علیرغم شرایط دشوار کرونایی، سی و نهمین جشنواره فیلم فجر از روز دوازهم بهمن 1399 آغاز شد و تا شامگاه روز 22 بهمن ماه و همزمان با چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ادامه خواهد داشت.
فیلم سینمایی "بی همه چیز" از جمله فیلم هایی است که به بخش مسابقه اصلی سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر (سودای سیمرغ) راه یافته و در بین این آثار، توجه منتقدان را به خود جلب کرده است.
نقدی بر این فیلم را در زیر بخوانید:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سوده موحدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مشخصات فیلم سینمایی "بی همه چیز"
کارگردان: محسن قرایی - تهیهکننده: جواد نوروزبیگی - نویسندگان: محسن قرایی و محمد داوودی - مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی - تدوین: عماد خدابخش - موسیقی: حامد ثابت - بازیگران: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازی فر، باران کوثری، مهتاب نصیرپور، پدرام شریفی، بابک کریمی، فرید سجادی حسینی، لاله مرزبان، زهیر یاری، عیسی یوسفی پور، خسرو پسیانی، مهدی صباغی و…
* داستان فیلم سینمایی "بی همه چیز"
زنی مشهور و ثروتمند، پس از گذشت سالها برای گرفتن انتقام به روستای خود بازمیگردد. آمدن او به روستا - که در دوران پهلوی دوم رخ می دهد - سبب اتفاقاتی میشود که قصه را پیش میبرد.
* نقد فیلم سینمایی "بی همه چیز"
فیلم سینمایی "بی همه چیز" سومین ساخته «محسن قرائی» اقتباسی از نمایشنامه "ملاقات زن سالخورده" اثر «فردریش دورنمات» است. "ملاقات بانوی سالخورده" در میان نمایشنامههای دورنمات یکی از پیچیدهترین آنها است. این متن اگرچه در ظاهر، داستانی روان و گویا دارد که رگههایی از طنز را نیز در آن می توان دید اما داستانی است که به صورت جدی دنبال میشود.
اقتباس ایرانی آن نمایشنامه، داستان زنی ثروتمند به نام «لی لی» (با نقش آفرینی «هدیه تهرانی» است) که در جوانی به دلیل وقایع ناعادلانهای که در زادگاهش برایش اتفاق افتادهاست، مجبور به ترک آن میشود و پس از سالها با شرطی سنگین به آنجا بازمیگردد. شرط او این است که مردم شهر، معشوق قدیمیاش «امیر» (با بازی «پرویز پرستویی») که در روزگار جوانی او را بیآبرو کرده را به قتل برسانند. لی لی حاضر است در ازای کشتهشدن امیر، معشوق دوران جوانی خود، مشکلات مالی مردم روستا را حل کند.
انتقام یکی از پیرنگهای اصلی نمایشنامه دورنمات است، اما روایت قرائی رویکرد یک جانبه گرایانهای نسبت به انتقام رقم نزده است. در "بی همه چیز"، تماشاگر ابتدا انتقام را حق لیلی میداند؛ چرا که در جریان یک خیانت عشقی از شهر و دیار خود رانده شده است و حالا که به ثروت و شهرت رسیده حق دارد از کسانی که به او خیانت کرده اند انتقام بگیرد؛ اما فیلمساز در پایان اثرش، هوشمندانه نگاه مخاطب به انتقام را تغییر میدهد.
"بی همه چیز" فیلمی جذاب و قصه گو است؛ و قاب بندیهای زیبای «مرتضی هدایتی» نیز باعث شده تا تماشاگر تا انتها در کنار قصه بماند و آن را دنبال کند.
در روایت قرائی با فضایی روبرو هستیم که ما را در کنار مردم روستا قرار نمیدهد. حرکت دوربین و قابها، انگشت اتهام را به سمت مردمی میبرد که در پی کسب منفعت و نفع شخصی، براحتی اصول اخلاقی را زیرپا میگذارند. از این منظر، "بی همه چیز" نگاهی انتقادی به جهانی دارد که نقاط تاریک ذات بشر را هویدا کرده است.
