۱) مدخل
فرهنگ ایرانی برآمده از فرهنگ اقوام ایرانی است و در امتداد فرهنگهای اقوام به پویایی نائل شده است. فرهنگ قومی ترکمن نیز در بستر هزارههای پیشین رشد یافته و در تأسیس تمدن ایرانی اسلامی و درجهت استقلال و حفظ تمامیتا رضی ایران نقش ارزندهای ایفا نموده است.ترکمنها در راستای وفاق ملی و اعتلا بخشیدن به فرهنگ ایرانی اسلامی با دیگر اقوام ایرانی همراه و هم داستان بودهاند.
زبان و ادبیات، اعتقادات دینی و عرفانی، شخصیتهای ممتاز (مانند جارا... زمخشری، بانو زمرد ملک، شیخ محمد عبده، مختومقلی فراغی و صدها شخصیت دیگر)، هنرهای بی نظیر آنها و ... هر یک شاهدی بر موجودیت تاریخی آنهاست.
ایران گاهوارهی تمدن و دارای فرهنگی بس کهن است. تمدنی که قدمت آن به هزاران سال میرسد. در ایجاد این هویت تاریخی، هر یک از اقوام ایرانی به سهم خود ایفای نقش نموده اند.
متأسفانه در بررسی منابع تاریخی شاهد کوششی نامبارک توسط استعمارگران و ایادی آنها در کتمان واقعیات میشویم. آنها با تاریخ نگاری غلط به تفوق و برتری طلبی نژادی مهر تأیید زدند. آنها در جهت یکسانسازی فرهنگی و ایجاد بحران هویت تلاش کردند. مسلمین را ترک و تازی نامیدند و میخواستند به غلط این طور القاء کنند که تمدن ممتاز پیش از اسلام، با ورود عرب و اسلام بر باد رفت و وا پس ماندگی کنونی ایران و شرق میانه، حاصل حضور و ظهور اسلام است.
حاصل این کوششهای نامیمون آنها، دشمنی ناموجه و آشکاری است که اینک مردم شرق میانه را با وجود همکیشی قدرتمندشان به صورت عرب و عجم و ... از یکدیگر جدا کرده است. اما طبق رهنمود حکیمانهی حضرت امام خمینی(ره): «دراسلام، نژاد، زبان، قومیت و ناحیه مطرح نیست. تمام مسلمین چه اهلسنت و چه شیعی، برادر و برابر و همه برخوردار از همه مزایا و حقوق اسلامی هستند ... در اسلام کرد، ترک، فارس بلوچ، ترکمن و غیر اینها مطرح نیست. اسلام برای همه و جمهوری اسلامی حق همه گروهها را با عدالت اسلامی ادا خواهد کرد ».
اساس و پایهی فرهنگ و مدنیت هر قوم وملتی زبان آن قوم و ملت است و زبان ترکمنی نیز یکی از عناصر اصلی هویت ترکمن هاست.
شاهکارهای دینی، ادبی و لغت نامهها و ... که از نیاکان پاک نهاد ما به ارث رسیده، سطر به سطر گنج واژه هایی است که از جویبار اندیشهی اسلامی آب خورده و سربلند قامت برافراشته و ثمر داده است.
لزوم آموزش زبان مادری به عنوان یکی از اصول اولیه و اساسی آموزشی، توسط متخصصان علوم تربیتی و آموزشی مورد تأکید قرار گرفته است.
خیلی از ترکمنها به آشنایی علمی و آکادمیک با زبان مادری خود احساس نیاز میکنند و این امر امکانات شایستهای را جهت رفع این نیاز میطلبد.
اهمیت زبان با توجه به دو ضرب المثل اروپایی برای مردمان آن منطقه به قدری است که آنها میگویند «هر کس زبان مادری خود را نداند یک وحشی است»، این یک ضرب المثل فرانسوی است، اما روسها میگویند: «ندانستن زبان مادری غایت وحشیگری است».
زبان نعمتی خداوندی و وسیلهای برای بیان افکار، اندیشهها، احساسات و عواطف انسانی، پیام رسان علوم و فنون و هنرهاست.
