«شعر مقاومت» یك مفهوم كلی، عام و گسترده است كه در بطن خود «شعر انقلاب» و «دفاع مقدس» را نیز در بر میگیرد. اطلاق عنوان «اسلامی» به این شعر نیز، محدوده جغرافیایی آن را مشخص میكند، یعنی «شعر مقاومت جهان اسلام».
شعر مقاومت، شعری است كه در سه جبهه عمده میجنگد:
1ـ جبهه مبارزه با هوای نفسانی و وساوس شیطانی (جهاد اكبر)
2ـ جبهه مبارزه با استبداد داخلی (شعر انقلاب)
3ـ جبهه مبارزه با دشمن متجاوز و اشغالگر خارجی (شعر مقاومت)
با این تقسیم بندی، باید گفت كه شعر دوران هشت ساله «دفاع مقدس» نیز زیرشاخهای از شعر مقاومت به شمار میآید.
شعر مقاومت و پایداری، فریاد سرخ «عدالتخواهی»، «ظلم ستیزی»، و «بیداری» از حنجره شریف و غیرت مند شاعرانی متعهد و رسالت مدار است كه به «انسان»، «صلح» و «آزادی» میاندیشند.
شعر مقاومت، الفبای پایداری در برابر قدرتهای اهریمنی و انسان ستیز است. شعری است راست قامت و عزت مدار كه در برابر دشمنان قسمخورده «انسانیت» و راهزنان«صلح» و «عدالت» و «آزادی»، هرگز تن به تسلیم و سازش نمیدهد، و برای دفع فتنه دشمنان و به زانو درآوردن آنان، همدوش نیروهای مجاهد و رزمنده، در خط مقدم جبهه میجنگد و بشارت «پیروزی» را فریاد میكند.
كاركردهای عمده شعر مقاومت و پایداری
برای این گونه ادبی، كاركردهای فراوانی میتوان برشمرد، ولی عمده ترین این كاركردها، در موارد زیر خلاصه میشود:
الف ـ تبیین حقانیت ملتهای ستمدیده و به اسارت در آمده، و به تصویر كشیدن حماسه زیبای ایستادگی و مقاومت آنها برای آزادسازی خاك میهن از سلطه نیروهای متجاوز خارجی.
ب ـ دمیدن روح بیداری در كالبد مردم مظلوم و تحت ستم، به منظور مقابله با دشمن متجاوز و تن ندادن به سازش و تسلیم.
پ ـ تقویت روحیه رزمندگان و مجاهدان برای ایستادگی در مقابل دشمن.
ت ـ به تصویر كشیدن رشادتها و حماسههای رزمندگان و نیروهای مردمی در دفاع از خاك میهن برای ثبت در تاریخ و انتقال به نسلهــای آینده.
ث ـ تكریم و گرامیداشت یاد و خاطره جانبازان میهن و شهیدان راه استقلال و آزادی.
ج ـ تحقیر و تخفیف دشمن زبون تجاوزگر و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان، به منظور عقبنشینی از خاك میهن و تن دادن به شكست.
چ ـ پاسداری از آرمانهای ملی و پاسداشت «كرامتهای انسانی.»
پیشینه شعر مقاومت اسلامی
شعر مقاومت اسلامی، برآمده از جوهره و ذات فرهنگ بالنده و انسان ساز اسلامی است. در اسلام، حضرت اباعبدالله (ع) نماد مقاومت و پایداری در مقابل ظلم و كفر و شرك و باطل است. شخصیت برجسته امام حسین (ع) الهام بخش اكثر شاعران مقاومت در سراسر جهان اسلام است.
حماسه بی بدیل كربلا، گنجینه پایانناپذیری است كه شعر مقاومت اسلامی برای همیشه میتواند از آن ارتزاق كند.
در ایران نیز، شعر مقاومت با نام بلند حكیم توس «فردوسی» و «شاهنامه» درآمیخته است. بعد از فردوسی بزرگ نیز، شاعرانی همچون «مسعود سعدسلمان» و «ناصر خسرو» این مسیر روشن را هموار كردهاند. در عصر مشروطه نیز شعر مقاومت با نام شاعران زیر پیوند خورده است:
میرزاده عشقی، ملكالشعرای بهار، فرخی یزدی، سیداشرفالدین گیلانی (نسیم شمال)، پروین اعتصامی، ایرج میرزا، ابوالقاسم لاهوتی، عارف قزوینی، علامه دهخدا، ادیبالممالك فراهانی و ...
