در حال بارگذاری؛ صبور باشید
منبع :
سه‌شنبه

۷ اردیبهشت ۱۳۹۵

۱۹:۳۰:۰۰
54308

شعر سهراب و آیه‌های قرآن

حضور و ظهور قرآن در ذهن و زبان هر شاعر پارسی‌گو ناگزیر است. گاه مضمون آیه‌ای به بیان شاعر درمی‌آید و گاه اشاره‌ای به عبارتی از آیات می‌رود و گاه گوشه چشمی به حكایتی از قصص می‌شود.

حضور و ظهور قرآن در ذهن و زبان هر شاعر پارسی‌گو ناگزیر است. گاه مضمون آیه‌ای به بیان شاعر درمی‌آید و گاه اشاره‌ای به عبارتی از آیات می‌رود و گاه گوشه چشمی به حكایتی از قصص می‌شود و مضامین قرآنی با مضامین پرورده شاعر پیوند می‌خورد و گاه مضمون قرآنی تماماً برگرفته می‌شود.
هرچند شاعران پارسی‌گو مضامین معتددی از قرآن گرفته‌اند و گاه در صورت و ساختار نیز چیزهایی از كتاب الهی وام جسته‌اند، باری می‌توان به‌دقت و قوت عمده‌ترین زمینه ظهور قرآن در ادبیات را تلمیحات دانست. بسیار تلمیح در ادب فارسی می‌توان یافت كه رنگی دینی دارد یا اشارتگر آیتی از قرآن است. متون عرفانی ما، گنجینه این اشارات و تلمیحات است و كمتر شاعر كهنی هست كه هر چه كرده از دولت قرآن نداند. اما آیا در ادبیات معاصر می‌توان به‌دنبال چنان صبغه‌ای بود؟ آیا در كوزه شاعرانِ نوپرداز نَمی از طراوتِ آسمانی قرآن، تراویده است؟
نقش تلمیحات و اشارات قرآنی را در شعر شاعرانی چون علی موسوی گرمارودی، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، قیصر امین‌پور و شفیعی كدكنی نمی‌توان نادیده گرفت، اما در این میان نقش برخی شاعران به سبب مسلك عرفانی و بینش توحیدی‌شان، پررنگ‌تر است. این مقاله درنگی است در شعر سهراب سپهری و تلمیحات و تأثیرات قرآن در هشت كتاب او امید كه اهل‌نظر این درنگِ مختصر را سهل بگیرند.
هرچند تأثیرپذیری سپهری كه اهل كاشان است! از عرفان شرقی و تعالیم بودایی زبان‌زد اهل ادب بوده و هست،
بازهم می‌توان گفت هیچ شاعر نوپردازی به اندازه سهراب به قرآن عنایت نداشته است. روح آشفته و دغدغه‌های حقیقت طلبانه سپهری، او را به گنجینه كتب آسمانی راه برده و رشحاتی از آن كتب سترگ را در آثار او هویدا كرده است. درباره انس خود با كتب آسمانی در شورم را آورده است:
«...قرآن بالای سرم، بالش من انجیل، بستر من تورات، و زی‌پوشم اوستا، می‌بینم خواب:
بودایی در نیلوفر آب...» (هشت كتاب ص، 238).
شعر سهراب لحن ویژه‌ای دارد. گاه اسلوب شعر او یادآور كتب مقدس است. شعری دارد شگرف، به‌نام سوره تماشا . این شعرِ طربناك در صورت و معنا سخت متأثر از قرآن است و به طرز شورانگیزی برخی آیات را به یاد می‌آورد. حتی نام آن را سوره گذاشته است، سوره تماشا . سوره تماشا با قسم شروع می‌شود قسم به نگاه. فلا أقسم بما تبصرون. و ما لا تبصرون (حاقة/38 و 39). با هم می‌خوانیم:

سوره تماشا
به تماشا سوگند
و به آغاز كلام
و به پرواز كبوتر از ذهن
واژه‌ای در قفس است
حرف هایم، مثل یك تكه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابی لبِ درگاه شماست
كه اگر در بگشایید به رفتار شما می‌تابد.
و به آنان گفتم: سنگ، آرایش كوهستان نیست
هم‌چنان كه فلز، زیوری نیست به اندام كلنگ.
در كف دست زمین، گوهر ناپیدایی است
كه رسولان همه از تابش آن خیره شدند.
پی گوهر باشید.
لحظه‌ها را به چراگاهِ رسالت ببرید.
و من آنان را، به صدای قدم پیك بشارت دادم
و به نزدیكی روز، و به افزایش رنگ.
به طنین گل سرخ، پشت پرچین سخن‌های درشت.
و به آنان گفتم:
هركه در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهدماند
هركه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام‌ترین خواب جهان خواهد بود.
آن‌كه نور از سرِ انگشت زمان برچیند
می‌گشاید گره پنجره‌ها را با آه.
زیر بیدی بودیم.
برگی از شاخه بالای سرم چیدم، گفتم:
چشم را باز كنید، آیتی بهتر از این می‌خواهید؟
می‌شنیدم كه به هم می‌گفتند:
سحر می‌داند، سحر!
سر هر كوه رسولی دیدند
ابر انكار به دوش آوردند
باد را نازل كردیم
تا كلاه از سرشان بردارد.
خانه‌هاشان پُر داوودی بود،
چشم‌شان را بستیم
دستشان را نرساندیم به سرشاخه هوش.
جیبشان را پُر عادت كردیم
خوابشان را به صدای سفر آینه‌ها آشفتیم

هر شاعر به حسن استقبال و نام‌گذاری شعر، آفرین می‌گوید، و از ظرافت نگاه و كیفیت اقتباس سپهری در حیرت می‌شود. بخش آغازین سوره تماشا یادآور سوره‌هایی است كه با قسم شروع می‌شوند: لا اقسم بیوم القیامة، لا اقسم بهذا البلد و یا والتین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین...سوگند به انجیر، سوگند به زیتون...به كوه طور...و قسم به این شهر آرام...
پاره دوم شعر، مضمون آیاتی را در خود دارد كه ظلمات و نور را مطرح می‌كنند و آیاتِ بینات را.
/حرف‌هایم، مثل یك تكه چمن روشن بود/. تلك آیات الكتاب المبین (یوسف،1)، قد جاءكم من‌الله نور و كتاب مبین (مائده، 15).
/آفتابی لب درگاه شماست/كه اگر در بگشائید به رفتار شما می‌تابد/ الر، كتاب انزلناه الیك لتخرج الناس من الظلمات الی النور (ابراهیم، 1) یا و جعلناله نوراً یمشی به...(انعام، 122).
پاره سوم به حكمت خلقت و دانه‌دانه پدیده‌های به ظاهر خُرد آن اشاره می‌كند. ربنا ما خلقت هذا باطلا (آل‌عمران، 191). پیامبران نگاه آدمی را متوجه این دیدنی‌ها و آنچه در پس آنهاست می‌كنند. دیدنی‌هایی كه غبار عادت بر آنها نشسته و آنها را نمی‌بینیم. «پی‌گوهر باشیم».
از پاره‌های سوم وچهارم چه می‌یابید؟! چه اشاراتی به آیات و قصص قرآنی و تعالیم دین در آن هست؟
«چشم را باز كنید/ آیتی بهتر از این می‌خواهید؟»، ماتری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل‌تری من فطور؟(ملك، 3). انظروا ماذا فی السموات و الارض (یونس، 101) فانظر الی آثار رحمة الله كیف یحیی الارض بعد موتها(روم، 50).
این بخش به راستی یكی از شورانگیزترین پاره‌های سوره تماشاست و در پایان، مضمونِ تهمت سحر به انبیا را آورده است و یادآور آیاتی نظیر كذلك ما أتی الذین من قلبهم من رسول الا قالوا ساحر أو مجنون (الذاریات، 52) است.
این پاره شگفتِ شعر سوره تماشا و پاره بعدی بسیار برگرفته از آیات مكی و آیات عذاب است. آنجا كه مردمان، رسولان را انكار می‌كنند، نسبت سحر به آنها می‌دهند و به عذاب الهی دچار می‌شوند. به كوبندگی و سرعتِ قطعات كوتاهِ پاره آخر توجه كنید:
•    سر هر كوه رسولی دیدند چشم‌شان را بستیم...
•    ابر انكار به دوش آوردند...جیبشان را پُر عادت كردیم
خوابشان را به صدای سفر آینه‌ها آشفتیم.
فجعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیهم حجارة من سجّیل (حجر، 74) فارسلنا علیهم ریحاً (فصلت، 16) باد را نازل كردیم تا كلاه از سرشان بردارد. ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوة و لهم عذاب عظیم (بقره، 7) چشمشان را بستیم... دستشان را نرساندیم به سرشاخه هوش و نقلّب افئدتهم و ابصارهم كما لم‌یوءمنوا به اول مرّة (انعام / 110).
سوره تماشا بارزترین نمونه ظهور و حضور قرآن در شعر سپهری است. در جای‌جای هشت كتاب، می‌توان ردپای نوارنی كلام خدا را دید. به خصوص در صدای پای آب . شاید وقتی دیگر به بررسی این نمونه‌ها بپردازیم و قدری رنگ كلام خدا را در صدای پای آب جست‌وجو كنیم
عادل عندلیبی.

تماس با هنر اسلامی

نشانی

نشانی دفتر مرکزی
ایران ؛ قم؛ بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچه ۶ ، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، طبقه دوم، خبرگزاری ابنا
تلفن دفتر مرکزی : +98 25 32131323
فاکس دفتر مرکزی : +98 25 32131258

شبکه‌های اجتماعی

تماس

تمامی حقوق متعلق به موسسه فرهنگی ابنا الرسول (ص) تهران می‌باشد