سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر شامگاه شنبه 9 بهمن 1395 با حضور «سید رضا صالحی امیری» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مسؤولان سینمایی، هنرمندان و با تجلیل از شهدای آتش نشان حادثه پلاسکو، در برج میلاد تهران آغاز شد.
به این بهانه نوشتار زیر به بررسی و تحلیل سیاست های کلان سینما و جشنواره فیلم فجر پرداخته است:
«سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانهی فوقالعادهای است، یعنی واقعا الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری ...من میگویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این میدانم. من میگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست.» مقام معظم رهبری.
جشنواره بینالمللی فیلم فجر، مهمترین جشنواره سینمایی ایران است که از سال ۱۳۶۱ تاکنون، هر ساله در دهه فجر انقلاب اسلامی در تهران برگزار میگردد. تاکنون ۳۴ دوره از این جشنواره برگزار شده است که آخرین آن در سال ۱۳۹۴ بود و دیشب سی و پنجمین دوره آن آغاز به کار کرد.
جشنواره فیلم فجر، جایگزینی برای «جشنواره بینالمللی فیلم تهران» بود که تا پیش از انقلاب اسلامی، تحت حمایت مخصوص «فرح پهلوی» در ایران برگزار میشد و در آن فیلمهای برگزیده سینمای ایران در کنار آثار سینمای بینالمللی به رقابت میپرداختند. پس از انقلاب اسلامی، این جشنواره تعطیل شد و بعد از ۴ سال «جشنواره فیلم فجر»، همزمان با ایام جشن های دهه فجر جایگزین آن شد.
جشنواره فجر بزرگ ترین و مهم ترین رویداد سینمایی ایران است که همه ساله خیل عظیمی از هنرمندان و فیلم سازان کشور را با هر نگاه و جریان و خط فکری که دنبال می کنند، به دور یکدیگر جمع می کند تا آخرین ساخته های سینمایی خویش را با یکدیگر به تماشا و قضاوت بنشینند.
بدون شک «سینما» یکی از مهم ترین و اصلی ترین رسانه های امروزی است که تاثیرگذاری فوق العاده ای را بر روی مسئله فرهنگ در جهان دارد. این رسانه از همان بدو ورود به ایران توانست جایگاه قابل قبولی را در میان مردم به خود اختصاص دهد و این جایگاه را تا به امروز حفظ نماید؛ همچنین روز به روز بر مقبولیت و مؤثریت خویش بیفزاید. لذا مهم ترین رویداد این رسانه ی تاثیر گذار یعنی جشنواره فیلم فجر، دارای اهمیت فوق العاده ای در فرهنگ و اخلاق کشور است.
این جشنواره به نوعی مهم ترین رویداد فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران است. پس همچون سایر بخش ها و ارگان های این نظام باید دارای یک سری اهداف و چشم اندازهایی باشد که در راستای پیشبرد اهداف نظام، حرکت کند. لذا مطالبه ای که از آن می رود، همسو بودن سیاست های آن، با سیاست های کلان نظام جمهوری اسلامی و قدم برداشتن در راستای تحقق آنها از منظرگاه فرهنگ و رسانه است. اما آیا حقیقتاً همینطور بوده؟ یعنی آیا این رویداد بزرگ فرهنگی از ابتدای فعالیتش تا به امروز در راستای تحقق آرمان های نظام پیش رفته است یا نه؟
به طور قطع نمی توان جواب صریح منفی یا مثبتی به این سوال داد. کارنامه سی و چهار ساله این جشنواره پر است از نمره های متفاوتی که یک معدل گیری آسان را برای آن سخت و دشوار کرده است. جشنواره فجر در طول این چند سال، دستخوش انواع تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ داخلی و خارجی بوده است. از برگزاری آن در بحبوحه جنگ تحمیلی گرفته تا تغییر سیاست های آن همسو با تغییر دولت ها، از حواشی و اتفاقات اجتماعی و فرهنگی گرفته تا دست های پشت پرده خارجی. همه ی این عوامل در طول این چند دهه، هیئت و شاکله ای از این فستیوال نشان داده که چه بسا دوره ای از آن را در تناقض با دوره ای دیگر دیده باشیم.
شاید یکی از بهترین راه های رسیدن به پاسخ سوال فوق، مروری باشد بر جوایز و سیمرغ هایی که در طول این چند دوره به آثار و سازندگان آنها تعلق گرفته است. از جوایز بهترین فیلم و فیلمنامه گرفته تا سیمرغ های بلورین بهترین کارگردانان و بازیگران.
اما ما این مرور و بررسی را نیز انجام دادیم و به نتیجه ای که صراحت در پاسخ را برایمان به همراه داشته باشد، نرسیدیم. چرا که به همان اندازه که کارنامه کارگردانانی ارزشی همچون مجید مجیدی و ابراهیم حاتمی کیا را پر سیمرغ میبینیم، در مقابلش نیز، به سیمرغ باران شدنِ فیلم سازانی برمی خوریم که بنا بر اذعان و مصاحبه های خودشان، میانه خوبی با نظام جمهوری اسلامی ندارند.
در دوره هایی، آثاری را برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم می بینیم که به حق می توان آنها را جزو آثار هنری طراز جمهوری اسلامی دانست و در مقابل در سال هایی نیز، این جایزه درخشان را متعلق به فیلم هایی می بینیم که آشکارا به نظام جمهوری اسلامی و آرمان های انقلابی و مذهبی آن توهین می کنند. از این دست نتایج عجیب جشنواره ای، در طول این چند دوره به کرات به چشم می خورد. به طور مثال جشنواره ای که در سال پیش، بهترین فیلم خود را «ایستاده در غبار » معرفی می کند، حال، امسال فیلم استراتژیک «امپراطور جهنم» را حتی به بخش رقابت هم راه نمی دهد!
در این میان حتی حد نصاب سیمرغ گرفتن ها نیز، به سمت و سوی خاصی متمایل نشده و باز هم در میانه حرکت کرده و همانطور که فیلم هایی همچون «آژانس شیشه ای» و «باران» مفتخر به دریافت هفت یا هشت سیمرغ بلورین هستند، در مقابل فیلم هایی تلخ و سیاه همچون «ابد و یک روز» نیز، رکورددار دریافت سیمرغ اند. به طور خلاصه باید گفت که همه چیز در این چند دوره نسبی بوده، به گونه ای که اجازه حکم صریح و مطلق را در خصوص خویش به منتقد نمی دهد؛ از دبیران جشنواره ها گرفته تا فیلم های راه یافته به دوره های مختلف و تا جوایز گرفته شده آنها. لذا همین امر موجب شده تا پاسخ صحیحی برای سوال خویش پیدا نکنیم.
اما همین که پاسخ صحیحی برای «بر له» بودن و «بر علیه» بودن این جشنواره پیدا نکردیم، خود پاسخی آشکار و مبین بر روند فعالیت این جشنواره است. چرا که ما به این نتیجه رسیدیم که اگرچه با جشنواره ای کاملا مغایر و متناقض با سیاست ها و آرمان های نظام جمهوری اسلامی روبه رو نیستیم، اما از نعمت یک جشنواره کاملا همسو نیز برخوردار نمی باشیم. در صورتی که همین برخوردار نبودن، خود به معنای مغایرت این جشنواره با آرمان های نظام است. چرا که ما در خصوص رویدادی صحبت می کنیم که تحت لوای جمهوری اسلامی و با بیت المال و بودجه مردمی آن برگزار می شود و هدف از برگزاری آن تمام و کمال همین است که در راستای اهداف جمهوری اسلامی و مردم مسلمان ایران قدم بردارد، نه آنکه با سیاستِ زدن به نعل و میخ و با قدم برداشتنی کج دار و مریز، سعی در این داشته باشد تا علاوه بر جلب رضایت مدیران نظام و کسب منافع خویش از آنها، کار خود را نیز پیش ببرد.
به جرأت باید گفت که سینمای ایران و جشنواره همه ساله آن، سنگر فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است که باید تمام و کمال در خدمت سیاست ها و اهداف اسلامی و انقلابی نظام باشد. لذا این سیاست دو پهلویی که از آغاز، همراه آن بوده و این مرامِ نسبی مسلکیِ این جشنواره، چیزی نیست که مورد رضایت نظام جمهوری اسلامی و مطبوع رهبر معظم انقلاب و در جهت اجرای مطالبات فرهنگی ایشان باشد.
منبع :
سهشنبه
۱۲ بهمن ۱۳۹۵
۲۰:۳۰:۰۰
54549
به بهانه آغاز سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر نوشتار زیر به بررسی و تحلیل سیاستها و اهداف کلان سینما و جشنواره فیلم فجر پرداخته است.