اما اگر بخواهیم پیشینه شعر مقاومت اسلامی را در كشورهای عربی ردیابی كنیم، باید بگوییم كه تاریخ شكلگیری این شعر به قرنهای 19 و 20 برمیگردد. سالهایی كه كشورهای عربی گرفتار سلطه حكومتهای عثمانی بودند و ملیت و قومیت آنان در معرض اضمحلال و نابودی بود. در این دوران، شاعران مقاومت عرب برای حفظ و صیانت از زبان عربی كه مهمترین نشانه قومیت آنان بود، و همچنین به منظور بیداری مردم، دست به سرودن اشعار اجتماعی، انقلابی (مقاومت) زدند، «احمد شوقی» و «حافظ ابراهیم» از مصر و «معروف الرصافی» و «الزهاری» از عراق، از جمله شاعرانی بودند كه برای پاسداری از هویت عربی، جریان شعر مقاومت را شكل دادند.
پس از جنگ دوم جهانی نیز با به رسمیت شناخته شدن كشور اسرائیل توسط سازمان ملل، و اشغال فلسطین، خون تازهای در رگهای «شعر مقاومت جهان عرب» جاری شد و این جریان به جریانی بالنده و پویا تبدیل گردید.
مولفهها و ویژگیهای شعر مقاومت و پایداری
از عمده ترین این مولفهها به موارد زیر میتوان اشاره كرد:
1ـ بهره گیری از اِلمانها و نمادهای ملی و مذهبی
2ـ برجسته كردن پیامهای انسانی چون: صلح، آزادی، عدالت، حقخواهی، و ...
3ـ محتوامحوری و مخاطتاندیشی و توجه به عنصر احساس و اندیشه در حوزه طرح آرمانها.
4ـ وضوح و روشنی در زبان و بیان و پرهیز از پیچیده گویی و بهرهگیری از «اسطوره» برای پروراندن شخصیتها. روشنی و صراحت شعر مقاومت به منظور برقراری ارتباط با مخاطب و تاثیرگذاری بیشتر است.
5ـ تلفیق حماسه و عرفان برای بیان مفاهیم «مقاومت و پایداری.»
وجه تمایز شعر دفاع مقدس و شعر مقاومت و پایداری
بدیهی است كه «شعر دفاع مقدس» به خاطر كاركرد آن و محدود شدن به مرزهای جغرافیایی یك كشور مشخص، از گستره محدودتری نسبت به شعر مقاومت برخوردار است. اما شعر مقاومت و پایداری، از جامعیت بیشتری برخوردار است، ضمن این كه ساختار آن بر بنیادهای زیباشناسانه استوار است.
در شعر پایداری، شاعر با رویكردی عمیقتر، فلسفیتر و انسانیتر، به پدیدهای به نام «جنگ» نگاه میكند. در شعر مقاومت، رفتار شاعر با زبان، رفتاری «فراهنجار» است.
شاعر در شعر پایداری به دنبال كشف زبانی برای گفتوگو با همه مردم جهان است. مردمی كه طعم تلخ جنگ را چشیدهاند و مقاومت و پایداری را تجربه كردهاند. در واقع شاعر در حوزه شعر پایداری، پیامهای انسانی و فلسفی پدیدهای به نام «جنگ» را میگیرد و به آنها تشخص جهانی میبخشد، پیامهایی چون: آزادی، حقطلبی، عدالتخواهی، وطندوستی، ایثار و جانبازی و ... و از آنجا كه این پیامها به مرزهای جغرافیایی محدود نمیشود، طبیعتاً دایره مخاطبان شعر مقاومت، گسترش مییابد و این نوع شعر، هرگز در چاه و دامچاله «بحران مخاطب» سقوط نمیكند.
مخاطب شعر پایداری، همه مردم جهانند. این شعر در اندیشه دمیدن روح «بیداری» و «آزادیخواهی» در كالبد همه ملتهای ستمدیده و تحت سلطه جهان است.
