۱۳ اسفند ۱۳۸۹
اشراق ایرانی و تئاتر جهانی
در طول تاریخ هر ملت و فرهنگی به مثابه زبان ابزار و گستره ارتباطی مشخصی برای بیان دیدگاه ها و نظرات اش نسبت به هستی و جهان داشته است.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
مرزهای نوین پدیدار شناسی
ایوب آقاخانی: اینک رسانه ای متولد می شود که به نظر می رسد، بیش و پیش از هر چیز کم همت به برهم ریختن تعاریف موجود بسته است. «رادیو» رسانه ای پویا است و در طول تاریخ حیاتش هرگز، دست از این پویایی نشُسته و مدام مرزهای جدید را آزموده است.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
گونه های نمایش سنتی در ایران "نگاهی اجمالی به چند نمایش سنتی"
ايران، سرزمينی كه پس از مهاجرت آريائيان از هزاره هفتم قبل از ميلاد به اين نام شناخته شد، يكي از كهنترين تمدنهاي جهان است كه حتي پيش از آريائيان نيز تمدنهاي كهني چون عيلاميان و تمدن تازه كشف شده جيرفت در گوشههايي از آن بنا شده بود.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
سياهي بر آرامشِ آبي (نگاهی بر اندیشه و آثار اکبر رادی)
دهه چهل شمسي، دوراني كه نامِ اكبر رادي به خاطرِ نگارش و انتشار نمايشنامههاي «روزنه آبي»، «افول»، «مرگ در پاييز»، «از پشتِ شيشهها»، «ارثيه ايراني» و «صيادان» در كنارِ فرسي، مفيد، نعلبنديان، خلج و.. بر سرِ زبانها ميافتد...
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
ضرورت تغییر نگرش به تئاترهای دینی در ایران- بخش دوم
تئاتر مثل هر مقوله دیگر فرهنگی در گذر از دورانها و در طول سالیان دراز خودش را با مناسبات روز اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انطباق داده و در این مسیر تغییرات بسیاری را هم از سر گذرانده است.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
ضرورت تغییر نگرش به تئاترهای دینی در ایران ـ بخش نخست
"تئاتر" و "دین" از دیر باز به عنوان دو حوزه نزدیک به هم با یکدیگر در ارتباط بودهاند. نزدیکی و ارتباط بینابینی میان این دو حوزه مهم، باعث شده است که پیوستگی و تاثیر آنها بر یکدیگر تا به امروز هم به گونهای غیرقابل چشمپوشی حفظ شده باشد.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
محمد کافرینش هست خاکش
محمد كافرينش هست خاكش هزاران آفرين بر جان پاكش چراغ افروز چشم اهل بينش طراز كار گاه آفرينش سرو سرهنگ ميدان وفا را سپه سالار و سر خيل انبيا را مرقع بر كش نر ماده‌
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
در استدلال نظر و توفیق شناخت
خبر داري كه سياحان افلاك چرا گردند گرد مركز خاك در اين محرابگه معبودشان كيست وزين آمد شدن مقصودشان چيست چه مي‌خواهند ازين محمل كشيدن چه مي‌جويند ازين منزل بر
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
به نام آنكه هستي نام ازو يافت فلك جنبش زمين آرام ازو يافت خدائي كافرينش در سجودش گواهي مطلق آمد بر وجودش تعالي الله يكي بي مثل و مانند كه خوانندش خداوندان خداوند
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
ای شاه سوار ملک هستی
اي شاه سوار ملك هستي سلطان خرد به چيره دستي اي ختم پيمبران مرسل حلواي پسين و ملح اول نوباوه باغ اولين صلب لشكركش عهد آخرين تلب اي حاكم كشور كفايت فرمانده فتوي ولا
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
ای نام تو بهترین سرآغاز
اي نام تو بهترين سرآغاز بي‌نام تو نامه كي كنم باز اي ياد تو مونس روانم جز نام تو نيست بر زبانم اي كار گشاي هر چه هستند نام تو كليد هر چه بستند اي هيچ خطي نگشته ز او
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
معراج پیغمبر اکرم
چون نگنجيد در جهان تاجش تخت بر عرش بست معراجش سر بلنديش راز پايه پست جبرئيل آمده براق به دست گفت بر باد نه پي خاكي تا زمينيت گردد افلاكي پاس شب را ز خيل خانه خاص تو
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
در نعت پیغمبر اکرم
نقطه خط اولين پرگار خاتم آخر آفرينش كار نوبر باغ هفت چرخ كهن دره‌التاج عقل و تاج سخن كيست جز خواجه مؤيد راي احمد مرسل آن رسول خداي شاه پيغمبران به تيغ و به تاج ت
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
به نام ایزد بخشاینده
اي جهان ديده بود خويش از تو هيچ بودي نبوده پيش از تو در بدايت بدايت همه چيز در نهايت نهايت همه چيز اي برآرنده سپهر بلند انجم افروز و انجمن پيوند آفريننده خزاين جود
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
باید در تئاتر دینی به دنبال تغییرات اساسی بود
سیروس همتی نویسنده نمایشنامه "حکایت دختری که خاتون مغربی را دید" معتقد است: «گرهگشایی با متوسل شدن به بحث شفاعت و معجزه، درام مذهبی را به ورطه تکرار و کلیشه میبرد.»
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
تعزیه و نمایش بی چیز
در واقع تعزیه، وظیفه فضاسازی و خلق صحنه و مکان را هم به بازیگر محول می کند و این همان چیزی است که گروتفسکی بدنبال آن است. صحنه حذف می شود و بازیگر جای آن را می گیرد.
۱۳ اسفند ۱۳۸۹
هجو دنیای بدون انسان
وقوع جنگ های جهانی اول و دوم، انقلابهای بزرگ در گوشه و کنار جهان و یک سلسله پیشرفتهای شگرف علمی از جمله پیشرفت نیروی اتمی برای ویران کردن زمین، اثرات مخربی در ارزشها و شیوه تفکر مردم باقی گذاشت.
۱۱ اسفند ۱۳۸۹
در معراج پیغمبر اکرم
شبي كاسمان مجلس افروز كرد شب از روشني دعوي روز كرد سراپرده هفت سلطان سرير برآموده گوهر به چيني حرير سرسبزپوشان باغ بهشت به سرسبزي آراسته كار و كشت محمد كه سلطان اي
۱۱ اسفند ۱۳۸۹
در نعت خواجه کاینات
فرستاده خاص پروردگار رساننده حجت استوار گرانمايه‌تر تاج آزادگان گرامي‌تر از آدميزادگان محمد كازل تا ابد هر چه هست به آرايش نام او نقش بست چراغي كه پروانه بي
۱۱ اسفند ۱۳۸۹
مناجات به درگاه باری عز شأنه
بزرگا بزرگي دها بي كسم توئي ياوري بخش و ياري رسم نياوردم از خانه چيزي نخست تو دادي همه چيز من چيز توست چو كردي چراغ مرا نور دار ز من باد مشعل كشان دور دار به كشتن چو