از مجموعه تعاریف ارائه شده در خصوص صنایع دستی می توان گفت: صنایع دستی به مجموعهای از"هنر - صنعت" اطلاق می شود که بیشتر با استفاده از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی میشود که در هر واحد آن، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی اینگونهمحصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است. پس صنایع دستی تنها یک کالا و شیئی برای مبادله و خرید و فروش نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای اقوام و ملل مختلف از طریق این کالای با ارزش مبادله می شود ونوعی ارتباط را بین آنها ایجاد می کند.
پس صنایع دستی دارای ویژگیهایی بدین شرح است:
۱) انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، توسط دست و ابزار و وسایل دستی)
۲) حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده با امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرح های مختلف در مرحله ی ساخت اینگونهفرآورده ها. )
۳) تأمین قسمت عمده ی مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی. )
۴) داشتن بار فرهنگی(استفاده از طرح های اصیل، بومی و سنتی)
۵) عدم همانندی و تشابه فرآورده های تولیدی با یکدیگر. )
۶) عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد در مقایسه با سایر رشته های صنعت. )
۷) دارا بودن ارزش افزوده ی زیاد در مقایسه با صنایع دیگر.)
۸) قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف )شهر، روستا و حتی در جوامع عشایری)
۹) قابلیت انتقال تجربیات، رموز و فنون تولیدی به روش استاد و شاگردی. )
سرزمین ایران یکی از کهن ترین کشورهای آسیایی در دوران باستان است که درآن امپراتوریهای بزرگی مانند مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان فرمانروایی میکردهاند. قدرت، سیاست، اقتصاد، دین و نظام اجتماعی آنها بخشی از تاریخ و تمدن ایران می باشد. قدیمیترین اطلاعاتی که از سرزمین ایران در دوران باستان به ما رسیده، علاوه بر متون دینی اوستا نوشته هایی است که از هرودوت و فیثاغورث بر جای مانده است.
پیشتر گفتیم که: هنر عبارت است از واکنش معنوی انسان از دریافت زیباییهایخلقت و فضیلت های انسانی و بیزاری از زشتی و پلیدی هاست. هنر تجلی خلقت است و بس به گواه تاریخ، ایران یکی از کهنترین سرزمینها است، که خلافت انسان را بر زمین پذیرفته و آغاز تمدن روستایی و سپس شهری را بنیان گذارده است. اگر دستاوردها و ابداعها و آفرینشهای هنر انسان را برای بهبود زندگی و کیفیت خوب زیستن هنر بدانیم، ایران یکی از کهن ترین مهدهای هنر است.
به طور خلاصه در قرن هفتم و هشتم و اواخر قرن سیزدهم و چهاردهم هنر صنایع دستی در اوج و تکامل و شکوفایی خود بوده است. پس از ورود اسلام به ایران و ارج نهادن به هنرهای سنتی و دستی و بناهای اوایل دوره اسلامی و زمان سامانیان، غزنویان و سلجوقیان به عنوان بخشی از شاهکارهای فنی و هنر معماری ایران به شمار می رود. نظر کلی به تاریخ نشان می دهد که اصالت ایرانی در پرتو درخشندگی فرهنگ خاص خود هر بار به صورتی جوانتر و شکیل تر و با نیروی بیشتر راه خود را به جانب حیاتی نو آغاز کرده است
حکایت صنایع دستی به رغم آمیختگی با تار و پود فرهنگی ایران زمین، داستانی سرشار از بیمهری و فراموشی است. هنرمند، هنرمند شده تا با دستان توانا و ایده های بکر، هر آن چه در ذهن و فکرش نقش میبندد بیافریند. طبیعت هنر و هنردوست ایجاب می کند تا بعد از تولید اثرش آن را در معرض دید عموم قرار دهد، فرقی نمی کند این هنر تصویر یک فیلم باشد روی پرده سینما یا تصویر یک نقش زیبا روی فرش، گلیم، مس یا چوب.
جایگاه صنایع دستی در انتقال باورها و اعتقادات اقوام مختلف ایرانی از جمله کارکردهای این هنر-صنعت است که به بوته فراموشی سپرده شده است. صنایع دستی یک بخش مهم فرهنگی و اجتماعی است که بنا به رسالت خود در انتقال فرهنگ گذشته به آینده نقش موثر و مهمی را ایفا می کند زیرا که با توجه به نوع برنامه ریزی های زیرساختی خود به قصد دستیابی به اهداف فرهنگی و هنری و گاه اقتصادی می تواند در بهبود شرایط موجود قدم های موثری بردارد.
