چکیده
هنر که یکی از مهم ترین ویژگی های مشترک حیات انسانی است، در زندگی انسان ها نقش و جایگاه مهمی دارد. از این رو، با توجه به ذات آن، راهی برای شناخت بهتر انسان و جهان هستی و در نهایت، شناخت بهتر خداوند است و با نظر به کارکرد اجتماعی آن، یکی از عناصر اصلی تمدن سازی و فرهنگ آفرینی به شمار می آید.به همین دلیل، امروزه به مقوله هنر، بیش از پیش به عنوان زبان مشترک انسانی توجه می شود. در این میان، فرهنگ سترگ و میراث هنری گران قدر ایران اسلامی در دنیای امروز می درخشد و مشعلی فروزان برای رهروان حق است. در این مقاله پس از بررسی مفهوم هنر و هنر اسلامی، به برخی نمونه های هنر اسلامی می پردازیم.
مفهوم هنر
هنر در لغت به معنای فن، صنعت، علم، معرفت، امری همراه با ظرافت و ریزه کاری، آن درجه از کمال که فراست و فضل را در برداشته و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران بنمایاند، کیاست، زیرکی، لیاقت، کفایت و کمال (1) آمده است.در معنای اصطلاحی هنر، اختلاف های فراوانی به چشم می خورد که نشان می دهد هنر به دلیل گستردگی و ظرافت خود، در عین پیدایی، ناپیداست. بعضی در تعریف اصطلاحی هنر گفته اند: «هنر در تجربه انسانی، روش خاصی از بیان حقایق زندگی است که بر عنصر تخیل استوار است». (2)
پیشینه هنر
باستان شناسان معتقدند نشانه هایی از هنر در دوره پیش از تاریخ که پارینه سنگی نام گرفته، یافت شده است. در دوران نوسنگی، حدود هشت هزار سال پیش از میلاد نیز هنر به رشد خود ادامه داده است. همچنین در عصر مس و سنگ، پیکره ها، ظروف شیشه گری، نمادهایی از رواج هنر در میان انسان های باستان است.در مصر باستان نیز همچون پیکر تراش، نقاشی های دیواری، اشیای تزیینی کوچک و مانند آن را رایج بود. در ایران دوره هخامنشیان، هنرها به اندازه ای با ارزش بود که ساخته های دست پیشه وران و هنرورزان ایرانی، چون تحفه هایی گران بها به دورترین نقاط جهان صادر می شد. (3)
تعامل دین و هنر؛ آری یا نه؟
رابطه هنر و دین، از موضوع های مهمی است که در آثار برخی دانشمندان مسلمان و نامسلمان به آن توجه شده است. در این مورد، برخی معتقدند دین و هنر، دو مقوله جدا از هم هستند و هنر نباید در هیچ محدودیتی، حتی محدودیت دینی قرار گیرد؛ ولی عده ای دیگر معتقدند هنر باید در محدوده ی دین حرکت کند و در خدمت دین باشد. هنر و دین رابطه متقابلی با یکدیگر دارند و هنر نباید از ارزش های اخلاقی و دینی دور بماند.شکوفایی هنر اسلامی
یکی از اندیشمندان غربی، شکوفایی هنر اسلامی را بر اثر کشورگشایی مسلمانان و برخورد با تمدن دیگر ملت ها می داند و می نویسد: «داستان هنر اسلامی، با چکاچک شمشیر و آوای ستم ستوران در بیابان ها و بانگ بلند پیروزی الله اکبر آغاز می شود.» (4) البته گوستاولوبون، تاریخ نگار برجسته فرانسوی، این دیدگاه را مخدوش می داند و می نویسد: «مشرق دارای فرهنگ و تمدن ریشه ای بوده و اعراب، مردمانی آشنا به تمدن بوده اند.» (5) بدون تردید، آموزه های قرآن و سخنان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در تمجید از دانشمندان و هنرمندان و تشویق مردم به آموختن علم فن، در شکوفایی تمدن اعراب و ظهور هنرهای گوناگون میان مسلمانان نقش اساسی داشته است.نمادگرایی در هنر اسلامی
در طول تاریخ ایران، همیشه میان هنر و مذهب، ارتباط بسیار نزدیکی وجود داشته است. در حقیقت، دین، یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده هنر، و هنر، زبان ژرف ترین حکمت های بشر بوده است. بسیاری از آثار هنری بر جای مانده از پیش از اسلام، بر مبنای مفاهیم نمادین و به صورت انتزاعی طرح شده اند.هنرمندان مسلمان، افزون بر آفرینش نقش های نمادین مطابق با فرهنگ اسلامی، بسیاری از نقش های نمادین ایران باستان همچون قرص خورشید (شمسه)، سیمرغ، طاووس و مانند آن را تعدیل و با هماهنگ ساختن آنها با جهان بینی اسلامی، این نقش ها را دوباره احیا کردند. بعضی از نمادهای هنر ایران پیش از اسلام، مثل نقش فرشته هم بدون تغییر به دوره اسلامی منتقل شد. نقش فرشته، ترکیبی از نقش انسان است همراه با دو بال که بر روی شانه هایش قرار دارد. این نقش در تاریخ هنر، یکی از نوآوری های هنرمندان ایرانی به شمار می رود که با اضافه کردن دو بال بر دوش یک نقش انسانی ، آن را به نماد ملکوتی و موجودی آسمانی تبدیل کرده است. (6)
