۹ بهمن ۱۳۸۹
اگر آن یار سفر کرده...
دره‌اي‌ مي‌دانم‌ شيب‌ تندي‌ دارد و زلالي‌ كه‌ ز برفاب‌ افق‌ مي‌آيد در سراشيب‌ همين‌ دره‌ سحر مي‌رويد آب‌ و آيينه‌ و باران‌ و
۹ بهمن ۱۳۸۹
همین امروز یا فردا...
آري‌ همين‌ امروز و فرداها كسي‌ از نسل‌ آدم‌ با سواراني‌ سراسر هيبت‌ و شوكت‌ به‌ حيرت‌ بر گروه‌ غافل‌ و تاتار مي‌تازد و چه‌ شوم‌ است&zw
۹ بهمن ۱۳۸۹
تو مى رسى
تو مي رسي، شبيه صبحي آشنا كه بوي ياس و عطر گل قيام كرده در فضا تو مي رسي شبيه رنگ آسمان، لطيف و تازه و روان و مرغ هاي خسته و مهاجري كه از تلاطم زمين به دوردست رفته اند،
۹ بهمن ۱۳۸۹
مى آیى
مي آيي مثل نسيم با يك سبد ستاره و گل چشمان تو سلام بهار است ژرفاي بيكران تو را دريا با واژه واژه واژه ي امواج تكرار مي كند و آفتاب جو
۹ بهمن ۱۳۸۹
سینه چاک عشق ایستاده ایم
دل را با تمام گلگوشه ها و آغوش با وسعتهاي بي دريغش براي تو پنهان كرده ايم براي تو و آن روزي كه مي دانيم آمدنت بي پايان خواهد بود.
۹ بهمن ۱۳۸۹
همیشه منتظرت هستم
بي‌آن‌كه در ركورد نشستن باشم هميشه منتظرت هستم چونان كه من هميشه در راهم هميشه در حركت هستم هميشه در مقابله تو مثل ماه ستاره خورشيد هميشه هستي و مي‌درخش
۹ بهمن ۱۳۸۹
یلداى غبیت
در اين شب يلداي غيبت سكوتي سخت بر شب سايه افكنده است شهر، در پشت سكوتي سهمگين خفته است چشمها در خواب غفلت غوطه ورند و تنها شمع بيدار است و مي سوزد تا آن لحظه موعود فر
۹ بهمن ۱۳۸۹
جاده فراق
... و در سراچه تدبير به افقهاي دور مي نگرم چون چشم عاشقان كه در هجران يار به خون نشسته است در سر كوچه طلب ايستاده ام و جاده فراق را نظاره مي كنم و اميد مرا هميشه منتظر
۹ بهمن ۱۳۸۹
"مسافر"
گاه‌‌گاه بي‌قرار و بي‌پناه مثل اشتياق شب به نور ماه در پي نگاه يك مسافرم ! در پي نگاه يك مسافرم، تا كه خنده و اميد را صبح عيد را بين گريه‌هاي شهر من مهيمان ك
۹ بهمن ۱۳۸۹
دیگر بیا
قاصدك مثل هميشه با تمام شبنم چشمان خود آب و جارو مي كند شهر دلم را جمعه ها من به طول جاده هاي بي سوار انتظار لاله مي كارم بيا اي تو اقيانوس بي پايان شوق بي تو ديگر ي
۷ بهمن ۱۳۸۹
الهام و برداشت از مفاهيم بنيادي معماري ايران (1)
مقدمه ايران در مرز ميانه گرايش هاي شديد مذهبي و باورهاي تاريخي و فرهنگي و آييني از يك سوء و مختصات نظم پذيري وبريدن از هستي شناسي به شيوه كهن و روي آوري به معرفت شناس
۷ بهمن ۱۳۸۹
بررسی فرم و مفهوم آن در معماری معاصر
شكل گيري فرم در معماري نه تنها از شرايط محيطي ،عملكردي، سازه، اقليم و .... متاثر است بلكه نظام ارزشي اعتقادات و ايده ها نيز از عوامل شكل دهنده ان محسوب مي شوند. فرم بيان
۷ بهمن ۱۳۸۹
ضرورت بازشناسی معماری اسلامی در ایران
رئيس پژوهشكده هنرهاي سنتي اسلامي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: بايد معماري اسلامي در ايران را بازشناسي كنيم و پس از آن به ترويج اين معماري بپردازيم. عباس مقت
۵ بهمن ۱۳۸۹
ضدیت با تئاتر
خانم دكتر دبرا براچ استاد تئاتر در دانشگاه ميشيگان آمريكاست و سالها در انجمن مذهب و تئاتر فعاليت مي‌كند. او اكنون در كميتة اجرايي اين انجمن مشغول به كار است و كنفرانسهاي متعددي دربارة پيوند تئاتر و مذهب برگزار كرده است.
۵ بهمن ۱۳۸۹
تئاتر دینی محدودیت نیست
اگر به تاريخ تئاتر ديني در ايران مراجعه كنيم، غالبا تعريف تئاتر ديني چيزي جز روايت تاريخي دين از زندگي پيامبران و مسائل پيرامون ايشان نبوده است.
۵ بهمن ۱۳۸۹
نمایشی که مردم به آن اعتقاد دارند
در ایران کهن نیز، آیین های نمایشی کارکردهای دینی داشتند. بعد از اسلام آوردن مردم ایران، یکی از این گونه های نمایشی با دستمایه قرار دادن واقعه جانسوز کربلا و شهادت امام حسین ع و 72 تن از یارانش به حیات خود ادامه داد و به عنوان تعزیه معروف شد.
۵ بهمن ۱۳۸۹
روایت تاریخ مذهبی در قالب هنر
سال ها پیش با فرارسیدن ایام عزاداری و سوگواری، همه برنامه های فرهنگی و هنری نهادها، سازمان ها و مراکز مرتبط تعطیل می شدو این اتفاق گسستی را بین مسائل فرهنگی و وقایع تاریخی و مذهبی ایجاد می کرد که نتیجه آن فاصله گرفتن و دورشدن مردم از اصل این وقایع مذهبی بود.
۵ بهمن ۱۳۸۹
یادداشتی درباره چگونگی شکل گرفتن تئاتر مذهبی
تئاتر مذهبی نیز همانند مناسک و آیین مذهبی باید تبلوری فرا ذهنی داشته باشد تا بتواند در استقرار ، تکوین و ترویج یک باور مطلوب، موفق عمل کند.
۵ بهمن ۱۳۸۹
یادداشت”حمیدرضا افشار” درباره تولید نمایش‌های با مضمون عاشورایی
برنامه‌ریزان فرهنگی و دست‌اندرکاران تولید، صرفاً یک درک تاریخی از فلسفه عاشورا و قیام امام حسین(ع) که مبارزه مظلوم با ظالم بوده است دارند و از کل این حادثه تنها مصیبت‌ها و سوگواره‌هایش را درک کرده‌ایم.
۵ بهمن ۱۳۸۹
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي: ”سنگ و سبو” تجربه‌اي نو براي سوگمان آزادگان نينواست
"سيدمحمد حسيني"در آستانه اجراي نمايش-موسيقايي "سنگ و سبو"در پيامي آورده است: «اين اثر نمايشي- موسيقايي تجربه‌اي نو براي سوگمان آزادگان نينوا و مرثيه‌اي براي كودكي است كه بزرگي را در صبوري برمصيبت، تفسير كرد.»