ببین باری که تا ایشان چه گفتند / بدل یاقوت یا خرمهره سفتند
ناصر خسرو
واژه خرمهره به معنی مهره بزرگِ کم قیمت که بر گردن خر بندند، همچنین به نامهای دیگر از جمله خرمک و خرتک نیز خوانده میشود. خرمک به مهرههای شیشهای سیاه و سفید میگویند که برای دفع چشم نظر یا خیال باطل بر دست یا گردن کودکان بسته میشود. البته خرمهره بیشتر به رنگ آبی است؛ رنگی که نشانه آرامش است و حالتهای مختلف روحی را میتوان با آن نشان داد و بنابر عقیده بعضی افراد رنگ آبی میتواند انرژیهای بدِ صاتع از چشم افراد تنگ نظر یا خیالهای باطل او را خنثی کند. البته این عقیده بیشتر متعلق به ایرانیان است و در کشورهای اروپایی رنگ آبی و یا کلاً خرمهره را نشانه و آورنده شانس میدانند.
تاریخچه خرمهره
با آن که این رنگ را به دلیل پیدا شدن نظر قربانیها و بتهای کوچک در مقابر مصری به نام لعاب مصری میشناسند ولی کهنترین نمونهها متعلق به 5000 سال پیش از سومر به دست آمده است. این آثار در مقابر ایرانی از هزاره نخست تا دوره ساسانی دیده میشود و پیکرهها و نظر قربانیهای کندهکاری شدهای نیز در روزگاران هخامنشی و اشکانی رواج داشته است. در آن زمان خرمهره علاوه بر تزئین، برای دفع ارواح به کار میرفت ولی امروزه این خرافات رد شده است.(1)اما در تاریخ در مورد چگونگی کشف خرمهره سازی اینگونه ثبت شده است که بیش از 5000 سال پیش، در کورههای ذوب مس، مس را ذوب میکردند و جنس بدنه کوره از سلیس بود و از علف اشنون (کربنات سدیم) به عنوان سوخت استفاده میشد. پس از مدتی یک لایه آبی رنگ بدنه را میپوشاند و این شروعی برای ساخت خرمهره بوده است. درباره اولین محلی که خرمهره سازی در آن آغاز شده در بین باستانشناسان اختلاف نظر است، گروهی ایران و گروهی مصر را آغازگر این هنر میدانند ولی اکثر باستانشناسان معتقدند که با توجه به مدارک موجود، این هنر برای اولین بار در ایران به وجود آمده است و سپس توسط یک شاهزاده خانم ایرانی، روش ساخت خرمهره به عنوان هدیه به مصر منتقل شده است. ولی بیش از هرجای دنیا خرمهره سازی با نام قم شناخته شده است و در بسیاری از کشورهای اروپایی به خصوص در آلمان این هنر را با نام «قم تکنیک» میشناسند و در این هنر، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی قم جایگاه خوبی، نه تنها در ایران بلکه در جهان، داراست، چرا که دارای سابقه طولانی در ساخت خرمهره است و همینطور تمامی امکانات و مواد اولیه لازم برای ساخت خرمهره را در خود دارد. اعتبار این هنر در قم به اندازهای بوده که هانس وولف مؤلف کتاب صنایع دستی کهن ایران در بازدید از ایران از کارگاه بزرگ خرمهره سازی در قم نیز بازدید کرده است. این کارگاه دارای 12 کارگر بوده و مصرف سالانه مواد قلیایی آنان بیش از پنجاه تن بوده است. مصرف این اندازه مواد اولیه و همینطور این تعداد کارگر حاکی از اهمیت این هنر در آن دوران است.(2) هم اکنون نیز در کارگاه دیگری متعلق به آقای سعادتمند در قم ساخت خرمهرهها با جدیت ادامه دارد.
