احسان پورنعمان
متولد 1356 تهران.
مدرس انجمن خوشنویسان قم. دبیر شورای بسیج خوشنویسی استان قم. اخذ مدرک حفظ کل قرآن کریم و کارشناسی علوم قرآن و حدیث از وزارت علوم 1386. دانشآموخته دکتری علوم قرآن و حدیث دانشکده اصول الدین قم. اخذ مدرک فوق ممتاز خوشنویسی رشته ثلث انجمن خوشنویسان ایران 1390. اخذ مدرک ممتاز خوشنویسی انجمن خوشنویسان ایران 1382. اخذ مدرک تذهیب و مینیاتور کلاسهای آزاد دانشگاه تهران 1381.
وی فعالیتهای هنری خویش را از دوران جوانی و در کارگاه کاشیکاری معرق پدر آغاز کرد. از سال 1377 در محضر هنرمند جاودان، مرحوم استاد حسین اخضر تهرانی به فراگیری خط ثلث پرداخت. از همان زمان علاوه بر شرکت در کلاسهای تذهیب و مینیاتور استاد فرزانه پرویز اسکندر پور خرمی، از محضر استاد مرتضی کاظمپور در زمینۀ طراحی نقوش کاشی بهره برد. پس از رحلت مرحوم استاد تهرانی نیز محضر استاد گرانقدر و یگانه، عبدالصمد حاج صمدی درک و بهرههای فراوانی از این چهرۀ ماندگار خطوط ثلث و نسخ کسب کرد. او در حال حاضر ریاست انجمن خوشنویسان قم را عهدهدار است.
امروز شما درگیر چه پروژهای در حوزۀ خط هستید؟
امروز مشغولیتهایم در انجمن خوشنویسان، کمی فعالیت هنریام را تحت شعاع قرار داده است؛ اما چیزی که این روزها ذهنم را درگیر کرده است، پروژهای شخصیای است؛ ترکیبی در خط ثلث بر روی آیهای. همانطور که میدانید خط ثلث فضایی بینهایت برای درآمیختن طرح دارد؛ از این رو این روزها روی این قطعه متمرکز هستم.
شما در زمینۀ کتیبهنویسی به طور جدی فعالیت میکنید. آیا کتیبهنویسی متدهای مشخص آموزشی و دورههای تخصصی دارد که علاقهمندان به آن مراجعه کنند؟ در این زمینۀ خودتان تجربۀ ورکشاپ و دورههای کارگاهی ندارید؟
شخصاً دورهای برای آموزش این کار نداشتم. ببینید شرایط برای ورود کردن به امری مانند کتیبهنویسی نیاز به دورۀ آموزشی ویژه و خاصی ندارد. کسی که در زمینۀ یک خط به درجۀ استادی نائل بیاید، میتواند با بهرهگیری از امکانات و شرایط خود شروع به نوشتن کتیبه هم بکند. در قدیم حالا به شکل دو مداد متصل به هم، شکل یک پرگار بوده و امروزه با بهبود یافتن شیوۀ نگارش این کار را با قلم نیز انجام میدهند. از این رو نیاز به دورهای خاص برای این کار حس نمیشود؛ چراکه پیشنیازهایی برای آن وجود دارد که در صورت دسترسی و وصول به آن کتیبهنویسی امری آغاز شده به حساب میآید.
شما در زمینۀ کاشیکاری معرق هم تجربه دارید؟ میشود کمی دربارۀ این تجربه توضیح دهید؟ آیا کتبیهای نوشتید که کاشیهای آن را هم خودتان ساخته باشید؟
پیش از حضور من در عرصۀ خط، کار اصلی بنده، کار در کارگاه کاشیکاری پدر بود. بعد از مدتی و نیاز پدر، به طراحی نقشههای کاشی روی آوردم. به طور اخص کاری ندارم که هم نوشته و هم آن را کاشیکاری کرده باشم، اما از کارهایِ قدیمِ کاشیکاریام، نمونههایی موجود است.
