بایسنقرمیرزا (۷۹۹-۸۳۷ق/۱۳۹۷-۱۴۲۳م) شاهزاده هنرمند، هنرپرور و هنردوست دوره گورکانی است.
بایسنقرمیرزا، فرزند شاهرخ پسر تیمور، در ۷۹۹ق در هرات به دنیا آمد. او سومین پسر از هفت پسر شاهرخ بود. با اینکه به ولیعهدی نرسید، به وی نسب پادشاه و سلطان و غیاثالدین دادهاند. وقتی شاهرخ به پادشاهی رسید، بایسنقر فقط هشت سال داشت. شاهرخ در ۸۱۳ق به ماوراءالنهر لشکرکشی کرد و در نبود خود، بایسنقر چهارده ساله را بهجای خود نشاند.
شاهرخ در هجده سالگی وی را به حکومت تمامی خراسان و شرق آن برگزید. او در فرونشاندن جنگی خانگی بین بایقرا و شاهرخ نقشی مؤثر داشت. به سبب شایستگیهای بایسنقر، شاهرخ او را به سِمت «امیر دیوان» منصوب کرد.
شاهرخ، از ۸۲۰ق به بعد، بایسنقر را به مأموریتهای جنگی فرستاد؛ از جمله حمله به هزاره در ۸۲۰ق، تعقیب و دستگیری امیرزاده قیدو بهادر در ۸۲۱ق، حمله به آذربایجان در ۸۲۳ق، و رفتن به گنجه برای سرکوب طغیان یاراحمد قرامان در ۸۲۴ق. در دومین لشکرکشی شاهرخ به آذربایجان در ۸۳۲ق، بایسنقر نقشی مهم داشت. این لشکرکشی برای سرکوب اسکندر قرایوسف، والی آذربایجان بود که قلعه سلطانیه، ابهر، زنجان و قزوین را گرفته بود. بایسنقر، پس از بازگشت از این سفر، بهشدت بیمار شد و شاید به همین دلیل از ۸۳۳ق به بعد فعالیتهای سیاسی و نظامی بایسنقر کمتر شد. در ۳۷ سالگی، در جمادیالاول ۸۳۷، در باغ سفید هرات درگذشت. پیکر او را در مدرسه گوهرشاد هرات به خاک سپردند.
بایسنقرمیرزا شاهزادهای هنرمند، خوشنویس، هنرپرور، دوستدار هنرمندان و بزرگترین حامی کتابسازی و کتابآرایی بود و از این رو، در ایران شهرت بسیار دارد. هنر خوشنویسی وی را ستودهاند؛ چنانکه دولتشاه سمرقندی درباره او میگوید: «به شش قلم خط نوشتی» و در بعضی منابع او را «ارکان اربعه کاخ خط» دانستهاند. . البته آثار بهجای مانده از او با تعریفی که از وی در خشنویسی کردهاند همخوانی ندارد.
اثر رقمدار منسوب به او کتیبهای است که با قلم ثلث بر طاق ایوان مسجد گوهرشاد مشهد نوشته شده است و چنین رقم دارد «بایسنقر بن شاهرخ بن تیمور گورکانی فی ۸۲۱» .
شهرت او در خوشنویسی به سبب کتابت قرآنی به اندازه ۱۷۷×۱۰۱ سانتیمتر، با قلم محقق جلی، شامل هفت سطر در هر صفحه است. این اثر بزرگترین نسخه خطی قرآن است که در سدههای گذشته خوشنویسان مسلمان بر روی کاغذ کتابت کردهاند. البته در جایی از این قرآن رقم یا نشانهای که گویای کتابت آن به دست بایسنقر باشد، دیده نمیشود. به بایسنقر نسبت شاعری هم دادهاند و برخی در تذکرهها ابیاتی از وی آوردهاند.
بایسنقرمیرزا علاقه خاصی به خوشنویسان، تذهیبکاران، نگارگران، شاعران، موسیقیدانان و تاریخنگاران داشت و با آنان همنشینی میکرد (دولتشاه، ص ۲۶۴-۲۶۵). او به فرهنگ و هنر و آداب و رسوم دیگر ملتها نیز علاقه نشان میداد. فرستادن غیاثالدین نقاش به همراه ایلچیان پدرش، شاهرخ، به «خطا» و سفارش نوشتن سفرنامه به او نشاندهنده این اشتیاق اوست.
شهرت بایسنقر بهسبب تأسیس کتابخانهای است که در آن مکتب نگارگری و کتابآرایی هرات به اوج تکامل رسید. این شاهزاده تیموری در کتابخانه خود مجموعهای از برجستهترین آثار خوشنویسان، تذهیبکاران، نگارگران، جلدسازان و هنرمندان دیگر شاخههای هنری را گردآوری کرده بود. ریاست این کتابخانه را فریدالدین جعفر تبریزی بایسنقری برعهده داشت که بر کار هنرمندان نظارت میکرد. مجموعه خوشنویسانی که در این کتابخانه به کار کتابت مشغول بودند، به گفته دولتشاه سمرقندی، ۴۰ تن بودند اما بیانی توانسته است فقط نام ۲۵ تن را ثبت کند.
