بسیاری محمد غفاری را هنرمند بی بدیل هنر نوگرای ایران می دانند و برخی نیز او را یك خائن به هنر ایران و فراماسونر معرفی می كنند كه باعث تغییرات بی بنیاد در هنر ایران شد، اما جملگی این افراد بر اسطوره بودن او واقف هستند و چه نشانی از این واضح تر كه در اذعان عمومی ایرانیان در جای جای این سرزمین حتما نامی از كمال الملك وجود دارد و مردم با نام او به عنوان یك هنرمند نقاش آشنا هستند.
اما چرا محمد غفاری (كمال الملك) اسطوره هنر در ایران شد؟ و چگونه می توان چهره پرابهام این هنرمند را معرفی كرد، نیازمند واكاوی تاریخ هنر 100 سال اخیر كشور است.
كمال الملك از خاندان بزرگ قاضی عبدالمطلب غفاری كاشانی بود كه هنر را به خوبی مشق می كردند و عموی او ابوالحسن غفاری (صنیع الملك) از نقاشان بنام ایرانی است كه لقب پدر هنر گرافیك ایران را نیز داراست. كمال الملك نخستین آموزه های هنری خود را در پیش عمویش آموخت. صنیع الملك كه هنرمند نوگرایی بود، در زمان محمدشاه قاجار با سفر به اروپا هنر عصر رنسانس را آموخت و پس از بازگشت به ایران نخستین مدرسه هنر را در ایران پا نهاد و كمال الملك با این اندیشه و نگره به هنر بزرگ شد.او بعدها نیز به دارالفنون رفت و شیوه آموزش مزین الدوله كه او هم از پیروان مكتب هنری عصر رنسانس بود را تجربه كرد.
همین بستر اندیشهای برای كمال الملك مهیا كرد كه هنر را باید در مراودات هنری با دنیا دریافت و راه هنر از طریق آموزش درست مشتق می شود. كمال الملك كه در مكتب واقع گرایی هنر تربیت شده بود، در اوج جوانی توانست از اساتید خود در این زمینه پیشی بگیرد و همین مساله باعث شد به دربار ناصرالدین شاه راه یابد و عنوان كمال الملك را دریافت كند. كمال الملك با توجه به نامداری خود و چیره دستی كه در هنر داشت اما سال ها در پی اندیشه یی برآمد كه در پی آن بود او پس از ترور ناصرالدین شاه به اروپا سفر كرد و توانست به آرزوی دیرینه اش در هنر برسد.
كمال الملك زمانی پا به پاریس و پس از آن رم و فلورانس گذاشت كه بیش از 20 سال از ظهور هنر امپرسیونیسم با تابلوی «دریافتی از طلوع آفتاب» (Impression، Sunrise) كلود مونه گذشته بود.
البته باید به این نكته اشاره كرد كه هنر امپرسیونیستی اگرچه در این دوران هنر پیشرویی محسوب می شد، اما به غیر پاریس و در جمع محدود روشنفكران جایگاهی نداشت و بهترین مثال برای این مساله این است كه كشور انگلیس در سال 1907 اجازه داد نخستین نمایشگاه امپرسیونیست ها در شهر لندن برپا شود، یعنی هفت سال پس از بازگشت كمال الملك از اروپا. اما بازگشت كمال الملك به ایران همزمان با درگیری او با سلطنت شد و او راهی عراق شد تا در آنجا با فراغت به كار بپردازد. تحولات اجتماعی در ایران در زمان مشروطه و پیوستن كمال الملك به توده مردم و جنبش مشروطه خواهی زمینه ساز حضور دوباره كمال الملك در ایران شد. این بار او كه به كمال هنری خود رسیده بود به آرزوی دیرینه اش نیز رسید و توانست به كمك مشروطه خواهان مدرسه هنری خود را با عنوان «مدرسه صنایع مستظرفه» برپا كند و بر آرزوی خود و خاندان غفاری جامعه عمل بپوشاند.