به نظر شما خوشنویسی میتواند به عنوان یک رشتۀ آکادمیک در دانشگاهها قرار بگیرد؟ در حال حاضر به عنوان یکی از گرایشهای فرعی رشتۀ هنرهای اسلامی در دانشگاههای هنر به آن میپردازند؛ اما به نظر شما این کافی است؟ آیا ظرفیت خوشنویسی این را میطلبد که به عنوان رشتۀ تحصیلی در بیاید؟
این کار در دانشگاه فرهنگ و هنر قم آغاز شد و خوشنویسی به عنوان یک رشته دانشجو پذیرفت که به سبب کمی استقبال، رها شد. اما با ظهورات جدید خط و پیشرفت آن این نیاز حس میشود که خط به عنوان یک رشته آکادمیک به سیستم دانشگاهی ما وارد شود. ما هم در این زمینه درصدد هستیم تا این کار به انجام برسد و با رایزنی و تلاشهایی، سعی بر آن است تا این مهم صورت بگیرد.
خوشنویسی قم، رتبۀ بالایی در کشور و در خطوط اسلامی مانند نسخ و ثلث جایگاه والایی در جهان دارد. شما امروز ریاست انجمن خوشنویسان این شهر را عهدهدار هستید؛ مرکزی که برای فراگیری خط ابتدا به آن مراجعه میکنند. شرایط کنونی انجمن را مساعد میدانید؟ آیا حمایتی از این انجمن به عمل میآید؟
سؤال سختی است. انجمن خوشنویسان قم حدود هشت سال پیش با بیمهری ارشاد مواجه و از مجموعۀ ارشاد جدا شد. انجمن حدود هشت سال مستأجر خانۀ یکی از هنرجویان بود. آنها با اجارۀ اندکی انجمن را پذیرا شده بودند. دو سال قبل سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری قم، ساختمانی داشت که گالریای روی آن زده بود و به دنبال مجموعهای بود که آنجا را اداره کند. از انجمن دعوت کرد و انجمن پذیرفت. ما حدود یک سال و اندی که آنجا بودیم، شورای شهر مصوب کرد که ساختمانهایی که آنجا هستند باید تخریب شوند و هیچ جایی را هم برای انجمن در نظر نگرفته بودند. من شاید حدود یک ماه مشغول رایزنی با تمام مقامات استان بودم، خصوصاً اعضای شورای شهر و شهرداری و... جای به خصوصی را به ما پیشنهاد نمیدادند. روزی رسید که من گفتم جایی به من بدهید که انجمن را آنجا دپو و انجمن را تعطیل کنم و آنجا را هم به ما نداند!
نهایتاً با نامهنگاریهای بسیاری که ما کرده بودیم، روز آخری که ما میخواستیم وسایل را جمع کنیم که ساختمان را تخریب کنند، دکتر لاریجانی وارد قضیه شدند و با شهردار تماس گرفتند. نهایتاً کار به اینجا رسید که با پیگیری دفتر ایشان قرار بر این شد که شهرداری مبلغی به ما بدهد و ما بتوانیم جای دیگری را اجاره بکنیم. این اتفاق افتاده ولی هنوز کار به صورت کامل انجام نشده است و ما منتظریم. شهرداری هم با فشار مجلس در رودربایستی قرار گرفت و این کار را انجام داد. این وضعیت انجمنی چهل ساله است که هنوز سر اولین موضوع، محل استقرارش مشکل دارد. امسال چهلمین سالگرد تأسیس انجمن قم هست که در ماه مهر قصد برگزاری جشن و همایشی داشتیم که با تخریب و بی جایی انجمن مواجه شدیم و کنسل شد.
