دوران حکومت هشتصد ساله مسلمانان در بخشی از اروپا(سده یکم تا نهم هجری قمری) یعنی از زمان حمله طارق بن زیاد در سال 92 هجری قمری تا بازپسگیری اندلس از سلطان محمد توسط چند لشکر اروپایی، را میتوان به عنوان یکی از دورههای جذاب از نظر ساختار آثار هنر اسلامی و شکل رویکرد هنرمندان به هنر در این سرزمین نام برد.
با ورود مسلمانان به اندلس و فتح شهرهای بزرگ آن به دست امویان بخشی از مردم مسیحی ساکن در این سرزمینها از خانه و کاشانه و دیار خود گریختند و آنها را خالی از سکنه و آماده برای سکنی مسلمانان رها کردند. بخشی دیگر از مسیحیان اما که جمعیت بیشتری را تشکیل میدادند با پذیرش حکومت مسلمانان و شرایط اجتماعی، زندگی زیر سایه یک حکومت اسلامی را انتخاب کردند.
به هر روی و پس از کمتر از یک قرن امویان حکومت این سرزمینها را از دست دادند و یکی از نوادگان فراری آنها به نام عبدالرحمن با جمعآوری سپاه و لشکر کشی توانست دوباره حکومت این سرزمین را به عنوان یک مسلمان به دست گیرد.
رفتار دوستانه حاکمان مسلمان با مسیحیان باعث شد تا آنها نیز بتوانند در کنار مسلمانان آثاری را خلق کنند که هم بویی از فرهنگ مسیحی و اروپایی برده بود و هم از فرهنگ زندگی و رفتار اجتماعی مسلمانان که حالا خود را صاحبان این مناطق میدانستند.
مسلمانان هم با توجه به پیشینه کمتر خود نسبت به مسلمانان در این سرزمین مخصوصا در زمینه معماری تاثیرات زیادی را از نوع نگاه هنرمندان مسیحی گرفتند.
نکته جالب توجه در این مورد به وجود آمدن آثاری بود که حاصل گفتگوی بینافرهنگی مسلمانان و مسیحیان بود. مردم این اجتماعات که از دو گروه دینی متفاوت بودند هشتصد سال در کنار یکدیگر زندگی میکردند و در طی این سالها جدای از تعاملات هنری به نوعی تعامل روزمره رسیده بودند. این حالت تعاملات اجتماعی باعث میشد که گاهی یک معمار مسلمان بنایی برای مسیحیان این سرزمین طراحی کند و یا ساخت یک مسجد به معماران مسیحی سپرده شود.
جدای از این نکته کلیساهایی بودند که پس از ورود مسلمانان و فتح اندلس کاربریشان تغییر کرده بود و یا مساجد پس از رفتن مسلمانان . میشود مسجد طرقبه را مثال زد : « مسجد جامع قرطبه یا مزکیتا، واقع اندلس یا اسپانیای امروزی است. ساخت بنای این مسجد تقریباً دو قرن و نیم به طول انجامید. نام قدیم این مسجد «جامع حضرة» بود. در زمان عبدالرحمن خلیفهٔ اموی اندلس، این مسجد ۱۱ رواق داشت.این مسجد در سال 7866 میلادی توسط ((عبدالرحمن اول)) ساخته شد و بعد از تصرف مجدد شهر کوردوا توسط اسپانیایی ها به کلیسا تبدیل شد. بنای اولیه مسجد بدون قوس های اطراف صحن بوده است. شکل نعل اسبی قوسها که از آغاز در مراحل مختلف در معماری اموی به ظهور رسیدهبود، در اسپانیا و شمال آفریقا تا حد زیادی گسترش پیدا کرد. نقشه این مسجد به نوعی ساده شده نقشه مسجد متوکل است. با ورود به این مسجد خود را در میان انبوهی از ستونها می یابیم که فقط، مسیر جناحهای ساختمانی، ما را به قبله هدایت می کنند »(ویکی پدیا)
تغییراتی که حاکمان در نوع نوشتهها و اشکال و نقوش معماری میدادند در کنار تاثیرات فرهنگ دو طرف بر روحیه و نوع نگاه هنرمندان معمار نیز نکته دیگری بود که شکلی خاص را به بناهایی میداد که در دوره هشتصد ساله حضور مسلمانان در اندلس ساخته میشدند.
اما معماری تنها یکی از گونههای هنری بود که اینچنین تحت تاثیر اتفاق انسانی و اجتماعی حضور طولانی مسلمانان در اروپا قرارگرفتهبود. نقاشی، پارچهبافی و سفالگری دیگر هنرهایی بودند که تغییرات جالبی در نوع خلق آنها و بالطبع در نوع رویکرد هنرمندان این هنرها در دوره حضور مسلمانان در اروپا به عنوان حاکم و فرمانروا به وجود آمد. نقوش از اشکال دارای یک معنی روشن به سمت نقشهایی رفتند که معانی را بیشتر به صورت استعاری بیان میکردند. وجود دلایل مختلف از جمله عقاید مسلمانان و یا ترس مسیحیان از حاکم اسلامی و یا زبان غیر مشترک باعث میشدند تا محصولاتی که در این گونههای هنری تولید میشد رنگی پیچیده و جذاب به خود بگیرند.
هنرهای دیگری هم بودند که در دوره حکومت مسلمانان از رواج افتادند و آثار قابل استناد کمی از آنها برجای ماند. مجسمه سازی به دلایل اعتقادی و نزدیکی با مسئله بتپرستی کاملا محدود شد. و موسیقی و آواز اندلسی در میان مسیحیان باقی ماند. گرچه میتوان در بررسی موسیقی فولکلر اسپانیایی قطعاتی را یافت که کاملا متاثر از اشعار مسلمانان و بیشتر از آن آوای تلاوت قرآن توسط قاریان در آن زمان بودند.
بررسی شعر شاعران مسیحی در قرون اسلامی در اسپانیا نیز حاکی از این مسئله است که میان مردم تعاملات پیچیدهای هم به وجود آمده بوده. نگاه به نوع برگزاری مراسم عزاداری و یا شیوهی توصیف یک مراسم اینچنینی توسط یک شاعر نشان از رسوخ فرهنگ عربی و اسلامی در شهرهای تصرف شده اندلس را دارد.
به هر روی با گذاری اجمالی بر آثار هنری که در دوره هشت قرنی حضور مسلمانان در اروپا و نیز دوره های پس از آن میتوان دریافت که هر دو فرهنگ تاثیرات بسیاری را بر یکدیگر داشتهاند. اما چیزی که در یک بررسی دقیق تر بر روی هنر مدرن اسپانیا و اروپا پس از مسلمانان به دست میدهد، نشان از تاثیر شگرف این حضور طولانی مسلمانان و خلق و خوی و رفتار آنان بر شیوه و نوع ساخت هر اثر هنری در این منطقه دارد.
----------------------
محمدسعید اکبرزاده