جریان هنری كه محمد غفاری پایه گذار آن شد توسط شاگردان او منتج به تاسیس دانشكده هنرهای زیبا شد و به همین خاطر كمال الملك را به عنوان مبدا هنر آكادمیك، در ایران می داند
كمال الملك 16 سال در این مدرسه تدریس كرد و بالغ بر 70 هنرجو تربیت كرد كه بیش از 50 نفر از آنها به مراتب والای هنری دست یافتند. شیوه كار او در این مدرسه كه شاگردان را پس از فراغت از تحصیل به عنوان معلم استخدام می كرد، توانست خیلی زود زمینه رشد هنر مبتنی بر آموزش آكادمیك را پایه گذاری كند و تاریخ هنر ایران شاهد است كه پس از 13 سال دوری كمال الملك از ریاست مدرسه صنایع مستظرفه به خاطر مشكلاتی كه با وزارت معارف وقت پیدا كرد و در سال 1319 جان به جان تسلیم كرد، در همین سال نخستین دانشكده هنرهای زیبا توسط جمعی از دانش آموختگان كمال الملك افتتاح شد.
پس جریان هنری كه محمد غفاری پایه گذار آن شد توسط شاگردان او منتج به تاسیس دانشكده هنرهای زیبا شد و به همین خاطر كمال الملك را به عنوان مبدا هنر آكادمیك، در ایران می داند. راه كمال الملك اگرچه جدا از دریافت های هنر مدرن بود اما نباید فراموش كرد با شیوه آكادمیكی كه او بنا گذاشت زمینه ساز تضارب آرا و همچنین گفتمان های روز هنری را فراهم كرد و راه دریافت هنر مدرن را همواره كرد. این موضوع در میان آثار شاگردان كمال الملك نیز به خوبی دیده می شود كه می توان به تجربه علی رخساز كه با سنگ ریزه های رنگی به نقاشی پرداخت یا جمشید امینی كه نقاشی را با قالیبافی ادغام كرد، اشاره داشت. اما آنچه كمال الملك با تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه آن را پایه گذاری كرد توسط شاگردانش ادامه یافت و بعدها عنوان «مكتب كمال الملك» به خود گرفت.
كمال الملك استادی برای تمام فصول
حال پس از یك قرن از آغاز حركتی كه كمال الملك آن را پایه گذاری كرد،. موزه مكتب كمال الملك به همت سازمان زیبا سازی شهر تهران با گردآوری 120 اثر، از این هنرمند شهیر ایرانی و شاگردان مدرسه صنایع مستظرفه افتتاح شده است. آثاری از ابوالحسن صدیقی، آرشاك، اسكندر مستغنی، اسماعیل آشتیانی، جعفر پتگر، جمشید امینی، حسنعلی وزیری، حسین شیخ، حسینعلی مویدپردازی، رسام ارژنگی، رضا شهابی، رضا صمیمی، غلامعلی سیف ناصری، شوكت الملوك شقاقی، صدرالدین شایسته شیرازی، علی اصغر پتگر، علی رخساز، علی كریمی، علی محمودی، علی اشرف والی، علی اكبر صنعتی، علی اكبر نجم آبادی، علی اكبر یاسمی، عباس كاتوزیان، علی محمد حیدریان، فتح اله عبادی، عفت الملوك شقاقی، ماركار قرابگیان، محسن سهیلی، محسن مقدم، محمدعلی فروغی، محمود اولیاء، مصطفی نجمی، مهدی تائب، مهدی سجادی، میرمصور ارژنگی، میشا (میكاییل) شهبازیان، ناصر شهبازی، هادی تجویدی، یحیی دولتشاهی، دوست علی معیرالممالك، هوشنگ پیمانی و... در این موزه به نمایش درآمده است كه بدون شك بخشی از حلقه هنر نوگرای ایران را در مقابل مخاطبان قرار داده است.
همچنین این موزه كه در باغ نگارستان كه مكان اسبق مدرسه صنایع مستظرفه است، تاسیس شده كه اسنادی از این مدرسه و عكس هایی از تحصیل در این مدرسه را در كنار آثار موزه در مقابل مخاطبان قرار داده تا مخاطبان این موزه همراه با آثار از فضا و مكان تاریخی باغ نگارستان نیز بهره مند شوند.
![](https://media.abna24.ir/arts/media/2016/06/4246_01-کمال-الملک.jpg)
تغییر و تحول در زمینه اجتماعی همواره یا قربانی میگیرد یا اسطوره میسازد. كمال الملك نیز از این قاعده مستثنی نبود و در ادوار مختلف زندگی پربارش همیشه قربانی یا اسطوره شدن را تجربه كرد و همچنان با اینكه 73 سال از وفات او میگذرد این رویه نیز ادامه دارد.