طبقه دوم یک ساختمان، محل نقش بستن زیباترین آثاری است که در حوزه آیینی و طی سالهای اخیر به دست و قلم حسن روحالامین به تصویر کشیده میشود. وقتی رسیدم، مشغول کار بود. در حال کار روی طرحی که وقتی تمام شود، خیلیها را به حیرت خواهد انداخت. «روضه باز» بود. فقط چند دقیقهای مبهوت این تابلوی عظیم و نفیس بودم، بعد سراغ گفتوشنود با استاد رفتم. حسن روحالامین به گفته اساتید و خبرگان حوزه نقاشی یکی از بهترین نقاشهای پس از انقلاب است و کارهای بینظیری در حوزه آیینی دارد. بخش مهمی از گفتوگوی ما با روحالامین حول انتقاداتش از مدیریت فرهنگی کشور گذشت. فضایی که به گفته او «ریشه هنر و هنرمند را با هم میزند».
متن حاصل از این گفتوگو را در زیر میخوانید
من اگر بخواهم جلوی سوءاستفادهها را بگیرم میگویم اصلا حق ندارید آثار را کار کنید و هیچ سراغی هم از ما نگیرید! اما به خاطر روح آثار و روحیه شخصی خودم اصلا اهل چنین کارهایی نیستم. اگر به خاطر خود صاحب اثر (معصومین) نبود شاید این کار را میکردم.
متن حاصل از این گفتوگو را در زیر میخوانید
آقای روحالامین! عمده کارهای شناختهشده شما، آثاری با مضامین آیینی است. برای طراحی و به تصویر کشیدن این آثار، از کجا الهام میگیرید؟
مثل خیلی از مردم که با اهل بیت(ع) نسبت دینی، عقیدتی و عاطفی برقرار کردهاند، با ائمه رابطهای از این جنس دارم. نسبت به ایشان احساس دین و احساس وظیفه میکنم. شیعه هستم و هنر نمیکنم برای امام حسین کاری میکنم. ما باید برای اهل بیت احساس وظیفه کنیم. خیلیها از بنده بابت این کارها تعریف میکنند. از مردم تشکر میکنم ولی به هیچ وجه نباید از این تعریفها خشنود شوم. به نظرم برای نقاش بهتر این است که از این تکبر فاصله بگیرد و در خلوت به فکر کارهای بهتر باشد.بیشتر تابلوهای آیینی شما مربوط به واقعه عاشوراست. در واقع شرح روضهها و مقاتل در قاب است. کار سخت و ظریفی است. درباره فرآیند رسیدن و نقاشی کردن این صحنهها توضیح میدهید؟
احوالاتی که انسان در زمان کشیدن این وقایع دارد، امور شخصی است. یعنی شاید اصلا نشود توضیحش داد. دلم هم نمیخواهد کسی از این احوالات سوال کند یا دربارهاش توضیح بدهم اما درباره فرآیند به تصویر کشیدن این صحنهها، مقاتل و روضهها باید دقیق و ظریف بود. به جزئیات توجه کرد. مقاتل را میخوانم و در جلسات روضه حضور پیدا میکنم. برایم مهم است کار دقیق و نزدیکترین صورت به روایتهایی باشد که از کودکی شنیده و دنبال کردهایم. در کنار اینها تاریخ را هم باید مطالعه کرد. اگر کسی به این جزئیات توجه نکند معلوم میشود کارش تصنعی است.وضع حمایتهای فرهنگی در این حوزه چگونه است؟ راضی هستید؟
کدام حمایت (با خنده!) باید از این اداهای روشنفکری دربیاوری تا حمایتت کنند. این شرایط به هیچ وجه پسندیده هنر انقلاب نیست که یک نقاش در این حوزه، به سختی کار کند. در گذران زندگی با مشکل مواجه باشد. اسپانسر کارها خودم هستم و نهادهای فرهنگی این هزینه را تقبل نمیکنند. ممکن است بعد از اینکه یکی از کارهایم رسانهای شد، یکی- دو نفر زنگ بزنند و بگویند «دستت درد نکند» اما حمایتی که باید اتفاق نمیافتد.پس از شرایط راضی نیستید!