هنر و انقلاب اسلامی
در سال های اخیر، قدرت های جهانی به نقش هنر در تحقیق منافع خود، بیش از پیش پی برده اند و یکی از نمودهای آن، جای گزینی تهاجم فرهنگی به جای تهاجم سیاسی و نظامی است. تهاجم فرهنگی، بیش از هر چیز دیگر به عنصر هنر و مؤلفه های آن وابسته است. به همین دلیل، انقلاب اسلامی ایران برای ابلاغ و صدور پیام خود و مقابله با شبیخون فرهنگی، نیازمند بهره گیری از هنر است؛ زیرا تنها راه مقابله با فرهنگ، خود فرهنگ است.شعر
شعر، یکی از ابزارها و زبان های مهم هنری برای پیام رسانی و تبلیغ است. ذوق لطیف شعری اگر در بردارنده نکته های قرآنی و اخلاقی و دارای هدف الهی و انسانی باشد، یکی از ارزنده ترین ابزار هنری برای خدمت به اسلام و ارزش هاست. رسول خدا صلی الله علیه و اله درباره آن دسته از اشعاری که دارای ارزش مثبت است، می فرماید: «بعضی از اشعار، حکمت و پاره ای از سخنان، سحر است». (7)از دیدگاه اسلامی، شاعران باید همچون دیگر هنرمندان، افرادی پاک، متعهد، باایمان و دعوت کننده به حق و راستی باشند. بی تردید، شعر و شاعری در اسلام زمانی ارزش دارد و ستودنی است که از آن بهره گیری سازنده شود. در غیر این صورت، نه تنها بی ارزش، بلکه زیان بار خواهد بود. (8)
شعر و اسلام
در هر ملت و قومی، شعر و ادبیات، بخشی از فرهنگ آن را تشکیل می دهد. به همین دلیل، شعر در همه زمان ها با اهمیت است، تا آنجا که در تکامل اندیشه بشر و پیشرفت فرهنگ و هنر، نقش دارد و تشکیل دهنده بخشی از تاریخ شمرده می شود.عالی ترین نمونه فرهنگ نزد اعراب جاهلی، شعر بود و سرودن شعر، شهرت و ثروت به ارمغان می آورد. آنها بهترین نمونه های اشعار خود را به دیوار کعبه آویزان می کردند. پیامبر و امامان نیز به شعر عنایتی خاص داشتند و همواره شاعرانی را که در تأیید و یاری اسلام شعر می سرودند، تشویق می کردند. در غدیرخم پس از خطبه رسول خدا صلی الله علیه و اله، حسان بن ثابت نخستین ابیات را در ثبت آن واقعه تاریخی سرود و در نتیجه از محبت های حضرت برخوردار شد. قیس بن سعد بن عباده، عبدی کوفی، کعب بن زهیر، دعبل و کمیت، از دیگران شاعران مورد توجه معصومان بودند.
فرش بافی
ورود اسلام به ایران، تحولی شگرف در جنبه های گوناگون زندگی مادی و معنوی این سرزمین به وجود آورد. از جمله مواردی که تحت تأثیر مبانی فکری اسلام قرار گرفت، هنرهای ایرانی بود. فرش بافی، یکی از همین هنرهاست که از برجسته ترین نمادهای ملی، تاریخی و شاخص هویت هنری ایران شمرده می شود. در طراحی فرش ایران، گونه ای از نمادگرایی اسلامی با ریشه های عرفانی به چشم می خورد و ارزش های زیبا شناختی را در قالب طرح و نگاره هایی با ویژگی های هنر تزیینی ناب می توان دید.پی نوشتها :
1. علی اکبر دهخدا، لغت نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1377، ج 15، ص 23567.2. نک: محمود بستانی، اسلام و هنر، ترجمه: حسین صابری ، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371، ص 12.
3. پرویز مرزبان ، خلاصه تاریخ هنر، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، 1380، صص 5،3 و 14.
4. کریستین پرایس، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه: مسعود رجب نیا، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، 1364، ص 5.
5. نک: گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه: سید هاشم حسینی، تهران، دنیای کتاب، 1382، صص 82-85.
6. محمد خزایی، مقاله «نماد گرایی در هنر اسلامی». مجموعه مقالات اولین همایش هنر اسلامی، ص 131.
7.ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1373، ح 15، ص 383.
8. نک: ولی الله رستگار جویباری، هنر و هنرمندی در نظام اسلامی، تهران، انتشارات عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش، 1376، چ 1، ص 105.
منبع: ماهنامه ی گلبرگ شماره 85
-----------
طیبه چراغی