در دوره بایسنقر، کتابهای بسیار نفیسی خوشنویسی، تذهیب و جلدسازی شدند. امروزه بیشتر موزهها و کتابخانههای معتبر در جهان، نسخهای از کتابهای نفیس این کتابخانه را در خود جای دادهاند. از برجستهترین آثاری که در این کتابخانه خلق شده است، شاهنامه بایسنقری است که در کتابخانه کاخ گلستان تهران نگهداری میشود. این نسخه را جعفر بایسنقری، رئیس کتابخانه بایسنقرمیرزا، در ۸۳۳ق کتابت کرده و ۲۲ نگاره پرکار، جلد معرق و آرایههای بسیار زیبا دارد.
«بازیل گری» در مورد این نسخه میگوید که درخشش رنگها و ترکیببندی نگارهها، ترسیم نیمرخها در این نسخه شگفتانگیز است. بینیِن در توصیف این اثر میگوید: «این اثر شکوخند پر اهمیتترین نسخه خطی در میان همه آثاری است که پیشتر از این در اروپا ناشناخته مانده بود». این نسخه برای نخستین بار در نمایشگاه هنر ایران، در ۱۹۳۱ در لندن به نمایش گذاشته شد و توجه هنردوستان، بهخصوص علاقهمندان به هنر ایرانی را برانگیخت.
مشخصات قرآن بزرگ بايسنقري
تيمور لنگ مؤسس سلسله تيموريان كه از 771 تا 807 قمري حكومت كرده است، اگرچه باعث ويرانيهاي بسيار شده، اما جانشينان او با رويكردي ديگر، تقريباً بسياري از اقدامات ويرانگرايانه او را، جبران كردند. بايد گفت شاهان و شاهزادگان و رجال و حكام اين دولت تقريباً همگي دوستدار كتاب و كتابخانه بودند و در ميان آنان كساني مانند شاهرخ (پسر تيمور)، الغ بيك و بايسنقر (پسران شاهرخ)، و سلطان حسين بايقرا (آخرين امير تيموري)، اقدامات مهم و گاه بي نظيري را در اين مورد انجام دادهاند. يكي از پنج پسر شاهرخ، يعني غياث الدين بايسنقر (799-837) با وجود يكي دو ماموريت به تبريز و استرآباد، چون مردي با ذوق و هنرمند و ادب دوست بود، از كارهاي حكومتي كناره گرفت و عمر خود را به جمع آوري كتاب و معاشرت با اهل هنر و ادب مصروف ساخت بدين ترتيب دستگاه او محل اجتماع نقاشان و خطاطان و سازندگان و شعرا و اهل ادب و فضل شد. خود نيز در گفتن شعر بسيار ماهر بود. همچنين در نوشتن خطوط اصول و اقلام ششگانه مهارت فراواني داشت. مينويسند در هرات چهل خطاط در دستگاه خود داشت كه زير دست جعفر تبريزي شاگرد عبدالله بن مير علي كار ميكردند به استنساخ كتب سرگرم بودند، آن كتابها را مُذهبان و نقاشان چيره دست تزئين ميكردند و صحافان ماهر، جلدهاي گرانبها، براي آنها ترتيب ميدادند. از جمله همين نسخه هاست، شاهنامه بايسنقري كه از جمله آثار هنري بسيار ارزنده ايراني است. بايسنقر در سن 37 سالگي در 837 قمري در هرات درگذشت و در مسجد گوهرشاد مشهد، مسجدي كه گوهر شاد آغا، مادرش ساخته بود - به خاك سپرده شد.
