چکیده
هنر اسلامی برای «شهر» و «زیبایی» جایگاه ویژهای را تبیین نموده که به علت عدم تبیین اندیشههای درست و ناب اسلام، این جایگاه با مسائل و مشکلات فراوانی رو به رو شده است. لذا ضرورت دارد که از منظر هنر اسلامی جایگاه این دو، تحلیل و بازنگری شود. در عصر حاضر، دامنه شهر و شهرنشینی همه بخش های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی را در بر گرفته است. از منظر دین مبین اسلام، از همان ابتدای ظهور اسلام، شهر دارای جایگاه ویژه ای بوده، تا جایی که حتی آن را به عنوان مکانی مقدس درنظر گرفته است. چنین اندیشه ای درباره شهر در قاموس هیچ مکتبی دیده نشده است. بر این اساس، فرض این است که هنر اسلامی، جایگاه ویژه ای را برای زیبایی در شهر مدنظر قرار داده و به این سؤال هم پاسخ داده شده که در دیدگاه اسلام، جایگاه زیبایی در تفکر حاکم بر مکتب شهرسازی و روابط اجتماعی آنها در جایی به نام شهر چگونه تعریف شده است. در هنر اسلامی محوریت شهر به پدید آورنده آن یعنی انسان و ساکنان آن تعریف شده و در نخستین گام برای تعریف شهر از سایر مکان های جمعیتی به عوامل اجتماعی مانند امنیت، رفاه و فراوانی و از منظر کالبدی عواملی مانند نظم، زیبایی، تقارن، تباین، استحکام توجه کرده است. عتاب خداوند متعال مبنی بر این که چه کسی زیباییهای جهان هستی را برای بندگان حرام کرده و تأکید بر این که زیباییها برای افراد با ایمان در زندگی همین دنیا آفریده شده، به عنوان یک اصل مهم و اساسی شهرسازی است. با پذیرش این اصل، لازم است زیبایی در همه ابعاد اجتماعی و کالبدی محور شهرسازی قرار گیرد.نویسندگان: حمیدرضا صارمی، مسعود صارمی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد/ کارشناس ارشد پژوهشگری اجتماعی
فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات شهر ایرانی اسلامی/شماره ۴/تابستان ۱۳۹۰
------------------------------
لطفا بری مطالعه این مقاله به فایل PDF پیوست مراجعه نمایید...