- محور گفتوگوی من با شما حول موضوع طراحی پارامتریک هست. ابتدا اگر میشود دربارۀ طراحی پارامتریک و کاربردهای آن در معماری و گرافیک و شاخههای مختلف کمی توضیح بدهید؟
طراحی پارامتریک به این سمت رفته است که به اصطلاح اجزا و المانها و استراکچرهای دیزاین و طراحی را با استفاده از زبان برنامهنویسی و الگوریتمهای منطقی، پارامترهای مختلف کار را بتواند در حین انجام کار، پس از انجام کار یا برای به دست آمدن نتیجۀ خاصی، هرگونهای که بخواهد تحت کنترل خودش بگیرد؛ برای مثال در ساختمانی تمام پنجرهها در سایز مشخصی به صورت دایرهای کار شده است و تمام استراکچر براساس آن پارامترهایی که شما میخواهید کار شده است. معماری پارامتریک بخشی از پروسۀ دیزاین را به سمت کامپیوتر هدایت میکند و تمام کنترل را با منطق و الگوریتمی که خودش برای خودش طراحی میکند در دست خودش میگیرد. این اتفاق منجر به این شد که تحول عظیم و عجیبی در جهان اتفاق بیفتد و فرمهای خاصی که امکان به وجود آمدنش نبود یا اصلاً ممکن بود متصور هم نباشند، قابل اجرا بشوند، بهویژه در پروسۀ الهام از طبیعت. فرض کنید استراکچرهایی که در طبیعت وجود دارد، آنها استخراج منطق و الگوریتم به وجود آمدنشان و اعمال آن به سیستم با توجه به کاری که میخواهید انجام بدهید، آن را تقلید و تبدیل به اتفاقی خاص و جالب بکنید.- شما در فعالیتهای اخیرتان از طراحی پارامتریک برای مدلهای مقرنسکاری استفاده کردید. این پیوند چگونه شکل گرفت و اساساً از این امکانِ طراحی در معماری اسلامی چه استفادهای میتوان کرد؟
ما از این پروسهای که پیش از این گفتم، آمدیم به سمت استخراج منطق مقرنس؛ یعنی ما این را Case Study خود قرار دادیم؛ به این معنا که در معماری سنتی بهویژه مقرنس، منطق و الگوریتم چگونه است و آیا امکان آن هست که آن را به وسیلۀ تکنولوژی بهینه کنیم.دربارۀ استفاده و ابداع معماری پارامتریک باید بگویم که این قضیه دو بال دارد: بال تکنولوژیک و اصطلاحاً جنبۀ برنامهنویسی آن و بال دیگر فهم هنری و آرتیستیک کار. معمار سنتی ما برای اینکه بتواند یک مقرنس را ترسیم کند. از ابزارهای محدود خود استفاده میکرده است و برای طراحی یک سایت باید آن محیط را برانداز میکرده و بعد نقشه را روی کف زمین یا روی کاغذ میکشیده است و بعد باید طبقات مقرنس را از هم جدا میساخت و بعد تصور میکرد که این فاصله که از یک پلان داده است، وقتی در ارتفاع قرار میگیرد و وقتی حجم میگیرد، آن حجم چگونه خواهد بود؟ پروسۀ طراحی پلان مقرنس کاملاً با گرهچینی اسلامی متفاوت است. گرهچینی یک قاعده و قانون مشخص دارد. کاملاً براساس اصول هندسی طراحی میشود؛ اما در مقرنس اینگونه نیست. طراح مدام خط میکشد و میسنجد که آیا این مناسب است و پروسه به سمت زیباییشناسی خود هنرمند میرود؛ مثلاً ستارهها چه اندازه باشند خوب است یا باریک یا بزرگ آن چه مقدار باشد یا ارتفاع طبقات چقدر باشد مناسب است و اینها میخواهند در تناسب با نور چه آرایشی بگیرند. این باعث میشود که از نظر ریاضی منطق نتوان منطق دقیقی برای آن درآورد. در پروسۀ طراحی اتفاقی که میافتد یا قبلاً میافتاد این بود که هنرمند باید سالها تجربه میکرد تا آن چیزی که روی زمین میساخت، دقیقاً فرم مورد نظرش باشد. او تا بخواهد به قول قدیمیها در کار استاد بشود، شاید چندین بار باید خراب میکرد و کار بالا میرفت و متوجه میشدد که این خوب نیست و دوباره با اصلاح نقشه آن را اجرا میکرد.
اولین قدمی که در این زمینه گذاشتیم این بود که امکانی برای هنرمندی که میداند میخواهد چه بکند به وجود بیاوریم تا با استفاده از الگوریتمی که ما در اختیار او میگذاریم و منطقی که برایش پیاده سازی میکنیم بتواند به راحتی این کار را انجام دهد؛ ایجاد تناسبات مختلف، ارتفاع طبقات، نوع آرکهایی که مابین طبقات عبور میکند، شکل پوسته و... با کمک این پارامترها شروع به طراحی بکند.
