وقتی ولید در سال 96 ق/715م مرد، دودمان اموی در اوج بود. زوال این دودمان چون برآمدنش به شتاب بود و خلافتِ اموی فقط تا 35 سال پس از آن پایید. جانشین ولید برادرش سلیمان بود و جانشین او عموزادهاش عمر بن عبدالعزیز. حکومت این عمر کوتاه بود و یزید دوم به جایش نشست که در سال 105 ق/724م در گذشت و برادرش، هشام، خلیفه شد. حکومت هشام، نسبت به خلفای پس و پیشش، دراز بود و به نوزده سال رسید.
«جامع حلب در تزیینات، نمای مرمرین و موزاییک ها، هم پایه جامع دمشق است. گفته اند که سلیمان بن عبدالملک آن را چنان ساخته است تا همتای کارِ برادرش در دمشق باشد.»
در ادامه آورده است که این مسجد را قیصر روم، نیِکفُروس دوم، در گشودنِ حلب به سال 351ق/ 962م سوزاند.
بیت المال مسجدِ عمرو در فسطاط را هم سلیمان ساخت (99ق). از آنچه ابن رسته در سال 290ق در وصف این قبه آورده، بر میآید که مانندِ بیت المالِ جامعِ دمشق بوده است.
زمان ساخت مسجد
به جای یکی از ستونهای مسجد جفت ستونی نهادهاند که تاریخ 28 ق دارد. از اینجا بر میآید که در این زمان مسجد بر جای بوده است. بر سنگی که طی بازسازیها یافتهاند کتیبهای است بسیار مخدوش با تاریخ 102ق: نخستین سال خلافت یزید دوم. بررسی بیشتر نشان داد که این کتیبه و تاریخ آن ناظر دوران اسلامی «ساختهاند». شاید بتوان همین را تاریخ بنای مسجد هم دانست. سال 102ق نخستین سال خلافت یزید دوم است؛ پش شاید بنای مسجد را عمربن عبدالعزیز پیش از مرگش در سال 101 ق آغاز کرده باشد. این برداشت وجه تسمیه مسجد را هم توضیح میدهد: مسجد عمر.
ریشههای معماری مسجد
همه ویژگیهای ساختاری این بنا بر اسلوب معماری حوران است: طاقگانها و طاقها و پلکان و مناره. نظام طاقها و طاقگانی که دهانه مانی اش دو برابر دهانههای کناری است در باسیلیکایی از قرن دوم سوم میالدی و صومعهای از قرن پنجم میلادی در شقا سابقه دارد. در همین بناها پلکانی هست که از سنگهای یک تکهای ساخته اند یک سرشان در جرز محکم شده و سر دیگرش از دیوار بیرون زده است.
وصف بنا
دیوارهای سنگی بنا بیش از 9 متر بلندی دارد. ساختار آن بسیار آشفته و از دورههای گوناگون است. یک سوم سمت چپ دیوار غربی اوضاع بدتری دارد. بر همین نما، پلکانی است با دو خیز و در میانشان پاگردی، خانههای همسنایه بخشِ پایینی دیوار قبله را پنهان کرده است. ساختارِ دیوارِ شرقی کم و بیش منظم تر است. ستبرای دیوار شمالی 2 متر و 50 اسنت است و بقیه دیوارها اندکی بیش از 1متر. ابعاد درونی بنا چنین است: شمال 33 متر 86 سانت، و جنوب 32 متر و 53 سانت و شرق 31 متر و 8 سانت و غرب 28 متر 96 سانت.
بر دیوار شمالی سه درگاه است و بر دیوار شرقی چهار درگاه و بر دیوار غربی دو درگاه، قاب بعضی درها رومی است. همه درگاهها نعل درگاهی دارد و بر بالای بعضی از نعل درگاهها قابی تزیینی (خفنگ) است؛ همانندِ آنچه در مسجدِ قصراحلابات هم هست.