چقدر در روند آموزشی، شما سعی برای بدعت دارید؟ این کار را پسندیده میدانید؟ آیا ممکن است مثلاً روزی یکی از شاگردان ممتاز خود را به ابداع خطی جدید دعوت کنید؟
تلاش برای رسیدن به نتایج جدید بسیار پسندیده است؛ اما برای مثال برای به تکامل رسیدن یک خط، چیزی حدود هشتصد سال زمینهسازی پشت آن هست؛ یعنی نسل به نسل خوشنویسان کار کردند و این کوه عظیم را با هم ساختند. ببینید بسیاری نسبت به خطوطی که در این دوره رواج پیدا کرده و ابداع شده است، نقد دارند. برعکس نظر من بر این است که اگر یک نفر بخواهد خطی را ابداع بکند، هیچ مشکلی ندارد و بد نیست؛ روزگاری نستعلیق نبود و روزگاری کسانی پیدا شدند و نستعلیق را ابداع کردند؛ ولی وقتی به وجود آمد، سیصد سال روی آن کار شد تا به اینجا رسیده است. زمانی خط نسخ نبوده و بعد آن را ابداع کردهاند و بعد حدود هفتصد سال روی آن کار شده تا به اینجا رسیده است. ما میبینیم مثلاً یک نفر ده خط ابداع میکند، این جالب نیست. آقای عجمی یک خط را ابداع و بسیار روی آن کار کرد. من از ایشان شنیدم که گفت 40 سال باید روی این خط کار بشود تا به جایگاه خود برسد. اگر این نگاه را داشته باشیم که ما چیزی را پایهگذاری میکنیم یا تلفیقی از چند خط به وجود میآوریم و انتظار داریم این در طول زمان به موفقیت برسد، این خالی از اشکال است؛ ولی اینکه هرکس بدون اطلاع و آگاهی و بدون اینکه شأنیتی داشته باشد و خط را بشناسد، حالا تصمیم بگیرد سالی یک خط اضافه بکند و خط را چیزی در حد فونت ببیند، فکر نمیکنم محلی از اعراب داشته باشد.
- امروزه در جهان، بسیاری از رویدادهای هنری به صورت زنده و آنلاین برگزار میشود، مانند برگزاری نمایشگاه. در این زمینۀ تجربۀ شخصی داشتید؟ آیا برای بسترسازی این شکل مدیوم ارائه آثار هنری نیازی حس نمیشود؟
این دوره همه چیز کمکم رو به آنلاین شدن میرود. یعنی انسانها دارند پشت فضای مجازی پنهان میشوند. اگر دنیای هنر بتواند به این سمت برود به صورت موفق، مزایای بسیار خوبی می تواند داشته باشد. دنیای هنر هم به چنین فضایی نیاز دارد؛ اما باید شرایطش مهیا باشد؛ هم نمایش و هم فروش. حقیقت این است که هنرمندان به حلقههای واسطی احتیاج دارند که آثار آنها را در بازار ارائه بدهند و به فروش برسانند. وضعیت ما به سبب نبودن این حلقههای واسطی که درست کار بکنند، مساعد نیست؛ چون بعضی هستند که کار میکنند ولی کار خوبی ندارند و هنرمندان عموماً به آنها اعتمادی ندارند. اگر چنین فضاهای قابل اعتمادی باشد، برای هنرمندان بسیار خوب است و قطعاً روی رشد آنها تأثیر میگذارد. نمونههایی خارج از کشور هست که میدانیم میآیند و روی یک هنرمند سرمایهگذاری میکنند. کاری به آنها نداریم و نمونههایی اطرافمان دیدیم. ما بزرگان و اساتیدی داشتیم که دیدیم از شاگردان خود حمایت ویژه داشتند. اجازه دادند با سفارشات بیشتر خود، شاگردانشان کار بکنند و ارتزاق بکنند. در طول زمان اینها خود به اساتید شدند. این خیلی با ارزش است. بالأخره حقیقت این است که اگر هنرمند بخواهد رشد کند، باید دائم به هنرش مشغول باشد و هنرمندی که مقطعی کار میکند، هیچگاه به رشدی که هنرمندان واقف به هنر رسیدند، نمیرسند. یکی از الزاماتی که بروز مینماید این است که هنرمند خرج زندگی خودش را از هنرش هم کسب بکند. این هم با حلقههای واسط میتواند این کار را بکند. هنرمند خودش به تنهایی نمیتواند به راحتی آنها را به دست کسانی که خواهان آن هستند برسانند.
