۲۴ شهریور ۱۳۸۹
مولای من!
مولاي من! امروز كه عزم رويش دارم كاش مي‌شد بذر شوم و خود را در خاك پايت پنهان كنم، و تا با آبي‌ترين نقطة هستي بالا روم. هر وقت كه روشنايي دعا را در تيرگي دلم مي‌
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
انتظار منتظر
در وادي اين آسمان بي‏ابر و اين زمين گرمِ انتظار، همه چيز بوي جگر سوز گريستن را مي‏دهد، در ميان كوچه‏هاي اين انتظار، طلب اوست كه بي‌داد مي‏كند. خدايا!
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
خورشید مهربان مشرق
پرده‌ها را كنار زده ام و به دور دست خيره شده ام. شب چتر خود را بر سر شهر باز كرده. اما انگار خوابُ همه ي مردم را بلعيده است. تنها ماه، اين عابر گم شده در راه، بيدار است.
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
ای عزیز بزرگوار
اي عزيز بزرگوار! همواره كبوترانه نگاهت مي كنم و با اشتياق، دانه دانه محبت تو را مي چينم. ياد تو، پر پروازم مي دهد. نامت، آوازم مي دهد! ذكر فضايل تو، مرا به سرآغازها
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
وعده طلوع
سلامي ساده و صميمي به تو و خبر خوش آمدنت و به روزي كه وعده طلوعش را همه ستاره‌ها مي‌دانند. هنوز هم چشم‌هاي هميشه منتظرم در خيابان‌هاي سوخته آسمان به دنبا
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
ای انتظارباران !
اي انتظارباران ! تا چند زيرچترهاي خالي خود بنشينم وزيارت دريا بخوانم ! دلم گرفته است! از سرشب ياسين مي خوانم، ازنفس صبح به تلاوت تلمود مي پردازم ، از دم غروب برگهاي ب
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
ای انتظارباران !
اي انتظارباران ! تا چند زيرچترهاي خالي خود بنشينم وزيارت دريا بخوانم ! دلم گرفته است! از سرشب ياسين مي خوانم، ازنفس صبح به تلاوت تلمود مي پردازم ، از دم غروب برگهاي ب
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
واژه ی زیارت
معبود من براي تو در عاشقانه ترين شكل خود اشك مي ريزم، شب ها در واژه ي زيارت تو ذوب مي شوم، روزهابا خاطره ي گام هاي تو از حجم غربت خودعبور مي كنم و با چشم هاي باراني ام ج
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
آه، ای انتظار معصوم!
آه، اي انتظار معصوم! تا كي درسايه ي ديوارها و در پناه فواره ها بايستم و نيامدن تو راتماشاكنم! چه اندازه به تمناي توپرده ها راكناركشم وفانوس فرومرده ي نگاهم را
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
زیر ریسههای الوان
زير ريسه‌هاي الوان نيمه شعبان، با ملودي ملايم چادرهاي شربت و شيريني و بچه هاي نو نوار كرده‌ي با كلي انرژي و اشتياق، كه كلي ماشين را قطار كرده‌اند پشت ايستگاه ص
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
عطر نرگس ها
از چهارراه كه ميگذرم عطر نرگس ها مستم ميكند. گاهي فكر ميكنم كاش بودي و دسته اي از آن را به تو هديه ميكردم. پيش خودم نذر ميكنم كه روز آمدنت همه ي جاده هايي كه از آن ميگذ
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
التماس
پياله آب را برداشت. به شمع هايي كه از پشت ميله ها نورشان را به وسط كوچه رسانده بودند، خيره شد. باور نداشت. باز اشكهايش از چشم هاي ورم كرده اش سرازير شد. از التماس كردن خ
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
پنج انگشت می تپید
بوي سوختن خيمه ها از پنجره اتاقش مي آمد تو، قاطي با بوي اسپند جاي قلب هر كدام از بچه ها و زن ها، پنج انگشت كشيد صداي تپش قلب ها اتاق را پر كرد. پنج انگشت مي تپيد و قلم و ر
۲۴ شهریور ۱۳۸۹
رشته ای بر گردنش افکنده دوست...
سكوت اتاق پذيرايي آزارم مي داد. تنها صدايي كه توي فضاي اتاق شنيده مي شد، صداي نفس هاي بي حوصله من و تيك تاك ساعت بود، گاهي هم صداي برخورد ممتد ناخن هاي من با دسته چ
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
نگاهی به کتاب هنر و معماری اسلامی
كتاب هنر و معماري اسلامي يكي از مراجع معتبر و عظيم در زمينه هنرهاي اسلامي است. نگارش آن به دست پژوهشگر فقيد، ريچارد اتينگهاوزن، در سال 1959 ميلادي آغاز شد. جلد اول اثر ك
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
نگاهی به "تاریخ معماری عثمانی"
كتاب «تاريخ معماري عثماني» اثر گادفري گودوين با ترجمه اردشير اشراقي به‌زودي توسط مركز تاليف، ترجمه و نشر آثار هنري چاپ و به بازار نشر عرضه مي‌شود. به گزار
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
تأثير هنر و معماري اسلامي بر هنر و معماري اروپا و امريکا (قسمت دوم)
جهاني شدن را با سه رويكرد، مورد توجه و تأمل قرار دادهاند؛ گروهي آن را معادل غربي شدن قلمداد كرده و چون اين تمدّن را فاقد صلاحيتهاي لازم براي جهان شمولي فرهنگ و
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
تأثير هنر و معماري اسلامي بر هنر و معماري اروپا و امريکا (قسمت اول)
جهاني شدن را با سه رويكرد، مورد توجه و تأمل قرار داده‌اند. گروهي آن را معادل غربي شدن قلمداد كرده و چون اين تمدّن را فاقد صلاحيت‌هاي لازم براي جهان شمولي فرهنگ و
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
نگاهي به معماري قلعههاي ايران
قلعه يا دژ، به معني استحكامي است كه در اطراف شهرها ساخته مي‌شده است. از قلعه به هنگام جنگ‌ها استفاده مي‌شده و مردم تا زماني كه بيم حمله دشمن وجود داشته در درون
۲۳ شهریور ۱۳۸۹
نگاهي به معماري شهرستان طرقبه
ساختار جذاب طبيعي و اقليمي، وجود جاذبه‌ها و منابع مهم گردشگري از جمله ويژگي‌هاي مهم شهرستان طرقبه است. همين عوامل طرقبه را در جايگاه ويژه‌اي به لحاظ گردشگري