۷ دی ۱۳۸۹
سر بریدند آسمان را در زمین
ا سر بريدند آسمان را در زمين چيست حس مردم اين سرزمين خواب دريا غرق خون تعبير شد تشنه اي با دشنه اي درگير شد اين گذشت اما غزل يك بيت نيست حسن مطلع را نمي بايد گريست جن
۷ دی ۱۳۸۹
گفت محمد که ز دشت بلا
ن گفت محمد كه ز دشت بلا بي‌سر آرند حسين مرا اي لب تو تشنه‌ترين غنچه&zwnj
۷ دی ۱۳۸۹
عشق یعنی کوچه کوچه انتظار
عشق يعني كوچه كوچه انتظار رؤيت خورشيد در باغ بهار عشق يعني با جنون تا اوج‌ها &n
۷ دی ۱۳۸۹
بازاین دل این دل توفانی ام
بازاين دل اين دل توفاني ام مي برد تابي سر و ساماني ام انتظاري تازه داردچشم من مي شكوفد خوشه هاي خشم من چشم من چنديست قحطي خورده است درعزاي اشكهاي مُرده است خسته ام من
۷ دی ۱۳۸۹
سلام ای کربلا ای سنگرعشق !
سلام اي كربلا اي سنگرعشق ! ديارلاله هاي پرپرعشق سلام ، اي گنج اسرارخدايي ! ديارغربت و درد و جدايي سرود جاري سرخ شقايق ! سلام ، اي سنگر مردان عا
۷ دی ۱۳۸۹
روزی که خاک نشئه ی صبح نشورداشت
روزي كه خاك نشئه ي صبح نشورداشت چنگي حزين – چكامه ي خون درچگورداشت خورشيد درمحاق افق خون تيره بود امساك آب سورگناه كبيره بود مي سوخت خيمه خيمه نگاهي دراضطراب خون م
۷ دی ۱۳۸۹
مولدُ رسُول اللّه صلّى اللّه عليه وآله
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
۷ دی ۱۳۸۹
باران خنجر فرو ریخت، خون تا فراسو شتک زد
باران خنجر فرو ريخت، خون تا فراسو شتك زد خوني كه بر زخم انسان تا عمق جان‌ها نمك زد خوني كه جاري شد از عشق تا آسمان قد برافراشت خوني كه هر سد ميان خاك و خدا بود برداشت
۷ دی ۱۳۸۹
"این کجا و اشک آمرزش کجا"
سر بريدند آسمان را در زمين چيست حس مردم اين سرزمين خواب دريا غرق خون تعبير شد تشنه اي با دشنه اي درگير شد اين گذشت اما غزل يك بيت نيست حسن مطلع را نمي بايد گريست جن
۷ دی ۱۳۸۹
بس که عطشانند آل فاطمه(سلام الله علیها)
بس كه عطشانند آل فاطمه(سلام الله عليها) اشك هم خشكيده در چشم همه آب آب كودكان زد آتشم خجلت از سقايي خود ميكشم كاش از اول نام من سقا نبود يا در اين صحراي خون دريا نبود
۷ دی ۱۳۸۹
خبر نامه
خبر آمد كه دگر ياس نخواهد روئيد آبهاي دو جهان از تب اين غم خشكيد شب بي عاطفه از سمت بلا آمده بود شب تنهايي دستان خدا آمده بود فصل دلتنگ شدن از قفس پنجره ها فصل بي بالي پ
۷ دی ۱۳۸۹
تقدیم به ساحت مقدس حضرت رقیه (س)
آينه در آينه حيراني ام پيچ و خم زلف پريشاني ام اول اين قصه كجا بود و كي؟ سوره ي انگورم و آيات مي! رگ رگ من – تاك – جنون در جنون ريشه ي در – خاك – جن
۷ دی ۱۳۸۹
نستعلیق
کاظم فريدوني: اکثر خطوط اصولا آغاز و پيدايش روشن و واضحي ندارند و هيچ خطي هم يکباره و ناگهان به وجود نيامده است. بلکه اين امر به تدريج و در طي ساليان و قرن ها آزمايش و تجربه به صورت مشخص تجلي و ظهور پيدا کرده است.
۷ دی ۱۳۸۹
خوشنويسي مهمترين و نزديکترين هنربه اسلام
آيدين آغداشلو هنر خوشنويسي را نزديکترين هنر به اسلام دانست و اظهار داشت: خوشنويسي در قبل از اسلام سابقه نداشته است. اين هنرمند و منتقد در اولين نشست فلسفه هنر در پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي صحبت خود را با بررسي معناي هنر اسلامي آغاز کرد.
۷ دی ۱۳۸۹
گذري بر خط شکسته
به روايت تذکرهها، بعد از هزار سال که از ورود الفباي اسلامي به ايران ميگذشت، عاشقي و جانبازي هنرمندان خلاق ايراني، حاصل داد و مولود شورانگيز «شکسته» از دامان خط باليدن گرفت. خط شکسته به واقع نهمين ارمغان ايرانيان در عالم خط است.
۶ دی ۱۳۸۹
ای قلم از غربت زینب بگو
اي قلم از غربت زينب بگو از غم سجاد غرق تب بگو كربلا را اي قلم تصوير كن يادي از مولاحسين، آن پير كن نكته اي از حال و روز ياس گو اي قلم از حضرت عباس گو از بلاجويان دشت كربل
۶ دی ۱۳۸۹
به خدا خواست خدا کشته ببیند ما را
به خدا خواست خدا كشته ببيند ما را گل سرخيم و دلش خواست بچيند ما را آن چه ديديم همه نور جمال ازلي است كربلا عاشق ديدار حسين بن علي است ما رضاييم به تقدير ا
۶ دی ۱۳۸۹
اعتراضی آتشین
بازاين دل اين دل توفاني ام مي برد تابي سر و ساماني ام انتظاري تازه داردچشم من مي شكوفد خوشه هاي خشم من چشم من چنديست قحطي خورده است درعزاي اشكهاي مُرده است خسته ام من
۶ دی ۱۳۸۹
خداحافظ ای خواهر بی معین
خداحافظ اي خواهر بي معين خداحافظ اي خيمه هاي غمين خداحافظ اي خواهر بي پناه &n
۶ دی ۱۳۸۹
آخرین لحظه(عبدلله ابن حسن )
لحظه هاي آخرش شاه عرب تكيه كرده نيزه را آن تشنه لب رو به رويش خيلي از كفار بود پر زآن نامردم خونخار بود سينه هاشان پر ز بغض و كينه اش حرمله تيري زده بر سينه اش ناي جنگيد