هر زبانی حاصل گنجینهای از فرهنگ و مدنیت است. در واقع با از بین رفتن هر زبانی، گنجینهی فرهنگ و مدنیت انسان هایی که به آن زبان تکلم میکنند نیز از بین میرود.
جایی که با به خطر افتادن نسل یک گیاه و یا نسل یک حیوان، همه به تکاپو میافتند و انجمنهای بین المللی حفاظت از آن گیاه و یا از آن حیوان تشکیل میشود، حفاظت از زبانها و گنجینههای فرهنگ و مدنیت، وظیفهای خطیرتر و رسالت تک تک ماست.
تلاش مذبوحانه در راستای یکسان سازی فرهنگی و تحقیر برخی فرهنگها و برتر نشان دادن کاذب دیگری و ایجاد اختلاف بین آنها و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» در رژیم گذشته نمود بیشتری داشت و به برکت انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تقریبا به زباله دانی تاریخ پیوسته است.
اما متأسفانه در موارد نادری نیز برخی از نشخوارکنندگان پس ماندههای این افکار مسموم از آنها دنباله روی کرده و میخواهند بین امت اسلامی آگاهانه و یا ناآگاهانه ایجاد شکاف نمایند که خیال باطلی است. آنها با اتکا به مبانی نژاد گرایانه و غیر انسانی دیدگاههای خود، در راستای توهین و تحقیر زبان و فرهنگ اقوام از هیچ کوششی فروگذار نیستند.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید (سوره روم آیه شریفه ۲۲): «از نشانههای خداوند تبارک و تعالی آفریدن آسمانها و زمین و مختلف بودن زبانها و رنگهای شماست و بدرستیکه در آن نشانه هایی برای دانایان است» طبق فرمایش خداوند عزوجل زبانها نیز از نشانههای پروردگار یکتاست. اگر زبانها از نشانههای پروردگار یکتاست، تحقیر نشانههای خداوند توسط این به ظاهر فرهنگ دوستان چگونه قابل توجیه است ؟ مشیت الهی این بود که زبانها مختلف باشند.
جامعه چون گلستان رنگارنگ است و شادابی آن بسته به رنگارنگی آن دارد و اگر یک رنگ بودن آن بر مبنای خواست و سلیقهی باغبان درست بود، باغبان هستی خود به این کار تواناتر بود.
در نتیجهی القائات افکار مسموم تفرقه افکنان، متأسفانه بی توجهی به زبان مادری در بین برخی کودکان اقوام مختلف و حتی در بین برخی دانشجویان نیز رواج یافته است. این افراد دچار بحرانهای متعددی میشوند که متأسفانه بازتاب منفی آن متوجه جامعه مان است.
صاحبان افکار نژادپرستانه و غیر انسانی توجه به فرهنگ اقوام و تدریس و ترویج آنها را تهدیدی برای امنیت ملی به حساب میآورند. حفظ آداب و رسوم، فرهنگ، زبان و تاریخ اقوام و حتی سهیم کردن آنها در لایههای حاکمیت و ایجاد فرصتهای شایسته برای آنها، نه تنها امنیت ملی را تهدید نمی کند، بلکه حق طبیعی و قانونی و انسانی آن هاست و راهی است تا بدینوسیله غبار سالیان ستمشاهی از چهرهی زیبای شاهد آن هر چه بیشتر زدوده شود.
آن چه که امنیت ملی را تهدید میکند، افکار بیمارگونهای است که فرهنگ و اقوام غیرفارسی را جولانگاه افکار مسموم خود قرار داده است.
آنها با تکلم اقوام به زبان مادری خود و با تدریس و ترویج زبان آنها مخالفت میکنند، در صورتیکه خداوند متعال با توجه به زبان اقوام (بلسان قومه)، پیامبری را مبعوث کرده است (سوره مبارکه ابراهیم آیه ۴)، و زبانها را وسیلهی ارتباطی بین خود و رسولش واقوام قرار داده است.