طبیعی است که راضی نباشیم. با این شرایط اگر نقاشی را کنار بگذاریم، بهتر است. اگر دنبال کار دیگری بروم حداقل خیالم راحت است میتوانم زندگی را حتی با حداقل امکانات بگذرانم اما نسل هنرجو و هنرمند ما چه گناهی کرده که به پای ولنگاری مدیران فرهنگی بسوزد. خوب نیست آدم اینطور گله کند ولی هرکس دیگری جای ما بود نقاشی را رها کرده بود. در حال حاضر هم امیدوار نیستم از سوی این مسؤولان حمایتی صورت گیرد.منظورتان ارشاد است یا حوزه هنری یا نهاد دیگری؟
نمیخواهم اسم بیاورم. همه را میگویم. حمایتها به «بهبه و چهچه» خلاصه میشود و اصلا نمیپرسند شماها چگونه روزگار میگذرانید! در این بین البته همین که مردم با کار ارتباط برقرار میکنند و از روی خلوص با کارها مواجه میشوند و با اعتقاد کارها را نگاه میکنند، کمی از این فشارها کم میکند. اما اینها که باعث نمیشود مسؤول به وظیفهاش درست عمل نکند. من خطابم به مسؤولان است که اگر مسؤولی به وظیفهات درست عمل کن. مسؤولان فرهنگی فقط دنبال تعطیل کردن روزنامه و ایراد گرفتن از حرف و حدیثها و مطامع فردیشان هستند. عموما فرهنگ را نمیفهمند. به آنهایی هم که توضیح میدهی جواب تلفنت را نمیدهند. اگر شمارهات را نداشته باشند بار اول جوابت را میدهند و گرم حال و احوال میکنند. بعد که شمارهات را میفهمند دیگر پاسخت را نمیدهند. این وضعیت مسؤولان فرهنگی ماست. یک نسبتی بین ما و ائمه و اولیا هست که ما همیشه بدهکارشان هستیم و هرچه عزت، آبرو و شخصیت هست از حسین بن علی(ع) و خانوادهاش است و هیچ شکی درباره مناسبات و لطف ایشان نیست. ما همیشه بدهکار ایشان هستیم اما یک نسبت دیگری هم بین ما و مسؤولان وجود دارد. حقی از ما بر گردن آنهاست که باید رعایت شود.باز هم اشارهتان به نهاد خاصی باز نمیگردد؟
خیر! منظورم همه نهادهای فرهنگی است. این طرفی و آنطرفی هم ندارد. همهشان کمکارند. الان هم هنر و هم فرهنگ بدون متولی است. فرهنگ، حقوقبگیر دارد ولی مسؤول ندارد. اینکه رهبر انقلاب میگویند «ولنگاری فرهنگی» به خاطر همین است که مسؤول ما فرهنگ را نمیفهمد، هنر را نمیفهمد. چقدر به هنرمندان آیینی توجه کردهاند؟ چرا این کارها برایشان مهم نیست؟ این روزها هم که هرکس از راه میرسد دنبال سوءاستفاده از هنرمندان است. از مدیران دولتی گرفته تا برخی همکاران خودمان!مثلا چه کار میکنند؟
مثلا به اسم اینکه فلانی دارد برای امام حسین(ع) کار میکند، توجهی به حق مولف و اینها نمیکنند. گفتم یک نسبتی با ائمه دارم. وظیفهام است و بحثی دربارهاش نداریم. یک نسبت هم با مسؤولان است. الان هم مطمئنم اگر این مصاحبه را بخوانند زنگ میزنند و میگویند: فلانی تو برای اهل بیت(ع) کار میکنی، نباید توقع داشته باشی و این حرفها. خب من که خودم میگویم برای اهل بیت کار میکنم، تازه اعتراف هم میکنم این کارهای من کار نیست، کوتاهی کردهام و ادای دین و وظیفه میکنم. خودم معترفم.اما این چه ربطی به شما به عنوان مسؤول دارد؟
هزینه و مبلغی که باید برای هنر و هنرمند مکتبی اسلام مصروف شود، صرف هنرمندانی میشود که اکثرا یا با انقلاب اسلامی زاویه دارند یا بعضا نسبت به مسائل انقلاب بیتفاوت هستند. در واقع بودجه هنر دینی صرف هنر غیردینی میشود.من اگر بخواهم جلوی سوءاستفادهها را بگیرم میگویم اصلا حق ندارید آثار را کار کنید و هیچ سراغی هم از ما نگیرید! اما به خاطر روح آثار و روحیه شخصی خودم اصلا اهل چنین کارهایی نیستم. اگر به خاطر خود صاحب اثر (معصومین) نبود شاید این کار را میکردم.