالی طرح افکنده، در عرض اندک زمانی باهتمام او باتمام رسید.
ز رفعت برنگ سپهر کبود
یکی گنبد عالی افراخت زود
قضا کرد پیدا سپهر دگر
ز احداث این گنبد نامور
کنون ده شد ازامر صاحبقران
سپهری که نُه بود تا این زمان
جهاندار جم رتبه عباسشاه»
سلیمان اساس سکندر سپاه
و این بود سرگذشت گنبد باز بنائی بینظیر که در عرض چند صد سال هنوز پابرجاست.
ولی متأسفانه در اثر کندوکاوهای بیرحمانه در معرض انهدام قرار گرفته است. امیداست که در این مورد چارهاندیشی شده و با انجام تعمیرات ضروری هرچه زودتر نسبت به ترمیم و تعمیر آن اقدام گردد. باشد که بدینوسیله از خطر نیستی رهائی یابد. بدون تردید با چارهاندیشی و انجام تعمیرات ضروری بنای این گنبد میتواند از خطر نیستی رهائی یابد.
1 -در اینجا وظیفه خود میداند که از طرف مردم نطنز از زحمات پر ارج مسئولین محترم سازمان ملی حفاظت آثار باستانی و اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران درباره آثار باستانی و تاریخی نطنز بویژه در دوسه سال اخیر نهایت سپاسگزاری را بعمل آورم.
2 -در تواریخ مختلف زمانهای بس دور از هنرمندی و صنعتگری مردم نطنز یاد شده و در حال حاضر نیز صنعت چینیسازی و سرامیک آن به همت برادران قصاعی اداره میشود و بهترین رهآورد سیاحان و مسافران شهر نطنز است که رقم مهم صادرات این شهر را تشکیل میدهد.
پی نوشت:
[iii] -کپه به ضم کاف و کسر پ مشدد.[iv] -این دهکده زیبا که خود مجموعهای از آثار باستانی و تاریخی و آداب و سنن تقریباً دست نخورده و دارای لباسهای محلی بسیار شکیل و زبانی بسیار نزدیک به زبان پهلوی است از هر جهت قابل بررسی میباشد.
[v] -آقای مهندس کیخسرو زارع در نوروز سال 53 از این بنا بازدید و نظریه خود را همراه با عکس و نقشههای تفصیلی در مجله هنر و معماری شماره 21 و 22 و 24 سال 1353 درج نموده است و سپس نیز تمام نقشهها و عکسهای تهیه شده را با نهایت اشتیاق در اختیار نگارنده نهادند که بدینوسیله از لطف و زحمات ایشان سپاسگزاری میگردد.
[vi] -جلد دوم صفحه 296 چاپ دانشگاه تهران بسال 1347.
[vii] -جلد دوم کتاب زندگانی شاهعباس اول صفحه 298 چاپ دانشگاه تهران.
[viii] -کتاب زندگانی شاهعباس اول جلد دوم صفحه 300.
[ix] -نقاوهالاثار نسخه خطی کتابخانه دانشگاه صفحه 254 و نسخه چاپی بنگاه ترجمه و نشر کتاب باهتمام دکتر احسان اشراقی بسال 1347 صفحات 459 تا 462.