درون بنا
کی.ای.سی.کرسول: شیوه سازماندهی فضای درون مسجد بسیار نامعمول است. نخستین بار که در سال 1337ق/1919م آنجا رفته بودم، در بخش جنوبی سه طاقگان بود، اما چون کی از طاقگانها به دیوارِ جنوبی چسبیده بود، شبستان دو دهانه عمق داشت و نه سه دهانه. این طاقگانها ویژهی این مسجد است. هر یک قوسی تیزه دار و در میانه دارد به دهانه 6/70 متر و سه قوس نیم دایره در چپ و راست به دهانه 3 متر. قوس میانیِ طاقگان دوم را با دو کمان رسم کرده ند که فاصله مرکزشان یک دهم دهانه است. دهانه باز این قوس سبب شده تا پاکارش را از قوسهای دیگر پایین تر بیاورند و آن را از ترازِ 1متر و 50سانتی کف آغاز کنند.
بر این طاقگانها سقفی است از تخته سنگهای بزرگ، سوار بر دستکهای جفتی؛ همان اسلوبِ آشنای طاقهای حوران. سقف 8 متر و 55 سانت بالاتر از کف شبستان است و 8 متر و 60 سانت بالاتر از کف صحن. روی طاقگانهای گرداگردِ صحن جان پناهی است به بلندی 1متر.
مناره
مناره در گوشه شمال شرقی مسجد است و 2/28 متر از دیوار شمالی بیرون زده. برجی است چارگوش ساخته از سنگهای بازالت، بر پایهای اندکی پهن تر به بلندی 5متر. رجهای سنگی پایه منار با دیوارهای شمالی و شرقی چفت و بست دارد.
بالای مناره اتاقکی است که در هر سو پنجرهای دارد که با ستونکی به دو نیم شده است. بر یکی از ستونکها ابزاری مارپیچ کار کرده اند. پوشش این اتاق از تختهسنگهای بزرگی بوده است که دو تای آنها هنوز برجاست.
بخشی از گزارش برونو و دماژفسکی (1898میلادی)
بخشی از آثار موق بر نوک تپه است وبخشی بر دامنه شرقی آن. بر دامنه شرقی با زدن طاق هایی و پوشناندن روی آنها صفهای تخت ساختهاند که فقط بخش غربیِ آن برجاست.
فقط بخشهایی از دیوارهای شمالی و جنوبی برجاست. در انتهای غربیِ دیوار شمالی، قابِ درگاهی با قوس دزدی بر آن هوز باقی است. بر بالای همین دیوار آثاری از قابِ قوسدارِ پنجرهای هم مانده است.
دیوارهای شمالی و جنوبی بر صفه نیست و بر بستر طبیعی است و ناگزیر رو به شرق پایین میرود. صفه را در میان این دو دیوار، سوار بر هشت طاق آهنگ با دهانههای گوناگون ساختهاند.
بخشی از گزارش موسیل (1898 و 1901)
ویارنه این کاخ بر نو تپه است بر ارتفاع 910 متر[از سطح دریا]. این تپه بخشی از رشتهای از تپههاست به همین نام که از شرق به غرب کشیده شده است. مجموعه شامل سه بخش است: کاخ، ویرانه چند بنای مسکونی با چندین غار و برجی در غرب کاخ، و برکه آبی با بنایی بزرگ در کنر آن در پای تپه (در جنوب غربی).
... در میان ویرانهها، سنگها و سرستونها و پاستونهای منقوشِ بسیاری به چشم میآید، سرشار از نقشهای گوناگون مانند ساقههای تاک و برگهای نخل و گلهای نیلوفر. گویا صفهای است که سوار بر آن طاقها ساختهاند با آن بنایی که بر آن بوده بسیار بیش از این به سوی شرق پیش میرفته است؛ زیرا دیوارهای دو سو در همین اوضاع هم تا چند متری جلو میرود و از صورت آثار روی صفه چنین بر نمی آید که اینجا پایان کار باشد.
این تالاؤی ستون دار رو به شرق به وضوحه یادآور خریة الدیر در فَطومة در وادی موساست. (پترا).
گورهای بادینه نشینان که در همه جای محوطه پراکنده است مانع بررسی دقیق تر این بخش هاست.
اوضاع قصر موَقّر در نیمه دوم قرن بیستم به گزارش کی.ای.سی.کرسول (1962م)
وقتی قر موَقّر را در سال 1962م دیدم، آنچه در زمان دیارد موسیل بر جای بود هم بسیار آسیب دیده بود. هشت طاق آهنگ موازی آن بر جای بود، اما فقط نزدیک به 2 متر مربع از کف سازی را میشد دید. بقیه کف زیر آوار بود. چیز دیگری که از بنا به چشم میآمد تل خاکی بود به بلندی 3 متر در محل دیوار جنوبی. برکه بر قرار بود، اما اثری از بناهای اطراف آن نبود.
... در میان یافتههای مهم این مجموعه سر ستون و میله آب سنج برکه بود... . سه نمای سرستون را با نقشی از برگهای کنگر آراستهاند. بر هر دو نما نقشی طوماری کار کردهاند. بر نمای چهارم کتیبهای است به این مضمون که این برکه را به فرمانِ امیرالمؤمنین یزید ساختهاند و سرپرستِ کار عبدالله بن سُلَیم بوده است، به تاریخ 104ق. بنابر این، برکه موقر از کارهای یزید دوم است.
(این سه گزارش را به صورت کامل میتوانید در کتاب «گذری بر معماری متقدم مسلمانان» نوشته کی.ای.سی.کرسول به ترجمه مهدی گلچین عارفی بخوانید).
----------------
منبع: گذری بر معماری متقدم مسلمانان، نوشته کی.ای.سی.کرسول، ترجمه مهدی گلچین، موسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن».
نویسنده: عباس نصرتینیا
خلافت سلیمان
سلیمان شهر رمله را بنا کرد و در آن مسجد جامعی ساخت این مسجد را مقدسی پیش از آنکه در زلزله 424ق/1033م ویران شود، دیده و آن را عالی خوانده، با ستونها وفرشی از مرمر. نخستین مسجد جامع حلب را هم او ساخت. ابن شحنه از قول ابن عدیم آورده است:«جامع حلب در تزیینات، نمای مرمرین و موزاییک ها، هم پایه جامع دمشق است. گفته اند که سلیمان بن عبدالملک آن را چنان ساخته است تا همتای کارِ برادرش در دمشق باشد.»
در ادامه آورده است که این مسجد را قیصر روم، نیِکفُروس دوم، در گشودنِ حلب به سال 351ق/ 962م سوزاند.
بیت المال مسجدِ عمرو در فسطاط را هم سلیمان ساخت (99ق). از آنچه ابن رسته در سال 290ق در وصف این قبه آورده، بر میآید که مانندِ بیت المالِ جامعِ دمشق بوده است.
«مسجد عمر در بٌصری سوریه»
نخستین گزارش از بنای معروف به «مسجد عُمر» در بُصری کارِ سیتزِن است. او در سال 1221 ق/ 1806 م بنا را دیده بود. این مسجد در آن زمان ویرانهای بود. در سالهای 1316-18ش/1938-39م اداره عتیقاتِ سوریه آوارها را برداشت و از آن زمان مرمت آن ادامه دارد.زمان ساخت مسجد
به جای یکی از ستونهای مسجد جفت ستونی نهادهاند که تاریخ 28 ق دارد. از اینجا بر میآید که در این زمان مسجد بر جای بوده است. بر سنگی که طی بازسازیها یافتهاند کتیبهای است بسیار مخدوش با تاریخ 102ق: نخستین سال خلافت یزید دوم. بررسی بیشتر نشان داد که این کتیبه و تاریخ آن ناظر دوران اسلامی «ساختهاند». شاید بتوان همین را تاریخ بنای مسجد هم دانست. سال 102ق نخستین سال خلافت یزید دوم است؛ پش شاید بنای مسجد را عمربن عبدالعزیز پیش از مرگش در سال 101 ق آغاز کرده باشد. این برداشت وجه تسمیه مسجد را هم توضیح میدهد: مسجد عمر.
ریشههای معماری مسجد
همه ویژگیهای ساختاری این بنا بر اسلوب معماری حوران است: طاقگانها و طاقها و پلکان و مناره. نظام طاقها و طاقگانی که دهانه مانی اش دو برابر دهانههای کناری است در باسیلیکایی از قرن دوم سوم میالدی و صومعهای از قرن پنجم میلادی در شقا سابقه دارد. در همین بناها پلکانی هست که از سنگهای یک تکهای ساخته اند یک سرشان در جرز محکم شده و سر دیگرش از دیوار بیرون زده است.
وصف بنا
دیوارهای سنگی بنا بیش از 9 متر بلندی دارد. ساختار آن بسیار آشفته و از دورههای گوناگون است. یک سوم سمت چپ دیوار غربی اوضاع بدتری دارد. بر همین نما، پلکانی است با دو خیز و در میانشان پاگردی، خانههای همسنایه بخشِ پایینی دیوار قبله را پنهان کرده است. ساختارِ دیوارِ شرقی کم و بیش منظم تر است. ستبرای دیوار شمالی 2 متر و 50 اسنت است و بقیه دیوارها اندکی بیش از 1متر. ابعاد درونی بنا چنین است: شمال 33 متر 86 سانت، و جنوب 32 متر و 53 سانت و شرق 31 متر و 8 سانت و غرب 28 متر 96 سانت.
بر دیوار شمالی سه درگاه است و بر دیوار شرقی چهار درگاه و بر دیوار غربی دو درگاه، قاب بعضی درها رومی است. همه درگاهها نعل درگاهی دارد و بر بالای بعضی از نعل درگاهها قابی تزیینی (خفنگ) است؛ همانندِ آنچه در مسجدِ قصراحلابات هم هست.
درون بنا
کی.ای.سی.کرسول: شیوه سازماندهی فضای درون مسجد بسیار نامعمول است. نخستین بار که در سال 1337ق/1919م آنجا رفته بودم، در بخش جنوبی سه طاقگان بود، اما چون کی از طاقگانها به دیوارِ جنوبی چسبیده بود، شبستان دو دهانه عمق داشت و نه سه دهانه. این طاقگانها ویژهی این مسجد است. هر یک قوسی تیزه دار و در میانه دارد به دهانه 6/70 متر و سه قوس نیم دایره در چپ و راست به دهانه 3 متر. قوس میانیِ طاقگان دوم را با دو کمان رسم کرده ند که فاصله مرکزشان یک دهم دهانه است. دهانه باز این قوس سبب شده تا پاکارش را از قوسهای دیگر پایین تر بیاورند و آن را از ترازِ 1متر و 50سانتی کف آغاز کنند.
بر این طاقگانها سقفی است از تخته سنگهای بزرگ، سوار بر دستکهای جفتی؛ همان اسلوبِ آشنای طاقهای حوران. سقف 8 متر و 55 سانت بالاتر از کف شبستان است و 8 متر و 60 سانت بالاتر از کف صحن. روی طاقگانهای گرداگردِ صحن جان پناهی است به بلندی 1متر.
مناره
مناره در گوشه شمال شرقی مسجد است و 2/28 متر از دیوار شمالی بیرون زده. برجی است چارگوش ساخته از سنگهای بازالت، بر پایهای اندکی پهن تر به بلندی 5متر. رجهای سنگی پایه منار با دیوارهای شمالی و شرقی چفت و بست دارد.
بالای مناره اتاقکی است که در هر سو پنجرهای دارد که با ستونکی به دو نیم شده است. بر یکی از ستونکها ابزاری مارپیچ کار کرده اند. پوشش این اتاق از تختهسنگهای بزرگی بوده است که دو تای آنها هنوز برجاست.
«قصر مُوَقّر در اردن»
این بنا امروز از میان رفته است و آنچه از آن میدانیم از گزارش برونو و دُماژِفسکی است که آن را در سالِ 1898م دیدهاند و موسیل که آن را در سالِ 1898 و 1901م دیده است.بخشی از گزارش برونو و دماژفسکی (1898میلادی)
بخشی از آثار موق بر نوک تپه است وبخشی بر دامنه شرقی آن. بر دامنه شرقی با زدن طاق هایی و پوشناندن روی آنها صفهای تخت ساختهاند که فقط بخش غربیِ آن برجاست.
فقط بخشهایی از دیوارهای شمالی و جنوبی برجاست. در انتهای غربیِ دیوار شمالی، قابِ درگاهی با قوس دزدی بر آن هوز باقی است. بر بالای همین دیوار آثاری از قابِ قوسدارِ پنجرهای هم مانده است.
دیوارهای شمالی و جنوبی بر صفه نیست و بر بستر طبیعی است و ناگزیر رو به شرق پایین میرود. صفه را در میان این دو دیوار، سوار بر هشت طاق آهنگ با دهانههای گوناگون ساختهاند.
بخشی از گزارش موسیل (1898 و 1901)
ویارنه این کاخ بر نو تپه است بر ارتفاع 910 متر[از سطح دریا]. این تپه بخشی از رشتهای از تپههاست به همین نام که از شرق به غرب کشیده شده است. مجموعه شامل سه بخش است: کاخ، ویرانه چند بنای مسکونی با چندین غار و برجی در غرب کاخ، و برکه آبی با بنایی بزرگ در کنر آن در پای تپه (در جنوب غربی).
... در میان ویرانهها، سنگها و سرستونها و پاستونهای منقوشِ بسیاری به چشم میآید، سرشار از نقشهای گوناگون مانند ساقههای تاک و برگهای نخل و گلهای نیلوفر. گویا صفهای است که سوار بر آن طاقها ساختهاند با آن بنایی که بر آن بوده بسیار بیش از این به سوی شرق پیش میرفته است؛ زیرا دیوارهای دو سو در همین اوضاع هم تا چند متری جلو میرود و از صورت آثار روی صفه چنین بر نمی آید که اینجا پایان کار باشد.
این تالاؤی ستون دار رو به شرق به وضوحه یادآور خریة الدیر در فَطومة در وادی موساست. (پترا).
گورهای بادینه نشینان که در همه جای محوطه پراکنده است مانع بررسی دقیق تر این بخش هاست.
اوضاع قصر موَقّر در نیمه دوم قرن بیستم به گزارش کی.ای.سی.کرسول (1962م)
وقتی قر موَقّر را در سال 1962م دیدم، آنچه در زمان دیارد موسیل بر جای بود هم بسیار آسیب دیده بود. هشت طاق آهنگ موازی آن بر جای بود، اما فقط نزدیک به 2 متر مربع از کف سازی را میشد دید. بقیه کف زیر آوار بود. چیز دیگری که از بنا به چشم میآمد تل خاکی بود به بلندی 3 متر در محل دیوار جنوبی. برکه بر قرار بود، اما اثری از بناهای اطراف آن نبود.
... در میان یافتههای مهم این مجموعه سر ستون و میله آب سنج برکه بود... . سه نمای سرستون را با نقشی از برگهای کنگر آراستهاند. بر هر دو نما نقشی طوماری کار کردهاند. بر نمای چهارم کتیبهای است به این مضمون که این برکه را به فرمانِ امیرالمؤمنین یزید ساختهاند و سرپرستِ کار عبدالله بن سُلَیم بوده است، به تاریخ 104ق. بنابر این، برکه موقر از کارهای یزید دوم است.
(این سه گزارش را به صورت کامل میتوانید در کتاب «گذری بر معماری متقدم مسلمانان» نوشته کی.ای.سی.کرسول به ترجمه مهدی گلچین عارفی بخوانید).
----------------
منبع: گذری بر معماری متقدم مسلمانان، نوشته کی.ای.سی.کرسول، ترجمه مهدی گلچین، موسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن».
نویسنده: عباس نصرتینیا