سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، روز دوازهم بهمن 1398 آغاز شد و شامگاه روز 22 بهمن ماه و همزمان با چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به پایان رسید و هنرمندان برگزیده به سیمرغ ها و جوایز خود رسیدند.
فیلم سینمایی ""قصیده گاو سفید" از جمله فیلم هایی بود که در بخش مسابقه اصلی سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر (سودای سیمرغ) حضور داشت؛ فیلمی تلخ و سیاه با موضوع قصاص و اعدام، که صحنه ای نامتعارف و اروتیک را نیز به نمایش گذاشت!
نقدی بر این فیلم را در زیر بخوانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سوده موحدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مشخصات فیلم سینمایی "قصیده گاو سفید"
کارگردان: بهتاش صناعیها - تهیهکننده: غلامرضا موسوی - نویسندگان: بهتاش صناعیها، مریم مقدم و مهرداد کوروشنیا - مدیر فیلمبرداری: امین جعفری - صدابردار: عبدالرضا حیدری - دستیار اول و برنامه ریز: آرش مشورت - مدیر تولید: میثم معراجی - طراح صحنه و لباس: آتوسا قلمفرسایی - طراح گریم: کامران خلج - منشی صحنه: مریم شقاقی - تدوین: بهتاش صناعیها و عطا مهراد - عکاس: حمید جانی پور - روابط عمومی: نگین موسوی - بازیگران: مریم مقدم، علیرضا ثانیفر، پوریا رحیمیسام، آوین پوررئوفی و ...
* داستان فیلم سینمایی "قصیده گاو سفید"
مردی به واسطه صدور حکم اشتباه قاضی پرونده مبنی بر قتل عمد، بناحق اعدام شده است. همسر او پس از اطلاع از حقیقت ماجرا برای احقاق حیثیت و حقوق از دست رفته خود و همسرش روانه قوه قضائیه می شود...
* نقد فیلم سینمایی "قصیده گاو سفید"
موضوع قصاص و اعدام در سینمای ایران همچنان از جمله سوژه های چالش برانگیز و مورد علاقه فیلمسازان است. در چند نهه اخیر، می توان آثار سینمایی متنوعی را نام برد که به صورت مستقیم حکم قصاص و اعدام را برای ایجاد تعلیق و افزودن بار دراماتیک، دستمایه اصلی داستان خود قرار داده اند. سه گانه «ایرج قادری» درباره اعدام "می خواهم زنده بمانم"، " سام و نرگس" و "محاکمه"؛ "دهلیز" ساخته «بهروز شعیبی»؛ "هیس، دخترها فریاد نمی زنند" ساخته «پوران درخشنده»؛ "کـیـفر" به کارگردانی «حسن فتحی» و ... از جمله فیلم هایی هستند که با موضوع جنجالی و چالش برانگیز قصاص ساخته شده اند؛ اما متأسفانه گاهی به دلیل ضعف فیلمساز و گاهی به علت عدم درک صحیح نویسنده از معنا و حقیقت قصاص، با زنجیره ای از تصاویر موهن، غلط و سیاه از این "حکم الهی" در فیلم ها روبرو بوده ایم.
فیلم "قصیده گاو سفید" دومین ساخته بلند سینمایی «بهتاش صناعی ها»، در ژانر اجتماعی ساخته شده و کارگردان آن به شکل مشخصی، به نقد موضوع قصاص و تبعات آن می پردازد. "بابک" در اتفاقی نادر به اشتباه اعدام می شود؛ در نتیجه خانواده او با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و قهرمان فیلم نیز در مقابل سیستم قضایی قرار می گیرد.
نگاه مغرضانه فیلمساز نسبت به حکم قصاص و نظام حقوقی و سیستم قضایی کشور در همان نیمه ابتدایی فیلم مشخص می شود. دیالوگ قاضی با پسرش مبنی بر جایگزینی حبس ابد به جای اعدام، توجیه دور از منطق و احساس خطاب به همسر مرد اعدام شده مبنی بر اینکه "حتما خواست خدا بوده که شوهرت اعدام شده؛ دیه اش را می دهیم"، دیالوگ مرد با همکارش درباره مسئله قصاص و ... از جمله حرف های گل درشت و شعاری است که پاشنه آشیل داستان شده است.
همچنین گره زدن حکم قصاص با داستان صناعی ها (که فرد بی گناهی به اشتباه اعدام می شود و آب از آب تکان نمی خورد و نمایش "مینا" همسر متاثر از این اشتباه که زندگی سختی را تجربه می کند، تاجایی که صاحبخانه به دلیل تعصبات مذهبی او را جواب می کند و ...) ناآگاهانه ترین و یا مغرضانه ترین انتخاب برای فیلم "قصیده گاو سفید" است. عدم درک فیلمساز از حکم قصاص، در کنار روندی که خواسته یا ناخواسته برگرفته از زیربنای تفکر اومانیستی است، قطعاً نه تنها مخاطب فیلم را به نتیجه ای صحیح و درست هدایت نخواهد کرد، بلکه با درگیر کردن احساسات و عواطف بیننده، وی را در تقابل با احکام اسلامی و قوانین شرعی قرار می دهد!