چند سالی است که با توجه به اهمیت این هنر و صنعت در عرصه فعالیت های میراث فرهنگی و به ویژه حوزه گردشگری و جذب گردشگر مشکلات پیش روی توسعه و ترویج صنایع دستی ایرانی در بازار داخلی و خارجی پر رنگ تر شده است زیرا که استفاده های غیرقانونی از نوع طرح ها و نقش های ایرانی در ساخته های چینی و هندی و همچنین ضرباتی که به توسعه این هنر در بازارهای جهانی وارد آورده است موجب کساد بازار صنایع دستی نسبت به گذشته شده است.
نبود امکانات حمایتی و متعاقب آن نبود مواد اولیه مرغوب در تولیدات فنی محصولات صنایع دستی و از همه مهم تر نبود آگاهی و هوشیاری مردم نسبت به اهمیت فرهنگی و هنری این گونه آثار و اشیا که گاه به ضعف در نوع طرح ها و نقش ها و یا تکراری بودن آن در ساخت مربوط می شود موجب شد تا قریب به اتفاق کارگاه های هنری تولیدات صنایع دستی با تعطیلی روزافزون روبه رو شود و عموم مردم بنا به قیمت های بالای محصولات تولیدی مرغوب و یا احیانا نداشتن کیفیت برای بقیه محصولات صنایع دستی کاربردی فقط به خرید برخی از اشیای دکوری صنایع دستی رو آوردند و به این شکل از توسعه و ترویج استفاده از این گونه آثار جلوگیری شود.
جالب آن که طی سالیان اخیر تعریف کاربردی صنایع دستی را عوض کردیم، به جای این که بگوییم از محصولات صنایع دستی پایدار در زندگی استفاده کنیم از آن به عنوان یک وسیله تزئینی یاد می کنیم. از یک سو می گوییم ارزش هنر زیاد است و مثلا تابلو فرش را به دیوار می کوبیم و از سوی دیگر ظروف سفال را کنار گذاشته ایم و در ظرف های چینی و بلور و پیرکس غذا می خوریم و این مسئله آرام آرام باعث شده صنایع دستی در زندگی ما کم رنگ شود تا جایی که امروزه هنر را فراموش کرده ایم.
در کشورهای بزرگ صنایع و هنرهایی وجود دارد که صرف نظر از اهمیت اقتصادی آن، مردم بهای بیشتری به آن ها می دهند و علت آن را در معرفی فرهنگ و تمدن گذشته خود به ملت ها دانسته اند و این معرفی بسیار مهم تر از معرفی صنعت پیشرفته امروزی آن ها قلمداد می شود.
صنایع دستی، آمیزهای از هنر و صنعت
امروزه تلفیق هنر و صنعت به وضوح در همه جای زندگی بشر دیده میشود، بهمعماری ساختمانها دقت کنید، مبلمان و دکوراسیون خانهها و... همگی آمیزهای از هنر و صنعت هستند، آمیزهای از دو مفهوم که در ظاهر معانی مختلفی دارند. صنایع دستی نیز محصول تلفیق هنر و صنعت است.
با بررسی صنایع دستی در هر کشور یا منطقه میتوان با فرهنگ و صنعت مردم،استعدادها، مهارتها و خلاقیت افراد آشنا شد، این هنر به عنوان نماد فرهنگی وتاریخی هر کشور نیز شناخته میشود و از این لحاظ دارای اهمیت است.
رشد و توسعه صنایع دستی
امروزه تولید صنایع دستی که مزین به نقش آثار تاریخی ، باستانی و یادمانهای ویژه هر کشور است در دستور کار صنعتگران جهان قرار دارد و تلاشمی شود که حتی بخشی از این گونه آثار که از سنگ ، چوب ، فلز و یا بر رویسرامیک و پارچه پدید می آید با قیمتهای ارزان در اختیار توریست ها قرارگیرد .
نقش و اهمیت صنایع دستی بعنوان هنری مقدس ، صنعتی مستقل ، بومی و اصیل با جنبههای قوی کاربردی از جهات هنری ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و حتی سیاسی بر همگان آشکار است . امروزه تمامی ممالک جهان ، اعتقاد به تأثیر متقابل صنایع دستی و صنعت گردشگری دارند . چرا که در عمل و تجربه در یافتهاند که هنرهای صناعی یکی از عوامل بسیار مؤثر در جلب و جذب گردشگر در تمامی گرایشهای ملی ، منطقه ای و داخلی است و متقابلاً به این نتیجه هم رسیدهاند که صنعت گردشگری میتواند به رشد ، توسعه و گسترش صنایع دستی و بهبود کیفیت آن کمک کند.
پس شایسته است که ما توسعه هنرهای صناعی را به طریق اولی در زادگاه آن ،یعنی روستا جستجو کنیم ، روستا مادر شهرهاست و به تعبیری شهر، زائیده روستا است . این فرزند قدر نشناس و یاغی چون به حرف والدهی خویش گوش نداده، مورد آق والدین قرار گرفته و امروز شهر دچار آنچنان در هم تنیدگی و گره خوردگی شده که مهاجرت معکوس و یا پناه آوردن مجدد به آغوش زادگاه اولیه یعنی روستا را برگزیده است . بنابراین بعنوان اولین راهکار می توانگفت: بستر توسعه صنایع دستی ، باهدف ایجاد فرصت های اشتغال مولد برای جمعیت مازاد و سرریز روستائی ، توزیع برابر و عادلانه فرصت ها و امکانات ،آمایش سرزمین و یا پراکندگی متوازن جمعیت و ثروت در پهنه جغرافیائی کشور، اجتناب از ایجاد قطب های جمعیتی در مترو پلیسها و کلان شهرها و نتیجتاً کاهش جرم و جنایت و بزه اجتماعی در سطح شهرهای بزرگ و بسیاری دلائل دیگردر خود روستا قرار گیرد.
کارشناسان معتقدند ، رمز ماندگاری و حیات آینده کشورها در روند جهانی شدن،در گرو نگاه کیفی و برنامه ای به صنایع دستی است. مولود فرآیند جهانی شدن حرکت به سمت یکپارچگی زندگی بشری است و آنچه که در این فضا می توانداصالت و قومیتها را زنده و پویا نگه دارد ، عمق دادن به هنر و فرهنگ محلی و منطقهای با رویکرد زمان خود است .فضای جهانی شدن ، روح حاکم زمان ماست و با انزوا ، بی تفاوتی و یا پیروی کورکورانه نمیتوان پیروز این میدان رقابت بود.
بهترین وسیله انتقال فرهنگ
بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی بر این باورند که تولید صنایع دستی با استفاده از ابزار بومی بهترین وسیله انتقال فرهنگ کشور به نسل های آینده کشور و مردم دنیاست.
«ملااحمدی» کارشناس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در این باره معتقد است: هنرمندان صنایع دستی درس زیبایی شناسی را به همه می آموزند و ارائه آثار آن ها در نمایشگا ه ها، علاوه بر نشان دادن توانمندیهای آن ها فرهنگ اقوام و حتی کشور را به سادهترین و موثرترین شکل ممکن منتقل میکند.
وی میگوید: تولید صنایع دستی با ابزار بومی و در موقعیت محلی وقتی با سرپنجه های هنرمندانه آمیخته می شود، آثاری می آفریند که می تواند در انتقال فرهنگ بومی بسیار موثر باشد و هنر ایرانیان را به جهانیان عرضه کند. وی با بیان این که نگاه مسئولان به صنایع دستی، صرفا نباید یک نگاه معیشتی باشد، می گوید: صنایع دستی باید منجر به اشتغال شود و دستور کار مدیران هم در بخش صنایع دستی، توانمندسازی این هنر در بخش مشاغل خانگی و رونق بخشیدن به آن باشد ولی این دغدغه نباید باعث شود تاثیر ژرف فرهنگی دست سازه های اقوام ایرانی در این نوع نگاه گم شود.
ملااحمدی، به نکته جالبی اشاره می کند: در شرایطی که خروج میراث فرهنگی از کشور امری غیرقانونی است، صنایع دستی می تواند به انتقال فرهنگ و هنر اصیل ایرانی به خارج از کشور کمک کند. وی تاکید میکند: عامل اصلی انتقال فرهنگ ها در آینده، میراث فرهنگی و صنایع دستی چه از نوع مانوس و چه نامانوس آن است. این میراث نتیجه هنر صنعت گرانی است که در طول تاریخ بارقه های فرهنگ و اصالت ایرانی را به بشر هدیه کردند. میراث و صنایع دستی دو بال هستند که می توانند در عرصه صنعت و اجتماع به شکل فاخری عرضه شوند و بی توجهی به هر یک زیان های جبران ناپذیری به دنبال دارد.
وی میپرسد: مگر نه این که بخش بزرگی از شناسنامه ایران در این آثار و هنرمندان آن نهفته است و با از دست دادن یک استاد کار، بسیاری از اطلاعات آن هنر از میان می رود، پس چرا به فکر نجات و حفظ این هنر نیستیم؟ تا فرصت باقی است باید برای بقا و احیای هنرهای منسوخ شده تلاش کرد. اگر اندکی نگاهمان را عمیق کنیم متوجه خواهیم شد که اسم بسیاری از هنرهایی که در این سرزمین تاریخی وجود دارد و قرن هاست که فراگیری آن سینه به سینه انجام می شده، تا به حال به گوش هیچ ایرانی نرسیده است، هنرهایی همچون گوشه دوزی، تفرش دوزی، رودوزی و چوخه بافی و...
توجه به صنایع دستی و بومی لازمه رشد و ترقی فرهنگ و آداب و رسوم است چرا که صنایع دستی میتواند مهم ترین و بهترین جاذبه گردشگری ایران باشد و اگر به احیای صنایع دستی کمک کنیم بهترین قدم را در این راستا برداشته ایم.وی یادآور می شود: با مرگ هر صنعت گر کهنسال آن صنعت هم با فراز و نشیب های زیاد مواجه شده و حتی از بین می رود بنابراین با برگزاری کلاس های آموزشی برای انتقال تجربیات هنرمندان می توانیم این هنرها را حفظ کنیم و برای استفاده آیندگان نیز باقی بگذاریم.
وی توجه به صنایع دستی را توجه به پیشینیان و فرهنگ غنی ایرانی می داند و می گوید: احترام به صنایع دستی احترام به پیشینیان و میراث فرهنگی است. این هویت و پیشینه بسیار ارزشمند است به طوری که شاهدیم کشورهایی که از آن بهره مند نیستند همواره به دنبال جعل آثار دیگر کشورها و ثبت آن به نام کشور خود می باشند.
صادرات فرهنگ
به عقیده کارشناسان علوم اجتماعی، ارج نهادن به هنرمندان و صنعت گران عرصه صنایع دستی ارج نهادن به فرهنگ این مرز و بوم است.
دکتر «بروجردی» جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می گوید: سرمایه گذاری در عرصه صنایع دستی و توسعه بخشیدن به آن، سرمایه گذاری در توسعه فرهنگی جامعه است. هر چند اشتغال زایی و درآمدزایی با توسعه صادرات صنایع دستی محقق می شود ولی در کنار آن صادرات فرهنگی کشور ایران بیشتر با توسعه صادرات صنایع دستی است که محقق خواهد شد.
وی متذکر می شود: یکی از مهم ترین کاربردهای فرهنگی صنایع دستی موضوع هویت شناسی است. صنایع دستی در کشورمان این نقش ها و کارکردها را دارد. صنایع دستی به عنوان نماد ملی و بومی، عامل توسعه گردشگری و مبادلات فرهنگی، نقش فرهنگ شناسی و قوم نگاری از طریق تمرکز بر مشخصه های موجود در صنایع دستی و ویژگی های اقوام و جوامع تولیدکننده را نشان می دهند.
بروجردی تصریح می کند: فرهنگ در هر منطقه ای و به ویژه در کشورهایی که مانند ایران از خرده فرهنگ های مختلف تشکیل شده ناشی از همکاری و همدلی اقوام آن سرزمین است. بنابراین توسعه و حفظ فرآورده های فرهنگی منطقه ای و ملی ضرورت تام دارد، چرا که فرآورده های فرهنگی مطمئن ترین ضامن توسعه مستقل است. به همین دلیل صنایع دستی نقشی استراتژیک در صیانت از هویت فرهنگی ایفا می کنند. محصولات فرهنگی با خصلت های بومی و سنتی هویت فرهنگی را تقویت می کنند و قوه خلاقیت و آگاهی مردم را نسبت به میراث فرهنگی افزایش می دهند.
وی می گوید: از منظر توسعه همه جانبه، روند ملی سازی و هویت ملی یعنی تشکیل یک ملت با سرزمین، نظام حکومتی خاص خود و برخی ویژگی های دیگر که اصطلاحا «دولت ملی» نامیده می شود و از جایگاه ویژهای برخوردار است. خوشبختانه صنایع دستی در طول ۳دهه اخیر به خوبی توانسته با تغییراتی که در مضامین و مفاهیم درونی خود ایجاد کرده به بازنمایی هویت ملی بر اساس مفاهیم مذهبی و دینی بپردازد؛ یعنی تبیین تحولات معنوی، فکری و اجتماعی و تحولات ناشی از انقلاب اسلامی ایران از طریق پی گیری و توجه به تغییرات در فرم و ساختار برخی از صنایع دستی (مانند تابلو فرش کربلا و دیگر تصاویر ملهم از فرهنگ دینی و انقلابی در صنایع دستی بعد از انقلاب).
این مدرس دانشگاه می گوید: تا مدت ها توسعه مقوله ای صرفا اقتصادی تلقی می شد اما به تدریج نگاه یک سویه به توسعه و تاکید بیش از حد بر مسائل اقتصادی، باعث بروز مشکلاتی در عرصه های اجتماعی و زیست محیطی برای کشورهای پیشرفته شد. این مشکلات از آنجا نشأت میگرفت که نقش کلیدی فرهنگ در قوام جامعه مورد غفلت قرار گرفته بود. میتوان گفت فرهنگ به عنوان گنجینه ای از دستاوردهای مادی و معنوی بشری که باورها، ارزش ها، نگرش ها و هنجارهای مورد قبول یک جامعه را در طول تاریخ به وجود آورده است نوع رفتار مردم آن جامعه را مشخص می کند.
وی می گوید: نضج، دوام و استمرار هویت فرهنگی ایرانی در طول تاریخ مدیون گروههای مختلف قومی نظیر کردها، ترکها، لرها، بلوچها، ترکمنها و عربها بوده است، چرا که هر یک با افزودن لایههای هویتی- فرهنگی به دیرپایی، غنا و عظمت آن افزوده اند. کمی و کاستیها و مولفه های مثبت و منفی آن نیز تنها متاثر از یک قوم نبوده، بلکه در تعامل همه گروه های قومی با شدت و ضعف های مختلف شکل گرفته است. از طرفی صنایع دستی معرف فرهنگ خاص هر منطقه است بنابراین باید برای گسترش و معرفی آن تلاش شود.
محصولات فرهنگی که این اقوام در اشکال مختلف و در بیشتر موارد در قالب صنایع دستی تولید کرده اند در غنی سازی لایه های فرهنگی این سرزمین نقشی غیرقابل انکار دارد.
وی متذکر می شود: نباید فراموش کرد که هویت ایرانی بر ۳پایه مهم استوار است: دین، مذهب و اعتقادات مذهبی، میراث سیاسی و میراث فرهنگی که صنایع دستی امروزه در بعد میراث فرهنگی ظاهر شده و همواره در تقویت و صیانت هویت ایرانی نقش داشته و دارد.
وی اضافه می کند: بنابراین توسعه صنایع دستی و صادرات آن کمک به توسعه گردشگری است. یکی از معضلات توسعه صنایع دستی موضوع باور ملی و مصرف داخلی است که این نقص باید به سرعت با حمایت سازمان میراث فرهنگی جبران شود، هر چند که اقدامات خوبی در این حوزه انجام شده است.
وی متذکر میشود: انتقال آموزش های جدید از جمله بازاریابی، مذاکرات بین المللی، انتقال تجارب و هنر پیشکسوتان به جوانان، تبلیغات، ایجاد فروشگاه ها و نمایشگاه های دایمی استانی، منطقه ای، ملی و فراملی از جمله راهکارهای حل معضلات صنایع دستی است.
بروجردی همچنین می گوید: دولت با حمایت های خود در حوزه آموزش رایگان، پرداخت یارانه برای شرکت در نمایشگاه های خارجی و حمایت از ابتکارات جدید در عرصه صنایع دستی باید تمام تلاش خود را برای توسعه صادرات صنایع دستی به کار بگیرد.
وی به نقش حیاتی بخش خصوصی در رونق این صنعت اشاره و ابراز امیدواری می کند با جذب سرمایه های کوچک بخش خصوصی و به کارگیری آن در ایجاد شرکت های توسعه صنایع دستی شاهد ارتقای بیش از پیش وضعیت صادرات صنایع دستی کشورمان باشیم.
نظر به این که هر فرآورده دستی بازگوکننده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کشور تولیدکننده است، این موضوع هم عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن به حساب می آید و هم عاملی برای جلب و جذب گردشگر و جهانگردان خارجی است. امروزه آثار تاریخی صرفا وسیله جذب گردشگر به کشورهای در حال توسعه که تمدنی کهن دارند، نیست و فرآورده های دستی نیز با طرح ها و اصالت های ویژه مطرح است و مکمل دیدنی های تاریخی هر کشور به شمار می آید.
در برخی از کشورها که مهد صنایع دستی محسوب می شوند، در کنار مراکز تولید عمده محصولات دستی، امکانات گردشگری نیز فراهم شده است تا جهانگردان ضمن اقامت در این گونه مراکز، از نزدیک با چگونگی تولید مصنوعات دست ساخته آشنا شوند. به این ترتیب می بینیم که صنایع دستی و صنعت گردشگری بر یکدیگر اثر متقابل دارند و می توانند موجبات رشد و توسعه یکدیگر را فراهم آورند.
نقش فرهنگی صنایع دستی در پیچ و خم اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی مسئولانامروزه در حال فراموش شدن است و این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که دیگر کشورها به شدت بر این کارکرد صنایع دستی کشورشان تمرکز کرده اند و از آن بیشترین بهره را می برند و از این طریق فرهنگ و نمادهای فرهنگی خود را به جهان صادر می کنند
در هر یک از فرآوردههای صنایع دستی، ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده، به نحوی تجلی مییابد که همین امر، وجه تمایز اصلی این گونه محصولها از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانهای است.
وی با اشاره به اینکه صنایع دستی، حاصل روح ملتها و دستاورد هنرهای آموخته از نسلی به نسل دیگر است. گفت: صنایع دستی تنها کالائی برای مبادله نیست، بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای قومی، از طریق این کالا مبادله میشود و نوعی ارتباط فرهنگی در میان جامعهها پدید میآورد.
"جمشیدی" یکی از راهکارهای تحقق تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، را رونق و توسعه هنرهای سنتی و صنایع دستی دانست و تصریح کرد: حمایت از هنرمندان صنایع دستی علاوه بر افزایش تولید ملی، موجب اشتغالزایی و حفظ سرمایه داخلی میشود.
وی توسعه رشته های صنایع دستی در دانشگاه را ضروری دانست و افزود: با توسعه رشته های صنایع دستی و توسعه امر آموزش می توان فضایی مناسب برای اشتغال جوانان هنرمند ایجاد کند.
"جمشیدی" بزرگترین سرمایه هر جوان برای ورود به رشته های صنایع دستی را عشق و علاقه عنوان و تآکید کرد: دانشجویان رشته صنایع دستی باید پایمردی و حوصله لازم را برای آموختن صنایع دستی داشته باشند و در طراحی بخصوص طراحی سنتی با نقوش سنتی آشنا باشند، یک دانشجوی صنایع دستی لازم است با فرهنگ و سنت قدیم کشور و ماشینها و ابزار جدید آشنا شود و در نتیجه طرحهایی ارائه دهد که هم اصالت بومی و هم نوآوری هنری داشته باشد. در نهایت آشنایی با ادبیات کهن و نو ایران برای دانشجویان این رشته یک ضرورت مهم است زیرا هنر ما ارتباط تنگاتنگ با ادبیاتمان دارد و هیچ هنرمند ایرانی نمیتواند بدون آشنایی با ادبیات ایران هنرآفرینی کند.
وی با اشاره به ارزش صنایع دستی گفت: صنایع دستی از آن پدیدههایی است که در آن محبت و زیبایی وجود دارد. زیبایی اثر هنری به این است که لحظه لحظههای خلق آن با عشق و محبت بوده است.
"جمشیدی" افزود: دانشگاه پیام نور استان یزد در 5 مرکز یزد، مهریز، صدوق، میبد و زارچ در حوزه هنر و صنایع دستی تقریبا دارای 22 رشته و گرایش می باشد.
صنایعدستی گیلان گنجینه هویتبخش خطه شمال ایران
رشت –صنایعدستی گیلان علاوه بر حفظ جایگاه خود در عرصه هنر به عنوان گنجینه هویتبخشی خطه شمال ایران، به یک منبع مهم ارزش افزوده و بهره وری اقتصادی تبدیل شده که باید از این ظرفیت عظیم فرهنگی استفاده مطلوب شود.
به گزارش خبرنگار مهر، وضعیت خاص جغرافیایی گیلان، کوه های پوشیده از جنگل، هوای باران زا، طبیعت بکر و زیبا و همچنین دیرنگری این خطه و عمر طولانی فرهنگ و هنرش در کنار تجمع اقوام گوناگون از دیرباز تاکنون موجب شده که این استان از ادوار کهن تا امروز از صنایع دست ساخته زیبا و کارآمد بهره برده باشد.
هنرهای سنتی این خطه همچون ضرب المثلها،متلها،لالاییها تا سایر موارد مانند دیگر اشکال مهارتها و فناوریهای بومی، محصول تجربه و دستاورد جمعی یک قوم و یک ملت است.
گیلان در عرصه صنایع دستی قدمتی غنی و دیرینه دارد
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان در این باره می گوید: صنایع دستی عامل ارزش ها، ویژگی ها، نمادهای قومی و محلی است.
امید عزیزی افزود: صنایع دستی رابطه نزدیکی باایدئولوژی و شرایط اقلیمی محیطی یک جامعه دارد و به سهولت می توان انبوهی از باورها، ارزش ها و ویژگی های فرهنگی محیط را با خود حمل و به این طریق قابلیت تاویل پذیری و متغییر شدن پیدا کند.
وی همچنین با اعلام اینکه گیلان در زمینه صنایع دستی قدمتی دیرینه دارد، اظهارداشت: حفظ فرهنگ های بومی، منطقه ای و ملی برای هر کشور از مهمترین وظایف مسئولان آن کشور به حساب می آید.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان ادامه داد: کشور افتخارآفرین ایران یکی از ملل باستانی و تاریخ ساز دنیا بوده و از حیث میراث فرهنگی یکی از کشورهای غنی دنیا به شمارمی رود و از نظر آثار و مفاخر فرهنگی فعلی نیز در دنیا سرآمد است.
با این وصف صنایع دستی با ویژگی هایی همچون ارزش افزوده بسیار بالا، تامین مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی، نیاز به سرمایه اندک، برخورداری از ابزار کار ساده و بازار ساده فروش محصولات، افزایش تولید ناخالص ملی، افزایش درآمد سرانه، توسعه صادرات، کسب درآمد ارزی سبب تامین تعادل اجتماعی، تامین اشتغال و تعادل بخشی بازار کار و جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها، ایجاد درآمد مکمل برای خانوار، توسعه توریسم، مبادلات فرهنگی و افزایش سطح مشارکت اقتصادی زنان می شود.
بیکاری و اشتغال مهمترین دغدغه در استان گیلان
با وجود این بیکاری و اشتغال مهمترین دغدغه در استان گیلان است، جذب نیروی کار از سوی بخش صنایع دستی علاوه بر تعادل بخشیدن به سایر بخش ها، تاثیر قابل توجهی بر اشتغالزایی غیرمستقیم دارد.
نظربهظرفیتبالایگیلاندرزمینههنرهایصناعی توجه به این بخش و رفع موانع و مشکلات موجود می تواند باعث رشد و شکوفایی اقتصادی پایدار در استان شود.
فرماندار شهرستان املش در این زمینه گفت: صنایع دستی تبلور عینی فرهنگ و مظاهر هنری و از نوع هنرهای کاربردی و مردمی به حساب می آید.
مهدی جعفری افزود: از آنجا که هر فرآورده دستی بازگو کننده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی محل تولید خود است می تواند عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن و همچنین عاملی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی محسوب شود.
وی اظهارداشت: در یک جامعه سنتی صنایع دستی دارای ارزش های کاربردی هستند یعنی مردم این صنایع را به دلیل فایده های عملی و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود تولید کرده و بکار می برند اما در جامعه مدرن این صنایع بیشتر دارای ارزش نمادین است.
فرماندار املش گفت: صنایع دستی عامل جذب استعدادها و قابلیت های هنری جوانان و نوجوانان است بنابراین در این زمینه و باتوجه به ذوق و علاقه این قشر مهم جامعه سرمایه گذاری و بسترسازی در زمینه صنایع دستی ضروری است.
