شیخ بهاءالدین، محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی، دانشمند بهنام قرن دهم حکومت صفویه، در سال ۹۵۳ه.ق در بعلبک متولد شد که اصالت وی به جبل عامل ناحیهای میان شام و سوریه، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» بر میگردد.
شیخ بهاء الدین محمد در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش که از بزرگان علمای شام به شمار میرفت به سوی ایران عزیمت کردند و به محض رسیدن به شهر قزوین که در آن دوران مرکز دانشمندان شیعه محسوب میشد، آنجا را برای اقامت خود برگزیدند تا بدین ترتیب از محضر دانشمندان این دوره بهرهمند شود.
ایشان در دوره شکوه تمدن اسلامی ـ ایرانی یعنی عهد صفوی میزیست و خود از معماران شاخص این ساختمان تمدنی محسوب میشود که با بهرهمندی از شخصیتی چند وجهی، چه به لحاظ کسب علوم زمانه خود و چه از نظر تحصیل علوم دینی و معارف اسلامی، با ترکیب علم و دین و تزریق آن به هنر، به آثار و خدماتی شگرف و مفید نه تنها برای مردم عصر خویش بلکه برای تمام دورانها دست یافت.
شیخ بهایی صرف نظر از آن که در علوم دینی به درجه اجتهاد رسیده و به مقام شیخالاسلامی دست یافته بود، در دانشهای بسیاری از جمله عرفان، فقه، سیاست، هیئت و نجوم، ریاضیات، هنر و معماری تبحر داشت، اما آن چه در این مقال مد نظر است، هنر و فن طراحی و معماری او است.
برونداد این فن و هنر، آثار و سازههایی است که به درازای تاریخ ایران قدمت داشته و برای کشور ما ارزش و اعتبار آفریدند؛ کاریز نجف آباد، حمام شیخ بهایی، مجموعه کاخهای دولتی اصفهان(دولت خانه)، طرح تقسیم آب زایندهرود، طراحی ساعت شاخص اوقات شرعی، ساختن منارجنبان، طرّاحی گنبد مسجدشاه اصفهان، چینی خانه بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و ... تا امروز از او به یادگار مانده است.
او به خوبی دریافته بود رمز مانایی و قدرت یک تمدن در به کارگیری علم و هنر در خدمت دین و مذهب یک ملت است از این رو برای دستیابی به این مهم در گام نخست به عنوان یکی از نزدیکان و مشـاوران شاه عباس صفوی، در هر زمینهای به شاه مشورت میداد تا بدین وسیله پایههای قدرت نرم این تمدن را که همان نیروی مذهب بود با ایجاد و تحکیم مذهب شیعه در ایران قوت بخشد.
از دیگر سو با طراحی و اجرای ابنیه گوناگون در تمام قالبها، از مسجد گرفته تا کاخ، پل، خیابان و باغ به دنبال کسب مانایی و قدرت سخت تمدنسازی در گذر قرون و اعصار بود تا از مسیر معماری به رشد و شکوفایی تمدن اسلامی ـ ایرانی یاری رساند.
شیخ بهایی، ستاره پرفروغ آسمان معماری ایران
مزدا نوبری، عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه خیام مشهد در خصوص فن و هنر معماری شیخ بهایی اظهار کرد: معماری صرفاً یک هنر صرف زیباییشناسی نیست بلکه باید در آن به تلفیقی از دانش، فنآوری و ساختار توجه شود؛ شیخ بهایی یکی از ستارههای معماری ایران است و معماری او در عصر صفوی، عین به عین الگویی از این اصول اساسی در فن و هنر معماری است.وی ابراز کرد: در معماری ایرانی آنچه دلنواز و دلنشین است، آن چیزی است که از فطرت پاک انسانی نشأت میگیرد؛ به عنوان نمونه در بسیاری از نقاط معماری اسلامی ـ ایرانی عنصر شفافیت و تهی بودن القاء میشود تا با توسل به آن خودمان را از شر عالم ماده خلاص کنیم و به وحدانیت برسیم.
نوبری، معماری شیخ بهایی را آیینه تمام نمای این معنا دانسته و بیان کرد: او دانش معماری را به حد اکمل رسانده که از یک سو بی نقص و زیباست و از دیگر سو معنادار.
