از مطالعه منابعی که چگونگی تاثیرپذیری هنر ایرانی را از غرب مورد پژوهش و بررسی قرار داده اند، می توان گفت که این اثرپذیری ، به راه های زیر صورت پذیرفته است:
· ارتباط ایران با غرب از طریق هیات های سیاسی ، مذهبی ، بازرگانی که از غرب به ایران می آمدند و آمد و رفت جهانگردان و هنرمندان اروپایی به ایران.
· اعزام سفرا و نمایندگانی از ایران به کشورهای اروپایی برای مقاصد سیاسی و بازرگانی
· انتقال ارمنیان ساکن جلفا به ایران (اصفهان) با تصمیم شاه عباس اول و تاثیرپذیری از هنرمندان ارمنی
· ورود آثار هنری اروپایی به ایران و تماس مستقیم با نقاشان اروپایی در ایران به ویژه اصفهان
· اعزام نقاشان ایرانی به اروپا برای تحصیل سبک و روش نقاشی غربی1
"آثار توجه به نقاشی غربی، از همان نخستین سال های شهریاری خاندان صفوی در ایان مشاهده می شود . چنان که شاه اسماعیل صفوی و شاه تهماسب ، در همان سالهای نخستین شهریاری این خاندان، اجازه دادند که نقاشان و نگارگران اروپایی، پرده هایی از چهره و قیافه ی حقیقی هر دو آنان تهیه کنند که اینک در موزه "رویال گالری دزوفیسی" در شهر فلورانس، نگهداری می شود." 2
"میناس"3 از نخستین هنرمندانی بود که شیوه و موضوعات نقاشی اروپایی را به ایران وارد کردند. او در جوانی زیر نظر یک معلم اروپایی، آموزش دید و سپس در جلفای نو اصفهان ساکن شد. از طریق نوشته های سفیران و جهانگردان اروپایی، مشخص است که غیر از میناس، شماری از نقاشان اروپایی از جمله "خوان لوکاس"، "وان هاسولد" که هلندی بودند و "ژول" نقاش یونانی و "فیلیپس آنجل" نقاش انگلیسی و نقاش معروف به "ژان هلندی" که همگی در اصفهان به نقاشی دیوارهای قصر شاهی یا کاخ ها و منازل اشراف مشغول بوده اند.
نقاشان ارمنی ، با نقاشی دیوارهای کلیسا و خانه های اعیانی جلفا، چشم انداز بصری جدیدی را گشودند که سایه روشن و پرسپکتیو با آن همراه شد و جنبه ی زمینی و عینی نقاشی، غلبه یافت.
هدف از اجرای این نقاشی ها زیباتر کردن و تزیین فضای زندگی و یا ثبت تصویر یک شاهزاده یا اعیانزاده برای ارضای امیالش بوده است و در نتیجه اندام انسان ها و چهره هایشان ، کاملا عینی و واقعی نیست و آرمانی است
غیر از جلفا ، نقاشی های بزرگ دیواری در خانه ی بزرگان و اشراف و درباریان سراسر شهر اصفهان توسط نقاشان ارمنی و اروپایی و به تدریج ایرانی، رایج شد که به قصد تزئین و زیبانمودن معماری و به ویژه فضاهای داخلی بنا، اجرا می شد.
"در دوران کهن، دیوارنگاری بیشترین اهمیت را در میان انواع هنر تصویری داشت، حال آنکه پس از استیلای مغولان ، اهمیت آن در مقایسه با تصویرگری کتاب، بسیار کاهش یافت. نقاشی دیواری بزرگ اندازه ، مجددا در عهد صفویان مورد توجه قرار گرفت . هرچند دقیقا به ویژگی های نگاره های کوچک اندازه وابسته بود." 4
شیوه اجرای این نقاشی های دیواری ، رنگ و روغن و مقیاس آنها بزرگ است به گونه ای که آدمها نزدیک به اندازه طبیعی و بعضا در اندازه طبیعی هستند، تا حدودی پرسپکتیو دارند و در زمینه ی تعدادی از آنان ، منظره هایی دیده می شود که کاملا به شیوه ی اروپایی اجرا شده اند.
هدف از اجرای این نقاشی ها زیباتر کردن و تزیین فضای زندگی و یا ثبت تصویر یک شاهزاده یا اعیانزاده برای ارضای امیالش بوده است و در نتیجه اندام انسان ها و چهره هایشان ، کاملا عینی و واقعی نیست و آرمانی است . این نقاشی های دیواری ، هرچند همان گونه که اشاره شد از نگاره های کتاب آرایی عصر خود ، ریشه گرفته اند، ولی در عین حال همان نقاشی های دیواری مربوط به سده های سه و چهار هجری را تداعی می کنند .
در نقاشی های دیواری دوره صفوی و سپس در مکتب زندو قاجار می بینیم که انسان تا حدی خشک و مصنوعی ولی آرمانی است یعنی ستون مهره های کاملا عمودی ، قفسه سینه ستبر و افراشته، کمر باریک، بازوان قوی ولی دست و انگشتان ظریف و تمام فرم ها و ترکیبات آنها موزون و چشم نواز هستند و گردش موسیقیایی خطوط و استفاده از نقش و نگار ظریف در پر کردن سطوح ، بسیار چشم نواز است.5
این ویژگی های تصویری با وصف کلامی شخصیت ها و قهرمانان شاهنامه کاملا هم سو است و پهلوانان نیز با همین صفات ظاهری وصف شده اند . این مشترکات ذهنی آرمان خواهانه که نقاش و شاعر هر دو داشته اند ، ایده آلی را بازآفرینی می کرد که در بسیاری از هنرهای این مرز و بوم، اشاراتی از آن را می بینیم. مفاهیم نمادین این گونه نقوش ، بیش از واقعیت تصاویر ، مشهود است.
" در زمان های بعد ، این انطباق سبک، به عنوان یک مفهوم ، همچنان ادامه یافت. مثلا شیر در هنر و ادبیات ایران، از نظر سنت، نماد سلطنت و پادشاهی است که همواره از دوران پیش از تاریخ تا قرون اخیر با بدنی کشیده و پنجه هایی محکم و دهانی باز ترسیم شده است."6
پس در پایان می توان این گونه نتیجه گرفت که "نقاشی های دیواری دوره صفوی، ادامه نقاشی دیواری چندین قرن قبل و خاستگاه مکتب زندو قاجار است. " 7 هرچند که کم کم تاثیراتی از بعدنمایی هنر غربی و دانش پرسپکتیو در آن ریشه دوانده و آن را به سمت نوعی نگارگری-نقاشی سوق می دهد.
پی نوشت:
1- افشار مهاجر، ص34
2- ذکاء، ص 39
3- نقاش و تصویرگر ایرانی (حدود 1024-1091هـ.ق)
4- پاکبار، ص8
5- افشار مهاجر، ص35
6- سودآور، ص14
7- افشار مهاجر، ص36
منابع:
افشار مهاجر، کامران/ هنرمند ایرانی و مدرنیسم
پاکباز، روئین/ نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز
ذکاء، یحیی/ نگاهی به نگارگری در ایران
سودآور، ابوالعلاء/ هنر دربارهای ایران
------------------
سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان