اما منارهها در دورههای مختلف کاربردهای دیگری نیز داشتهاند. بعضی از پادشاهان و فرماندهان به منظور ساخت نماد پیروزیشان بر شهر و دیاری گاه منارهای را از سر یا بدن انسانها میساختهاند.
اما پس از ورود اسلام به ایران ساخت منارهها از اشکال مختلف به مخروطی و استوانهای تغییر یافت و به عنوان جزیی جدانشدنی از بناهای اسلامی شناختهشدند.
در ادامه مطلبی کوتاه را از «فرزانه دریاباری» درباره منارجنبان اصفهان خواهیم خواند که به عنوان یکی از معروفترین اینگونه از مناره در جهان به شمار میرود.
منار جنبان
یکی از بناهای تاریخی جالب اصفهان منارجنبان است که در فاصله ی شش کیلومتری مغرب شهر اصفهان در راه اصفهان به نجف آباد در دهکدهای به نام کارلادان واقع شده است. تنها تاریخی که در این بنا وجود دارد، تاریخ سنگ آرامگاه عمو عبدالله است که بنای بقعه پس از وفات او در سال 716 هجری بر مزار وی صورت گرفته است.عمو عبدالله به فحوای کتیبه آرامگاه او شیخ زاهد پرهیزکاری بوده است که در تاریخ هفدهم شهر ذیحجه سال 716 هجری درگذشته است و بر روی قبر وی آرامگاهی بنا کردهاند که ایوان فعلی منارجنبان است.
سبک ساختمان این ایوان که تزیینات کاشیکاری نیز دارد، سبک بناهای قرن ششم هجری است و کاشی های لاجوردی رنگ به شکل ستاره ی چهارپر در فواصل اشکال دیگری که به شکل کثیرالاضلاع و به رنگ فیروزه ای است، دو لنگه طاق و اطراف ایوان را زینت داده است.
در گذشته منارجنبان از شهر جدا و در دهکدهای به نام «کارلادان» قرار داشت. ولی امروزه این بنا جزو اصفهان است و در نزدیکی محلی به نام نصرآباد قرار دارد. این ساختمان با کاشیهای لاجوردی رنگ به شکل ستاره چهارپر و اشکال دیگری به شکل کثیرالاضلاع فیروزهای رنگ زینت یافتهاست.
این بنا به صورت یک بقعه و دو منارهاست که بر روی مزار «عموعبدالله بن محمود صقلابی» از پارسایان نامآور سده هشتم هجری بنا شده و سنگ قبر آن مورخ به سال ۷۱۶ هجری، همزمان با اواخر پادشاهی «اولجایتو» ایلخان مسلمان مغول است.
شهرت این بنای کوچک با پهنای نه متری و بلندای هفده متری هر منارهاش به سبب تکان خوردن منارهای آن است. با تکان دادن یکی از منارهها مناره دیگر و کل ساختمان نیز تکان میخورد. ایوان بنا به سبک مغول ساخته شدهاست و از آن دوره کاشیکاریهایی هم دارد. ولی شکل منارهها نشان میدهد که آنها را احتمالاً در پایان دوره صفویه به ایوان اضافه کردهاند.
تکان خوردن منارههای این بنا تا مدتها برای دانشمندان پرسش برانگیز بود. معماری اسرار آمیز این بنا برای بسیاری هنوز هم در هاله ابهام باقی ماندهاست. منطقیترین علتی که برای تکان خوردن منارهها وجود دارد، پدیده فیزیکی تشدید یا پدیده رزونانس است. چون منارهها سبک معماری مشابهی دارند، تکان خوردن یکی روی دیگری اثر میگذارد
در این بنا چون منارهها سبکتر و باریکتر هستند، حرکت آن ها محسوستر است؛ ضمناً کلافهای چوبی که در قسمتهای بالا و پایین هر یک از دو منار در ساختمان آن به کار رفته نیز عامل مؤثری در تسهیل حرکت منارهها به شمار میرود. راجع به حرکت منارهها صحبتهای زیاد شده، ولی شاید به حقیقت نزدیکتر باشد که بگوییم از روز اول این بنا را به قصد آن که مناره ی آن حرکت کند نساختهاند، بلکه پس از ساختمان منارهها در طرفین ایوان، که به نظر اساتید فنّ مدتی بعد از ساختمان خود ایوان اتفاق افتاده، حرکت منارهها هم مشهود شده است. چیزی که بیشتر موجب شگفتی است آن است که نه تنها موقع حرکت دادن یکی از منارهها در منار دیگر هم حرکت پدیدار میشود، بلکه حرکت به تمام نقاط این ساختمان منتقل میگردد؛ به طوری که هرگاه ظرف آبی را بر روی تخته سنگ عظیم و یکپارچه ی آرامگاه عمو عبدالله که در داخل یکی از طاق نماهای ایوان واقع شده قرار دهیم، پس از حرکت دادن منارهها، در سطح آب ظرف نیز حرکت محسوس میشود . در منارههای مسجد اُشتُرجان نیز که در چهل کیلومتری جنوب غربی اصفهان واقع شده و در سال 715 هجری بنا شده است حرکت محسوس می شود. مسجد اشترجان از بناهای جالب قرن هشتم هجری در اصفهان است و ارتفاع مناره های آن به میزان دو ثلث به مرور زمان کاسته شده است