وی با تشریح شاخصه بارز طراحی و معماری شیخ بهایی در حرم مطهر رضوی عنوان کرد: در این مجموعه ابنیه، به اصل استحکام و استقامت(Structure) بناها و سازهها توجه شده و از آنجایی که ایشان بر چگونگی ساخت این مجموعه نظارت داشته است، هر ساختمانی از استحکام خاص خود برخوردار بوده است.
عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه خیام مشهد اضافه کرد: اما استحکام و ارتباط همه ساختمانها از پی و شالوده با هم برقرار است تا در صورتی که یک بنا دچار لرزش شود، سایر ساختمانها با حفظ پیوستگی بحران را رد کنند؛ به دیگر سخن در مجموعه معماری شیخ بهایی با یک مجموعه واحد و مشترک از سازهها روبهرو میشویم که از نظر ساختاری به یکدیگر کمک میکنند.
وی ویژگی دیگر معماری شیخ بهایی را برخورداری از دانش تأسیسات الکتریکی و مکانیکی برشمرد و افزود: از جمله نمونههای این دانش فنی میتوان به توجه به اصول سرمایشی و گرمایشی در ساختمان سازی، بهینهسازی مصرف انرژی و پرهیز از ایجاد هرگونه اختلال در این سیستمها اشاره کرد.
نوبری همچنین ادامه داد: شیخ بهایی مصالح را خوب میشناخت به نحوی که توانسته مصالح را دقیق در کنار هم قرار دهد مثلاً در مکانی که در معرض تابش مستقیم آفتاب و یا باد و باران قرار دارد به یک شکل عمل نمیکند تا دمای داخلی ساختمان به تناسب رعایت شود و همه این عناصر در کنار هم نشانگر آن است که او از دانش مهندسی برخوردار بوده است.
علامهای جامعالاطراف در عهد صفوی
وی با بیان اینکه در قرون گذشته روایتهای گوناگونی از تخصصها و فنون یک شخصیت و یا عالم وجود داشته است، گفت: به دلیل اینکه توزیع علوم، توزیع علامهای بوده است و شخصیتهایی همچون ابنسینا، ابوریحان بیرونی و ... همزمان عالم، منجم، حکیم و... بودهاند؛ بنابراین شیخ بهائی نیز در علوم گوناگونی از جمله فلسفه اسلامی، علوم ریاضی، نجوم و امثالهم صاحبنظر محسوب میشود و تناقضی هم وجود ندارد.نائب رئیس گروه معماری سازمان نظام مهندسی خراسان رضوی در خصوص این پرسش که گهگاه مطرح می شود که «آیا وی معمار بوده است یا نه» اعلام کرد: طرح این گونه مباحث، تنها به معنای از مغز داستان دور شدن و به پوسته چسبیدن است، در حقیقت در گذشته هر شخصی که نگاه علامهای داشته، میتوانسته در علوم و فنون متفاوتی نیز صاحب دانش بوده و اظهار نظر کند.
وی با اشاره به اینکه دو واژه معماری و شهرسازی در حقیقت یک معنای مشترک دارند، ادامه داد: تنها زمانی که در خصوص مجموعهای از بناها که در کنار هم ایجاد میشوند و با هم پیوستگی و ارتباط مکانی دارند صحبت کنیم در واقع بحث شهرسازی جدا میشود.
معجزهای در معماری و شهرسازی ایرانی
نوبری اظهار کرد: بهایی صد درصد یک شهرساز است، اگر بخواهیم ۱۰ اثر را در میان آثار شاخص جهانی نام ببریم، مجموعه ساماندهیهای ایشان در زمره چند اثر برتر به شمار میرود؛ در حقیقت او معجزهای در معماری و شهرسازی ایرانی محسوب میشود.وی دورههای معماری حرم مطهر را به چهار دسته تقسیمبندی کرده و افزود: تدفین(مضجع)، گنبد، مسجد گوهرشاد، توسعه فضاهای پیرامونی حرم مطهر به ترتیب چهار دوره معماری حرم مطهر هستند که معماری شیخ بهایی در دوره صفوی در واقع ساماندهی و توسعه فضاهای پیرامونی حرم مطهر دربرگیرنده صحن کهنه، توسعه ورودیها، صحنها و رواقهای این مکان مقدس میشود.
عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه خیام مشهد بیان کرد: مجموعه بناهای پیرامونی حرم مطهر از جمله مدرسه پریزاد و مدرسه دودر، جانمایی و نظام محور بندی خاصی در اطراف حرم رضوی ایجاد کرده است که در نوع خود بینظیر است.
خضوع و خشوع؛ شاخصهای از معماری بهایی
وی افزود: حتی امروز ما نتوانستیم هماهنگی که ایشان میان بست بالا خیابان و پایین خیابان با حرم مطهر ایجاد کرده، دوباره بازسازی کنیم چرا که این صحنها به نحوی طراحی و اجرا شده که در عین مرتبط بودن با یکدیگر و سهولت عبور و مرور زائران نشانگر خضوع و خشوع مسیرها در مقابل حرم مطهر رضوی است.نوبری با ابراز تأسف از سبک معماری دورههای بعد از شیخ بهایی عنوان کرد: اما محور خیابان تهران ـ طبرسی که در دوره پهلوی ایجاد شده، بیحرمتی به ساحت حضرت رضا(ع) است زیرا با سایر مسیرهای اجرا شده در دورههای پیشین بسیار ناهمخوان و نامأنوس است؛ در مقابل الگوی معماری شیخ بهایی در مقایسه با معماری پیشینیان خود هیچ مغایرتی با یکدیگر ندارند.
کرامت گلدسته و مناره در معماری اسلامی
وی با ذکر نمونهای دیگر از سبک معماری صحیح اسلامی در دوره های گذشته ابراز کرد: حفظ شأن گلدسته و مناره در معماری اسلامی بسیار حائز اهمیت است، شهر نقطه کوتاهقدی در برابر مجموعه حریم رضوی بوده است؛ شیخ بهایی منارهها را در محورهای جالبی قرار داد تا از تمام نقاط شهر قابل مشاهده باشد که این نشانه ساماندهی درست ایشان در ساختمانسازی و شهرسازی است.نائب رئیس گروه معماری سازمان نظام مهندسی خراسان رضوی با بیان تمثیلی، سازه حرم مطهر رضوی را نگین انگشتری و بافت پیرامونی آن را به مثابه قاب انگشتری تشبیه کرد و تأکید کرد: امروزه معماری میراث گرانبهایی از پدران ما افرادی همچون شیخ بهایی است، اجداد ما در جای جای کشورمان از اصفهان، حرم مطهر و یزد گرفته تا کرمان و شیراز آثار بینظیری را بر جای نهادهاند که باید الگوی عمل معماران امروز ما قرار گیرند.
وی اضافه کرد: دانشجویان ما با گذراندن چندین واحد معماری از دانشکده معماری فارغالتحصیل میشوند اما لزوماً معمار نمیشوند، ایشان باید نام بلند پیشینیان خود را در این هنر احیا کنند البته این نیازمند یک وظیفه جمعی است؛ بها دادن به میراث گذشتگان.
مردی فراتر از زمان و مکان
بی شک هنر معماری امروز، مرهون آثار و خدمات گرانسنگی است که مردان بزرگی همچون شیخ بهایی در تاریخ و فرهنگ این سرزمین بر جای نهادهاند، رهآورد این آثار و ابنیه فارغ از طرح و رنگ ملی، موجب تقویت هنر اسلامی است که پا را از مرزهای زمان خود فراتر گذاشته و طرح ها و سازههایی برای تمام زمانها و مکانها ارایه می دهد؛ چرا که توانسته فن و هنر معماری را از هند تا فلورانس ایتالیا صادر کند و در دوره های تاریخی بسیاری از جمله افشاریه، زندیه و قاجاریه، سبک معماری عهد صفوی را نظاره کرد.بالاخره شمع جان این عالم عامل بعد سالها خدمت به اسلام و مسلمین به سال ۱۰۳۰ه.ق ، پس از تحمل هفت روز بیماری خاموش شد و مطابق وصیتش او را به مشهد انتقال داده و در مَدْرس سابق خودِ او در نزدیکی حرم رضوی، سمت پایین پای مبارک که اکنون جزو رواقهای حرم رضوی محسوب میشود، به خاک سپردند.