صنایع دستی عامل جذب استعدادها و قابلیت های هنری جوانان
وی ادامه داد: ترویج و توسعه صنایع دستی بعنوان یک مزیت نسبی تولیدی، اقتصادی، فرهنگی در اولویت کاری فرهنگی و صنعتی استان باید قرار گیرد.
در گذشته صنایع دستی بسیاری در گیلان رواج داشت که امروزه به دلیل زندگی ماشینی و فناوری رونق خود را از دست داده است.
اغلب محصولات صنایع دستی از فناورهمای های ساده و مواد خام محلی دردسترس خلق می شوند، تولید صنایع دستی به مقدار کمی سرمایه گذاری در مقایسه با محصولات صنعتی نیاز دارد و تولید کننده جدید با موانع ورود کمتری مواجه است.
به هر حال تولید صنایع دستی میتواند در خانه یا در مراکز منطقهای واقع شده در مناطق روستایی انجام شود و افراد برای کار کردن نیازی به نقل مکان به مناطق بزرگتر مانند شهرها را ندارند.
برای تولید صنایع دستی، بیشتر از منابع داخلی استفاده می شود که می توان نیروی کار، مواد اولیه و ابزار کار را به عنوان منابعی نام برد که نزدیک به ۸۰ درصد این تولید را فراهم می کنند.
تولید صنایع دستی اثر مستقیم بر درآمد ناخالص ملی دارد
نماینده مردم رودبار در مجلس شورای اسلامی گفت: تولید صنایع دستی اثر مستقیم بر درآمد ناخالص ملی دارد و هرگونه افزایش در میزان تولید و بهبود کیفیت، تاثیر مستقیمی برافزایش درآمد ناخالص ملی می گذارد.
عطا الله حکیمی افزود: مواد اولیه ای مانند پشم، کرک و دیگر مواد در صورت تبدیل به صنایع فرش، گلیم، جاجیم، گبه و غیره ارزش چند برابری پیدا می کند که این ارزش در صورت صدور نیز چند برابر می شود.
وی تاکید کرد: بخش صنایع دستی می تواند تاثیر عمده ای براقتصاد ملی از طریق کسب درآمد ارز خارجی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی پایدار داشته باشد.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: صنایع دستی فرصتی برای جایگزینی واردات از کشورهای دیگر است که به بازار روانه می شوند اما نماینده فرهنگ محلی نبوده و به گسترش اقتصاد کمک نمی کنند.
وی همچنین با اعلام اینکه صنایع دستی بخش جدایی ناپذیری از جاذبه های توریستی را تشکیل می دهد، افزود: بسیاری از کشورها از صنایع دستی بعنوان بخشی از توریسم فرهنگی حاکم در کنار مکان های باستانی و میراث فرهنگی، بهره می برند زیرا آنها برای جوامع منابع درآمدی و فرصت های شغلی فراهم می کنند.
حکیمی در ادامه با بیان اینکه صنایع دستی معرف فرهنگ و تاریخ یک ملت است، یادآورشد: صنایع دستی تلفیقی از هنر - صنعت است که حاصل ذوق و هنر، سلیقه، ابتکار و خلاقیت هنرمندان و صنعتگران است که آداب، سنن و رسوم نسلهایگذشتهرادرقالبمحصولاتی جذاب متجلی می سازد.
استان گیلان با بیش از۶۰ رشته صنایع دستی دارای تنوع تولید و محصولات قابل عرضه به بازارهای داخلی و خارجی است.
فهرست رشته های دارای قدمت و اصالت تاریخی و فرهنگی صنایع دستی استان شامل گلیم بافی، نازک کاری و خراطی چوب، تولیدات دست بافت، قالیبافی، تولید تابلوهای معرق، چموش دوزی، سفالگری و سرامیک سازی، قلاب دوزی، مرواربافی، تولید عروسک های کاموائی، بامبوبافی، چهل تکه دوزی، چادر شب بافی، حصیر بافی، شال بافی، نمدمالی، رشتیدوزی، کدوی قلیانی و منبت است.
صنایع دستی تلفیقی از هنر و صنعت
بدون شک صنایع دستی امروز علاوه بر حفظ جایگاه خود در عرصه هنر، زیبایی شناختی، هویت بخشی ملی و منطقه ای، به یک منبع مهم ارزش افزوده و بهره وری اقتصادی تبدیل شده است بنابراین باید از این ظرفیت عظیم فرهنگی برای ایجاد فرصت های جدیداشتغال در جامعه بهره گیری شود.