«آنکه استفاده از قلم را آموخت، به انسان آنچه را نمیدانست ياد داد.»
قرآن، سورهی علق ( ۵ - ۴ : ۹۶)
خوشنويسی به عنوان يک گونهی هنری بسيار مهم و يک کار عبادی در اسلام گسترش يافته، زيرا که اين هنر وسيلهای به شمار میآيد که از طريق آن میتوان کلام خدا را به قيد کتابت درآورد. خوشنويسی موجب گسترش وجوهی مختلف از جلوههای خلاّقانه در فرهنگ اسلامی، از جمله هنر و معماری شده است، و در نتيجه يک وسيلهی تصويری که صرفاً بيننده را به ياد قرآن و کلام خدا بياندازد به حساب نمیآيد.
«خطّ زيبا فريضهای بر شماست، زيراکه آن يکی از کليدهای روزی انسان است.»
منسوب به حضرت محمد
به علاوه، خوشنويس (به عربی خطّاط) دارای جايگاه اجتماعی برتری نسبت به عنوان مثال زرکوب، صحاف و يا نقاش بود. اين جايگاه اجتماعی برتر که خوشنويس از آن برخوردار بود به وسيلهی اين حقيقت که بسياری از حاکمان اسلامی علاقهمند بودند در اشکال هنری با خوشنويسان حرفهای رقابت نمايند، مستحکمتر گرديد. اغراق نخواهد بود اگر بگوئيم بسياری خوشنويسی را به عنوان نبض قلب تپندهی اسلام به شمار میآورند.
«نويسندگی هندسهی روحانی است، ساخته شده با ابزاری مادی.»
آملی در نفائس الفنون
نمیتوان دربارهی ارتباط هندسه با خوشنويسی اسلامی بيش از حد اغراق نمود. مجموعهای پيچيده از قواعد هندسی توسط ابن مقله (و. ۹۴۰) ارايه گرديد. اين قواعد مبتنی بر نقطههای مثلثی شکل به عنوان واحد اندازه گيری بود. هر حرف دارای شکلی دقيق و مرتبط با ديگر حروف بود (عناصر ديگر از جمله حرف اول الفبای عربی، الف و دايره). مشابهت، هماهنگی و شکل از اجزاء اساسی پيشرفت خوشنويسی اسلامی با اشکال مختلف آن است.
«نوشتن زباني است که دل در آن جريان دارد و نمايان کنندهی اسرار، يابنده اخبار و نگاهبان يادمانهای تاريخی است.»
جاحظ
چاپ خط عربی تا قرن نوزدهم، تا ظهور اولين چاپخانههای توانا در بيروت و قاهره رواجی نداشت. اين امر ممکن است دليلی باشد برای ارزشمند ماندن هنر خوشنويسی در سراسر جهان اسلام، در حالی که در اروپا صنعت چاپ در قرن پانزدهم جانشين دستنوشتهها گرديد. اگر چه تعدادی کتاب به خط عربی در طول قرن شانزدهم و هفدهم، به خصوص در ايتاليا و کشورهای هلند، بلژيک و لوکزامبرگ و سرزمینهاي پست حول دلتاي راین به چاپ رسيد، اما در ابتدا کراهتی برای استفاده از اين فرايند جديد در ميان مسلمانان وجود داشت.
«دستنوشته گوهری است که آن را با طلای خالص عقل با دست تراشيدهاند.»
ابو حيان توحيدی
دو صفحه از «قرآن نيلی»
دورهی فاطمیان، شمال آفريقا، قرن ۳ه.ق./۹م. تا ۴ه.ق./۱۰م۳۰/۵ در ۴/۴۰ سانتیمتر ، خط کوفی طلايی، پانزده سطر در هر صفحه
نسخهی شمارهی Ms 1999.030
اين دو صفحه مشتمل بر خطی کوفی طلايی بر چرمينه نيلی رنگ است که دايرههايی تزئينی به رنگ نقرهای بر حاشيهی آن نقاشی شده است. در طی هزار سال گذشته، نقرهی آن اکسيده شده، اما از جذّابيت اين قطعه هنوز کاسته نشده است. ساخت ورقها کاملاً منطبق با سنت آفريقای شمالی است که خط کوفی آن اساساً افقی شکل است. بعدها با توسعهی خطوط عمودی بيشتر، شکل صفحات دستنوشتههای عربی به شکل آشنای امروزی درآمد. از ديدگاهی نمادين، رنگ آبی رنگ دريا، آسمان و با اندکی توسّع، رحمت نامحدود خداوند نسبت به بشريت است. همچنين اين رنگ شايد با رنگهای مورد استفاده صنعتگران بيزانس در ساخت هدايای سلطنتی ارتباطی داشته باشد. طلا رنگی است که با تجمّل و دربار مرتبط است و ترکيب آبی و طلايی بارها در صفحات عنوان قرآنها يافت شده است. متن اين صفحات مربوط به سوره ۲۵، فرقان، آيات ۴۸-۶۰، و سوره ۲۶، شعرا است.