داستان "بی همه چیز" روایت وسوسه است؛ وسوسه ای که مردم بعد از پیشنهاد لی لی دچار آن میشوند. همچنانکه از پیامبر گرامی(ص) نقل است که فرمود: "إنَّ ابلیسَ یَبعثُ اَشَدَّ اَصحابِهِ اِلی مَن یَصنَعُ المَعروفَ فی مالِه - شیطان، سرسختترین دستیاران خود را جهت اغوای کسانی میفرستد که با مال و دارائی خود کارهای خیر انجام میدهند". (نهجالفصاحة، ج ١، ص ١١٤)
موقعیت نمایشی فیلم سینمایی "بی همه چیز"، یک بیعدالتی است. بیعدالتی که در فیلم وجود دارد از جنسی است که بسیاری از افراد در جامعه آن را تجربه کردهاند که بخشی از آن برعهده مردم است. همان طور که در فیلم نیز نشان داده شد، صرفا شخصیت اصلی، گناهکار این بیعدالتی نبود؛ بلکه سکوت و ترس مردم از بیان حقیقت، زمینه ساز اخراج ناعادلانه لی لی از زادگاهش شد.
اما نقطه ضعف فیلم از فیلمنامه ناشی می شود که نتیجه همان اقتباس است. با توجه به دادههای فیلم از شخصیتها، برداشت درستی برای مخاطب ایجاد نمیشود و به شکل درستی متوجه اتفاقی که بین لیلی و امیر افتاده نمیشویم و با هویت دقیق آنها آشنا نمیشویم و نمیدانیم که باید به چه دلیلی به آنها نگاه مثبت یا منفی داشته باشیم؟ چرا با وجود حضور خان و کدخدا در روستا لی لی که از امیر باردار است را به جرم رابطه غیر اخلاقی بیرون میکنند و دختر کدخدا را به عقد امیر در میآورند. در بی همه چیز، نتیجهگیری عیانی در کار نیست. اینجا است که سردرگمی به سراغ مخاطب میآید.
تناقضهای نشان داده شده در شخصیت و عمل برخی شخصیتها نیز مخاطب را اذیت میکند. مثلا امیر چهره موجه روستا که مورد اعتماد همه مردم است، دخترش را به خواستگار میفروشد تا فرار کند؟ و یا بعد از اینکه لی لی شرط کشتن او را لغو کرد، خودش تن به مرگ میدهد و اقدام به خودکشی میکند. چگونگی اقتباس از آثار ادبی یکی از موضوعات مهم در حوزهی مطالعات سینمایی است که یکی از نکات مهم آن بومی سازی فیلم و تغییر زیرساختهای فرهنگی است. یک اثر سینمایی اقتباسی باید با ریشههای فرهنگی ایرانی جامعه اتصال داشته باشد و رنگ و بوی ایرانی به خود داشته باشد.
البته کم نیستند سکانسهایی از فیلم که خارج از داستان اصلی و یا متفاوت با آن ساخته شده اند و به فضاسازی و ایرانیزه شدن داستان کمک زیادی کرده اند. همچنین نمادهای به کار گرفته شده در فیلم همچون انگشتهای جوهری مردم و حمله ملخها به روستا بر زیبایی داستان، گیرایی و جذب تماشاگر تاثیر مثبتی گذاشته و به خوبی در دل داستان جای گرفته است.
در "بی همه چیز" شاهد اجرای عدالت هستیم؛ عدالتی که از دریچه قانون اجرا نمیشود. با ترسیم زمان روایت (تقریباً 50 سال قبل) عموما اجرای عدالت قبیلهای مخاطب را بر سر دوراهی انتخاب قرار میدهد. گویی همه حق داشتهاند!
قرائی در فیلم پربازیگرِ "بی همه چیز" بازیهای خوبی را از بازیگرانش گرفته است. مخصوصا پرویز پرستویی بسیار خوب و درونی بازی میکند. سکانسهای درخشان از بازی «هادی حجازیفر» و «باران کوثری» نیز از نقاط قوت فیلم است.
"بی همه چیز" از ایده تا ساخت، فیلمی قصه گو و جذاب است و یک حرکت رو به جلو در کارنامه قرائی به حساب میآید.