در کشورمان برای حفظ و گسترش زبان فارسی و پالایش آن از واژههای خارجی کلی انرژی و هزینه صرف میشود وحتی از مالیات ترک زبانان و سایر اقوام به جای آموزش زبان مادری آنها، کتابهای فارسی به سایر کشورها صادر میشود و هر سال انواع و اقسام سمینارهای ادبیات فارسی برگزار میشود، با این وجود نه تنها هیچ صحبتی از تهدید و غیره در بین غیرفارس زبانان نمی شود، بلکه بالعکس همه اقوام مشارکت میکنند و زبان فارسی را همچون زبان مادری خود محترم شمرده و ارج مینهند و آن را میراث معنوی خود و از گنجینههای این مرز و بوم به حساب میآورند. باید یادآور شویم که مسئله امنیت ملی کشور عزیزمان دغدغهی همه اقوام ایرانی است و همین اقوام بودند که در راه استقلال، تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران از بدو طلوع انقلاب شکوهمند اسلامی و درطول جنگ تحمیلی جان فشانیها کرده و شهدای زیادی را تقدیم اسلام و انقلاب کردند و لذا، احترام به اقوام و زبان فرهنگ آنها از شعائر جمهوری اسلامی ایران است و پایههای جامعه اسلامی مبتنی بر کرامت و ارزشهای والا و انسانی، دیگر پذیری، تفاهم، آزادیهای فردی و اجتماعی، جزو اصول و معیارهایی است که جهان امروز همه بر آن تأکید دارند.
چگونه است که دانشکدههای تورکولوژی و رشتههای وابسته به آن، در اروپا و بعنوان مثال در کشور آلمان در دانشگاههای متعددی همچون دانشگاههای بامبرگ، گیسن، گوتینکن، هامبورگ، ماینتس، مونیخ، برلین و ... در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا ارائه میشود و چگونه است که جمعیت چند هزار نفری در کشورهای اروپایی از امکانات فراوانی برخوردارند و به زبان مادری خود تحصیل میکنند، اما صدها هزار ترکمن نه تنها در پایتخت موطن خود (تهران) یک مدرسته ابتدایی به زبان مادری ندارند، بلکه حتی در سراسر منطقه ترکمن صحرا (مناطقی ازاستان گلستان و خراسان شمالی) نیز یک کودکستان به زبان ترکمنی وجود ندارد.
شاگرد کودکستانی نیز درست در مرحلهی آغازین برخورد فرهنگی خود ملزم به یادگیری زبانی غیر از زبان مادری خود است و بحران زبانی از نخستین مرحله آموزشی و فرهنگی آغاز میشود و تا بالاترین سطح تحصیلی ادامه پیدا میکند. دفاع از زبان و ادبیات ترکمنی و زبان و ادبیات سایر اقوام محترم ایرانی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران یک «ارزش» است و جزو شعائر انقلاب و حرمت و احترام به مردم محسوب میشود و ایجاد زبان و ادبیات اقوام به عنوان رشته دانشگاهی یک ضرورت است و مسلما فرهیختگان ما نسبت به ارزشهای انقلاب بی تفاوت نیستند.
ما رجای واثق داریم که مسئله زبان و ادبیات اقوام و ملیتهای ایرانی با توکل به خداوند متعال و با عنایت دولت آینده و اجرای اصول مترقی ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی و با مشارکت و همکاری نزدیک کلیهی کسانی که تساوی حقوقی، همزیستی مسالمت آمیز و وحدت واقعی و پویای مردم ایران را ضرورت حیاتی پیشرفت و تعالی همه مردمان کشور خود میدانند، انشا ا... هر چه زودتر حل خواهد شد.
۲) زبان ترکمنی و خانوادهی آن :
زبان ترکمنی متعلق به خانواده زبانهای اورال آلتای (اورالیک آلتائیک)است.نخستین تقسیم بندی زبانهای اورال آلتای در نیمه اول قرن هجدهم یعنی به سال۱۷۳۰ میلادی توسط Ph.j.vonStrahlenbergسوئدی انجام میگیرد.
در این زمینه همینطور میتوان از تحقیقاتN.Schott(۱۸۴۹. م) وM.A.Castren (۱۸۵۲ ۱۸۱۳) نام برد.
Castrenرا بنیانگذار فیلولژی اورال آلتایبهحسابمیآورند .دراواسط قرن نوزدهم و در سایهی تحقیقات Schott وCastren، نظریه تقسیم زبانهای اورال آلتای به دو گروه زبانهای اورال (چود) وآلتای (تاتار) قطعیت مییابد.
زبانهای این خانواده همینطور تحت نام زبانهای «اسکیتیک» (۱۹۱۰ Leibniz)، زبانهای «فلات آسیای میانه» (۱۸۰۶ J.CH.Adelung) ،زبانهای «فین - تاتار» (۱۸۴۹ W.Schott) و گاهی نیز زبانهای «اگرو آلتای»مورد تحقیق قرار گرفتهاند.
۳) زبانهای آلتایی :
در سایه تحقیقات و بررسیهای رو به رشد یک صد ساله زبان و ادبیات و فولکلور و ابزار فرهنگی گوناگون مردم ترک، تونگقوز، مغول (همینطور ژاپن وکره)، یکی از شاخههای علم و دانش یعنی Altayistik پا به عرصه حیات میگذارد.زبان شناسی تطبیقی آلتایی باG.J.Ramstedt شروع میشود. Ramstedt در این زمینه کتاب و مقالات متعددی تألیف و منتشر میکند. بر اساس دیدگاه این دانشمند، زبانهای آلتایی ریشه واحدی دارند .بعد از وفات Ramstedt، شاگردان و طرفدارانش از جملهP.AaltoوN.Poppeتحقیقات در زمینه زبانهای اورال و آلتایی را ادامه میدهند.
P.Altoبعد از وفاتRamstedtبه مهمترین اثر او بنام «در آمدی بر زبانهای آلتایی» را به چاپ میرساند.
N.Poppe (شاگرد دیگرRamstedt) یکی از فعال ترین محققان در زمینه زبانهای آلتایی بوده است و به سال ۱۹۶۰ میلادی کتاب «گرامر مقایسهای زبانهای آلتایی » را منتشر میکند. N.Poppeاین نظر را نمایندگی میکند که شباهتهای فونتیکی و ساختواژی بین زبانهای آلتایی محصول تصادف و عاریه نبوده بلکه دلایلی در اثبات خویشاوندی تاریخی این زبانها به حساب میآیند. همینطور G.Y.Ramstedt و K.MengesوO.Pritsak از نظریه خویشاوندی زبانهای آلتایی حمایت میکنند و از دانشمندان و زبانشناسان شوروی میتوان ازA.BaskakovوIltiçوSvitiçو Sunik به عنوان حامیان نظریه خویشاوندی زبانهای آلتایی نام برد.
۴) زبان هایی که متعلق به خانواده زبانی «آلتایی» هستند کدامند؟
با در نظر گرفتن تقسیمات Schott وCastrenوRamstedtوN.Poppeو دیگران میتوان زبانهای ترک (از جمله ترکمنی و آذری و ...)، مغولی، مانچو، تونگقوز را جزو زبانهای آلتایی به حساب آورد. بعضی از زبانشناسان، زبانهای «ژاپنی و کره ای» را نیز جزو خانواده زبانهای آلتایی به حساب میآورند.در زمره دانشمندانی که سعی داشتند ژاپنی را نیز در شمار زبانهای خانواده آلتایی به حساب آورند میتوان ازJ.V.Klaproth (۱۸۲۳) وPh.F.Siebold (۱۸۳۲) وL.D.Rosny (۱۸۵۶) وJ.Hoffmann (۱۸۶۷).
H.Winkler (۱۹۰۲) و Pröhle (۱۹۱۷) وA.M.Podnigev (۱۹۰۰) و G.J.Ramstedt (۱۹۲۴) نام برد.
در میان دانشمندانی که زبان کرهای را در شمار زبانهای خانواده آلتایی به حساب میآورند، میتوان از E.D.Polivanov (۱۹۲۳) وN.Poppe و P.Alto نام برد و این دانشمندان در آثارشان علاوه بر عناصر لغوی مشترک بین ترکی و کرهای به بعضی از تشابهات دستوری میان این دو زبان نیز اشاره میکنند.