در گذشته گمان بر اين بود که اين اثر به سفارش مأمون خليفهی عباسی (و. ۸۳۳) برای پدرش هارون الرشيد (و. ۸۰۹) در مشهد شاخته شده، اما تحقيقات اخير نشان میدهد که اين اثر تقريباً به طور حتم مربوط به شمال آفريقا است. در فهرستنامهای از يک کتابخانه که در سال۶۹۳ ه.ق/۱۲۹۳ م گردآوری شده، قرآنی توصيف شده که به طلا بر چرمينهی نيلی نگاشته شده، اگر چه اين قرآن دارای پنج خط در هر صفحه بوده، در حالی که اين نمونه پانزده خط دارد. تا بيش از هفتاد و پنج برگ از آن در قيروان در طول دهه ۱۹۵۰ بازيافت شد. بخشی از اين دستنوشته در مؤسّسهی ملّی هنر و باستانشناسی در تونس قرار دارد و صفحات بسياری نيز در موزهها و مجمومههای شخصی، از جمله مجموعهی پرنس صدرالدين آقاخان وجود دارد. اين نمونهای کاملاً نادر از برگ چرمی است که نشان میدهد اين کتاب چگونه ساخته شده است. در واقع در برخی از صفحات، میتوان رد خطکشیهايی که توسط مِسطره برای هدايت خوشنويس رسم شده بود را مشاهده نمود.
قرآن آسيای ميانه
آسيای ميانه، ۱۱۰۰ه.ق/ ۱۶۸۸ م، ۳۵.۲ در ۲۲ سانتيمترنسخهی شمارهی Ms.910 Ar
اين قرآن به خط نسخ سياه است که آيات عربی به کلمات واحد و جملات معترضه تقسيم شده و يک ترجمه و تفسير فارسی در پی دارد. اين نسخه که يک جلد از مجموعهای دو جلدی است مربوط به آسيای ميانه است و تاريخ کتابت آن ۱۱۰۰ه.ق/ ۱۶۸۸ م است.
اين دستنوشته دارای نقوش تزئينی از قبيل رنگ آميزی حواشی است که معمولاً مربوط به ساخت کتاب در شبه قاره هند است. اين مسأله شگفت نيست زيرا که ميان بدخشان، جايی که محتملاً منشأ اين دستنوشته است و هند فعاليت تجاری قابل ملاحضهای رواج داشته است. همچنين جالب توجه است که متن فارسی در متن عربی که با خط درشتتر سياه مشخص شده ترکيب گشته است. معمول آن است که خط عربی و فارسی را در دو خط مجزا بيابيم، که از نقطه نظر خوشنويسی و عملی نيز بسيار سادهتر خواهد بود.
قرآن آسيای ميانه
آلبوم تمرينات خوشنویسی
احتمالاً به خط احمد نيريزی، قرن ۱۲/۱۸۲۴/۵ در ۱۴ سانتيمتر، خط نسخ
نسخهی شمارهی Ms. 160 Ar
اين آلبوم که دارای سی و چهار صفحه خط عربی است که به شکل آکاردئون روی هم جمع میشود، تماماً به خط نسخ است و احتمالاً به خط احمد نيريزی، استاد ايرانی خط نسخ قرن ۱۲/۱۸ است. هيچ تاريخی بر روی اين اثر وجود ندارد، اما اين مسأله عجيب نيست زيرا که از جهات بسيار اين ممکن است نمونهای از صفحات تمرينی خوشنويسی به حساب میآمده است.
شرح تذکره
شعبان ۱۰۲۹/۱۶۲۰۲۵ در ۱۴ سانتيمتر، نوشته شده با مرکب سياه و قرمز همراه با نمودارهايی برای نشان دادن مسايل نجومی
نسخهی شمارهی Ms. 596 Ar
[خواجه] نصيرالدين طوسی (و. ۱۲۷۴) يکي از شخصيتهای متفکر بزرگ قرن هفتم ه.ق/سيزدهم م. اسلام بود و آثار متعدد وی شامل موضوعات فلسفه، کلام، رياضيات، فيزيک و نجوم است. طوسی پس از تکميل تحصيلات رسمی، در نزد حکومت اسماعيليان ايران در اوايل دهه ۶۲۰ ه.ق/۱۲۲۰ م. مورد حمايت قرار گرفت. طوسی مدت بيست و پنج سال پس از اين تاريخ را در قهستان و قلعهی اسماعيلی الموت اقامت گزيد و از کتابخانه غنی آن برای تأليف مهمترين آثار علمی و فلسفی خويش سود برد. اين دستنوشته تفسيری بر يکی از آثار نجومی نصيرالدين طوسی است که توسط دانشمند قرن شانزدهم، عبدالعلي بيرجندی (و. ۹۳۴ ه.ق/۱۵۲۸ م.) نگاشته شده، و در ميان شماری از کتب علمی موجود در کتابخانهی مؤسّسه است. تاريخ استنساخ آن شعبان ۱۰۲۹/۱۶۲۰ است. اين متن تماماً با مرکب سياه و قرمز نوشته شده و با نمودارهايی برای نشان دادن مسايل نجومی مورد بحث همراه است.