۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای
اي خالق ذوالجلال و اي بار خداي تا چند روم دربدر و جاي به جاي يا خانه اميد مرا در دربند يا قفل مهمات مرا دربگشاي
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای در صفت ذات تو حیران که و مه
اي در صفت ذات تو حيران كه و مه وز هر دو جهان خدمت درگاه تو به علت تو ستاني و شفا هم تو دهي يا رب تو به فضل خويش بستان و بده
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب به رسالت رسول الثقلین
يا رب به رسالت رسول الثقلين يا رب به غزا كنندهٔ بدر و حنين عصيان مرا دو حصه كن در عرصات نيمي به حسن ببخش و نيمي به حسين
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای خالق ذوالجلال وحی رحمان
اي خالق ذوالجلال وحي رحمان سازندهٔ كارهاي بي سامانان خصمان مرا مطيع من مي‌گردان بي‌رحمان را رحيم من مي‌گردان
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب چو به وحدتت یقین میدارم
يا رب چو به وحدتت يقين مي‌دارم ايمان به تو عالم آفرين مي‌دارم دارم لب خشك و ديدهٔ تر بپذير كز خشك و تر جهان همين مي‌دارم
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
خلقان همه بر درگهت ای خالق پاک
خلقان همه بر درگهت اي خالق پاك هستند پي قطرهٔ آبي غمناك سقاي سحاب را بفرما از لطف تا آب زند بر سر اين مشتي خاك
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب ز قناعتم توانگر گردان
يا رب ز قناعتم توانگر گردان وز نور يقين دلم منور گردان روزي من سوختهٔ سرگردان بي منت مخلوق ميسر گردان
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای دوست طواف خانهات میخواهم
اي دوست طواف خانه‌ات مي‌خواهم بوسيدن آستانه‌ات مي‌خواهم بي‌منت خلق توشه اين ره را مي‌خواهم و از خزانه‌ات مي‌خواهم
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
يا رب تو چنان كن كه پريشان نشوم محتاج برادران و خويشان نشوم بي منت خلق خود مرا روزي ده تا از در تو بر در ايشان نشوم
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب به علی بن ابی طالب و آل
يا رب به علي بن ابي طالب و آل آن شير خدا و بر جهان جل جلال كاندر سه مكان رسي به فرياد همه اندر دم نزع و قبر هنگام سؤال
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای واقف اسرار ضیمر همه کس
اي واقف اسرار ضيمر همه كس در حالت عجز دستگير همه كس يا رب تو مرا توبه ده و عذر پذير اي توبه ده و عذرپذير همه كس
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای آینهٔ ذات تو ذات همه کس
اي آينهٔ ذات تو ذات همه كس مرآت صفات تو صفات همه كس ضامن شدم از بهر نجات همه كس بر من بنويس سيئات همه كس
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای جملهٔ بی کسان عالم را کس
اي جملهٔ بي كسان عالم را كس يك جو كرمت تمام عالم را بس من بي كسم و تو بي كسان را ياري يا رب تو به فرياد من بي كس رس
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
الله، به فریاد من بی کس رس
الله، به فرياد من بي كس رس فضل و كرمت يار من بي كس بس هر كس به كسي و حضرتي مينازد جز حضرت تو ندارد اين بي كس كس
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
ای فضل تو دستگیر من، دستم گیر
اي فضل تو دستگير من، دستم گير سير آمده‌ام ز خويشتن، دستم گير تا چند كنم توبه و تا كي شكنم اي توبه ده و توبه شكن، دستم گير
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
در بارگه جلالت ای عذر پذیر
در بارگه جلالت اي عذر پذير درياب كه من آمده‌ام زار و حقير از تو همه رحمتست و از من تقصير من هيچ نيم همه تويي دستم گير
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب به کرم بر من درویش نگر
يا رب به كرم بر من درويش نگر در من منگر در كرم خويش نگر هر چند نيم لايق بخشايش تو بر حال من خستهٔ دلريش نگر
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب در دل به غیر خود جا مگذار
يا رب در دل به غير خود جا مگذار در ديدهٔ من گرد تمنا مگذار گفتم گفتم ز من نمي‌آيد هيچ رحمي رحمي مرا به من وامگذار
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
یا رب بدو نور دیدهٔ پیغمبر
يا رب بدو نور ديدهٔ پيغمبر يعني بدو شمع دودمان حيدر بر حال من از عين عنايت بنگر دارم نظر آنكه نيفتم ز نظر
۲۵ فروردین ۱۳۹۰
بی شک الفست احد، ازو جوی مدد
بي شك الفست احد، ازو جوي مدد وز شخص احد به ظاهر آمد احمد در ارض محمد شد و محمود آمد اذ قال الله: قل هو الله احد