ممکن است شما روزی نمایشگاه آنلاین برگزار کنید؟
بله؛ خیلی خوب است و علاقهمندم. فضایی که بدانی آثار به خوبی دیده میشود و این هم نیاز به تصمیم بزرگی از سمت من نیست، من همین الان مطلع بشوم که چنین فضایی هست، دست به انجام این کار میزنم.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و بهکارگیری ابزاهای دیجیتالی برای بسیاری از نیازها از جمله نیازهای نوشتاری، آیندۀ خوشنویسی و فعالیتهایی مثل کتابت و تابلوخط و نقاشیخط و کتیبهنویسی و... را روشن میبینید یا تاریک؟
بنده یک نوشتاری دارم که حدود سیزده سال پیش آن را نوشتم. در آن زمان دورنمای ورود کامپیتور به عرصۀ هنر خیلی نامشخص بود. همه حدس میزدند که با ورود این تکنولوژیها، خوشنویسی حداقل جزو هنرهایی است که خیلی زود کنار میرود. پیشبینی من آن زمان این بود که کامپیوتر و لوازم آن، مختص به کارهای بازاری هنر خواهد شد. بسیاری از کارهایی که در گذشته خوشنویسان بازاری آن را انجام میدادند، امروزه کامپیوتر انجام میدهد. در نتیجه مثلاً شما به هرکسی یک خطی را که با کامپیوتر نوشته باشند، در قیاس با یک اثر هنری، سریع میگوید کار کامپیوتری بیروح است. تلقی کلی جامعه این است که این حرکتهای کامپیوتری بی روح است؛ یعنی آن ملاحتی که باید در هنر دیده شود در آن دیده نمیشود. در آن نوشتار هم این را ذکر کردم که با جا افتادن این تکنولوژی، ارزش آثار هنری هم بیشتر میشود. اتفاقی که امروز هم افتاده است. مردم به نسبت گذشته اقبال بسیار بهتری به آثار دارند. تعداد خوشنویسان خوب ما بسیار شده است؛ نمایشگاهها فراوان شده؛ فروش آثار بسیار شده است. به این معنا که تکنیکهای دیجیتالی روز نتوانست فضای هنر را مقهور خود بسازد و این روند روزبهروز بهتر هم خواهد شد. از بهرههای خوب استفاده تکنولوژی این است که کودکان ما، کتابهای درسی خود را با فونتهای نستعلیق میخوانند و از همان کودکی به درک آن میرسند و چشمشان از همان دوران به این خط عادت میکند. پس وقتی بزرگتر هم شدند علاقهشان هم بیشتر میشود. اگر حداقل نتیجهاش همین اتفاق در کتابهای ما باشد، خودش تحول بزرگی است.
در پایان شرایط کنونی خوشنویسی در ایران را مساعد میبینید؟ به نظر شما نیازی که امروز جامعۀ خوشنویسی آن را حس و میکند و خلأ آن احساس میشود چیست؟
در ساحتهای گوناگون آن متفاوت است. در بعد فرهنگی من احساس میکنم نیاز به یک آرامشی دارند. نیاز به ثبات در اخلاق فرهنگی میان خوشنویسان حس میشود. اتفاقات و بداخلاقیهایی در دهۀ گذشته اتفاق افتاده است و همه از این وضعیت خستهاند. خوشنویسان به دنبال ثباتی هستند که همه آنها با هم متحد، دوست، همراه و همکار باشند. در زمینۀ معیشتی، عرض کردم که خلأیی که میان هنرمند و بازار وجود دارد، خیلی پررنگ است و هنرمندان نیاز دارند به حلقههای واسط که بتوانند آثارشان را به فروش برساند تا بتواند معیشت آنها را اداره بکند. در زمینۀ آموزش و انتشار فرهنگ خوشنویسی همه احساس میکنند که ارزش خوشنویسی، انجمن خوشنویسان و خوشنویسان بیش از آن است؛ یعنی احساس همۀ ما این است که خیلی بیشتر از این میتوانیم کار کنیم و فایده داشته باشیم. بیش از این میتوانیم تأثیرات فرهنگی و هنری بر جامعۀ خودمان داشته باشیم و اینطور نیست. الان انجمن خوشنویسان ایران، بزرگترین تشکل هنری دنیاست؛ یعنی در حدود سیصد شهر نماینده و شعبه دارد. علاوه بر آن شعبههای خارج از کشور. اینها همه با هم متصلاند با سیستمی بزرگ. اما احساس نمیکنیم این سیستم با توجه به گستردگیاش آن خروجی لازم را داشته باشد و احساس و انتظار همۀ ما از این سیستم خیلی بیشتر از این است.