۵) زبانهای اورال :
زبانهای اورال به چهار گروه «یوکاگیر»، «اسکیمو آله ئوت»، «ساموید» و «فین اوغور»تقسیم میشود.زبانهای گروه«فین» (فنلاند) عبارتند از :
۱) زبان کارل (در کارلیا)
۲) زبان فین (در فنلاند)
۳) زبان ساآم (درغرب فنلاند و درمناطقی از نروژ)
۴) زبان اودمورت (در اودمورت تاتارستان،باشقیردستان،کیرووودرگورگی)
۵) زبان ماری (اطراف رود ولگا)
۶) زبان موردووا
۷) زبان کومی پرمییاک
زبانهای گروه «اوغور» عبارتند از :
۱) زبان مجاری (در مجارستان )
۲) زبان خانت مان (زبان«خانت»هاو«مان»ها )
باید اضافه کنیم که زبانهای «استونی» (در استونیا) و «لاپ» (در «لاپلند» سوئد) نیز در گروه زبانهای اورال جای میگیرند.
۶) زبان ترکی :
زبان ترکی یکی از شاخههای رشد یافته خانواده زبانی آلتایی است و دارای هفت دوره زبانی است که پرداختن به آنها از حوصله این مقاله خارج است.زبان ترکی که دارای گذشته و تاریخ است. محدوده جغرافیایی وسیعی را در بر میگیرد. در زمینه زبان ترکی (از نیمه اول قرن نوزدهم) تا کنون تحقیقات متعددی انجام یافته است و کتابها و مقالات گوناگونی توسط دانشمندان و زبان شناسان کشورهای مختلف به رشته تحریر در آمده است که ما به علت وسعت موضوع و مطالب فقط به ذکر نام بعضی از آنها اکتفا میکنیم. از میان دانشمندان و زبانشناسانی که در این زمینه فعالیت داشته اند میتوان از: J.C.Adelung (۱۸۰۶) وF.Adelung (بی تاریخ) وF.J.Vonklaproth (۱۸۲۳) وI.N.Berezin (۱۸۴۸) وRadloff (۱۸۸۷/۱۸۸۲) وVambery (۱۸۸۵) وKoatanoi (۱۸۹۴) وAristov (۱۸۹۶) وCalain (۱۸۹۶) وKor۳۵۱; (۱۹۱۰) و Nemeth (۱۹۱۷) وSamoylaviç (۱۹۲۲) و باقر چوپان زاده (۱۹۴۱) وRasonen (۱۹۴۹) وMalov (۵۲ - ۱۹۵۱) وBaskakov (۱۹۵۲) و ... نام برد.
ما در این قسمت به یکی از آخرین تقسیم بندیها بر اساس تقسیم بندیRasonenو...)نظری کوتاه میافکنیم.
در این تقسیم بندی این زبان به۶ گروه :
۱) چواسی
۲) یاقوتی
۳) گروه شمال شرقی(شمال)
۴) گروه شمال غربی(غربی)
۵) گروه جنوب شرقی (شرقی)
۶) گروه جنوب غربی (جنوبی)
تقسیم شده است. «ترکمنی»به گروه ششم یعنی گروه جنوب غربی یا اوغوزی تعلق دارد. به این گروه«تاغلی» نیز گفته میشود.
گروه اوغوزی خود به دو شاخه ترکی «اوغوز شرقی» و ترکی «اوغوز غربی» تقسیم میشود. «شاخهی غربی» گروه اوغوزی را «ترکی ترکیه» و«ترکی آذری» و «شاخه شرقی» آنرا«ترکمنی» و«ترکی خراسانی»تشکیل میدهند.
۷) بعضی از زبانهایی که با زبان ترکی مقایسه شده اند:
در زمینه زبانشناسی تطبیقی ترکی میتوان از مقایسه زبانهای تونگقوزی مانچویی، مغولی، کرهای، ژاپنی، فنلاندی، مجاری، قفقازی، باسکی، تامیل، دراوید، هندواروپایی، ایلامی، سومری و زبان سرخپوستان آتستک (آزتک) با ترکی اشاره کرد.در تطبیق زبانهای مذکور با زبان ترکی هم به مقایسه عناصر لغوی و هم به گرامر پرداخته شده است .