مجسمهساز میداند میخواهد چه کار کند و نتیجۀ کار خود را میداند ولی در روند انجام کارش محدود به تصور ذهنی خود بود و دست به عمل میزد؛ اما این الگوریتم این امکان را میدهد که با پیاده کردن پلان، حجم و ارتفاعات را ببیند و شروع به بازی با آنها بکند. در مقرنس منطق خاصی وجود ندارد. منطق، منطق زیباییشناسی هنرمند است. اینکه چگونه فضاها را تقسیم بکند، طبقات را تقسیم بکند و نور چگونه در فضا بشکند و... . اینها چیزهایی است که با استفاده از امکانی که روی آن کار میکنیم، این مراحل خیلی راحتتر و عینیتر اتفاق میافتد. هنرمند میتواند آن چیزی را مد نظر است را ببیند و روتوش کند و با نتیجۀ کارش به صورت زنده بازی بکند تا به آن چیزی که میخواهد برسد و با خروجی به نقشههای اجرایی برسد تا به مرحله ظهور برسد.
- شما این حرکت را اخیراً در دانشگاههای مختلف مانند دانشگاه هنر و یا تربیت مدرس ارائه دادید و ورکشاپهایی برگزار کردید. خروجی و دستاوردهای این دورهها چه بود و آیا شما تنها فعال این زمینه هستید؟
من تنها فعال این زمینه نیستم. من با مهندس سرو دلیر همپا در این مسیر حرکت میکنیم. حدس میزنم که دوستان دیگری هم در این زمینه هستند، ولی در زمینۀ مقرنس به طور خاص کم کار شده است. به هر حال حالا این مسیری که ما داریم می رویم، سعیمان بر این است که به نتایج و پلتفرمهای بهتری برسیم تا حتی منطق رسم را هم به ما ارائه بدهد. دستاورد این حرکت فعلاً در محافل علمی بوده است و پروژهای نبوده که منجر به خروجی فیزیکی بشود و فعلاً داریم آن را در محافل علمی ارائه میدهیم و سعی میکنیم دانش آن را از طریق ورکشاپها منتقل بکنیم که البته زمان بسیاری میطلبد و در عین حال ما هم در این ماجرا همچنان پژوهش میکنیم تا به نتایج و فازهای جدید برسیم.- کسانی که علاقهمند به این موضوع هستند چگونه میتوانند به فراگیری این امکان دسترسی پیدا کنند؟
سورس خاصی برای این کار وجود ندارد. طراحی پارامتریک در محافل آکادمیک ارائه میشود ولی خاصه در زمینۀ مقرنس، فعلاً رفرنس افراد هستند.- شما برنامهای برای ایجاد فضایی سازماندهیتر شده که بتوانید این دانش را انتقال بدهید ندارید؟
چیزی نیست که آدم بگوید نه. تلاش ما بر این است که در این زمینه رو به جلو حرکت کنیم و طبیعتاً این حرکت چیزی نیست که با یکنفر دونفر انجام بشود؛ اما امروز سعی میکنیم بر روی زمینۀ مطالعاتیمان به نتایجی که میخواهیم برسیم. برای ما مهم است که اینها بتوانند نمود عینی پیدا بکنند؛ یعنی به کاربرد و اجرا برسند و نیاز بازار را پاسخ دهند. این اتفاق هنوز رخ نداده است. این متسلزم نیاز است. الان کشورهای عربی این نیاز را دارند؛ میخواهند مسجد بسازند و از معماری سنتی ایرانی استفاده کنند؛ اما در ایران این زمینه و بستر وجود ندارد و به تصور من خیلی جای کار دارد و میشود کار فوقالعاده ای انجام داد و اگر کسی به دنبال این ماجرا باشد، بیشتر جنبۀ علاقه است و صرفاً دوست دارد آن را یاد بگیرد و پشتوانۀ نیاز بازار و جامعه در آن نیست. وقتی این بستر به وجود بیاید که دست من و شما و شخص نیست. شاید با انجام یک مجموعه کار و نمود و ساخته شدن کارهایی آرام آرام جامعه و مردم و کسانی که در این زمینۀ سرمایهگذاری میکنند، وقتی به این سمت گرایش پیدا کنند، بهتدریج زمینهسازی آن هم به وجود آید. ولی اکنون وجود یک آکادمی که تقاضایی برای آن وجود ندارد، محکوم به شکست است.در زمینۀ هنر و فرهنگ ما کمی سرگردانیم و قدمهای این چنین بسیار ارزشمندند و میتوانند آرام آرام زمینهساز بشوند برای اینکه بستر اینگونه کارها و اتفاقات فراهم بشود و امیدواریم این نسل و نسل بعد به این سمت بروند و به نتایج خوبی برسند.