این هنرمند باسابقه تئاتر که بیشتر در حوزه نمایشهای ایرانی فعال است، در گفت وگو با ایسنا ادامه داد: کجای دنیا نمایشهای ملی خود را از دروس دانشگاهی حذف میکنند؟!
او با یادآوری ثبت تعزیه به عنوان میراث ایرانی در یونسکو اضافه کرد: تعزیه و نقالی ما به ثبت جهانی رسیده، این همه سال که گرایش نمایشهای ایرانی را در دانشگاه تعریف نکردیم، همان دو واحد آشنایی با تعزیه را هم حذف کردید؟! آخر آدم این داد را به کجا ببرد؟!
فتحعلیبیگی در پاسخ به این پرسش که حذف تعزیه با چه دلیلی انجام شده است، گفت: چه دلیلی داشتهاند به جز بیمهری و بیتوجهی؟! تعزیه را حذف و تئاتر آمریکا را جایگرین کردهاند خودِ آمریکا مگر چقدر قدمت دارد که تئاترش داشته باشد.
این پژوهشگر نمایشهای ایرانی خاطرنشان کرد: آنچه قبل و بعد از ثبت جهانی تعزیه، باعث ماندگاری آن شد، دو عامل بود؛ در وهله اول علاقهمندی مردم به امام حسین (ع) و بعد هم کوششهای فردی تعدادی هنرمند عاشق که با وجود همه ناملایمات و موانع، پای این هنر ایستادند.
او که با همراهی جمعی دیگری از هنرمندان تئاتر برای آموزش تعزیه واحد درسی تعریف کردهاند، افزود: ما برای نمایشهای ایرانی 140 واحد درسی تعریف کردهایم. ببینید پیش و پس از انقلاب چه تعداد پایاننامه درباره تعزیه نوشته شده است. اگر قابلیت نداشت که این همه پایاننامه درباره آن نوشته نمیشد.
این نمایشنامهنویس متذکر شد: میگویند استادان زیادی برای تدریس تعزیه در دانشگاه نداریم، چند استاد به شما معرفی کنم، محمد رحمانیان، حمید امجد، محمدحسین ناصربخت، هادی عامل و حتی در نسل جدید در همین دانشجویان خود من هستند علاقهمندانی که میتوانند آموزش دهند، ولی ما چه کردیم؟ یک برچسب دگراندیش به آنان زدیم و حذفشان کردیم!
فتحعلیبیگی با ابراز تاسف از بیتوجهی به میراث معنوی کشورمان گفت: در بسیاری زمینهها عقب ماندهایم و حال آنکه کشورهایی مانند چین، ژاپن، اندونزی ، هند و ... تمام میراث ملیشان را حفظ کردهاند. آنان حتی تماشاخانههای قدیمیشان را هم نگهداری کردهاند.
این مدرس تئاتر ادامه داد: در چین هم مانند ایران، نقالی در چایخانهها انجام میشده ولی با مدرن شدن چایخانهها، سالنهای کوچکی ویژه اجرای نقالی ساختهاند و حتی در سالن انتظار آن سماور و چای گذاشتهاند. یعنی به همه چیز فکر کردهاند و جالبتر اینکه این چایخانههای جدید را در مکانهایی ساختهاند که مردم به تماشای نقالی خو گرفته بودند. یعنی شرایط به روز کردن این هنر را ایجاد کردهاند؛ کاری که ما انجام ندادیم و نمیدهیم.
او تاکید کرد: لازم بود ما هم تماشاخانههای چند منظورهای برای نمایشهای ایرانی درست کنیم که تماشاگر در چهار طرف آن بنشیند و تمام شیوههای نمایش ایرانی به تناسب در آن اجرا شود ولی ما چه کردیم، گفتیم اینها دروریختنی است، حذفش کردیم و تماشاخانههای غربی ساختیم و به همانها هم کمتوجهی کردیم.
فتحعلیبیگی با اشاره به توجه کشورهای دیگر به آموزش نمایشهای ملیشان افزود: کشورهایی مانند چین، ژاپن، هند و حتی مالزی با اینکه قدمت چندانی هم ندارد، برای آموزش نمایشهای ملی خود مدرسه و دانشگاه دارند ولی در ایران تا همین دو سه دهه قبل، تمام آموزشهای ما به صورت سینه به سینه منتقل میشد. هر چقدر کسانی مانند آقای بیضایی، آقای نصیریان و حتی فرنگیها نسبت به حفظ و آموزش این شیوهها تاکید داشتند، هیچ کس توجهی نکرد و نتیجهاش همین است.
این کارگردان تئاتر در پایان انتقاد خود را متوجه سازمان (وزارت) میراث فرهنگی هم کرد و ادامه داد: میراث فرهنگی این همه ساختمان دارد چرا یکی از آنها را که مناسب نمایشهای ایرانی است، در اختیار این نمایشها نمیگذارد. ما هیچ مرکزی برای اجرای مداوم این گونه نمایشها نداریم.