بايسنقر ميرزا در خطوط ششگانه، شاگرد شمس الدين محمد بن حسام هروي معروف به شمس بايسنقر بوده و خود در خطوط محقق و ثلث از استادان برجسته به حساب ميآيد. كتيبه مسجد گوهرشاد به خط ثلث، كار او در سن بيست سالگي است، كاري قوي و زيبا و ممتاز. وي همچنين به تهيه بزرگترين قرآن به خط محقق اقدام كرد كه همانند شاهنامه گردآوري شده او، اثري بينظير و پر ارزش در حوزه هنري و نيز معارف قرآني محسوب ميشود. اندازه اوراق اين قرآن در حدود 112*179 سانتي متر است. هر صفحه داراي هفت سطر و به خط محقق است، كه اندازه نوك قلم يك سانتي متر است. بين سطور، خط افقي كشيده و جدول سازي شده و پيرامون آيات را به صورتي ساده اما مستحكم و زيبا، و به دور از برخي پركاريها و شلوغ كاريهاي غير ضروري، تزئين كردهاند. سرنوشت اين قرآن مانند بسياري از آثار با ارزش هنري، نامشخص و مبهم و از طرفي ناخوشايند است، مينويسند: «در امامزاده سلطان ابراهيم پسر حضرت رضا (ع) در قوچان كه بناي اوليه آن مربوط به سلطان محمد خوارزمشاه بوده است، بعضي از اوراق قرآن كريم به خط شريف ميرزا بايسنقر، ديده شده است.» ظاهراً وقتي كه نادرشاه افشار شهر سمرقند را فتح كرد، برخي از مردمان آن نواحي، قرآن بايسنقري را كه بر سر قبر امير تيمور گوركاني (= گورمير) بوده برداشته، اوراق آن را متلاشي و پنهان ساختهاند. نادر دستور داد اين اوراق را يافته و جمع آوري كنند. مقدار زيادي از اين اوراق پراكنده و جزوههاي اين مجموعه ناياب، جمع آوري ميگردد. اين اوراق و جزوهها را كه صدمات بسيار نيز ديده بودند، در ميان جهاز اشتران و استران به قوچان ميآورند. بايد گفت بخشي از آنچه كه جمع آوري شده بود، حداقل تا زمان ناصر الدين شاه قاجار در آن شهر و در امامزاده ابراهيم پسر حضرت رضا (ع) بوده است زيرا محمد تقي خان حكيم مؤلف كتاب جغرافيايي گنج دانش كه كتاب خود را در دوران پادشاهي ناصرالدين شاه و به سال 1305 ق. در تهران چاپ كرده است به اين اوراق در آن امامزاده اشاره ميكند. ناصرالدين شاه در سفري كه به خراسان ميكند دو صفحه از اين مجموعه را در موزه آستان قدس رضوي، كتابخانه سلطنتي سابق، كتابخانه ملي، موزه گنجينه دوران اسلامي تهران (ايران باستان سابق)، كتابخانه ملك، و نيز در كتابخانههاي تركمنستان، افغانستان و برخي كشورهاي اروپايي، ميتوان ديد. از اين ميان، مجموعه اوراقي از اين قرآن كه در موزه آستان قدس رضوي (= موزه قرآن) وجود دارد اگرچه كم شمار اما بسيار قابل توجه است. در سال 1331 قمري = 1292 شمسي، شاهزاده محمد هاشم ميرزا افسر كه رياست معارف خراسان را داشته با مطالعه كتب كتابخانه آستان قدس رضوي، از وجود اين مجموعه بينظير مطلع ميگردد. سفري به قوچان ميكند و در آنجا به قصد تعمير و مرمت بقعه امامزده ابراهيم، از زير خرابهها، صندوق شكسته بستهاي بيرون ميآيد كه در آن مقداري از اوراق همين قرآن بايسنقري - البته صدمه ديده - بدست ميآيد. اين اوراق را براي مرمت و نگهداري به موزه آستان قدس ميبرند. هم اكنون تعدادي از اين اوراق را، پس از مرمت، با قرار دادن در يك چهارچوبه قاب مانند، جهت تماشا، به ديوارهاي موزه قرآن آستان قدس رضوي آويختهاند. مينويسند نادرشاه افشار اين قرآن را در تخت رواني ميگذاشت و رويش آن روپوشي از ترمه ميكشيد و با كمال عظمت و جلال، در فتوحات خود، پيشاپيش اردو، حركت ميداد.
درباره قرآن بايسنقري ميتوان به منابع زير مراجعه كرد:
1- اوكتايي، قرآن بايسنقري، نشريه آستان قدس رضوي، مشهد، سال پنجم، شماره 18، 1343، ص 107.
2- بياني، مهدي، احوال و آثار خوشنويسان، تهران، انتشارات علمي، 1363، ج 3 و 4، ص 1051.
3- پاك سرشت، مرتضي، خوشنويسي در خدمت كتابت قرآن مجيد، تهران، انتشارات قدياني، 1379، ص 163 و 164 و 181 و 182.
4- حكيم، محمد تقيخان، گنج دانش، طهران، 1305 ق، ذيل «قوچان».
5- روحفر، زهره، نگرشي بر قرآنهاي كتابت شده به قلم محقق، هفته نامه گلستان قرآن، سال چهارم، دوره جديد شماره 69، تيرماه 1380، ص 22 و تصويري از يك برگ آن در ص 26.
6- نخجواني، حسين، تاريخ پيدايش قرآن بزرگ به خط زيباي بايسنقر، چهل مقاله، نشريه دانشكده ادبيات تبريز، سال دهم، 1337، ص 329-331.
7- نخجواني ، حسين ، تاريخ پيدايش قرآن بزرگ، به خط زيباي بايسنقر، چهل مقاله، به كوشش يوسف خادم هاشمي نسب، تبريز، چاپخانه خورشيد، 1343، ص 340-342.
منابع:
1. خبرگزاری آنا
2. کتابخانه دیجیتال تبیان