خرمهره سازی
مهرههای آبی قدیمیترین نمونههای نوع سنگیناند و کوزهگران آنها را اصل ظرفهای سنگی و لعابی و خود شیشه میدانند. ساخت خرمهره مراحل مختلفی دارد که به اجمال به آنها میپردازیم:در اولین مرحله خمیر خرمهره را مرکب از خاک رس مخصوص، آب، چسب سریش (قابلیت فرمگیری) و سلیس خالص را خوب با هم مخلوط میکنند. البته تمامی مراحل ساخت هنوز به روش سنتی و دستی اجرا میشود. پس از به دست آوردن ترکیب مناسب، این خمیر را در قالبهای مختلف و به شکلهای متنوعی از جمله: ماه، خورشید، نعل، بته، ماهی، اشکال هندسی و... در میآورند. البته ناگفته نماند که این خمیر مهرهها قابلیت شکلپذیری خوبی ندارد و به سختی شکل و طرح میپذیرد. در مرحله بعدی شخص دیگری با مته دستی مهرهها را سوراخ میکند تا قابل آویختن باشد.(3)
سپس مهرهها را در حرارت 40 تا 45 درجه سانتیگراد قرار میدهند تا خشک شوند. پس از خشک شدن مهرهها آنها را به دو روش لعابدهی میکنند. روش اول شامل قرار دادن آنها در دوغاب لعاب که ترکیبی از کربنات سدیم (تا 15 سال پیش علف اشنون، 5/33%) و آهک (5/33%) و خاکستر (5/5%) و اکسید مس (5/5%) و پودر سنگ رودخانه (22%)(4) قرار میدهند. البته نحوه چیدن این مهرهها در این لعاب قلیایی شرایط ویژهای دارد، بدین معنی که مهرهها در ردیفهایی منظم و با حفظ فاصله از یکدیگر در روی لعاب در ظرفهای سفالین (ساگار) چیده میشود و سپس روی آنها لعابدهی میشود و بعد دوباره سری بعدی با همان نظم قبلی و لازم چیده میشود، تا ظرف کاملاً پر شود و درپوش ظرف را میگذارند. روش دیگر لعابدهی بدین صورت است که مهرههای نمدار بر روی بشقاب تختی که مخلوطی از پودر لعاب و اکسید روی آن پوشیده شده میغلتند تا تمام سطح مهرهها کاملاً لعاب خورده شود. مهمترین و اصلیترین مرحله ساخت خرمهره، چگونگی پخت نهایی آن است که در کوره در اثر واکنشهایی در سطح مهرهها، مهرهها به رنگ آبی خیره کنندهای در میآیند که این رنگ لعاب حتی تا درون سوراخ مهرهها نفوذ میکند. دمای کوره در حدود 800 درجه سانتیگراد است. مغز دیواره خرمهرهها حاوی دانههای سفیدرنگی از جنس بدنههای سرامیکی نطنز، نائین و میبد، با استحکام بیشتر است. خمیر بدنه مهرهها، از پودر ریگ رودخانه ساخته میشود. این ماسه دارای درصد زیادی کوارتز است. از عوامل دیگری که در ایجاد رنگ خرمهرهها موثر است میزان تخلخل بدنه مهره است چرا که اگر بدنهها زجاجی باشند و تخلخل کمی داشته باشند بخار به داخل بدنه نفوذ نمیکند و رنگ لعاب را تیره و کدر نمیسازد. بعد از پخت مهرهها و سرد شدن کامل آنها، عمل جداسازی مهرهها از خاکستر و مواد زائد انجام میشود و برای مصرف آماده میشوند.
خرمهرهها مصارف ویژهای دارد از آن جمله میتوان به استفاده از این مهرهها به عنوان زینت آلات اشاره کرد، و یا بنابر اعتقادات مردم به عنوان مهره چشمنظر برای دفع بلایا و خیالهای باطل به کار میرود و همینطور عشایر از این مهرهها در تزئین گلیم و یا آویختن بر گردن دامها و گوسفندان خود استفاده میکنند. علاوه بر مصارف داخلی که به بعضی از آنها اشاره شد در کشورهای خارجی به خصوص در اروپا از این مهرهها استقبال ویژهای میشود و برای تزئینات منازل و یا زیورآلات استفاده میشود. در این کشورها خرمهرهها با قیمت بیست برابر قیمت داخلی ایران به فروش میرسند ولی با این حال این مهرهها در اروپا طرفداران زیادی دارد. اما با وجود طرفدارانی که این مهرههای شانس اروپائیان و یا مهرههای طلسم ایرانیان دارد باز هم معرفی درستی از این هنر کهن ایران نشده است. امید است با رسیدگی بیشتر سازمان صنایع دستی در این خصوص این هنر با وسعتی بیشتر وارد زندگی مردم شود و همینطور بتواند عاملی دیگر برای جلب توریست شود.