نمونههایی از شعر مقاومت
همچنان كه اشاره شد، شاعر مقاومت، ایستادگی، و پایمردی انسان را در برابر ظلم، تجاوز، زیادهخواهی و بیعدالتی به گونهای به تصویر میكشد كه همه مردم جهان با اسطورهها و نمادهای شعری او احساس پیوستگی و همذاتپنداری میكنند.
از همین رو، دایره تاثیرگذاری، نفوذ و ماندگاری این شعر، بیش از شعر جنگ و دفاع مقدس است. در زیر نمونههایی از شعر پایداری جهان را با هم زمزمه میكنیم:
چراغی به من بده
تا به جست و جوی میهن خود برخیزم
ای كوچههای بلند
ـ چونان تازیانة نیاكانم ـ
«محمّد الماغوط ـ سوریه»
درخت، درخت
تو خواهی رویید
و برگهایت سبز و پرپشت
در آفتاب خواهد شکفت
صدای خنده
از میان برگهایت
به آفتاب خواهد رفت
و چکاوکها بازخواهند گشت
به سوی وطن،
به سوی وطن.
«فدوی طوغان، فلسطین»
اگر باید که نانم را از دست بدهم
اگر باید که پیراهن و بسترم را بفروشم
اگر باید که سنگ تراشی کنم
یا نان را از میان زبالهها بجویم
یا از گرسنگی بمیرم و تمام شوم
ای دشمن انسان
سازش نمیکنم،
و تا پایان میجنگم ..
آخرین تکه خاکم را هم بگیر
جوانانم را به زندانها بینداز
و کتابهایم را بسوزان
به سگ هایت در ظرفهای من غذا بده
دام ترس و وحشت را بر سر بامهای دهکدهام بگستر
ای دشمن انسان،
سازش نمیکنم،
و تا پایان می جنگم ..
«سمیح القاسم، فلسطین»
آینده شعر مقاومت و پایداری
حضرت امام (قدسسرهالشریف) در جایی فرمودهاند تا ظلم هست، مقاومت و پایداری هم هست. بنابراین باید گفت كه شعر و ادبیات پایداری هم از این منظر تا زمانی كه انسان بر روی كره خاكی زندگی میكند، پا به پای انسان به حیات خود ادامه میدهد و محدود كردن آن به یك دوره یا مقطع زمانی خاص، بیمعناست. ممكن است امروز چیزی با عنوان «شعر جنگ» موضوعیت نداشته باشد، ولی «شعر پایداری» با تعریفی كه از آن در ذهن داریم، تا ظلم و بیعدالتی و تبعیض هست، به حیات خود ادامه میدهد.
ما به عنوان یك انسان مسلمان كه بهرهای از هنر داریم، چشم به آینده موعود دوختهایم. آیندهای كه خورشید مهدویت در آسمان جهان میدرخشد و مستضعفان به وراثت زمین برگزیده میشوند. بنابراین «شعر مقاومت و پایداری» نیز از هماكنون باید چشم به افق این آینده موعود بدوزد و هنرمندان ما برای رسیدن به قاف كمال چنین آینده روشنی، كمر همت ببندند.
فلسفه هشت سال دفاع مقدس ملت سربلند ما نیز چیزی جز مُهر تأیید زدن بر روی این ادعای روشن نبود كه ما با اقتدا به سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، نه ظلم میكنیم و نه زیر بار ظلم میرویم.
ما ایستادهایم تا به مستضعفان جهان جرأت و شهامت «نه» گفتن به قدرتهای استكباری و شیطانی را بیاموزیم. ما ایستادیم تا به انسان بیاموزیم كه «صلح» و «آزادی» گوهرهای بیبدیل و نایابی هستند كه تنها با ایثار جان به دست میآیند. ما ایستادیم و در كورههای جنگ آبدیده شدیم تا فرزندان ما در فردای تاریخ آزاد و سربلند زندگی كنند و با شبچراغ ایمان، خیمههای كفر و ظلم و پلشتی را در سراسر گیتی به آتش بكشند:
پسرم میپرسد:
تو چرا میجنگی؟
من تفنگم در مُشت
كوله بارم در پشت
بند پوتینم را محكم میبندم
مادرم
آب و آیینه و قرآن در دست
روشنی در دل من میبارد
پسرم بار دگر میپرسد:
«تو چرا میجنگی؟»
با تمام دل خود میگویم:
«تا چراغ از تو نگیرد دشمن»
«محمدرضا عبدالملكیان»