اما مشکلات فیلم "قصیده گاو سفید" فقط به تقابل با حکم حیاتبخش قصاص - که فرمود: ﴿ولَكُم في القِصَاصِ حَياةٌ يا أُولِي الأَلبابِ لَعَلَّكُم تَتَّقُون؛ و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید﴾ (سوره بقره، آیه ١٧٩)- خلاصه نمی شود!
کارگردان "قصیده گاو سفید" در شخصیت پردازی هم موفق عمل نکرده است. قاضی مغموم و پشیمان به دنبال فرصتی است برای جبران؛ از این رو بدون معرفی هویت اصلی خود، خود را به همسر مرد اعدام شده (مینا) نزدیک می کند تا باصطلاح هوای خانواده بابک را داشته باشد. اما از آنجایی که کارگردان کاراکترهایش را نمی شناسد و در شخصیت پردازی هم با نقص روبروست، داستانک های گوناگونی که حول این محور رخ می دهد نمی تواند معرفی درستی از این شخصیت ها و آن رابطه را به مخاطب ارائه دهد. در نتیجه عشق مینا به آقای قاضی نیز قابل درک نیست؛ ارتباط پدر و پسر بدرستی معلوم نمی شود؛ و سکانس هایی که به تقابل های درونی و بیرونی قاضی با خودش و دیگران می پردازد نیز از دست می رود...
شاید این تنگی قافیه، کارگردان را مجبور کرده است تا "سکانسی فاجعه بار" در فیلم خود بگنجاند! آنجا که عدم شخصیت پردازی صحیح و نارسایی داستان، رابطه مینا با قاضی را بدون هیچ روند منطقی و در یک بازه زمانی کوتاه، به صمیمیت می کشانده. برای طبیعی نشان دادن این صمیمیت، آن سکانس فاجعه بار را برای فیلم صناعی ها رقم می زند: در نیمه های شب، مینا را می بینیم که پس از آرایش، روسری را از سر برمی دارد و بدون حجاب وارد اتاق خواب آقای قاضی می شود.
به عبارت دیگر، تابوشکن ترین و فاجعه آمیزترین صحنه اروتیک سینمای بعد از انقلاب را در "قصیده گاو سفید" دیدیم. ظاهراً جناب کارگردان برای ایجاد تفاوت و خاص بودن، یا همانطور که اشاره شد برای جبران ضعف فیلمنامه و کارگردانی، راهی جز مقابله با ارزش های عرفی و شرعی جامعه پیدا نکرده است!
البته تابوشکنی اخلاقی منحصر در فیلم سینمایی "قصیده گاو سفید" نیست؛ در سالهای اخیر، برخی آثار سینمای ایران به نمایش خط قرمزهای اخلاقی تبدیل شده است و برخی فیلمسازان به طرز خاصی صحنه های اروتیک را بر پرده عمومی این رسانه مهم نمایش می دهند. این امر نشأت گرفته از نوع نگاه برخی فیلمسازان و سیاستگذاران و عدم توجه آنها به مسائل مهم فرهنگی دانست که برای جامعه حیاتی محسوب می شود. شاید از بعضی سینماگران ضعیف الایمان و سست عقیده انتظار زیادی نرود؛ اما تأسف بارتر این است که این روزها بیش از هر زمانی، محصولات سینمایی در سایه ضعف های نظارتی یا سهل انگاری به مرحله اکران عمومی می رسند. در واقع بیش از کارگردانان، وزارت ارشاد و مسؤولین سینمایی و شورای صدور پروانه نمایش باید پاسخگو باشند که چگونه از کنار چنین صحنه هایی براحتی عبور می کنند؟ این عدم توجه و نظارت مسئولین، مخاطرات زیادی را متوجه جامعه ایران، خانواده های ایرانی و فرزندان بی دفاع آنان کرده و خواهد کرد.
برگردیم به "قصیده گاو سفید". از آنجا که صناعی ها در بسط داستانش موفق عمل نکرده است، فیلم خیلی آرام حرکت می کند و جذابیت و کشش لازم را برای مدت زمان بیش از دو ساعت ندارد و مخاطب را خسته می کند. اما روشن شدن تدریجی وقایع داستان از نکات مثبت فیلمنامه است که شاید بتواند مخاطب پر حوصله را تا پایان فیلم با خود همراه کند.
اما بازی ها در "قصیده گاو سفید" خوب و روان است. چهره سرگردان و چشم های نگران «مریم مقدم» و بازی عمیق و درونی «علیرضا ثانی فر» از جمله مشخصه هایی است که اثرگذاری نقش آنان را دوچندان می کند. این امر شاید از کندی و سردی فیلم کم کند.
در مجموع، "قصیده گاو سفید" - هرچند سعی کرد تا با موضع گیری های تند و تیز نسبت به دین و جامعه، مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند - اما در نهایت نتوانست در جلب رضایت مخاطبان موفق عمل کند. زیر سؤال بردن قانون الهی قصاص، به همراه هجمه ای از طعنه و انتقاد، تنها دارایی فیلمی است که در نهایت ناباوری، همزمان با جشن های پیروزی انقلاب و در سی و هشتمین دوره جشنواره فجر به اکران درآمد.
و کلام آخر: تا زمانی که سیاستگذاری صحیحی در سینما انجام نشود، نه تنها در موضوع قصاص بلکه در سایر موضوعات چالش برانگیز دیگر شاهد تولیداتی خواهیم بود که با ارزش های جامعه و احکام انسانی اسلام در تضاد هستند.