رنگ طلسم مانند ایرانیان، فیروزه ای آبی روشن است که بهترین نمونه اش را به روی خرمهره هایی که به چارپایان گران قیمت و نیز به کودکان برای دفع چشم بد می آویزند می توان دید.
این آثار در مقابر ایرانی از هزاره نخست تا دوره ساسانی دیده می شود و پیکره ها و نظر قربانیهای کنده کاری شده ای نیز در روزگاران هخامنشی و اشکانی رواج داشته است. هر مهره ای چون شکافته شود، حاوی بلور دانه دانه سفید رنگی است که به جای گل رس از خمیره سنگ ساخته شده ولی سخت تر و خشن تر است. رازی را که همه سازندگان این مهره ها سعی در حفظ آن دارند این است که چگونه لعاب آبی رنگ یکدستی را به روی مهره، می توان ایجاد کرد بی آنکه هر مهره را روی سوزنی سوار نمود یا مهره ها را به یکدیگر چسباند یا اثری از شن یا خاکستر روی آنها به جا گذاشت.
بدنه مهره از گرد ریگ رودخانه ساخته می شود که نوع مرغوبی از کوارتز با محتوای کلرید است.
در قدیم خرمهره را به گردن خر و برخی از حیوانات دیگر می آویختند و به همین دلیل به"خرمهره" معروف شد. تغییر شکل دادن و افزودن فلز زرد در کنار دو سوراخ اطراف آن سبب شد که به شکل گردن آویز درآید و آمریکاییها از آن استفاده کنند. خرمهره به شکل صلیب و ماه و ستاره و قلب هم ساخته شده اما نوع دایره ای شکل و گرد و آن خرمهره نامیده می شود. نام دیگر خرمهره"کوسوجی" است که برای دفع چشم زخم آن را به کلاه بچه می دوختند.
بنا بر شواهد تاریخی سابقه تولید خرمهره های رنگین به مصر باستان بازمی گردد و این مهره ها از ارزش تزئینی و مذهبی خاصی برخوردار بوده است. این مهره های رنگین به خمیر مصری معروف می باشند.
یکی از استادان این فن در قم دوازده کارگر دارد و مصرف سالانه قلیای او بیش از پنجاه تن است . خمیر سنگی گل آن مانند چیزی است که سنگینه سازها درست می کنند . بچه های کوچک روی زمین چمباتمه زده و یا چونه خاک سنگ ، در کف دست خود مهره هایی به قطر دو سانتیمتر درست کرده و در سینیهایی که در کنار آنهاست می گذارند ، و یک کارگر جوان با چرخ مته ، توی آنها را سوراخ می کند .
وقتی که خشک شدند آنها را در لعاب قلیایی که رنگیزهٔ آن اکسید مس است فرو می برند . بنا به گفته یکی از استادان هر بار بیست و چهار عدد مهره تازه ساخته شده و آنها را سوراخ کرده در بشقاب تختی که ته آن آمیخته ای از جوهر شیشه و اکسید پاشیده اند می گذارند . مهره ها را تکان می دهند و در کاسه می گردانند و این گرد لعاب روی آنها را به خوبی می پوشاند . پس از پختن ، همه این مهره ها به رنگ فیروزه ای درمی آیند . استادکاران قم نمی خواستند جزییات بیشتری در این مورد بدهند و بگویند مثلاً چگونه مهره را با گرد خشک لعاب می پزند .